از پیمانهاى رایج دوران جاهلى بین فردى با فردى دیگر یا بین دو گروه، پیمانى با این مفاد بود كه خون دو طرف یكى، و جنگ و صلح با هر طرف جنگ و صلح با طرف دیگر باشد و دو طرف از یكدیگر ارث ببرند و در پرداخت دیه، عاقله یكدیگر باشند. بر اساس این پیمان، هریك از دو حلیف، یك ششم مال دیگرى را به ارث مىبرد و در جنایات، عاقله او مىشد
در آغاز اسلام، مبناى میراث همین پیمان بود؛ لیكن بعدها نسخ گردید و مسلمانى و هجرت مبناى میراث قرار گرفت. سپس آن نیز نسخ گردید و میراث بر پایه قرابت و خویشاوندی مقرر شد. البته در اسلام، تنها در یک صورت ارث بر اساس پیمان یادشده ثابت است و آن جایى است كه هیچ یک از دو طرف، وارثى- اعم از نسبی و غیرنسبی- نداشته باشند