• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حنین بن اسحاق عبادی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



ابوزید حنین بن اسحاق عبادی بغدادی (۱۹۴-۲۶۴ هـ)، از طبیبان و مترجمان مشهور مسیحی در قرن سوم هجری قمری و شاگرد یوحنا بن ماسویه و جبرئیل بن بختیشوع بود. حنین به خاطر شهرت و توانایی در طب، از پزشکان مخصوص دربار متوکل عباسی قرار گرفته و ریاست گروه پزشکان بغداد را عهده‌دار بود.



ابوزید حنین بن اسحاق عبادی بغدادی، پزشک و مترجم مشهور مسیحی سده سوم و منسوب به عباد از نصارای شهر حیره، واقع در نواحی کوفه و نجف در عراق بود و چون در جمع آنها می‌زیست، به عبادی شهرت یافت. پدرش اسحاق داروفروش و از مردمان حیره بود.
[۴] قفطی، علی بن يوسف، تاریخ الحکماء، ص۱۷۴.

حنین در شعر نیز دستی داشت و خطیبی زبان‌آور و فصیح به شمار می‌رفت.


ظهیرالدین بیهقی می‌نویسد: ابوزید در بغداد به دنیا آمد، اما در شام نشات یافت
[۵] قفطی، علی بن يوسف، تاریخ الحکماء، ص۲۴.
و دانش مقدماتی را در همان‌جا فرا گرفت. به هر حال وی به سال ۱۹۴ هـ (۸۰۹ م) زاده شد و دانش خود را نزد اساتید مشهوری فرا گرفت.


از برجسته‌ترین استادان حنین یوحنا بن ماسویه (متوفی ۲۴۳ ق)، پزشک و مترجم دربار‌ هارون (خلافت ۱۷۰-۱۹۳ هـ) و مدیر بیت الحکمه در بغداد بود. وی گویا به همراه پدرش به بغداد رفت و از همان آغازین روزهای ورود و در حالی که نوجوانی بیش نبود، در مجلس درس یوحنا حاضر شد، اما از آنجایی که از ذکاوت و استعداد سرشاری برخوردار بود، پرسش‌های فراوانی در ذهنش به وجود می‌آمد که بعضاً با پاسخ استاد نیز قانع نمی‌شد، از این‌رو بین استاد و شاگرد برخی کشمکش‌ها و دل آزردگی‌ها به وجود آمده و در نهایت به اخراج شاگرد از مجلس درس انجامید، اما به هر حال بسیاری از مسائل و دانش پزشکی، را در این مدت از یوحنا فراگرفت.

نقل است که حنین از خانواده تجار بود، از این‌رو اهالی دانشگاه جندی شاپور و پزشکان آنجا ناخرسند بودند که تاجرزادگان به آموختن رشته‌های پزشکی پردازند، به این سبب روزی یوحنا که از سوالات پی‌درپی حنین خسته شده بود، به وی گفت: تاجرزادگان اهل حیره را چه به آموختن دانش پزشکی و دستور داد که او را از خانه‌اش بیرون کنند، ولی وی از این بابت ناامید نشد، بلکه به آموختن لغت یونانی پرداخت و آن‌گاه که از آموختن آن فارغ شد، به قصد آموختن زبان و قواعد عربی به بصره رفت و در محضر خلیل بن احمد که بزرگترین زبان‌شناس آن روزگار بود، به کسب علم پرداخت. بعد از این دوران وی خود به مطالعه کتاب‌های بقراط و جالینوس می‌پرداخت. آنگاه حوالی سال ۲۱۱ ق به بغداد بازگشت و به خدمت جبرئیل بن بختیشوع که طبیب خاص مامون عباسی بود درآمد. در این ایام به دستور جبرئیل، دو کتاب جالینوس با نام‌های «اصناف الحمیات» و «کتاب فی القوی الطبیعة» را از یونانی به عربی ترجمه نمود. البته در سال‌های بعد حنین بسیاری از این کتاب‌ها را که در روزگار ناپختگی به عربی ترجمه نموده بود، دوباره ترجمه نمود. هوش و ذکاوت حنین به قدری بود که به سفارش جبرئیل به عنوان استاد به بیت الحکمه راه یافت و چنان در این راه شهرت یافت که یوحنا بن ماسویه از او ترجمه کتب جالینوس را به عربی و سریانی درخواست نمود.
بازگشت مجدد وی به بغداد از سویی و اشتیاق وافر وی به فراگیری دانش طبّ از سویی دیگر زمینه‌ای فراهم آورد تا وی در موضوعات مختلف پزشکی از جمله معالجه امراض گوناگون به ویژه چشم پزشکی و ساخت داروهایی که برای امراض چشم مفید است، به تحقیق بپردازد و از متخصصان این علم گردد.


حنین علاوه بر دانش پزشکی به لغات و زبان‌های گوناگون دیگری نیز آشنا بود و توانایی کامل داشت و بخش عمده آن‌را در سفری که به روم داشت، به دست آورد.
[۹] قفطی، علی بن يوسف، تاریخ الحکماء، ص۱۷.

ابن‌ابی‌اصیبعه می‌نویسد: حنین به چهار زبان سریانی، یونانی، فارسی و عربی کاملا تسلط داشت و ترجمه‌هایش در نهایت خوبی بود. ابومعشر بلخی نوشته است: مترجمان برجسته و نیکنام در جهان اسلام چهار نفرند و حنین بن اسحاق از جمله آنهاست. قاضی صاعد‌ اندلسی می‌گوید: ترجمه‌های خوب و گرانسنگ حنین سبب شد تا بسیاری از مسائل و مشکلات کتاب‌های بقراط و جالینوس برای ما روشن گردد.
[۱۲] ابن‌صاعد اندلسی، صاعد بن احمد، التعریف بطبقات الامم، ص۱۹۲.

به گفته ابن‌خلکان، اگر نبود ترجمه‌های مفید و روشنگر حنین چه بسا بسیاری از علوم قدیم که نوعاً به زبان یونانی و سریانی بود، در همان منطقه جغرافیایی همان ملل محصور می‌شد و برای ملل و اقوام دیگر قابل استفاده نبود.


شهرت و توانایی حنین سبب شد تا به دربار متوکل (خلافت ۲۳۲-۲۴۷ هـ) راه یافته و در زمره پزشکان مخصوص وی درآید و به ریاست گروه اطبای بغداد منصوب شود.
به هر حال آوازه شهرت حنین چنان بالا گرفت که نه تنها استاد دانش پزشکی وی یوحنا رابطه دوستانه تازه‌ای با وی برقرار ساخت و او را گرامی می‌داشت، بلکه بنوموسی نیز که خود از خاندانی دانشمند و مشهور بودند، او را جذب کرده و به ترغیب او به ترجمه کتاب‌های یونانی و سریانی به عربی پرداختند و او را اکرام و احترام نمودند. از آن گذشته، وی در دربار متوکل نه تنها به عنوان پزشک شهرت داشت، بلکه به دستور متوکل گروهی برای ترجمه تشکیل شد و حنین به ریاست آن منصوب گردید و مترجمانی چون اصطفن بن بسیل و موسی بن خالد در گروه به ترجمه اشتغال داشتند.
گفته شده که وی مورد احترام خلیفه بود و از جانب خلیفه برای او ثروت و شهرت عظیمی فراهم آمده بود. بنابر روایتی که صفدی نقل کرده، مامون خلیفه عباسی در مقابل هر ترجمه‌ای که حنین انجام می‌داد، به مقدار وزن آن طلا پرداخت می‌کرد.


حنین علاوه بر مقام والای دانش، در دستگاه خلفای عباسی نیز جایگاهی رفیع داشت، به گونه‌ای که از ملازمین مجالس علمی دربار واثق عباسی بود.با این حال، روزگاری به فرمان متوکل عباسی به زندان افتاد. قطفی ماجرای به زندان افتادن او را چنین نقل می‌کند: روزی متوکل عباسی از او خواست دارویی بسازد تا با آن یکی از دشمنان خلیفه را به قتل برسانند، به گونه‌ای که کسی علت مرگ او را نفهمد، ولی حنین از این کار سرباز زد و گفت من تنها داروهایی را می‌شناسم که باعث نفع و بهبودی‌اند و بهتر است خلیفه از من درگذرد و اجازه دهد تا به کار دیگری مشغول شود و آنگاه که تهدید و ترغیب خلیفه بر وی اثری نکرد، وی را به زندان انداخت. زندگی حنین بسیار با این فراز و نشیب‌ها همراه بود، به گونه‌ای که بارها به زندان افتاد و شکنجه شد.


از شاگردان حنین کسانی چون خواهرزاده‌اش حبیش بن حسن اعسم
[۱۶] قفطی، علی بن يوسف، تاریخ الحکماء، ص۱۷۷.
و عیسی بن یحیی بن ابراهیم را می‌توان نام برد.


حنین بنابر آنچه ابن‌ندیم و بسیاری دیگر نگاشته‌اند، روز سه‌شنبه، ششم ماه صفر سال ۲۶۰ ق درگذشت. ولی بنابر گزارش ابن‌اصیبعه، تاریخ وفات او، ششم صفر سال ۲۶۴ ق است.


حنین آثار فراوانی از خود بر جای گذاشت که عبارت‌اند از:

۹.۱ - کتب تالیفی

احکام الاعراب علی مذهب الیونانیین، المسائل فی الطب للمتعلمین، الحمام، اللبن، الاغذیه، علاج العین، تقاسیم علل العین، اختیار ادویة علل العین، علاج امراض العین بالحدید، آلات الغذاء، الاسنان و اللثه، الباه، معرفة اوجاع المعده و علاجها، کتابی درباره جزر و مدّ دریاها، کتابی درباره علت شوری آب دریا، الالوان، التریاق، کتابی درباره بول به روش پرسش و پاسخ، المولودین لثمانیة اشهر، العین علی طریق المسالة والجواب، ذکر ماترجم من الکتب کتاب، قاطیغوریاس علی رای ثامسطیوس، رسالة الی الطیفوری فی قرص الورد، القروح و تولده، الآجال، تولد النار بین الحجرین، تولد الحصاة، اختیار الادویة المجربّه، تدبیر الناقه، کتاب الی ابن المنجم فی استخراج کتبه کتب جالینوس،
اختصار ستة عشر کتاباً لجالینوس، اختلاف الطعوم، اختیار ادویة المحرقه، اسرار الادویة المرکبه، اسرار الفلاسفة فی الباه، اسماء الادویة المفرده، افعال الشمس و القمر، امتحان الاطباء، تاریخ العالم و المبدا و الانبیاء و الملوک الی زمان المتوکل، تدبیر الاصحاء، تدبیر السوداویین، تدبیر المستسقین، ترکیب العین، تسمیة الاعضاء، تفسیر کتاب الادویة المکتومة لجالینوس، تفسیر کتاب حفظ الصحة لروفس الکبیر، ثمار تفسیر جالینوس لکتاب البقراط فی تدبیر الامراض الحاده، ثمار تفسیر جالینوس لکتاب بقراط فی جراحات الراس، ثمار تفسیر جالینوس لکتاب الفصول، ثمار تفسیر جالینوس لکتاب تقدمة المعرفه، ثمار تفسیر جالینوس لکتاب بقراط فی الاهویة و الازمنه، ثمار السبعة عشرمقالة من تفسیر جالینوس، ثمار المقالة من تفسیر جالینوس لکتاب طبیعه الانسان، جمل مقالة جالینوس فی اصناف الغلظ الخارج من الطبیعه، جوامع کتاب جالینوس فی الحث علی تعلم الطب، جوامع کتاب جالینوس فی کتب بقراط الصحیحه و غیر الصحیحه، جوامع کتاب المنی لجالینوس، جوامع المقالة الاولی و الثانیه و الثالثه من کتاب ابیذیمیا لابقراط، خواص الاحجار، شرح کتاب الفراسة لارسطاطالیس، میاه الحمامات، قاطاغوریاس علی راس ثامسطیوس، کتاب الی المعتمد فی الفرق بین الغذاء و الدواء، کتاب البیطره، الحمیات، الدریاق، الزینه الصرع، الفلاحة، الفوائد، القرح و تولده، المنطق، النبض، النحو، کیفیة ادراک الدیانه، المدخل فی مسائل مقدمه کتاب فرفوریوس، مسائل العربیة، مسائل فی البول، نوادر الفلاسفه، کتاب الی علی بن یحیی جواب کتاب فیما دعاه الی الاسلام، تاریخ الاطباء و الحکماء، تسمیة کتب جالینوس و الکرمه.
[۲۸] كحاله، عمر رضا، المستدرک علی معجم المؤلفین، ص۲۲۵.


۹.۲ - ترجمه‌ها

حنین کتاب‌های بسیاری را ترجمه کرده است.

۹.۲.۱ - کتاب‌های جالینوس

الفرق، الصناعة، المقالات الخمس فی التشریح الاسطقسات، المزاج القوی الطبیعیه، مقاله‌ای از کتاب النبض الکبیر، کتابی برای اغلوقن در معالجه بیماری‌ها، الحمایات، البحران، ایام البحران، حلیة البرء، حرکات الصدر و الریّه، علل النفس، الصوت، حرکة العضل الحاجه الی النفس، منافع الاعضاء، افضل الهیئات، سوء المزاج، الحرکات المجهوله، الادویة المفرده، الذبول، المولود لسبعة اشهر، رداة النفس، قوی الاغذیه، التدبیر، الملطف، تدبیر بقراط للامراض الحادة، کتابی درباره اینکه پزشک ماهر فیلسوف است، محنة الطبیب ماذکره افلاطن فی طیماوس و المحرک الاول لایتحرک.

۹.۲.۲ - کتاب‌های اوریباسیوس

ترجمه کتابی که برای پسرانش اسطاث و اوثافیس نوشته است، کتاب السبعین، مقالة ترجمه کتاب الکناش فی الطب تصنیف فولس الاجانیطی و ترجمه کتاب الحشائش، تصنیف دیسقوریدس.

۹.۲.۳ - کتاب‌های ارسطالیس

قاطیغوریاس (المقولات) باری ارمینیاس (العبارة) و مختصر آن انالوطیقا الاول و الثانی (تحلیل القیاس) برخی از مقالات السماع الطبیعی و کتاب السماء و العالم.


برای مطالعه بیشتر به منابع زیر مراجعه شود.
[۳۲] دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه دهخدا، ج۶، ص۸۱۰۴.



۱. بابانی، اسماعیل بن محمد، هدیة العارفین، ج۱، ص۳۳۹.    
۲. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج۱۹، ص۱۲۸.    
۳. ابن‌ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ص۳۵۶.    
۴. قفطی، علی بن يوسف، تاریخ الحکماء، ص۱۷۴.
۵. قفطی، علی بن يوسف، تاریخ الحکماء، ص۲۴.
۶. ابن‌ابی‌اصیبعه، احمد بن قاسم، عیون الانباء، ص۲۵۷-۲۵۸.    
۷. زرکلی، خیرالدین بن محمود، الاعلام، ج۲، ص۲۸۷.    
۸. ابن‌ابی‌اصیبعه، احمد بن قاسم، عیون الانباء، ص۲۶۳.    
۹. قفطی، علی بن يوسف، تاریخ الحکماء، ص۱۷.
۱۰. ابن‌ابی‌اصیبعه، احمد بن قاسم، عیون الانباء، ص۲۷۹.    
۱۱. کحاله، عمر رضا، معجم المؤلفین، ج۴، ص۸۷.    
۱۲. ابن‌صاعد اندلسی، صاعد بن احمد، التعریف بطبقات الامم، ص۱۹۲.
۱۳. ابن‌خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان، ج۲، ص۲۱۷.    
۱۴. ابن‌ابی‌اصیبعه، احمد بن قاسم، عیون الانباء، ص۲۶۰-۲۶۱.    
۱۵. صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ج۱۳، ص۱۳۱.    
۱۶. قفطی، علی بن يوسف، تاریخ الحکماء، ص۱۷۷.
۱۷. ابن‌ابی‌اصیبعه، احمد بن قاسم، عیون الانباء، ص۲۷۹.    
۱۸. ابن‌جوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم، ج۱۲، ص۱۶۰.    
۱۹. ذهبی، محمد بن احمد، العبر فی خبر من غبر، ج۱، ص۳۷۳.    
۲۰. ابن‌اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۷، ص۲۷۴.    
۲۱. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۲، ص۴۹۲.    
۲۲. ابن‌کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایه، ج۱۱، ص۳۲.    
۲۳. ابوالفداء، اسماعیل بن علی، المختصر فی اخبار البشر، ج۲، ص۴۹.    
۲۴. ابن‌عماد حنبلی، عبدالحی بن احمد، شذرات الذهب، ج۳، ص۲۶۵.    
۲۵. صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ج۱۳، ص۱۳۱.    
۲۶. ابن‌ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ص۳۵۶.    
۲۷. بابانی، اسماعیل بن محمد، هدیة العارفین، ج۱، ص۳۳۹.    
۲۸. كحاله، عمر رضا، المستدرک علی معجم المؤلفین، ص۲۲۵.
۲۹. ابن‌ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ص۳۰۷.    
۳۰. ابن‌ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ص۳۱۰.    
۳۱. آقا بزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۲۴، ص۲۶۲.    
۳۲. دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه دهخدا، ج۶، ص۸۱۰۴.



• پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی، دائرة المعارف مؤلفان اسلامی، ج۱، ص۳۰۳، برگرفته از مقاله «ابوزید حنین بن اسحاق عبادی».
• نرم افزار جامع طب، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.



جعبه ابزار