• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حکم استراحت (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



حکم استراحت
۵۷۳. استراحت در شب، دارای رجحان و مورد ترغیب خداوند:
«ومن رحمته جعل لکم الیل والنهار لتسکنوا فیه... ولعلکم تشکرون.از رحمت اوست که برای شما شب و روز قرار داد، تا هم در آن آرامش داشته باشید و هم برای بهره گیری از فضل خدا تلاش کنید، شاید شکر نعمت او را بجا آورید.»
(لام در «لتسکنوا» برای تعلیل است و ضمیر «فیه» به «اللیل» برمی گردد و معنایش این است که خداوند شب را برای استراحت شما قرار داده است. بنابراین از آیه می‌توان استفاده کرد که استراحت در شب رجحان دارد. )
آری گستردگی دامنه رحمت خدا ایجاب می‌کند که تمام وسائل حیات شما را تامین کند، شما از یکسو نیاز به کار و کوشش و حرکت دارید که بدون
روشنائی روز ممکن نیست، و از سوی دیگر نیاز به استراحت و آرامش که بدون تاریکی شب کامل نمی‌شود.
امروز از نظر علمی ثابت شده است که در برابر نور تمام دستگاههای بدن انسان فعال و سرزنده می‌شوند: گردش خون، دستگاه تنفس، حرکت قلب ، و سایر دستگاهها، و اگر نور بیش از اندازه بتابد، سلولها خسته می‌شوند و نشاط جای خود را به فرسودگی می‌دهد. و بر عکس، دستگاههای بدن در تاریکی شب در آرامش و آسایش عمیقی فرو می‌روند و در سایه آن تجدید قوا و نشاط می‌کنند.
آرامش و سکون که هدف از آفرینش شب قرار داده شده یک واقعیت مسلم علمی است که دانش امروز آنرا به ثبوت رسانده، پرده‌های تاریکی نه تنها یک وسیله اجباری برای تعطیل فعالیتهای روزانه است، بلکه اثر مستقیمی روی سلسله اعصاب و عضلات آدمی و سایر جانداران دارد و آنها را در حالت استراحت و خواب و سکون فرو می‌برد، و چه نادانند مردمی که شب را به هوسرانی زنده می‌دارند و روز را - مخصوصا صبحگاهان نشاط انگیز را - در خواب فرو می‌روند و به همین دلیل همواره اعصابی نامتعادل و ناراحت دارند.
«وجعلنا نومکم سباتـا• وجعلنا الیل لباسـا• وجعلنا النهار معاشـا. و خواب شما را مایه آرامشتان قرار دادیم• و شب را پوششی (برای شما)• و روز را وسیله‌ای برای زندگی و معاش.»
کلمه سبات به معنای راحتی و فراغت است، چون خوابیدن باعث آرامش و تجدید قوای حیوانی و بدنی می‌شود، و خستگی ناشی از بیداری و تصرفات نفس در بدن از بین می‌رود.
سبات از ماده سبت (بر وزن وقت) در اصل به معنی قطع نمودن است، و سپس به معنی تعطیل کار به منظور استراحت آمده، و اینکه روز شنبه در لغت عرب یوم السبت نامیده شده، به خاطر آن است که این نامگذاری متاءثر از برنامه‌های یهود بوده که روز شنبه را روز تعطیلی می‌دانستند.
تعبیر به سبات اشاره لطیفی به تعطیل قسمتهای قابل توجهی از فعالیتهای جسمی و روحی انسان در حال خواب است، و همین تعطیل موقت سبب استراحت و بازسازی اعضای فرسوده، و تقویت روح و جسم، و تجدید نشاط انسان، و رفع هرگونه خستگی و ناراحتی، و بالاخره آمادگی برای تجدید فعالیت می‌شود.
با اینکه یک سوم زندگی انسان را خواب فرا گرفته، و همیشه انسان با این مساءله مواجه بوده، هنوز اسرار خواب به خوبی شناخته نشده است، و حتی اینکه چه عامل سبب می‌شود که در لحظه معینی بخشی از فعالیتهای مغزی از کار بیفتد، و سپس پلک چشمها بر هم آمده، و تمام اعضای تن در سکون و سکوت فرو رود، هنوز به درستی روشن نیست! ولی این مساءله روشن است که خواب نقش عظیمی در سلامت انسان دارد، و به همین دلیل پزشکان روانی تلاش می‌کنند که خواب بیماران خود را به صورت عادی تنظیم کنند، چرا که بدون آن، تعادل روانی آن ممکن نیست، افرادی که به صورت طبیعی نمی‌خوابند افرادی پژمرده، عصبانی، افسرده، غمگین و ناراحتند، و به عکس کسانی که از خواب معتدلی بهره مندند به هنگامی که بیدار می‌شوند نشاط و توان فوق العاده‌ای در خود می‌بینند.
مطالعه بعد از یک خواب آرام بخش بسیار سریع پیش می‌رود، و کارهای فکری و جسمی بعد از چنین خوابی همیشه قرین موفقیت است، و اینها همه بیانگر نقش پر اهمیت خواب در زندگی انسان است.
کمتر شکنجه‌ای برای انسان به اندازه بی خوابی اجباری و اضطراری دردناک و جانکاه است و تجربه نشان داده تحمل انسان در برابر بی خوابی بسیار کم است، و بعد از مدت کوتاهی سلامت خود را از دست می‌دهد و بیمار می‌شود، البته آنچه درباره اهمیت خواب گفته شد، منظور از آن یک خواب متعادل و مناسب است و گرنه پر خوابی مانند پرخوری از صفات زشت و موجب بیماریهای مختلف است، و عجب اینکه مقدار خواب طبیعی برای انسانها یکسان نیست، و هیچگونه حد معینی برای آن نمی‌توان در نظر گرفت و لذا هر کس باید با تجربه نیاز خویش را به خواب با توجه به میزان فعالیتهای جسمی و روحی خود دریابد.
و عجیب تر اینکه به هنگام بروز حوادث سخت که انسان ناچار است مدتها بیدار بماند مقاومت انسان در برابر بی خوابی موقتا افزایش می‌یابد، خواب از سر انسان می‌پرد، و گاه به حداقل لازم یعنی یک یا دو ساعت می‌رسد، ولی بسیار دیده شده که این کمبود به هنگام عادی شدن اوضاع جبران می‌گردد، و جسم و روح انسان طلب خود را از خواب باز می‌ستاند!.
البته به ندرت کسانی یافت می‌شوند که ماه‌ها پشت سر هم بیدار بمانند، و لحظه‌ای خواب به چشمانشان نرود، و به عکس افرادی هستند که حتی در موقع راه رفتن در کوچه و خیابان و حتی موقعی که با شما سخن می‌گویند خواب به آنها دست می‌دهد و اگر کسی همراه آنها نباشد خطرناک است، ولی این افراد مسلما افراد سالمی نیستند، و خواه ناخواه گرفتار ضایعات جسمی و روحی می‌گردند.
خلاصه این تحول و دگرگونی عجیبی که به نام خواب در انسان پیدا می‌شود شگفتیهای زیادی دارد که آن را شبیه یک معجزه می‌کند، گرچه آیه فوق ناظر به خواب به عنوان یک نعمت الهی است، ولی از آنجا که خواب شباهتی به مرگ و ((بیداری) ) شباهتی به رستاخیز دارد، می‌تواند اشاره‌ای به این مطلب نیز باشد.
سپس در رابطه با مساءله خواب سخن از موهبت شب به میان آورده، می‌فرماید: «ما شب را پوششی قرار دادیم.»
ما شب را چون لباس ساتری قرار دادیم که با ظلمتش همه چیز و همه دیدنی‌ها را می‌پوشاند، همانطور که لباس بدن را می‌پوشاند، و این خود سببی است الهی که مردم را به دست کشیدن از کار و حرکت می‌خواند، و متمایل به سکونت و فراغت و برگشتن به خانه و خانواده می‌سازد.
و بلافاصله می‌افزاید: «و روز را وسیله‌ای برای زندگی قرار دادیم.»
کلمه عیش - به طوری که راغب گفته - به معنای زندگی است، چیزی که هست کلمه عیش مختص به زندگی حیوان است، به این معنا که به زندگی خدای تعالی و ملائکه عیش گفته نمی‌شود، ولی حیات خدا وحیات ملائکه گفته می‌شود، و کلمه معاش مصدر میمی و هم اسم زمان و مکان از عیش است، و در آیه مورد بحث به یکی از دو معنای اخیر است، یعنی زمان و یا مکان عیش.
و معنای آیه این است که : ما روز را زمان زندگی شما و یا محل زندگی شما قرار دادیم، تا در آن از فضل پروردگارتان طلب کنید.
و بعضی گفته‌اند: مراد از آن همان معنای مصدری است، چیزی که هست مضافی از آن حذف شده، و تقدیر کلام «و جعل نا النهار طلب معاش» است، یعنی ما روز را طلب معاش قرار دادیم.
به عکس آنچه ثنویین(دو گانه پرستان) بر اثر بی اطلاعی از اسرار آفرینش می‌پنداشتند که نور و روشنایی روز نعمت است، و ظلمت و تاریکی شب شر و عذاب ، و برای هر کدام خالقی قائل بودند، یکی را از یزدان و دیگری را از اهریمن می‌دانستند، با کمی دقت روشن می‌شود که هر یک در جای خود نعمتی است بزرگ و سرچشمه نعمتهایی دیگر.
مطابق آیات فوق پرده شب لباس و پوششی است بر اندام زمین ، و تمام موجودات زنده‌ای که روی آن زیست می‌کنند، فعالیتهای خسته کننده زندگی را به حکم اجبار تعطیل می‌کند، و تاریکی را که مایه سکون و آرامش و استراحت است بر همه چیز مسلط می‌سازد، تا اندامهای فرسوده مرمت گردد و روح خسته تجدید نشاط کند، چرا که خواب آرام جز در تاریکی میسر نیست.
از این گذشته با فرو افتادن پرده شب، نور آفتاب بر چیده می‌شود که اگر به طور مداوم بتابد تمام گیاهان و حیوانات را می‌سوزاند، و زمین جای زندگی نخواهد بود! به همین دلیل قرآن مجید کرارا روی این مساءله تکیه کرده، در یک جا می‌فرماید: «قل اءراءیتم ان جعل الله علیکم النهار سرمدا الی یوم القیامة من اله غیر الله یاتیکم بلیل تسکنون فیه: بگو به من خبر دهید اگر خداوند روز را تا قیامت بر شما جاویدان کند، چه کسی غیر از خدا است که شب برای شما آورد تا در آن آرامش یابید؟!» و به دنبال آن می‌فرماید: «و من رحمته جعل لکم اللیل و النهار لتسکنوا فیه و لتبتغوا من فضله: از رحمت او است که برای شما شب و روز قرار داد تا هم در آن آرامش یابید، و هم برای بهره گیری از فضل خدا تلاش کنید.»
قابل توجه اینکه در قرآن مجید به بسیاری از موضوعات مهم یکبار قسم یاد شده، در حالی که به شب هفت بار سوگند یاد شده است! و می‌دانیم سوگند به امور مهم یاد می‌شود، و این خود نشانه اهمیت پرده ظلمت شب است.
آنها که شب را با نور مصنوعی روشن می‌سازند، و تمام شب را بیدارند و بجای آن روز را می‌خوابند، افرادی رنجور و ناسالم و فاقد نشاط می‌باشند. در روستاها که به عکس شهرها شب را زود می‌خوابند، و صبح زود برمی خیزند مردمی سالم تر زندگی می‌کنند.
شب منافع جنبی نیز دارد چرا که سحرگاهانش بهترین وقت برای راز و نیاز به درگاه محبوب، و عبادت و خودسازی و تربیت نفوس است، همانگونه که قرآن مجید در توصیف پرهیزگاران می‌گوید: «و بالاسحار هم یستغفرون: آنها در سحرگاهان استغفار می‌کنند.»
روشنایی روز نیز خود نعمتی است بی نظیر، جنب و جوش و حرکت می‌آفریند، انسان را برای کار و تلاش آماده می‌سازد، گیاهان را در پرتو نور خود می‌رویاند، و حیوانات در پرتو آن رشد می‌کنند، و به حق تعبیر بالا که می‌فرماید: «روز را وسیله معاش و زندگی شما قرار دادیم»، تعبیری است از هر نظر رسا که نیاز به شرح و توصیف ندارد.
آخرین سخن اینکه آمد و شد شب و روز و نظام دقیق تغییرات تدریجی آنها یکی از آیات خلقت و نشانه‌های خدا است، بعلاوه سرچشمه پیدایش یک تقویم طبیعی برای نظام بندی زمانی زندگی انسانها محسوب می‌شود.

فهرست مندرجات

۱ - پانویس
۲ - منبع


۱. قصص/سوره۲۸، آیه۷۳.    
۲. طباطبائی، سید محمدحسین، المیزان، ج۱۶، ص۷۱.    
۳. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۶، ص۱۴۷.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۸، ص۳۴۳.    
۵. طباطبائی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۱۰۳.    
۶. فیض کاشانی، محسن، تفسیر صافی، ج۴، ص۱۰۱.    
۷. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۷، ص۴۵۴- ۴۵۵.    
۸. نبا/سوره۷۸، آیه۹ - ۱۱.    
۹. طباطبائی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۲۶۲.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۶، ص۱۹.    
۱۱. طباطبائی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۲۶۲.    
۱۲. طباطبائی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۲۶۲.    
۱۳. ذاریات/س/ره۵۱، آیه۱۸.    
۱۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۶، ص۱۸.    
۱۵. قصص/سوره۲۸، آیه ۷۲- ۷۳.    
۱۶. فیض کاشانی، محسن، تفسیر صافی، ج۷، ص۳۸۰.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۱۰، ص۲۳۹.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حکم استراحت».    



جعبه ابزار