حکم استهزای مؤمنان (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مسخره کردن به قصد تحقیر،
توهین یا اهدافی دیگر را استهزاء گویند، آیاتی که در
قرآن سخن از
استهزا به میان آورده بیشتر مربوط به حوزه
عقیده و
دین بوده که در آن، جبهه مخالفِ انبیای الهی، مؤمنان،
وحی ، آیات الهی، ... و حتی خداوند را به
تمسخر گرفته و از استهزا بهصورت حربهای برای رویارویی با دین الهی بهره میجستند.
خداوند در قرآن کریم استهزای مؤمنان را تحریم نموده است: «واذا لقوا الذین ءامنوا قالوا ءامنا واذا خلوا الی شیـطینهم قالوا انا معکم انما نحن مستهزءون• الله یستهزئ بهم ویمدهم فی طغیـنهم یعمهون• اولـئک الذین اشتروا الضلــلة بالهدی فما ربحت تجـرتهم وما کانوا مهتدین؛
و هنگامی که افراد با ایمان را ملاقات میکنند میگویند ما ایمان آوردهایم، (ولی هنگامی که با شیاطین خود خلوت میکنند میگویند با شمائیم ما (آنها) را مسخره میکنیم• خداوند آنها را استهزاء میکند، و آنها را در طغیانشان نگه میدارد تا سرگردان شوند• آنها کسانی هستند که
هدایت را با گمراهی معاوضه کردهاند و (این)
تجارت برای آنها سودی نداده، و هدایت نیافتهاند.»
«الذین یلمزون المطوعین من المؤمنین فی الصدقـت والذین لا یجدون الا جهدهم فیسخرون منهم سخر الله منهم ولهم عذاب الیم؛
کسانی که از صدقات مومنان اطاعت کار عیبجوئی میکنند، و آنهائی را که دسترسی جز به مقدار (ناچیز) توانائیشان ندارند مسخره مینمایند خدا آنها را مسخره میکند (کیفر استهزا کنندگان را به آنها میدهد) و برای آنان
عذاب دردناکی است.»
«یـایها الذین ءامنوا لا یسخر قوم من قوم عسی ان یکونوا خیرا منهم ولا نساء من نساء عسی ان یکن خیرا منهن... ومن لم یتب فاولـئک هم الظــلمون؛
ای کسانی که ایمان آوردهاید نباید گروهی از مردان شما گروه دیگر را استهزا کنند، شاید آنها از اینها بهتر باشند، و نه زنانی از زنان دیگر شاید آنان بهتر از اینان باشند، و یکدیگر را مورد
طعن و عیبجوئی قرار ندهید، و با
القاب زشت و ناپسند یاد نکنید، بسیار بد است که بر کسی بعد از ایمان نام
کفر بگذارید، و آنها که توبه نکنند ظالم و ستمگرند.»
«ان الذین اجرموا کانوا من الذین ءامنوا یضحکون• واذا مروا بهم یتغامزون• واذا انقلبوا الی اهلهم انقلبوا فکهین• واذا راوهم قالوا ان هـؤلاء لضالون• وما ارسلوا علیهم حـفظین• فالیوم الذین ءامنوا من الکفار یضحکون؛
بدکاران (در
دنیا ) پیوسته به مؤمنان میخندیدند• و هنگامی که از کنار آنها (جمع مؤمنان) میگذشتند آنها را با اشارات مورد سخریه قرار میدادند• و هنگامی که به سوی
خانواده خود باز میگشتند مسرور و خندان بودند• و هنگامی که آنها (مؤمنان) را میدیدند میگفتند: اینها گمراهانند• در حالی که آنها هرگز ماءمور مراقبت و متکفل آنان (مؤمنان) نبودند• ولی امروز مؤمنان به کفار میخندند.»
خندهای تمسخرآمیز و تحقیرکننده، خندهای که از
روح طغیان و کبر و
غرور و غفلت ناشی میشود، و همیشه افراد سبکسر مغرور در برابر مؤمنان با
تقوا چنین خندههای مستانه داشتهاند، ضمنا تعبیر به «اجرموا» به جای «کفروا» نشان میدهد که افراد کافر و بی ایمان را از اعمال
گناه آلودشان میتوان شناخت چرا که همیشه کفر سرچشمه جرم و عصیان است، در آیه بعد دومین برخورد زشت آنها را بیان کرده، میفرماید: «و هنگامی که مشرکان از کنار جمع مؤ منان میگذرند آنها را با اشارات چشم و ابرو مسخره میکنند.»، و با این علامات و اشارات میگویند: این بی سر و پاها را ببینید که مقربان درگاه خدا شدهاند! این آستین پارهها و پا برهنهها را تماشا کنید که مدعی نزول
وحی الهی بر آنها هستند!، و این گروه نادان را بنگرید که میگویند استخوان پوسیده و خاک شده بار دیگر به حیات و زندگی برمی گردد؟! و امثال این سخنان زشت و بی محتوا، به نظر میرسد که
خنده آشکار مشرکان در زمانی بوده که مؤمنان از کنار جمع آنها میگذشتند، و اشارات سخریه آمیز آنها زمانی بوده که به عکس آنها از کنار جمع مؤمنان میگذشتند، و چون در میان آن جمع نمیتوانستند به آسانی مسخره کنند با اشارات
چشم و ابرو یکدیگر مطالب را حالی میکردند، ولی آنجا که مرکز تجمع مشرکان بود و مسلمانان از کنار آنها میگذشتند آزادی و جسارت بیشتری داشتند.
«یتغامزون» از ماده غمز (بر وزن طنز) به معنی
اشاره با چشم و دست است به چیزی که مورد عیبجویی است، و گاه این واژه به معنی هر گونه عیبجویی به کار میرود هر چند با زبان باشد، و تعبیر به
تغامز (از باب تفاعل) دلیل بر این است که همه آنها در مقابل یکدیگر در این کار
شرکت داشتند، هر یک با اشاره به دیگری چیزی میگفت که همه استهزاآمیز بود.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حکم استهزا».