• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

خدای وهابیان

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



از شناخت خدا و معرفت او در اسلام، به توحید تعبیر می‌شود که مرز اساسی میان ایمان و کفر است.



همه خوب می‌دانیم که اولین مسأله و مهم‌ترین آن، در هر دین و مذهب و مرامی، مسأله شناخت خدا و معرفت اوست و این‌که او شریکی ندارد و بی‌همتاست. در اسلام از آن به توحید تعبیر می‌گردد و آن مرز اساسی بین ایمان و کفر قرار گرفته است. همان‌طور که می‌دانیم لقمان حکیم به فرزندش می‌فرماید:

«یا بنی لا تشرک بالله ان الشرک لظلم عظیم».

و یا اینکه به ابراهیم خلیل دستور داده می‌شود که:

«ان لا تشرک بی شیئأ».



در مجموع می‌توان گفت هر مسلمانی با توحید و یکتاپرستی و نفی هرگونه صفات سلبیه از خداوند به عنوان مسلمان حقیقی شناخته می‌شود.


بنابراین صفات خداوند به دو قسم کلی تقسیم می‌شود.

۳.۱ - صفات جمالیه

صفات جمالیه یا ثبوتیه که تعدادی از صفات را مثل حی بودن، قادر بودن و... برای خدا اثبات کرده.

۳.۲ - صفات جلالیه

و در قسم دیگر یعنی صفات جلالیه یا سلبیه یک تعداد از صفات را که برای خدا ثابت نیست. از او نفی می‌کند.


در مورد صفات ثبوتیه می‌گوییم: عالم و قادر و حی و مرید و مدرک و سمیع و بصیر است و در مورد صفات سلبیه می‌گوییم:
نه مرکب و جسم نه مرئی نه محل بی‌شریک است و معانی تو غنی دان خالق.


از صفاتی که از خداوند متعال نفی می‌شود، ترکیب است؛ زیرا ترکیب به هر معنایی که گفته شود. مستلزم نیاز مرکب است و ما معتقدیم که خداوند باید بی‌نیاز باشد و خداوند نیازمند به درد نمی‌خورد؛ «در نتیجه روشن می‌شود که خداوند مثل و ضد ندارد و قابل رؤیت نیست؛ زیرا تمام این‌ها مستلزم نیاز و احتیاج خداست و نیاز و احتیاج در حضرت حق محال است.»
[۳] سیدان، سید جعفر، دروس اعتقادی، ص۶۹، مشهد، پیام طوس، ۱۳۸۶، چاپ دوم.



بر این مطالب آیات و روایات بسیار زیادی هم تأکید می‌کند؛ مثلا:

۶.۱ - حدیثی از رسول خدا

شخصی نزد رسول خدا آمد و پرسید: اساس علم چیست؟ حضرت فرمودند: شناخت خدا، آن‌چنان که شایسته اوست، پرسید: حق معرفت شناخت خدا چیست؟ فرمودند: اینکه بدانی او نه مثلی دارد، نه شبیهی و او را معبود واحد و خالق و قادر و اول و آخر و ظاهر و باطن بدانی که مثل و مانندی ندارد.

۶.۲ - حدیثی از امام صادق

یا در حدیث دیگر از وجود نازنین امام صادق (علیه‌السلام) آمده است:

«خداوند توصیف به زمان و مکان و حرکت و سکون نمی‌شود؛ بلکه او خالق زمان و مکان و حرکت و سکون و انتقال است».
[۴] ابن بابويه، محمد بن علي (شیخ صدوق)، امالی، ج۱، ص۲۷۹. تهران، انتشارات کتاب‌خانه اسلامیه، ۱۳۶۲.



اما همین خدای عزوجل با این همه عظمت و جلال در دیدگاه وهابیان آن قدر از مقام پایینی برخوردار است که آن را تا حد یک انسان معمولی پایین می‌آورند.




۸.۱ - اول

مثلاً در فتاوای یکی از بزرگ‌ترین علمای وهابین آمده است:

سؤال: از پیامبر نقل شده که فرمودند: صورت کسی را زشت نخوانید؛ زیرا خداوند سبحان انسان را به صورت خودش خلق کرده است. جواب: بله این حدیث از پیامبر اسلام ثابت می‌باشد و معنی آن این است هر کسی را که می‌زنید، مواظب صورتش باشد؛ زیرا خداوند آدم را به شکل خودش آفریده است.
[۶] عبدالعزیز ابن عبدالله بن باز، مجموعه فتاوی و مقالات بین باز، عربستان، نشر الرئاسته العامه للبحوث العلمیه و الافتاء،بی‌تا، ج۴ ص۳۲۰.

در رابطه با اصل حدیث و تحریف وهابیان به مستدرک سفینه البحار مراجعه نمایید.

۸.۲ - دوم

یا وهابیان می‌نویسند، یا می‌گویند: خدا پا دارد و کرسی که در آیه آمده است: «وسع کرسیه السموات و الارض» از ابوموسی نقل شده است که کرسی جای دو پای خداست.

۸.۳ - سوم

یا می‌گویند: خداوند نیز در روز قیامت تمام بدنش از بین می‌رود، مگر صورتش.

۸.۴ - چهارم

یا برای آخرین نمونه مجموعه احادیثی است که محمد بن عبدالوهاب در کتاب توحید خودش می‌آورد و در آخر روایت، نکاتی را ذکر می‌کند که برخی از آنها بدین قرارند:
تصریح به داشتن دست برای خدا و اینکه خداوند بالای عرش است.
[۱۰] تمیمی، محمد بن عبدالوهاب، کتاب التوحید، ص۲۲۵، مصر، ملتزم الطبع و النشر عبدالحمید احمد حنفی، تصحیح شیخ محمدسالم محسنین، بی‌تا.



اگر دقت کنیم می‌بینیم که وهابیان برای خدا جسم قائل شده و وی را در حد انسان پایین می‌آورند و در واقع خدای آنان با خدای قرآن و اهل بیت تفاوت دارد.



۱. لقمان/سوره۳۱، آیه۱۳.    
۲. حج/سوره۲۲، آیه۲۶.    
۳. سیدان، سید جعفر، دروس اعتقادی، ص۶۹، مشهد، پیام طوس، ۱۳۸۶، چاپ دوم.
۴. ابن بابويه، محمد بن علي (شیخ صدوق)، امالی، ج۱، ص۲۷۹. تهران، انتشارات کتاب‌خانه اسلامیه، ۱۳۶۲.
۵. ابن بابویه، محمد بن علی (شیخ صدوق)، امالی، ج۱، ص۳۵۳.    
۶. عبدالعزیز ابن عبدالله بن باز، مجموعه فتاوی و مقالات بین باز، عربستان، نشر الرئاسته العامه للبحوث العلمیه و الافتاء،بی‌تا، ج۴ ص۳۲۰.
۷. نمازی، علی، مستدرک سفینه البحار، ج۱، ص۸۵، تحقیق شیخ حسن نمازی، انتشارات جامعه مدرسین.    
۸. ذهبی، میزان الاعتدال، ج۱، ص۴۱۷ ۴۱۸، تحقیق علی محمد النجاوی، بیروت، دارالمعرفه، ۱۹۶۳ م، چاپ اول.    
۹. کورانی، علی، الوهابیه و التوحید، ص۱۲۵، بیروت، دارالسیره، ۱۴۱۹، چاپ دوم.    
۱۰. تمیمی، محمد بن عبدالوهاب، کتاب التوحید، ص۲۲۵، مصر، ملتزم الطبع و النشر عبدالحمید احمد حنفی، تصحیح شیخ محمدسالم محسنین، بی‌تا.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «خدای وهابیان».    



جعبه ابزار