• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

خدج (مفردات‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف




خَدَجَ (به فتح خاء و دال و جیم) از واژگان نهج البلاغه است. خِداج (به کسر خاء) هر نقصانى را گويند كه در چيزى باشد و در اصل آن است كه حيوانى بچّه‌اش را سقط كند، هر چند تامّ الخلقه باشد. از اين مادّه فقط يک مورد در نهج البلاغه آمده است.



خَدَجَ خِداج هر نقصانى را گويند كه در چيزى باشد. «الخِدَاج: كل نقصانٍ‌ في شيءٍ» در اصل آن است كه حيوانى بچّه‌اش را سقط كند، هر چند تامّ الخلقه باشد: «اخْدَجَت الشتوةُ‌» يعنى زمستان آبش كم شد.


امام علی (علیه‌السلام) به عامل صدقات نوشته: «وَلاَ تُخْدِجْ بِالتَّحِيَّةِ لَهُمْ» «در تحيّت به آن‌ها بخل و كوتاهى مكن.» (شرح‌های نامه: )


از اين مادّه فقط يک مورد در نهج البلاغه آمده است.


۱. قرشی بنایی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، ج۱، ص۳۲۷.    
۲. طريحی، فخر‌الدين، مجمع البحرين، ت-الحسینی، ج۲، ص۲۹۰.    
۳. شرتونی، سعید، اقرب الموارد في فصح العربية و الشوارد، ج۲، ص۲۳.    
۴. شرتونی، سعید، اقرب الموارد في فصح العربية و الشوارد، ج۲، ص۲۲.    
۵. السيد الشريف الرضی، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۶۱۰، نامه ۲۵.    
۶. عبده، محمد، نهج البلاغه، ط مطبعة الإستقامه، ج۳، ص۲۷، نامه ۲۵.    
۷. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۳۸۰، نامه ۲۵.    
۸. مكارم شيرازى، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان، ص۵۹۵، نامه ۲۵.    
۹. بحرانى، ابن ميثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۷۱۰.    
۱۰. بحرانى، ابن ميثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۷۱۳.    
۱۱. مكارم شيرازى، ناصر، پيام امام امير المومنين، ج۹، ص۳۰۴.    
۱۲. هاشمى خويى، ميرزا حبيب‌الله، منهاج البراعه في شرح نهج البلاغه، ج۱۸، ص۳۸۱-۳۸۲.    
۱۳. ابن ابی‌الحديد، شرح نهج البلاغه، ج۱۵، ص۱۵۱.    
۱۴. السيد الشريف الرضی، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۶۱۰، نامه ۲۵.    



قرشی بنایی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «خدج»، ج۱، ص۳۲۷.    






جعبه ابزار