خذل (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خَذْل (به فتح خاء و سکون ذال) از
واژگان نهج البلاغه به معنی رها كردن و يارى نكردن است. از اين لفظ شانزده مورد در
نهج البلاغه آمده است.
خَذْل به معنی رها كردن و يارى نكردن است. «خَذَلَهُ خَذْلاً و خَذْلاناً و خِذْلاناً: ترك نصرتهُ و اعانتَهُ»
امام علی (علیهالسّلام) در رابطه با آنهایی كه در
صفین به يارى آن حضرت نيامده و
معاویه را نيز يارى نكردند فرمود:
«خَذَلُوا الْحَقَّ، وَلَمْ يَنْصُرُوا الْبَاطِلَ» «آنها
حق را خوار كردند و
باطل را يارى ننمودند.»
(شرحهای خطبه:
) ناگفته نماند: يک طرف اين كار صحيح است.
ولى فرمود:
«إِنَّ سَعِيداً وَعَبْدَ اللهِ بْنَ عُمَرَ لَمْ يَنْصُرَا الْحَقَّ، وَلَمْ يَخْذُلاَ الْبَاطِلَ» (
سعید و
عبداللّه بن عمر نه حق را يارى كردند و نه باطل را خوار ساختند.)
(شرحهای خطبه:
) چنانكه در (حرث) گذشت.
در اينجا هر دو طرف باطل است.
و نيز فرموده:
«مَنْ أَوْمَأَ إِلَى مُتَفَاوِت خَذَلَتْهُ الْحِيَلُ» (كسى كه به كارهاى مختلف بپردازد، نقشهها و پيشبينیهايش به جايى نمىرسد.)
(شرحهای خطبه:
) كه در «حول» يا «حيل» گذشت.
«تخاذل» بين الاثنين است.
از اين لفظ شانزده مورد در «نهج» آمده است.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «خذل»، ص۳۲۹.