خروج دست یا قلم آهنین از دیوار (واقعه کربلا)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بنا بر گزارش برخی از مورخان و مقتلنویسان، ماموران
عبیدالله بن زیاد هنگام بردن سرهای شهدای کربلا و اسرا به
شام، در برخی از شهرها و آبادیها، برای استراحت و تجدید قوا، توقف میکردند. در این توقفگاهها، گاه امور خارقالعادهای رخ میداد. یکی از امور خارقالعادهای که برخی از مورخان، محدثان و مقتلنویسان در جریان بردن
سر امام حسین (علیهالسّلام) به شام، نقل کردهاند، خروج دست یا قلم آهنین از دیوار و نوشتن شعری بر روی دیوار بود.
یکی از حوادث خارقالعادهای که گزارش مختصر آن در بسیاری از منابع هست و
راوندی به تفصیل از آن سخن گفته است، دست یا قلمی آهنین است که در برابر مامورانی که سر امام حسین (علیهالسّلام) را به شام میبردند، از دیوار برآمد و شعر زیر را در نکوهش کشندگان
امام حسین (علیهالسّلام)، با خون بر روی دیوار نوشت:
اَتَرْجُو اُمَّةٌ قَتَلَتْ حُسَیْنًا ••• شَفَاعَةَ جَدِّهِ یَوْمَ الْحِسَابِ
«آیا امتی که حسین را به قتل رساند، به
شفاعت جدش در
روز حساب امیدوار است؟»
بیشتر منابع نوشتهاند: چون ماموران ابن زیاد چنین معجزهای را برای سر امام دیدند، سر را رها کرده، پا به فرار گذاشتند
و سپس برگشتند.
• پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهداء، ج۲، ص۸۳-۹۰.