خلاد سندی(خام)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خَلّاد سِندى ، خَلّاد سِندى، راوى امامى قرن دوم. طوسى (طوسى، ۱۴۲۰، ص ۱۷۵؛طوسى، ۱۴۱۵، ص ۱۹۹) لقبش را سندى ثبت كرده و در اسناد روايات نيز با همين عنوان ضبط شده است (كلينى، ج ۵، ص ۴۴۷؛كلينى، ج ۷، ص ۶۹؛ طوسى، ۱۳۹۰، ج ۵، ص ۳۷۸). از اينرو، ظاهرآ ضبط آن به صورت سُدّى (نجاشى، ص ۱۵۴؛ابنداوود حلّى، ص ۸۸؛ علامه حلّى، ص ۱۷۴) و سرّى (اردبيلى، ج ۱، ص ۲۹۶؛ مامقانى، ج ۲۵، ص ۳۵۲ـ۳۵۳؛طوسى، ۱۳۹۰، ج ۹، ص ۳۸۷) تصحيف سندى است (اردبيلى، ج ۱، ص ۲۹۶؛ شوشترى، ج ۴، ص ۱۸۷؛مامقانى، ج ۲۵، ص ۳۵۲ـ۳۵۳). همچنين او را با لقب بزاز خواندهاند (نجاشى،ص ۱۵۴؛ طوسى، ۱۴۱۵، ص ۱۹۹؛مامقانى، ج ۲۵، ص ۳۵۲ـ۳۵۳) كه احتمالا از شغل او يا خانوادهاش حكايت دارد. رجاليان متقدم او را كوفى دانستهاند (نجاشى،ص ۱۵۴؛ طوسى، ۱۴۱۵، ص ۱۹۹).
نجاشى (نجاشى،ص ۱۵۴) احتمال مىدهد خلّاد سندى همان خلّادبن خلف مُقرى، دايى ابوسمينه محمدبن على صيرفى، باشد. در حالى كه همو (نجاشى،ص ۳۳۲) ذيل عنوان ابوسمينه محمدبن على صيرفى، اين فرد را خلّادبن عيسى معرفى كرده است (نجاشى، ص ۱۳۷)(كه خلاد بن عيسى را پسرعموى حكمبن حكيم صيرفى دانسته است)(ابنغضائرى، ص ۹۴). بهبهانى (بهبهانى، ص ۱۳۳) اين دو قول را چنين جمع كرده كه نام پدر خلّاد، خلفبن عيسى بوده و در اولى با نام پدر (خلّادبن خلف) و در دومى با نام جد (خلّادبن عيسى) ياد شده است (خويى، ۱۴۰۳، ج ۷، ص ۶۱). از سوى ديگر، طوسى (طوسى، ۱۴۲۰، ص ۱۷۵) از فردى با نام خلّادبن خالد مقرى ياد كرده، كه ظاهرآ همان خلّاد مقرى مذكور در رجال نجاشى و درنتيجه همان خلّاد سندى است (بهبهانى، ص ۱۳۲؛ شوشترى، ج ۴، ص ۱۸۵، ۱۸۷؛شوشترى، ج ۴، ص۱۹۱؛ زنجانى، ص ۷۲۵ـ۷۲۶). در اين صورت، خلف تصحيفِ خالد و لقبش صيرفى (نجاشى، ص ۳۲۴)(خلادبن عيسى صيرفى) خواهد بود (الاصول الستةعشر، مقدمه محمودى، ص ۶۶ـ۶۹؛مامقانى، ج ۲۵، ص ۳۴۸ـ۳۴۹)( كه اختلاف خالد و خلف را دليل عدم اتحاد اين دو دانسته است)(طريحى، ص ۶۵؛ كاظمى، ص ۵۶؛ موحد ابطحى، ج ۵، ص ۴۱۴). مؤيد اين احتمال را مىتوان در كتابهاى طبقات قرّاء يافت كه از خلّادبن خالد صيرفى بهعنوان راوى قرائت حمزةبن حبيب• ــ از قاريان هفتگانه ــ ياد شده است (ذهبى، ۱۴۱۸، ج ۱، ص ۲۴۸؛ ابن جزرى، ج ۱، ص ۲۷۴؛ خويى، ۱۳۹۵، ص ۱۳۷ـ۱۳۸؛ذهبى، ۱۴۱۸، ج ۱، ص ۲۴۸)(كه گفته با نام خلّادبن خلف يا خلّادبن عيسى نيز از او ياد شده است). گفته شده است او همنشين سُليمبن عيسى• از شاگردان خاص حمزةبن حبيب بود و قرائت قرآن را نزد وى آموخت ( ذهبى، ۱۴۱۸، ج ۱، ص ۱۵۷؛ذهبى، ۱۴۱۸، ج ۱، ص۲۴۸؛ صفدى، ج ۱۳، ص ۳۷۵؛ ابن جزرى، ج ۱، ص ۲۷۴). ذهبى (ذهبى، ۱۴۱۸، ج ۱، ص ۲۴۹) از تسلط فوقالعاده وى بر قرائات قرآن حكايتى نقل كرده است (ابن ابىحاتم، ج ۳، ص ۳۷۲).
نام خلّاد در شمار اصحاب و راويان امام صادق عليهالسلام آمده (نجاشى، ص ۱۵۴؛ طوسى، ۱۴۱۵، ص ۱۹۹) و او بىواسطه از آن حضرت روايت كرده است. در كتابهاى رجالى، توصيفى دالّ بر مدح يا ذم وى نيامده اما رجاليان متأخر نقل ابنابىعُمَير و صَفوان از او را دالّ بر وثاقت وى دانستهاند (بهبهانى، ص ۱۳۲ـ۱۳۳؛ مامقانى، ج ۲۵، ص ۳۴۸؛ مامقانى، ج ۲۵، ص۳۵۵؛ مامقانى، ج ۲۵، ص۳۶۶؛خويى، ۱۴۰۳، ج ۷، ص۶۰؛كلباسى، ج ۳، ص۴۴۰؛ خويى، ۱۴۰۳، ج ۱، ص ۶۳ـ۶۹). ابنابىحاتِم رازى از رجاليان اهلسنّت نيز او را صدوق دانسته است (ابن ابىحاتم، ج ۳، ص ۳۶۸).
خلّاد كتابى داشته كه برخى از جمله ابنابىعمير و صفوان از آن روايت كردهاند (نجاشى،ص ۱۵۴؛ طوسى، ۱۴۲۰، ص ۱۷۵؛مدرسى طباطبائى، ج ۱، ص ۳۱۴). احتمال دارد كه اين همان كتاب مختصرى باشد كه هشت روايت دارد و راوى آن ابنابىعمير است (آقابزرگ طهرانى، ج ۲، ص ۱۴۹). چهار روايت آن در ديگر كتابهاى حديثى شيعه نيز آمده است (كلينى، ج ۲، ص ۱۱۱؛كلينى، ج ۴، ص ۲۳۳ـ۲۳۴؛كلينى، ج ۵، ص ۴۴۷؛كلينى، ج ۷، ص ۱۶۹؛ ابن بابويه، ۱۳۶۲ش، ج ۱، ص ۲۳؛ ابن بابويه، ۱۴۱۴، ج ۲، ص ۲۵۹؛ طوسى، ۱۳۹۰، ج ۵، ص ۳۷۸؛ طوسى، ۱۳۹۰،ج ۹، ص ۳۸۷). اين كتاب به همراه چند اصل ديگر در كتاب الاصولالستة عشر (قم ۱۳۶۳ش) منتشر شده است. موضوع روايات اين كتاب، بهجز دو روايت در فضل على عليهالسلام و شيعيان او (الاصول الستة عشر، ص ۳۱۴ـ۳۱۵؛برقى، ج ۱، ص ۶۱) و مسائل فقهى است. يك نقل اضافى ديگر از خلّاد در مصادقة الاخوان ابنبابويه (ابن بابويه، ص ۳۶) آمده است كه در كتاب مذكور نيست.
در كتب رجالى شيعه از تاريخ وفات خلّاد ذكرى نيست، اما در منابع اهل سنّت درگذشت او را به سال ۲۲۰ در كوفه دانستهاند (بخارى، ج ۲، قسم ۱، ص ۱۸۹؛ ابن حبان، ج ۸، ص ۲۲۹؛ ذهبى، ۱۴۲۴، ج ۵، ص ۳۰۹).
منابع :
(۱)آقابزرگ طهرانى؛
(۲) ابن ابىحاتم، كتاب الجرح و التعديل، حيدرآباد، دكن ۱۳۷۱ـ۱۳۷۳/ ۱۹۵۲ـ۱۹۵۳، چاپ افست بيروت (بىتا.)؛
(۳) ابن بابويه، كتاب الخصال، چاپ علىاكبر غفارى، قم ۱۳۶۲ش؛
(۴) ابن بابويه، كتاب مَن لايَحضُرُه الفقيه، چاپ علىاكبر غفارى، قم ۱۴۱۴؛
(۵) ابن بابويه، مصادقة الاخوان، كاظميه ۱۴۰۲/۱۹۸۲؛
(۶) ابن جزرى، غاية النهاية فى طبقات القرّاء، چاپ برگشترسر، قاهره (بىتا.)؛
(۷) ابن حِبّان، كتاب الثقات، حيدرآباد، دكن ۱۳۹۳ـ۱۴۰۳/ ۱۹۷۳ـ۱۹۸۳، چاپ افست بيروت (بىتا.)؛
(۸) ابن داوود حلّى، كتاب الرجال، چاپ محمدصادق آل بحرالعلوم، نجف ۱۳۹۲/۱۹۷۲، چاپ افست قم (بىتا.)؛
(۹) ابن غضائرى، الرجال لابن الغضائرى، چاپ محمدرضا حسينى جلالى، قم ۱۴۲۲؛
(۱۰) محمد بن على اردبيلى، جامع الرواة و ازاحة الاشتباهات عن الطرق و الاسناد، بيروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳؛
(۱۱) الاصول الستة عشر من الاصول الاولية: مجموعة من كتب الرواية الاولية فى عصر الائمة المعصومين عليهالسلام، چاپ ضياءالدين محمودى، قم ۱۳۸۱ش؛
(۱۲) محمد بن اسماعيل بخارى، كتاب التاريخ الكبير، دياربكر: المكتبة الاسلامية، (بىتا.)؛
(۱۳) احمد بن محمد برقى، كتاب المحاسن، چاپ جلالالدين محدث ارموى، تهران ۱۳۳۰ش؛
(۱۴) محمدباقر بن محمداكمل بهبهانى، تعليقاتعلى منهج المقال، در محمد بن على استرآبادى، منهجالمقالفى تحقيق احوال الرجال المعروف بالرجال الكبير، چاپ سنگى (تهران )۱۳۰۷؛
(۱۵) ابوالقاسم خويى، البيان فى تفسير القرآن، بيروت ۱۳۹۵/۱۹۷۵؛
(۱۶) ابوالقاسم خويى، معجم رجال الحديث، بيروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳، چاپ افست قم (بىتا.)؛
(۱۷) محمد بن احمد ذهبى، تاريخالاسلام و وفيات المشاهير و الاعلام، چاپ بشار عواد معروف، بيروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳؛
(۱۸) محمد بن احمد ذهبى، طبقاتالقرّاء، چاپ احمدخان، رياض ۱۴۱۸/ ۱۹۹۷؛
(۱۹) موسىبن عبداللّه زنجانى، كتاب الجامع فى الرجال، (قم )۱۳۹۴؛
(۲۰) شوشترى؛
(۲۱) صفدى؛
(۲۲) فخرالدين بن محمد طريحى، جامع المقالفيما يتعلق باحوال الحديث و الرجال، چاپ محمدكاظم طريحى، تهران ?( ۱۳۷۴)؛
(۲۳) محمد بن حسن طوسى، تهذيبالاحكام، چاپ حسن موسوى خرسان، تهران ۱۳۹۰؛
(۲۴) محمد بن حسن طوسى، رجالالطوسى، چاپ جواد قيومى اصفهانى، قم ۱۴۱۵؛
(۲۵) محمد بن حسن طوسى، فهرست كتب الشيعة واصولهم و اسماء المصنفين و اصحاب الاصول، چاپ عبدالعزيز طباطبائى، قم ۱۴۲۰؛
(۲۶) حسن بن يوسف علامه حلّى، ايضاحالاشتباه، چاپ محمد حسون، قم ۱۴۱۵؛
(۲۷) محمدامين بن محمدعلى كاظمى، هدايةالمحدثين الى طريقة المحمدين، چاپ مهدى رجايى، قم ۱۴۰۵؛
(۲۸) محمد بن محمدابراهيم كلباسى، الرسائل الرجالية، چاپ محمدحسين درايتى، قم ۱۳۸۰ـ۱۳۸۱ش؛
(۲۹) كلينى؛
(۳۰) عبداللّه مامقانى، تنقيحالمقال فى علم الرجال، چاپ محيىالدين مامقانى، قم ۱۴۲۳ـ؛
(۳۱) محمد بن على موحد ابطحى، تهذيبالمقال فى تنقيحكتاب الرجال للشيخ الجليل ابىالعباس احمدبن على النجاشى، ج ۵، قم ۱۴۱۷؛
(۳۲) احمد بن على نجاشى، فهرست اسماء مصنّفىالشيعة المشتهرب رجال النجاشى، چاپ موسى شبيرى زنجانى، قم ۱۴۰۷؛