داء (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
داء (به فتح دال) از
واژگان نهج البلاغه به معنای درد است. از این لفظ بیست مورد در
نهج البلاغه آمده است.
داء: به معنای درد است.
حضرت علی (علیهالسلام) درباره
تقوى فرموده:
«فَإِنَّ تَقْوَى اللهِ دَوَاءُ دَاءِ قُلُوبِكُمْ وَ بَصَرُ عَمَى أَفِئِدَتِكُمْ وَ شِفَاءُ مَرَضِ أَجْسَادِكُمْ» (
تقوا و ترس از
خدا، داروى بيماریهاى قلوب، بينايى دلها، شفاى آلام جسمانى؛ صلاح و مرهم زخمهاى جانها)
(شرحهای خطبه:
)
و درباره
قرآن مجيد فرموده:
«جَعَلَهُ اللهُ... دَوَاءً لَيْسَ بَعْدَهُ دَاءٌ وَ نُوراً لَيْسَ مَعَهُ ظُلْمَةٌ» (خداوند اين قرآن را فرو نشاننده عطش دانشمندان، باران بهارى براى قلب درکكنندگان و جاده وسيع براى صالحان قرار داده است. قرآن دارويى است كه پس از آن بيمارى باقى نمىماند، نورى است كه با آن ظلمتى يافت نمىشود.)
(شرحهای خطبه:
)
فرموده:
«امْشِ بِدَائِكَ مَا مَشَى بِكَ» «يعنى هر قدر درد قابل تحمل باشد با آن كاركن و كار را تعطيل نكن و اگر قدرت تحمّل نداشتى استراحت كن يا به طبيب مراجعه نما.»
(شرحهای حکمت:
)
در شكايت از اصحابش فرموده:
«أُرِيدُ أَنْ أُدَاوِيَ بِكُمْ وَأَنْتُمْ دَائي كَنَاقِشِ الشَّوْكَةِ بِالشَّوْكَةِ وَ هُوَ يَعْلَمُ أَنَّ ضَلْعَهَا مَعَهَا اللَّهُمَّ قَدْ مَلَّتْ أَطِبَّاءُ هذَا الدَّاءِ الدَّوِيِّ وَ كَلَّتِ النَّزْعَةُ بِأَشْطَانِ الرَّكِيِّ» «نقش الشوكة» خارج كردن خار از بدن است. «يعنى: مىخواهم جامعه را با شما مداوا كنم با آن كه درد من شمائيد، مانند كسی كه خار را با خار ديگر از بدن خارج مىكند و مىداند كه ميل آن خار با همان خارى است كه در بدن فرو رفته است، خدايا طبيبان اين درد شديد خسته شدند و آبكشان از كشيدن ريسمانهاى چاهها ناتوان گشتند.» كلام امام صلوات الله عليه همه تشبيهات است، تشبيهات عجيبى.
(شرحهای خطبه:
)
این کلمه بیست بار در نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «داء»، ج۱، ص۴۰۰. [