• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

دهقان (مفردات‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





دِهْقان (به کسر دال و سکون هاء) از واژگان نهج البلاغه به معنای تاجر و رئيس محلّ در اصل فارسى است. از این لفظ فقط یک مورد در نهج‌ البلاغه آمده است.



دِهْقان: به معنای تاجر و رئيس محلّ در اصل فارسى است.


حضرت علی (علیه‌السلام) به بعضى از فرمانداران خود نوشت: «أَمّا بَعْدُ فَإِنَّ دَهاقِينَ أهْلِ بَلَدِكَ شَكَوْا مِنْكَ غِلْظَةً وَ قَسْوَةً وَ احْتِقاراً وَ جَفْوَةً... فَالْبَسْ لَهُمْ جِلْباباً مِنَ اللّينِ تَشوبُهُ بِطَرَف مِنَ الشِّدَّةِ...» «بزرگان اهل ديارت شكايت كردند از خشونت و سنگدلى و تحقير و جفا كردنت... بپوش براى آن‌ها لباسى از نرمى كه بياميزى آن را با مقدارى خشونت.» (شرح‌های نامه: )


این کلمه فقط یک بار در نهج‌ البلاغه آمده است.


۱. قرشی بنایی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، ج۱، ص۳۹۹.    
۲. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرين ت-الحسینی، ج۶، ص۲۵۰.    
۳. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۶۰۴، نامه ۱۹.    
۴. عبده، محمد، نهج البلاغه - ط مطبعه الاستقامه، ج۳، ص۲۱، نامه ۱۹.    
۵. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۳۷۶، نامه ۱۹.    
۶. مكارم شيرازى، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان، ص۵۸۷، نامه ۱۹.    
۷. بحرانی، ابن میثم، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۶۸۳.    
۸. بحرانی، ابن میثم، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۶۸۴.    
۹. مكارم شيرازى، ناصر، پيام امام امير المومنين(ع)، ج۹، ص۲۴۰.    
۱۰. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۱۸، ص۳۲۳.    
۱۱. ابن ابی‌الحديد، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱۵، ص۱۳۷.    
۱۲. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۶۰۴، نامه ۱۹.    



قرشی بنایی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «دهقان»، ج۱، ص۳۹۹.    






جعبه ابزار