رابطه شیعه با قرآن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بعضی کوته نظران به
شیعه تهمت زدهاند که قرآنی مختص به خود دارند در حالی که شیعه در تمام مراحلی که
قرآن کنونی در دست ما قرار گرفته نقش اول را دارا بوده است.
مـطـرح کـردن این بحث از آن جهت است که در برخی سخنان کوته نظران و فاقد اندیشه آزاد که ترجیح میدهند از اسلاف خود پیروی کنند، تهمتهای ناروا که حاکی از
حقد و کینه توزی دیرینه است یافت میشود لذا ضرورت دفع تهمت ایجاب نمود تا اندکی درنگ کرده، موضع امتی بزرگ را که گناهی نداشته جز تمسک به ولای
خاندان نبوت، روشن سازیم آری گناهی جز عمل به
وصیت پیامبر و اجابت قرآن کریم نداشتهاند!. (مانند
حدیث ثقلین و
حدیث سفینه و
آیه (قل لا اسالکم علیه اجرا الا المودة فی القربی)
برخی ناآگاهان به
شیعه نسبت دادهاند که مصحفی خاص خود دارند و آن را (المصحف الشیعی) مـی نامند!
در حالی که شیعه خود در طول حیات خویش چنین موضوعی را نشنیده است گـروهـی از مـحققان متاخر در برابر این ادعا شدیدا اعتراض کردهاند،
که مهمترین آنان
گلدزیهر است او علاقه خاص شیعه را نسبت به
نص رسمی قرآن که در دست مسلمانان است، تـشـریـح و تـایـیـدمـی کـنـد
بـه منظور توضیح بیشتر درباره علاقه شیعه به نص قرآن کنونی، ناگزیر از بیان مطالب زیر هستیم:
هـرگـاه تـاریـخ قـرآن مجید و دورههایی را که نسلا بعد نسل بر قرآن گذشته بررسی کنیم، در مییابیم که نص کنونی قرآن با وضع موجود، اصولا محصول کوششهای شیعه است و اینان هستند کـه در حفظ و ضبط قرآن تلاش کردند و در تنظیم آن به نحو احسن و شکل گذاری و زیبایی آن، از هـیـچ اقـدامـی فـروگـذاری نـکردند درحقیقت، اگر قرآنی وجود داشته باشد که بتوان آن را (مصحف شیعی) نامید، همین مصحف موجود است و با توجه به نقش
ائمه شیعه و قراء و حفاظ و هنرمندان شیعه در طول تاریخ نسبت به مصحف، باید قرآن را به شیعه منسوب کرد.
علیامیرالمؤمنین (علیهالسّلام) اولین کسی است که اندیشه گردآوری قرآن را، پس ازدرگذشت
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) اظهار کرد و هرچند قرآنی را که وی گردآوری کرد نپذیرفتند، ولی اندیشه گردآوری قـرآن در هـمان زمان اثر خود را به جا گذاشت و نسبت به خودقرآن از نظر اصل جمع آوری آن بر دست دیگران اختلافی به وجود نیامد.
مـصحفهای مهمی که در آن زمان و پیش از
توحید مصاحف تهیه شد و قرآن درآنها جمع آوری گـردیـد عبارتند از: مصحفهای
عبدالله بن مسعود،
ابی بن کعب،
ابوالدردا و
مقداد بن اسود همگیایـنان به ولای خاص نسبت به بیت والای نبوی شناخته شدهاند دیگر مصحفها از اعتبار هم سنگ این مصاحف نبودند و
صحف ابوبکر نیز به صورت کتاب منظم نشده بود.
اول کـسی که توحید مصحفها را در
عهد عثمان مطرح کرد،
حذیفة بن الیمان بود چگونگی کار او در بـخشهای پیش گذشت ابی بن کعب تصدی املای قرآن را موقع استنساخ مصحفها بر عهده داشت و در اشکالات، نسبت به ضبط کلمات، به اومراجعه میکردند.
شکل گذاری مصحف و نقطه گذاری آن، به دست
ابوالاسود الدؤلی و دو شاگرداو
نصربن عاصم و
یحیی بن یعمر انجام گرفت اولین کسی که در تحسین کتابت مصحف و زیبایی خط آن اقدام کرد،
خالدبن ابی الهیاج، از اصـحـاب عـلی (علیهالسّلام) بود ضبط حرکات به شکل کنونی، کار استاد بزرگ
خلیل بن احمد فراهیدی است او اولین کسی است که (همزه و تشدید و روم و اشمام) را وضع کرد که در مباحث گذشته به تفصیل گفته شد تمامی افراد یاد شده از سرشناسان دانشمند شیعهاند.
شـیـعـه بـود که اصول قرائت را مورد تحقیق و بررسی قرار داد و قواعد آن را بنیان نهاد و با نهایت
امانت و
اخلاص، ابتکاراتی در فنون قرائت و تغییراتی در آن به کاربرد.
اگـر نگوییم شش تن، دست کم چهارتن از
قرا سبعه،
شیعه بودند، علاوه برآن که گروهی از
ائمه قرا بـزرگ از شیعیان به شمار میآیند از آن جملهاند:
ابن مسعود،
ابی بن کعب،
ابوالدردا،
مقداد،
ابن عباس،
ابوالاسود،
علقمه،
ابن سائب،
سلمی،
زربن حبیش،
سعیدبن جبیر،
نصربن عاصم،
یحیی بن یعمر،
عاصم بن ابی النجود،
حمران بن اعین،
ابان بن تغلب،
اعمش،
ابوعمروبن العلا،
حمزه،
کسائی،
ابن عیاش،
حفص بن سلیمان و امثال اینان که از ائمه بزرگند ودر مناطق و دورههای مختلف، درراس امر قرائت قرار داشتهاند. (شرح حال آنان در بحث از طبقات القراء در جلد ۲ کتاب
التمهید آمده است)
اما قرائت کنونی که
قرائت حفص است، یک قرائت شیعی خالص است، که آن را
حفص که از اصحاب
امام صادق (علیهالسّلام) است،
از شیخ خود
عاصم روایت کرده است او نیز از بزرگان و معاریف شیعه بـه شـمـار مـی آمـت (مؤلف
نقض الفضائح، او را شیخ
ابن شهر آشوب و
ابوالفتوح رازی، برشمرده است) و قـرائت را از شیخ خود، سلمی اخذ کرده است سلمی خود از خواص
علی (علیهالسّلام) بـود کـه مـستقیما قرائت را از علی (علیهالسّلام) فرا گرفت
(
ابن قتیبه، او را در زمره اصـحـاب علی (علیهالسّلام) ودر زمره کسانی که از وی
فقه آموختهاند، برشمرده است
برقی نیز در
رجال خود، وی را ازخواص امام میداند
و علی آن را از
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و پیامبر از
خدا (عزوجل) اخذ کرده است.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله « »، تاریخ بازیابی شنبه ۱۲/۱/ ۱۳۹۴