رتق (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
رَتَق (به فتح راء و سکون باء) از
واژگان نهج البلاغه به معنای بستن و منظّم كردن است. پنج مورد از اين ماده در «نهج البلاغه» آمده است.
رَتَق به معنای بستن و منظّم كردن است. «رَتَقَهُ رَتْقاً: سدَّهُ و اغلقهُ»
و گويند «رجل راتق فاتق» يعنى مردى است كه مىبندد و مىگشايد.
امام (صلواتاللهعلیه) آنگاه كه عثمان ابوذر را به ربذه تبعيد مىكرد در توديع ابوذر چنين فرمود:
«يا أَباذَرٍّ... وَ لَوْ أَنَّ السَّماواتِ وَ الاَْرَضينَ كانَتا عَلَى عَبْد رَتْقاً ثُمَّ اتَّقَى اللهَ لَجَعَلَ اللهُ لَهُ مِنْهُما مَخْرَجاً...» «اى اباذر... اگر آسمانها و زمين بر بندهاى بسته باشند و او تقوى كند، خداوند براى او راه فرجى و خروجى قرار دهد.»
(شرحهای خطبه:
)
درباره رسول اكرم (ص) فرموده:
«أَرْسَلَهُ بِالضّياءِ وَ قَدَّمَهُ في الاصْطِفاءِ فَرَتَقَ بِهِ الْمَفاتِقَ وَ ساوَرَ بِهِ الْمُغالِبَ» «او را با قرآن نورانى فرستاد و در پيامبرى بر ديگران فضيلت داد و با او محلهاى گشاده (فساد و اختلال) را مسدود كرد و او را بر هر كه به فكر غلبه بر حق بود غالب گردانيد.»
(شرحهای خطبه:
) رجوع شود به (سور) «ارتتاق» از باب افتعال به معنى بسته شدن كه دو بار در «نهج» آمده است.
پنج مورد از اين ماده در «نهج البلاغه» آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «رَتَق»، ج۱، ص۴۳۲.