رحل - کوچ کردن (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
رَحَل (به فتح راء و حاء) و
تَرْحال (به فتح تاء و سکون راء) از
واژگان نهج البلاغه به معنای كوچ كردن است.
اِرْتِحال (به کسر همزه و تاء و سکون راء) به معنای انتقال است.
راحِل (به فتح راء و کسر حاء) به معنای كوچ كننده است.
رَحيل (به فتح راء و سکون حاء) نیز به معنای كوچ كردن است.
راحِلَه (به فتح راء و لام و کسر حاء) شتر نجيبى است كه با آن كوچ مىكنند و جمع آن
رَواحِل (به فتح راء و واو و کسر حاء) است.
رَحَل و
تَرْحال به معنای كوچ كردن است.
اِرْتِحال به معنای انتقال است.
راحِل به معنای كوچ كننده است.
رَحيل نیز به معنای كوچ كردن است.
راحِلَه شتر نجيبى است كه با آن كوچ مىكنند و جمع آن
رَواحِل است.
به برخی از مواردی که در نهج البلاغه به کار رفته است، اشاره میشود:
امام علی (صلواتاللهعلیه) درباره دنيا فرموده:
«وَ إِنَّ أَهْلَ الدُّنْيا كَرَكْب بَيْنا هُمْ حَلّوا إِذْ صاحَ بِهِمْ سائِقُهُمْ فارْتَحَلوا» (اهل دنيا همچون كاروانى هستند كه هنوز رحل اقامت نينداختهاند، قافله سالار فرياد مىزند (كوچ كنيد و آنها كوچ مىكنند).)
(شرحهای حکمت:
)
كه در «حل» گذشت.
در جایى نیز فرموده:
«وَ أَزْمَعَ التَّرْحالَ عِبادُاللهِ الاَْخْيارُ وَ باعوا قَليلاً مِنَ الدُّنْيا لا يَبْقَى بِكَثير مِنَ الاْخِرَةِ لايَفْنَى» «قصد رحيل كردهاند بندگان نيک خدا و فروختهاند دنياى فانى را به آخرت باقى.»
(شرحهای خطبه:
)
حضرت علی (ع) فرموده:
«تَجَهَّزوا رَحِمَكُمُ اللهُ! فَقَدْ نُودیَ فيكُمْ بِالرَّحيلِ» (خدا شما را رحمت كند، آماده حركت شويد كه نداى رحيل و كوچ در ميان شما بلند شده است.)
(شرحهای خطبه:
)
آن حضرت درباره آمدن كفّار به جنگ رسول خدا (ص) فرموده:
«وَ ضَرَبَتْ إِلَى مُحارَبَتِهِ بُطونَ رَواحِلِها حَتَّى أَنْزَلَتْ بِساحَتِهِ عَداوَتَها» «در آمدن به جنگ آن حضرت بر شكم شتران خويش زدند تا عداوت خويش را در ميدان او پياده كردند.»
(شرحهای خطبه:
)
در جواب آنكه از حضرت پرسيد: با وجود لياقت شما چرا از حكومت محرومتان كردند، مطالبى فرموده و شعر امرء القيس را شاهد آورده كه يعنى از گذشتهها بگذر، فعلا اهّم كار دفع معاويه و خاتمه دادن به كار اوست.
حضرت علی (ع) فرموده:
«وَ دَعْ عَنْکَ نَهْباً صيحَ في حَجَراتِهِ (وَ لكِنْ حَديثاً ما حَدیثُ الرَّواحِلِ) وَ هَلُمَّ الْخَطْبَ في ابْنِ أَبي سُفْيانَ» يعنى «بگذر حكايت غارتى را كه در جوانب آن فرياد بر آمده و ليكن حكايت شتران را جلو آور.»
(شرحهای خطبه:
)
داستان شعر در شرح عبده آمده است؛ در بعضى عبارات به جاى «لكن» آمده است «هات».
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «رَحَل»، ج۱، ص۴۳۸-۴۳۹.