رفع
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
رَفع به معنی
منع از
استمرار وجود یک شیء است.
رفع، در مقابل
دفع می باشد و هر دو در جایی به کار می روند که مقتضی وجود شیء فراهم باشد، به گونه ای که اگر رفع و یا دفع نمی بود، آن شی ء در ظرف مناسب خود (
عالم عین یا
اعتبار ) موجود می شد. اما غالباً رفع در جایی
استعمال می شود که شیء در زمان قبل از رفع یا در رتبه سابق از آن، وجود پیدا کرده باشد؛ بنابراین، رفع، مانع از استمرار وجود شیء می گردد، ولی دفع مانع از تحقق اصل وجود شی ء می شود نه استمرار آن.
رفع ظاهری؛
رفع واقعی؛
حدیث رفع؛
دفع
در بحث
حدیث رفع، نسبت به بعضی از فقرات آن، رفع و نسبت به بعضی دیگر، دفع صادق است.
مرحوم "
نایینی " می گوید: ما می توانیم تمام موارد را مورد دفع محسوب نموده و با توجیه بگوییم در مرحله مقتضی بوده و دفع شده است.
مرحوم "
شیخ "، تمامی موارد را مورد رفع می گیرد و می گوید:
شارع حکم احتیاط را که در
تکالیف ثابت بوده، برداشته است.
"
امام خمینی " (ره) نیز رفع را به معنای حقیقی خود می گیرد و دیدگاه کسانی را که آن را به معنای دفع یا اعم گرفته اند، رد می کند.
نائینی، محمد حسین، فوائدالاصول، ج ۲، ص ۳۳۶
عراقی، ضیاء الدین، منهاج الاصول، ج ۴، ص ۳۸
نائینی، محمد حسین، فوائدالاصول، ج ۲، ص ۲۳۶
مغنیه، محمد جواد، علم اصول الفقه فی ثوبه الجدید، ص ۲۶۰
مشکینی، علی، تحریرالمعالم، ص ۷۱
انصاری، مرتضی بن محمدامین، فرائدالاصول، ج ۱، ص ۳۳۲
نائینی، محمد حسین، اجودالتقریرات، ج ۲، ص ۱۷۰
۴۰-۵۰ فاضل لنکرانی، محمد، سیری کامل دراصول فقه، ص ۱۱
مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی