رمضان علی شریفی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
شریفی، رمضان علی
مدرس و واعظ روشنفکر شیعه افغانستان در قرن چهاردهم هجری. وی در ۱۳۰۷ در روستای «اوتقول» جاغوری از توابع غزنی متولد گردید. تعلیمات ابتدایی را در زادگاه خویش فراگرفت. سپس برای ادامه آن راهی حوزه علمیه مشهد مقدس شد و در مدت سه سال سطوح عالیه را به پایان رسانید. آنگاه به قصد دیدار خانواده،به وطن بازگشت ولی نیاز مبرم مردم به آموزش علوم اسلامی و اصرار طلاب جوان به ماندن در منطقه،سبب گردید که از ادامه تحصیل در مشهد چشم پوشی نموده،و به تعلیم و تربیت شاگردان و تدریس کتب حوزوی و ارشاد و موعظه در مدرسه علمیه او تقول بپردازد. وی در سایه نفوذ کلام و بیان، به زودی از جاذبه و محبوبیت فراوانی در میان مردم برخوردار شد.
شریفی، خطیبی بود توانا، شجاع و آزاده و مدرسی بود کم نظیر که جذبه بیان و قدرت تفهیم وی شاگردان زیادی زا از اطراف به سوی حوزه علمیه او تقول که در آنجا تدریس می کرد، کشاند.
پس از تصویب قانون اساسی و ایجاد فضای نسبتاً آزاد سیاسی در کشور، گروهی از علما و بزرگان شیعه نامزد نمایندگی مجلس شدند. شریفی نیز در اثر اصرار بزرگان جاغوری برای شرکت در دوره دوازدهم مجلس شورای ملی خود را نامزد کرد و با اکثریت آراء به مجلس راه یافت و با طرح برنامه مفید و سازنده سعی نمود که توجه دولت را برای بهبود اوضاع اقتصادی و فرهنگی مناطق محروم کشور جلب کند و در سخنرانی و موضع گیری هایش در سنگر مجلس، همواره به بسط عدالت اجتماعی و گسترش دانش و بالا بردن میزان سواد عمومی و تأسیس مدارس جدید بخصوص در مناطق محروم افغانستان و مبارزه قاطع و همه جانبه علیه فساد اداری از جمله برخورد قاطع با رشوه خواری و تبعیض نژادی و زبانی تأکید داشت. او محمد ظاهرشاه، پادشاه افغانستان را ترغیب کرد تا به هزاره جات سفر نموده و فقر و مصایب مردم منطقه را از نزدیک مشاهده کند.
از جمله خدمات ارزنده ای که در دوران وکالت انجام داد و مورد تحسین مردم بخصوص قشر روشنفکر قرار گرفت دفاع مستدل و سرسختانه او از زبان فارسی است،که زبان اکثریت مردم و زبان علمی و فرهنگی ملت افغانستان می باشد که در اثر تفکرات انحصارگرایانه دولت پشتونگرای آن زمان، از رسمیت افتاده بود و فرهنگی جریان داشت و شریفی با سخنان خود در مجلس شورا، همگان را تحت تأثیر قرار داد و دولت وقت مجبور شد که رسمیت آن را در کنار زبان پشتو مورد پذیرش قرار دهد.
پس از کودتای مارکسیستی اردیبهشت ۱۳۵۷ در افغانستان،وی کشور را ترک نکرد و در همانجا ماندگار شد، اما مورد تعقیب و آزار و اذیت مأموران رژیم قرار گرفت. او ناگزیر نزد وزیر مالیه از مأموران دولتی شکایت کرد. وی قول مساعد داد که در صورت پذیرفتن مسئولیت در دولت جدید،این آزارها نیز برطرف خواهد شد، اما شریفی هرگونه همکاری با دولت جدید را رد کرد. این امر خشم دولت مارکسیستی را برانگیخت، از همین رو مدتی بعد وی را در نزدیک خانه اش دستگیر کرده و سپس به شهادت رساندند.
منابع: دایره المعارف تشیع، ۵۸۲:۹، ۵۸۳، مشاهیر تشیع در افغانستان، ۱: ۹۲-۹۷٫