• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

زیارت عراق

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



{{جا:ویرایش}}
در محلِّ مناخه؛ یعنی مصلاّی بزرگ عید، که شرح آن گذشت و در فاصله حدود سیصد متری مسجدالنبی(ص) و ١٢٢ متری مسجد غمامه، مسجدی است با نام «مسجد علی‌بن ابی‌طالب(ع)». به طوری که در برخی از منابع آمده، امام علی(ع) در آنجا نماز عید اقامه کرده است؛ آن‌هم زمانی که عثمان در محاصره مخالفانش بود.
سمهودی می‌نویسد: بعید می‌نماید که علی‌بن ابی‌طالب(ع) با توجه به این که پیامبر در محل مشخصی نماز عید اقامه کرده، محلّ دیگری را برای این کار تعیین کرده باشد.
[۱] خلاصة الوفاء، ص٣۶٢.
تردیدی نیست که در زمان محاصره عثمان، امام علی(ع) نماز عید را اقامه کرد.
[۲] المعارف، ابن‌قتیبه، ص١٩۶.
اما به احتمال، امام در همان نقطه‌ای که پیامبر نماز خوانده، نماز را اقامه کرده است؛ چرا که امام در این جهات، به شدّت از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پیروی می‌کرد. به هر روی، از آنجا که محراب مشخصی برای پیامبر(ص) در مصلاّ نیست، به احتمال، حضرت در چند نقطه مناخه نماز را اقامه کرده است.
[۳] وفاء الوفا، ج٣، ص٧٨۴.

بنای نخست این مسجد را، طبق معمول، از زمان امارت عمر بن عبدالعزیز می‌دانند. طبیعی است در قرون بعد از آن، این بنا مکرّر تعمیر شده است، از جمله زین‌الدین ضیغم در سال ٨٨١ آن را بازسازی کرده است. در این اواخر، بنای کهن این مسجد تخریب و در سال ١۴١١ از نو تجدید بنا گردید و مساحت فعلی آن ٨٨٢ متر مربع است.



۱. خلاصة الوفاء، ص٣۶٢.
۲. المعارف، ابن‌قتیبه، ص١٩۶.
۳. وفاء الوفا، ج٣، ص٧٨۴.
۴. المساجد الاثریه، ص۲۶۱.
۵. همان، ص۲۶۴.
۶. مغازی واقدی، ص۳۴۸ ترجمه فارسی.
۷. الدرة الثمینه، ص۲۲۵- ۲۲۶.
۸. اخبار مدینة الرسول(ص)، ص١١۵.
۹. مجمع الزوائد، ج٢، ص١۴.
۱۰. اخبار مدینة الرسول از ابن نجّار م ۶۴۳، ص۱۱۴.
۱۱. وفاء الوفا، ج۳، صص۸۳۷- ۸۳۰.
۱۲. ترغیب اهل المودة و الوفاء، ص۱۳۵.
۱۳. المساجد الاثریه، ص۱۳۲.
۱۴. المدینة المنوره تطورّها العمرانی، صص۱۹۲ و ۱۹۳.
۱۵. المساجد الاثریه، ص۱۳۵.
۱۶. مغازی واقدی، ص۳۶۸ ترجمه فارسی.
۱۷. اخبار مدینة الرسول(ص)، ص۱۱۴.
۱۸. تاریخ المدینة المنوره، ج۱، ص۶۰.
۱۹. بحار الانوار، ج۲۰، ص۲۳۰.
۲۰. تاریخ المدینة المنوره ابن شبّه، ج۱، ص۱۴۲.
۲۱. وفاء الوفاء، ج۳، ص۸۳۱.
۲۲. وفاء الوفا، ج۳، ص۸۳۵.
۲۳. الکافی، ج۴، ص۵۶۰.
۲۴. بحار الانوار، ج۹۷، ص۲۲۵.
۲۵. المساجد الاثریه، ص۱۴۶.
۲۶. در بحار الانوار ج۲۰، ص۲۳۰.
۲۷. وفاء الوفا، ج۳، ص۸۳۶.
۲۸. المدینة المنورّة تطوّرها العمرانی، ص۱۹۷.
۲۹. اخبار مدینة الرسول(ص)، ص۱۱۵.
۳۰. مجمع الزوائد، ج۲، ص۱۴.
۳۱. دائرة المعارف تشیع، ج۳، ص۴۱۰.
۳۲. موسوعة کلمات الامام الهادی، پژوهشکده باقر العلوم، ص۱۲۶.
۳۳. کافی، ج۱، ص۳۲۵.
۳۴. بحار الانوار، ج۵۰، ص۲۴۶؛ منتهی الآمال، ج۲، ص۶۸۸.
۳۵. زندگانی امام حسن عسکری (علیه‌السّلام)، قرشی، ص۲۳.
۳۶. همان، ص۳۰.
۳۷. ابوجعفر محمد بن علی الهادی، غروی اردوبادی، ص۴۰.
۳۸. زندگی این عالم بزرگوار، در گلشن ابرار، ج۵، ص۳۲۹، آمده است.
۳۹. ابوجعفر محمد بن علی الهادی، غروی اردوبادی، ص۴۰.
۴۰. دایرة المعارف تشیع، ج۳، ص۱۲۴.
۴۱. منتقلة الطالبیه، ص۳۳۶؛ لباب الانساب، ج۲، ص۵۸۶؛ تحفة الزهار، ج۳، ص۴۶۱.
۴۲. سبع الدجیل، ص۳۵ و ۳۶؛ منتهی الامال، ج۲، ص۶۹۰.
۴۳. بحر الانساب، ص۱۰۲؛ سبع الدجیل، ص۱۱.
۴۴. شجره نامه سادات اصفهان، ص۲۰؛ امامزادگان و پارسایان نامدار در افق خوانسار، ص۹۶ و ۹۷.



منبع: منابع()

{{برگرفتگی
|پیش از لینک = کتاب
|منبع = آثار اسلامی مکه و مدينه، رسول جعفریان.
|پس از لینک = بخش «مسجد الرایه»، ج۱، ص۱۴۷-۱۴۹،
| لینک = http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/۱۰۷۷
}}
منبع: پایان()

منبع: مساجد()


مسجد عثمان
{{جا:ویرایش}}
در فاصله‌ای دورتر از مناخه و البته در امتداد مساجد یاد شده، به سمت مسجد کنونی بلال، مسجدی است به نام «مسجد عثمان» که بر اساس گفته مورّخانِ جدیدِ تاریخ مدینه، بنای آن به چند دهه گذشته باز میگردد. بر اساس نوشته محمد الیاس عبدالغنی، این مسجد را در دهه نخست قرن پانزدهم، شیخ صدقه حسن خاشقجی ساخت و به اداره اوقاف واگذار گردید. بنابر این، وجود آن در محدوده مُصلّی، نباید این تصور را به وجود آورد که مسجد مزبور، از مساجد تاریخی است.
[۴] المساجد الاثریه، ص۲۶۱.
نکته شایسته یادآوری آن است که مسجد بلال کنونی را نیز، که در ابتدای شارع قربان (شارع امیر عبدالمحسن) است، شیخ محمد حسین ابوالعلاء در دهه نخست قرن پانزدهم هجری بنا کرد و آن نیز از مساجد کهن نیست. با این حال، گفتنی است که بدون تردید، مسجدی با نام مسجد بلال در منطقه مُصلی در نزدیکی مسجد عمر فعلی بوده است که برای توسعه راه، تخریب شده و موقعیت تقریبی آن، در سمت شمال ساختمانِ تلفن و تلگراف، در نزدیکی عنبریه است.
[۵] همان، ص۲۶۴.
جنگ احزاب علیه اسلام، یکی از نبردهای کلیدی اسلام با کافران متحد است که منجر به شکست همیشگی آنان درش حجاز شد. این به رغم آن بود که کفار آغازگر آن بودند. قریش با متحدان غطفانی خود با برنامه ریزی قبلی لشکری ده هزار نفری را تدارک دیده و عازم مدینه شدند.
تنها راه ورودی شهر مدینه که از سه سمت جنوب و شرق و غرب در حصار مناطق سنگلاخی بود، راه شمالی در حاشیه احد از یک سو و کوه سلع از سوی دیگر بود. مسلمانان به اجبار میبایستی در این نقطه متمرکز شده و راه ورود به شهر را سد کنند. مشهور و درست این است که سلمان فارسی پیشنهاد کندن خندقی را داد و مسلمانان با تقسیم کار میان خود کوشیدند تا خندق را حفر کنند و چنین کردند. زمانی که کفار سر رسیدند، نیروهای قریش سمت سلع جایی که مجمع السیول بود مستقر شده و نیروهای غطفانی در دامنه احد به سمت جنوب در پشت خندق مستقر شدند. برابر آنان، سپاه اسلام، شامل سه هزار نفر در این سوی استقرار یافتند.
مرکز فرماندهی مسلمانان در پشت کوه سلع، جایی بود که اکنون مسجد فتح قرار دارد. رسولخدا(ص) در آنجا استقرار داشت و اخبار از هر نقطه از خندق به ایشان میرسید. زنان و بچههای مسلمان با افراد ضعیف از خانهها در آمده و در اطُمها مستقر شدند تا در محافظت بیشتری باشند. در میان دو طرف تیراندازیهای مکرّری صورت گرفت که شماری از جمله شش انصاری به شهادت رسیدند که یکی از آنان سعد بن معاذ بود که مجروح شده و پس از چند روز به شهادت رسید. نقاطی هم وجود داشت که دست کم دوبار شماری از مشرکان توانستند مستقیم برابر نیروهای مسلمان قرار گیرند. یکبار خالد بن ولید با صد نفر با شماری از مسلمانان درگیر شد اما با مقاومت مواجه شده و گریخت. گاهی نیز مشرکان در یک نقطه متمرکز شده قصد عبور داشتند که با سنگ پرانی و تیراندازی مسلمانان روبرو میشدند. یکی از این صحنهها را با دقت تمام، ‌ام سلمه همسر رسولخدا(ص) که خود شاهد بوده،
گزارش کرده است.
[۶] مغازی واقدی، ص۳۴۸ ترجمه فارسی.
این محاصره و نبرد پس از نزدیک به بیست روز با خستگی، ناکامی و شکست کفار پایان یافت و آنان بدون آن که به چیزی رسیده باشند، مدینه را رها کرده رفتند. این بار رفتند و هیچ گاه نتوانستند بار دیگر لشکری برای حمله به مدینه بسیج کنند.
ابن نجار در قرن هفتم گوید: این خندق تا زمان ما باقی مانده و در آن قناتی هست که آبش از چشمه‌ای از قبا میآید و از آنجا تا نخلستانی در پایین مدینه (یعنی شمال غرب) در منطقه سیح در حوالی مسجد فتح میرسد. در خود خندق نیز نخل هست. بخش عمده‌ای از خندق از میان رفته و دیوارههایش فرو ریخته است.
[۷] الدرة الثمینه، ص۲۲۵- ۲۲۶.

==!==

۱. خلاصة الوفاء، ص٣۶٢.
۲. المعارف، ابن‌قتیبه، ص١٩۶.
۳. وفاء الوفا، ج٣، ص٧٨۴.
۴. المساجد الاثریه، ص۲۶۱.
۵. همان، ص۲۶۴.
۶. مغازی واقدی، ص۳۴۸ ترجمه فارسی.
۷. الدرة الثمینه، ص۲۲۵- ۲۲۶.
۸. اخبار مدینة الرسول(ص)، ص١١۵.
۹. مجمع الزوائد، ج٢، ص١۴.
۱۰. اخبار مدینة الرسول از ابن نجّار م ۶۴۳، ص۱۱۴.
۱۱. وفاء الوفا، ج۳، صص۸۳۷- ۸۳۰.
۱۲. ترغیب اهل المودة و الوفاء، ص۱۳۵.
۱۳. المساجد الاثریه، ص۱۳۲.
۱۴. المدینة المنوره تطورّها العمرانی، صص۱۹۲ و ۱۹۳.
۱۵. المساجد الاثریه، ص۱۳۵.
۱۶. مغازی واقدی، ص۳۶۸ ترجمه فارسی.
۱۷. اخبار مدینة الرسول(ص)، ص۱۱۴.
۱۸. تاریخ المدینة المنوره، ج۱، ص۶۰.
۱۹. بحار الانوار، ج۲۰، ص۲۳۰.
۲۰. تاریخ المدینة المنوره ابن شبّه، ج۱، ص۱۴۲.
۲۱. وفاء الوفاء، ج۳، ص۸۳۱.
۲۲. وفاء الوفا، ج۳، ص۸۳۵.
۲۳. الکافی، ج۴، ص۵۶۰.
۲۴. بحار الانوار، ج۹۷، ص۲۲۵.
۲۵. المساجد الاثریه، ص۱۴۶.
۲۶. در بحار الانوار ج۲۰، ص۲۳۰.
۲۷. وفاء الوفا، ج۳، ص۸۳۶.
۲۸. المدینة المنورّة تطوّرها العمرانی، ص۱۹۷.
۲۹. اخبار مدینة الرسول(ص)، ص۱۱۵.
۳۰. مجمع الزوائد، ج۲، ص۱۴.
۳۱. دائرة المعارف تشیع، ج۳، ص۴۱۰.
۳۲. موسوعة کلمات الامام الهادی، پژوهشکده باقر العلوم، ص۱۲۶.
۳۳. کافی، ج۱، ص۳۲۵.
۳۴. بحار الانوار، ج۵۰، ص۲۴۶؛ منتهی الآمال، ج۲، ص۶۸۸.
۳۵. زندگانی امام حسن عسکری (علیه‌السّلام)، قرشی، ص۲۳.
۳۶. همان، ص۳۰.
۳۷. ابوجعفر محمد بن علی الهادی، غروی اردوبادی، ص۴۰.
۳۸. زندگی این عالم بزرگوار، در گلشن ابرار، ج۵، ص۳۲۹، آمده است.
۳۹. ابوجعفر محمد بن علی الهادی، غروی اردوبادی، ص۴۰.
۴۰. دایرة المعارف تشیع، ج۳، ص۱۲۴.
۴۱. منتقلة الطالبیه، ص۳۳۶؛ لباب الانساب، ج۲، ص۵۸۶؛ تحفة الزهار، ج۳، ص۴۶۱.
۴۲. سبع الدجیل، ص۳۵ و ۳۶؛ منتهی الامال، ج۲، ص۶۹۰.
۴۳. بحر الانساب، ص۱۰۲؛ سبع الدجیل، ص۱۱.
۴۴. شجره نامه سادات اصفهان، ص۲۰؛ امامزادگان و پارسایان نامدار در افق خوانسار، ص۹۶ و ۹۷.



منبع: منابع()

{{برگرفتگی
|پیش از لینک = کتاب
|منبع = آثار اسلامی مکه و مدينه، رسول جعفریان.
|پس از لینک = بخش «مسجد عثمان»، ج۱، ص۱۴۷-۱۴۹،
| لینک = http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/۱۰۷۷
}}
منبع: پایان()

منبع: مساجد()

مسجد قبلتین
{{جا:ویرایش}}
مسجد قبلتین متعلق به طایفه بنوسلمه از مساجد بسیار قدیمی در غرب مدینه و در نزدیکی چاه معروف این شهر، «بئر رومه» است که به دلیل ارتباط آن با تغییر قبله، باید زمان بنای آن، در دو سال نخست هجری باشد. این مسجد بدان‌جهت که در میان طایفه بنوسلمه بوده، به نام «مسجد بنی‌سلمه» نیز مشهور است.


مسأله تغییر قبله در ١۵ شعبان سال دوم هجرت (یا بنا به قول دیگر ١۵ رجب آن سال روی داد. تا پیش از آن، مسلمانان به سوی بیت‌المقدس نماز می‌خواندند. آنچه سبب تغییر قبله شد، طعنه یهودیان بر مسلمانان بود که شما قبله ندارید و به قبله ما نماز می‌گزارید! این طعنه، سبب آزردگی رسول خدا(ص) و مسلمانان گردید.
نکته دیگر آن بود که تاریخ بنای کعبه، بسیار پیش از بیت‌المقدس بوده و آیه (اِنَّ اَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنّٰاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ مُبٰارَکاً...)(سوره آل عمران، ایه ۹۶) که حکایت این قدمت را داشت، نشان می‌داد که کعبه بیش از بیت‌المقدس سزاوار قبله بودن است.
به هر روی، پس از درخواست و دعای رسول خدا(ص)، تغییر قبله اعلام گردید تا مسلمانان از لحاظ روحی آسوده خاطر شوند. خداوند مساله تغییر قبله را در آیات ١۴٢-١۵٠ سوره بقره، بیان فرموده است. در یکی از این آیات خطاب به رسول آمده است:
(قَدْ نَریٰ تَقَلُّبَ وَجْهِکَ فِی السَّمٰاءِ فَلَنُوَلِّیَنَّکَ قِبْلَةً تَرْضٰاهٰا فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرٰامِ وَ حَیْثُ مٰا کُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَکُمْ شَطْرَهُ وَ اِنَّ الَّذِینَ اُوتُوا الْکِتٰابَ لَیَعْلَمُونَ اَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَ مَا اللّٰهُ بِغٰافِلٍ عَمّٰا یَعْمَلُونَ) (سوره بقره، آیه ۱۴۴)
نگریستنت را به اطراف آسمان می‌بینیم. تو را به سوی قبله‌ای که می‌پسندی می‌گردانیم. پس روی به جانب مسجدالحرام کن. و هر جا که باشید روی بدان جانب کنید. اهل کتاب می‌دانند که این دگرگونی به حق و از جانب پروردگارشان بوده است. و خدا از آنچه می‌کنید غافل نیست.
یک نقل تاریخی حکایت از آن دارد که حکم تغییر قبله در وسط نماز ابلاغ شد و نمازگزاران دو رکعت از نماز ظهر را به سوی بیت‌المقدس و دو رکعت بعدی را به سوی کعبه خواندند. تصور گردش در میانه نماز قدری دشوار به نظر می‌رسد؛ گرچه ممکن است تصور کرد که هم گردش نود درجه‌ای بوده و هم انتقال از موضعی به موضع دیگر. در روایتی که ابن‌نجّار نقل کرده، آمده است که رسول‌خدا(ص) به زیارت زنی از بنی‌سلمه با نام امّ‌بِشْر دختر براء بن معروررفت. (این زمان به تازگی فرزند او بشر درگذشته بود). امّ‌بشر طعامی برای آن حضرت فراهم کرد. وقتی ظهر شد، حضرت با اصحاب خود در محل این مسجد نماز خواند. پس از سپری شدن دو رکعت نماز، به رسول خدا(ص) امر شد تا به سمت کعبه بایستد. رسول خدا(ص) به سمت کعبه برگشت و به همین دلیل آن مسجد را مسجد قبلتین گفتند.
[۸] اخبار مدینة الرسول(ص)، ص١١۵.
در نقلی آمده که مردها به جای زنان و زنان به جای مردان نقل مکان کردند.
[۹] مجمع الزوائد، ج٢، ص١۴.

خبر دیگری حکایت از آن دارد که حکم تغییر قبله میان نماز ظهر و عصر بود؛ به‌طوری که نمازگزاران نماز ظهر را به سوی بیت المقدس و نماز عصر را به سمت کعبه خواندند.
در این باره نیز که در وقت تغییر قبله، رسول خدا(ص) در مسجد قبلتین نماز می‌خوانده یا مسجدالنبی(ص)، دو روایت مختلف وارد شده است. یک روایت که متن آن گذشت این است که رسول‌خدا(ص) در مسجد قبلتین نماز می‌خواند و از این جهت آن را قبلتین نامیده‌اند. در روایت دیگری آمده است که رسول خدا(ص) در مسجد خود مسجد النبی(ص) نماز می‌خواند و عده‌ای نیز در مسجد قبلتین به نماز مشغول بودند. پس از تغییر قبله، در میان نماز، خبر تغییر قبله به آنان رسید و آنها به سوی کعبه برگشتند؛ به‌طور معمول، مورّخان این نظریه که تغییر قبله زمانی بود که حضرت در مسجد قبلتین نماز می‌گزارد را پذیرفته‌اند.


این مسجد به احتمال، در روزگار امارت عمر بن عبدالعزیز در شهر مدینه بازسازی شده است؛ زیرا او به دستور ولید بن عبدالملک، تصمیم گرفت تمامی مساجدی را که رسول‌خدا(ص) در آنها نماز خوانده بود، بازسازی کند.
مسجد قبلتین در دوره سلطان سلیمان قانونی در سال ٩۵٠ قمری از نو تجدید بنا شد. براساس برخی گزارش‌ها، این مسجد در اوایل قرن چهاردهم قمری، رو به ویرانی بوده است. مسجد یاد شده از جمله مساجد بازسازی شده در دوره سلطنت فهد است که به صورت بسیار زیبایی بازسازی شد. افزون بر محرابی که به سوی کعبه است، محلّی هم برای نشان دادن محراب پیشین در برابر آن، روی دیوار مشخص شده است. کتیبه موجود نشان از آن دارد که تجدید بنای آن در سال ١۴٠٨/٣/٣٠ قمری، در مساحتِ ٣٩٢٠ متر مربع به انجام رسیده است. گفتنی است که نوشته‌های روی دیوار قبله پیشین، در حوالی سال ١۴٢٠ ق محو شد و در حال حاضر نوشته‌ای روی دیوار به چشم نمی‌خورد.
مسجد قبلتین در شمال غربی مدینه در فاصله ٣/۵ کیلومتری مسجدالنبی(ص) است و در طول روز، مانند مسجد قبا، در همه ساعات روز باز است؛ زیرا زائران مدینه، از سنی و شیعه، ضمن سفر به این شهر، از این مسجد نیز دیدن می‌کنند و در آن نماز می‌گزارند.
==!==

۱. خلاصة الوفاء، ص٣۶٢.
۲. المعارف، ابن‌قتیبه، ص١٩۶.
۳. وفاء الوفا، ج٣، ص٧٨۴.
۴. المساجد الاثریه، ص۲۶۱.
۵. همان، ص۲۶۴.
۶. مغازی واقدی، ص۳۴۸ ترجمه فارسی.
۷. الدرة الثمینه، ص۲۲۵- ۲۲۶.
۸. اخبار مدینة الرسول(ص)، ص١١۵.
۹. مجمع الزوائد، ج٢، ص١۴.
۱۰. اخبار مدینة الرسول از ابن نجّار م ۶۴۳، ص۱۱۴.
۱۱. وفاء الوفا، ج۳، صص۸۳۷- ۸۳۰.
۱۲. ترغیب اهل المودة و الوفاء، ص۱۳۵.
۱۳. المساجد الاثریه، ص۱۳۲.
۱۴. المدینة المنوره تطورّها العمرانی، صص۱۹۲ و ۱۹۳.
۱۵. المساجد الاثریه، ص۱۳۵.
۱۶. مغازی واقدی، ص۳۶۸ ترجمه فارسی.
۱۷. اخبار مدینة الرسول(ص)، ص۱۱۴.
۱۸. تاریخ المدینة المنوره، ج۱، ص۶۰.
۱۹. بحار الانوار، ج۲۰، ص۲۳۰.
۲۰. تاریخ المدینة المنوره ابن شبّه، ج۱، ص۱۴۲.
۲۱. وفاء الوفاء، ج۳، ص۸۳۱.
۲۲. وفاء الوفا، ج۳، ص۸۳۵.
۲۳. الکافی، ج۴، ص۵۶۰.
۲۴. بحار الانوار، ج۹۷، ص۲۲۵.
۲۵. المساجد الاثریه، ص۱۴۶.
۲۶. در بحار الانوار ج۲۰، ص۲۳۰.
۲۷. وفاء الوفا، ج۳، ص۸۳۶.
۲۸. المدینة المنورّة تطوّرها العمرانی، ص۱۹۷.
۲۹. اخبار مدینة الرسول(ص)، ص۱۱۵.
۳۰. مجمع الزوائد، ج۲، ص۱۴.
۳۱. دائرة المعارف تشیع، ج۳، ص۴۱۰.
۳۲. موسوعة کلمات الامام الهادی، پژوهشکده باقر العلوم، ص۱۲۶.
۳۳. کافی، ج۱، ص۳۲۵.
۳۴. بحار الانوار، ج۵۰، ص۲۴۶؛ منتهی الآمال، ج۲، ص۶۸۸.
۳۵. زندگانی امام حسن عسکری (علیه‌السّلام)، قرشی، ص۲۳.
۳۶. همان، ص۳۰.
۳۷. ابوجعفر محمد بن علی الهادی، غروی اردوبادی، ص۴۰.
۳۸. زندگی این عالم بزرگوار، در گلشن ابرار، ج۵، ص۳۲۹، آمده است.
۳۹. ابوجعفر محمد بن علی الهادی، غروی اردوبادی، ص۴۰.
۴۰. دایرة المعارف تشیع، ج۳، ص۱۲۴.
۴۱. منتقلة الطالبیه، ص۳۳۶؛ لباب الانساب، ج۲، ص۵۸۶؛ تحفة الزهار، ج۳، ص۴۶۱.
۴۲. سبع الدجیل، ص۳۵ و ۳۶؛ منتهی الامال، ج۲، ص۶۹۰.
۴۳. بحر الانساب، ص۱۰۲؛ سبع الدجیل، ص۱۱.
۴۴. شجره نامه سادات اصفهان، ص۲۰؛ امامزادگان و پارسایان نامدار در افق خوانسار، ص۹۶ و ۹۷.



منبع: منابع()

{{برگرفتگی
|پیش از لینک = کتاب
|منبع = آثار اسلامی مکه و مدينه، رسول جعفریان.
|پس از لینک = بخش «مسجد قبلتین»، ج۱، ص۱۴۷-۱۴۹،
| لینک = http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/۱۰۷۷
}}
منبع: پایان()

منبع: مساجد()

مساجد فتح
{{جا:ویرایش}}
در شمال غربی مدینه، در دامنه غربی کوه سلع، تعدادی مسجد است که آنها را «مساجد فتح» می‌نامند. این کوه، در سمت شمال شرق، یعنی عکس جایی که اکنون مساجد هست، مُشْرف بر خندقی میان حره غربی و شرقی بوده است که مسلمانان در جنگ احزاب حفر کردند. خندق از نقطه‌ای در کنار سلع یا‌اندکی غربیتر، آغاز می‌شده و به صورت یک نیم دایره کوچک، حرّه غربی را به حرّه شرقی پیوند میداده است، به‌طوری که یک مانع طبیعی (حره‌ها) به همراه یک مانع مصنوعی (خندق)، مانع از نفوذ دشمن به درون شهر می‌شده است.
ابن شَبّه در کتاب خود- کهنترین کتاب موجود در تاریخ مدینه- تنها به وجود مساجدی در آن نقطه، بدون تبیین و تعیین دقیق محلّ آنها، اشاره کرده است.
در منابع کهن بعدی، تنها نام چهار مسجد با نام‌های مسجد فتح، مسجد سلمان، مسجد علی‌ بن ابی‌طالب و مسجد ابوبکر آمده است.
[۱۰] اخبار مدینة الرسول از ابن نجّار م ۶۴۳، ص۱۱۴.
سمهودی (م ۹۱۱)، مورّخ نامی مدینه هم می‌نویسد: تنها چهار مسجد در این منطقه بوده است.
[۱۱] وفاء الوفا، ج۳، صص۸۳۷- ۸۳۰.
حتی تا قرن دوازدهم هجری هم تنها همین چهار مسجد بوده است.
[۱۲] ترغیب اهل المودة و الوفاء، ص۱۳۵.
بدین ترتیب، به نظر میرسد افزایش دو مسجد دیگر به نامهای مسجد عمر و مسجد فاطمه زهرا(س) که سنیان احیانا، آن را مسجد سعد بن معاذ مینامند،
[۱۳] المساجد الاثریه، ص۱۳۲.
مربوط به هفتادهشتاد سال گذشته باشد.
همچنین بنابر آنچه که محقّقان مختلف نوشته‌اند، یکی از دگرگونی‌هایی که در سال‌های اخیر رخ داد، این است که نام مسجد ابوبکر به مسجد علی‌بن ابی‌طالب(ع) و نام مسجد علی‌بن ابی‌طالب(ع) به مسجد ابوبکر تغییر یافت!
[۱۴] المدینة المنوره تطورّها العمرانی، صص۱۹۲ و ۱۹۳.
[۱۵] المساجد الاثریه، ص۱۳۵.
شگفت آن که مسجد ابوبکر که در اصل مسجد علی‌بن ابی‌طالب(ع) بوده، در حال حاضر در خیابان افتاده و مسجدی که برجای مانده و در اصل منسوب به ابوبکر بوده، به نام مسجد امام علی(ع) باقی مانده است.
مساجد موجود در دامنه سلع که همه در کنار یکدیگر هستند، شش باب است. به نظر محققان، هفتمین مسجدِ این مجموعه، مسجد قبلتین است که جدای از این مجموعه بوده، و شرح آن خواهد آمد. برخی دیگر بر این باورند که هفتمین مسجد این مجموعه، مسجد بنی حرام است که در گوشه‌ای دیگر از دامنه کوه سلع است.
در تیرماه ۱۳۸۱ که جهت عمره و زیارت قبر پیامبر(ص) مشرف شدیم، مسجد تازه بزرگی در دامنه کوه در حال ساخت بود. در سال ۱۳۸۷ مسجد مزبور ساخته شده و آماده بهره‌برداری بود که توفیق اقامه نماز تحیت در آن نصیب شد.
اما مساجد موجود:


این مهمترین مسجد این ناحیه و شناخته شدهترین آنهاست. ابن ابی ذئب گوید: پیامبر بر روی کوهی که مسجد در آن قرار داشت، بپا خاستند و در حالی که ازار پوشیده بودند دستهای خود را به آسمان برافراشته و دعا کردند. یکبار دیگر هم آمدند و در آن مسجد نماز خواندند و دعا کردند. از عبدالله بن عمر نیز نقل شده است که گفت: پیامبر در همه مساجدی که در اطراف مسجد روی کوه قرار دارند نماز خوانده است.
[۱۶] مغازی واقدی، ص۳۶۸ ترجمه فارسی.
تصور این که این نقطه، پیش از نبرد احزاب هم مسجد بوده، دشوار است، حتی این که از همان زمان مسجد شده باشد نیز نادرست مینماید، اما مسلمانان به اعتبار آن که آن نقطه محل نماز و دعای آن حضرت بوده، به سرعت، آن را تبدیل به مسجد کردهاند.
مهمترین مسجد از مساجد فتح، مسجدی است به نام «مسجد فتح» یا «مسجد الاعلی» و به «مسجد احزاب» نیز مشهور است. این‌مسجد بر بالای کوه واقع شده و زائران با طیّ پلههایی چند، برای اقامه نماز به درون آن میروند. مسجد فتح بر روی کوهی قرار گرفته، که پشت آن کوه مسیر حفر خندق در جنگ احزاب بوده است. این کوه، به دلیل موقعیت خوبی که برای نظارت بر خندق و دشمن پشت خندق داشته، به عنوان محل استقرار رسول‌خدا(ص) در جریان جنگ احزاب مورد استفاده قرار گرفته است. حضرت طی روزهای متوالی‌نمازهای خود را در آنجا اقامه کرد و به همین دلیل، بعدها این محل تبدیل به مسجد شد.
در منابع آمده است که: «انَّ رَسُول الله صَلّی فی مَسْجِدِ الْفَتْح فِی الْجَبَل وَ فی الْمَساجِدِ الَّتِی حَوْلَه».
[۱۷] اخبار مدینة الرسول(ص)، ص۱۱۴.

نکته مهم آن است که حضرت در این مکان برای پیروزی سپاه دعا کردند و این دعا مستجاب شد. روایت شده است که حضرت در روز دوشنبه دعا کرد و شب چهارشنبه بود که دعایش مستجاب شد و احزاب شکست خوردند و مدینه را ترک کردند.
[۱۸] تاریخ المدینة المنوره، ج۱، ص۶۰.
این مسجد، از مساجد مورد اعتنای مسلمانان صدر اوّل اسلام به شمار میرود ودر روایات اهل بیت(ع) و منابع شیعه، نماز خواندن در آن، تاکید شده است.
[۱۹] بحار الانوار، ج۲۰، ص۲۳۰.
از امام صادق(ع) نقل شده است که فرمود: «اَنَّ النَّبیّ دَخَلَ مَسْجِدَ الْفَتْح فَخَطا خُطْوَةً ثُمَّ الْخُطْوَةَ الثّانِیة- ثمّ قال-: وَ رَفَعَ یَدَیهِ الَی اللهِ حَتّی دَعا، وَ دَعا کَثِیراً ثُمَّ انْصَرَفَ».
[۲۰] تاریخ المدینة المنوره ابن شبّه، ج۱، ص۱۴۲.
[۲۱] وفاء الوفاء، ج۳، ص۸۳۱.
همچنین روایت شده در شبهای پایانی غزوه خندق، حضرت رسول(ص) وقتی حذیفه را برای خبر گرفتن به سوی دشمن فرستادند، در محل این مسجد نشسته بودند.
[۲۲] وفاء الوفا، ج۳، ص۸۳۵.
امام صادق(ع) ضمن توصیه به زیارت مسجد قبا، مشربه‌ام ابراهیم، مسجد فضیخ، قبور شهدای احد و مسجد احزاب که همان مسجد فتح است فرمودند: زمانی که رسولخدا(ص) به زیارت قبور شهدا میآمد چنین میخواند: السلام علیکم بما صبرتم فنعم عقبی الدار، اما وقتی به مسجد فتح میآمد میفرمود: یا صریخ المکروبین و یا مجیب دعوة المضطرّین، و یا مغیث المهمومین اکْشف همّی و کَرْبی و غمّی و کربی، فقد تَری حالی و حال اصحابی.
[۲۳] الکافی، ج۴، ص۵۶۰.
مسجد فتح یا مسجد الاعلی، از همان آغاز مورد عنایت مسلمانان بود. بنا به نقل ابن‌شَبّه، در زمان وی- قرن سوّم هجری- دقیقاً همان نقطه‌ای که رسول‌خدا(ص) در آنجا دعا کردند، به صورت استوانه‌ای در صحن مسجد مشخص بوده است.
در روایت دیگری آمده است که سوره فتح در این مسجد بر رسولخدا(ص) نازل شد. از آنجا که مسجد فتح را با نام مسجد احزاب و مسجد خندق نیز میشناسند، طبعاً باید با جنگ احزاب ارتباط داشته باشد، نه با سوره فتح که در حدیبیه نازل شده است. نام مسجد الاعلی بسا به آن دلیل باشد که آن مسجد بر دامنه کوه است. این مسجد در قسمت جنوبی (قبله) دارای شبستان و در قسمت شمالی دارای صحن است.
بنای فعلی مسجد فتح که از زمان عبدالمجید اول و مربوط به سال ۱۲۷۰ هجری است، حدود ۲۴ متر مربع و ارتفاع آن حدود ۵/ ۴ متر است. دولت سعودی این مسجد را به سال ۱۴۱۱ تعمیر کرد.


یکی دیگر از مساجد سبعه با به طور دقیقتر مساجد خندق، مسجد سلمان فارسی است که پس از پایین آمدن از مسجد فتح، نخستین مسجد سمت راست است. بنا به برخی از روایات تاریخی، سلمان با پیشنهاد کندن خندق، نقش مهمی در جنگ احزاب داشته است. این مسجد درگذر زمان آباد شده و زائران حرم نبوی به آن عنایت داشتهاند. مورّخان و سفرنامهنویسان نیز به وجود آن اشاره کردهاند. این مسجد دارای شبستان و صحن است و ۵۰/ ۸ متر طول و ۷ متر عرض دارد. در منابع شیعی آمده است که در مسجد سلمان فارسی نماز خوانده شود.
[۲۴] بحار الانوار، ج۹۷، ص۲۲۵.

۳. مسجد امام علی بن ابی‌طالب(ع)
پایینتر از مسجد سلمان و در سمت جنوبِ غربی آن، مسجد امام علی‌بن ابی‌طالب(ع) بوده است که امروزه به اشتباه مسجد ابوبکر خوانده میشود. طبیعی است این خطا باید اصلاح شود. گذشت که این مسجد یکی از چهار مسجد اصلی منطقه فتح است که در کهنترین مصادر از آنها یاد شده است.
با تاسف باید گفت، این مسجد در سال ۱۴۱۴ هجری قمری، با توسعه خیابان، از میان رفت!
[۲۵] المساجد الاثریه، ص۱۴۶.
در حال حاضر مسجد دیگری که پیش از این به نام ابوبکر بوده یا اساساً نامی نداشته، میان شیعیان، به نام امام علی‌بن ابی‌طالب(ع) شهرت دارد.
آگاهیم که امیر مؤمنان(ع) نقش بسیار اساسی و مهم در غزوه احزاب داشته و طبعاً به نام او و سلمان، مسجدی از قدیم در این دیار باقی مانده است.
[۲۶] در بحار الانوار ج۲۰، ص۲۳۰.
به نوشته سمهودی، پس از آن که این مسجد ویران شد، امیر زین‌الدین ضیغم منصوری، امیر مدینه منوّره، به سال ۸۷۶ آن را تجدید بنا کرد.
سمهودی تا اینجا فقط سه مسجد را معرفی کرده و اثری از مسجد چهارم که به نام مسجد ابوبکر بوده، نیافته است. البته وی به سخن مورخ پیش از خود؛ مطری (م ۷۴۱) توجه داشته است که او چهار مسجد را در اینجا معرفی کرده و میگوید: به احتمال، مسجد چهارم به نام ابوبکر بوده که اثری از آن برجای نمانده است.
[۲۷] وفاء الوفا، ج۳، ص۸۳۶.
بنابراین، سمهودی با همه تحقیقات خود، اثری از مسجد ابوبکر در این ناحیه نیافته و میتوان حدس زد که مساجد سه گانه بعدی، مربوط به پس از این زمان است.
بانی این سه مسجد؛ یعنی فتح، سلمان و علی(ع) در سال ۵۷۵ و ۵۷۷ یکی از امرای دولت فاطمی با نام امیرسیف‌الدین حسین‌بن هیجا بوده است.


درست در برابر مسجد فتح، در آن سوی منطقه مساجد یاد شده، در جنوبیترین قسمت آن، بر بلندی کوه، مسجد دیگری است که در حال حاضر به نام «مسجد امام علی‌بن ابی‌طالب(ع) » شناخته میشود. بنای این مسجد نیز مانند دیگر مساجد این منطقه، از زمان عثمانیهاست که در دوره سعودی ترمیم شده است. احتمال میرود این همان مسجد چهارم باشد که مطری از آن یاد کرد؛ همچنان که این احتمال وجود دارد مسجد یاد شده نیز مانند دو مسجد دیگر، که از آنها سخن خواهیم گفت، متاخر باشد. آنچه مسلم است این که سمهودی از آن یاد نکرده و تنها مینویسد: برخی مردم مسجد سلمان را مسجد ابوبکر مینامند!



پنجمین مسجد از مساجد هفتگانه، مسجد فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) یا به نوشته برخی از محقّقان سنّی، مسجد سعد بن معاذ است. هیچ یک از این دو نام، در منابع کهن نیامده است. این مسجد که در سالهای اخیر به نام «مسجد فاطمة الزهراء» شهرت یافته، حدود پانزده متر مربع مساحت دارد. به دلیل- یا به بهانه- ازدحام زیاد جمعیتِ زن و مرد نمازگزار در آن، در سال ۱۴۱۹ درِ مسجد با بلوکهای سیمانی مسدود شده و در حال حاضر، مردم در بیرون آن نماز میخوانند. این مسجد در جنوب غربی محوطه مساجد فتح است.


مسجد عمر، یکی دیگر از مساجد هفتگانه، پایینتر از مسجد سلمان واقع است. به نوشته برخی از محقّقان، تا قرن نهم هجری و حتی پس از آن، تا یک صد واندی سال پیش، نشانی از این مسجد در منابع دیده نشده است. همو احتمال قریب به یقین داده که مسجد‌اندکی قبل از سال ۱۳۰۳ قمری ساخته شده باشد.
[۲۸] المدینة المنورّة تطوّرها العمرانی، ص۱۹۷.
مساحت مسجد عمر ۱۲۳ متر مربع است.
مسجد جدید خندق
از حوالی سال ۱۴۲۴ قمری منطقه فتح دچار تغییراتی شد. سعودیها مصمم شدند تا مسجد بزرگی در دامنه کوه بر فراز چند مسجد موجود بسازند. این مسجد در طول چهار سال در سه طبقه و در حالی که گنجایش ۴۵۰۰ نمازگزار را دارد، ساخته شد و در سال ۱۴۲۹ افتتاح شد به طوری که نخستین نماز جمعه در این مسجد در تاریخ ۲۸/ ۸/ ۱۴۲۹ اقامه گردید. مسجد خندق مسجدی است بسیار بزرگ، دارای شبستان و صحن، همراه با تزئینات زیبا، و بیشتر مدل مساجد ایرانی و شامی. مسجد یاد شده کاملا به روز بوده و از تمامی تجهیزات در آن بهره برده شده است.
ابتدا ابراز میشد که با ساختن آن مسجد قرار است مساجد کوچک اطراف که اکنون فقط چهار مورد از شش مورد قبلی باقی مانده، و شامل مسجد فتح، مسجد سلمان، مسجد عمر و مسجد علی(ع) میشود، از بین رفته یا مسدود خواهد شد. این مطلبی است که در روزنامه عکاظ ۱۹/ ۷/ ۲۰۰۹ از قول شهردار مدینه عبدالعزیز بن عبدالرحمن آمده است. شگفت آن که در آن گزارش از تمامی شش مسجد آن منطقه از جمله مسجد فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) نیز سخن به میان آمده است. به هر حال تا این تاریخ (تابستان ۱۳۸۸) این اتفاق نیفتاده و این چهار مسجد به ترتیبی که ذکر شد از شمال به جنوب باقی مانده و باز است است. آنچه هست اختلاف نظری است که میان خود سعودیها، جناحهای افراطی ومعتدل وجود دارد و انعکاس آن را در گزارش دیگری در جریده المدینه (۲۸/ ۸/ ۲۰۰۹) میتوان ملاحظه کرد.


مسجد قبلتین- متعلق به طایفه بنوسلمه- از مساجد بسیار قدیمی در غرب مدینه و در نزدیکی چاه معروف این شهر، «بئر رومه» است که به دلیل ارتباط آن با تغییر قبله، باید زمان بنای آن، در دو سال نخست هجری باشد. این مسجد بدانجهت که در میان طایفه بنوسلمه بوده، به نام «مسجد بنی‌سلمه» نیز مشهور است.
مساله تغییر قبله در ۱۵ شعبان سال دوم هجرت (یا بنا به قول دیگر ۱۵ رجب آن سال) روی داد. تا پیش از آن، مسلمانان به سوی بیت‌المقدس نماز میخواندند. آنچه سبب تغییر قبله شد، طعنه یهودیان بر مسلمانان بود که شما قبله ندارید و به قبله ما نماز میگزارید! این طعنه، سبب آزردگی رسولخدا(ص) و مسلمانان گردید.
نکته دیگر آن بود که تاریخ بنای کعبه، بسیار پیش از بیت‌المقدس بوده و آیه (اِنَّ اَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ مُبارَکاً...) (سوره آل عمران، آیه۹۶) که حکایت این قدمت را داشت، نشان میداد که کعبه بیش از بیت‌المقدس سزاوار قبله بودن است.
به هر روی، پس از درخواست و دعای رسولخدا(ص)، تغییر قبله اعلام گردید تا مسلمانان از لحاظ روحی آسوده خاطر شوند. خداوند مساله تغییر قبله را در آیات ۱۴۲- ۱۵۰ سوره بقره، بیان فرموده است. در یکی از این آیات خطاب به رسول آمده است:
(قَدْ نَری تَقَلُّبَ وَجْهِکَ فِی السَّماءِ فَلَنُوَلِّیَنَّکَ قِبْلَةً تَرْضاها فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ حَیْثُ ما کُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَکُمْ شَطْرَهُ وَ اِنَّ الَّذِینَ اُوتُوا الْکِتابَ لَیَعْلَمُونَ اَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَ مَا اللهُ بِغافِلٍ عَمَّا یَعْمَلُونَ) (سوره بقره، آیه۱۴۴) نگریستنت را به اطراف آسمان میبینیم. تو را به سوی قبله‌ای که میپسندی میگردانیم. پس روی به جانب مسجدالحرام کن. و هر جا که باشید روی بدان جانب کنید. اهل کتاب میدانند که این دگرگونی به حق و از جانب پروردگارشان بوده است. و خدا از آنچه میکنید غافل نیست.
یک نقل تاریخی حکایت از آن دارد که حکم تغییر قبله در وسط نماز ابلاغ شد و نمازگزاران دو رکعت از نماز ظهر را به سوی بیت‌المقدس و دو رکعت بعدی را به سوی کعبه خواندند. تصور گردش در میانه نماز قدری دشوار به نظر میرسد؛ گرچه ممکن است تصور کرد که هم گردش نود درجه‌ای بوده و هم انتقال از موضعی به موضع دیگر. در روایتی که ابن‌نجّار نقل کرده، آمده است که رسول‌خدا(ص) به زیارت زنی از بنی‌سلمه با نام امّ‌بِشْر- دختر براء بن معرور- رفت. (این زمان به تازگی فرزند او بشر درگذشته بود). امّ‌بشر طعامی برای آن حضرت فراهم کرد. وقتی ظهر شد، حضرت با اصحاب خود در محل این مسجد نماز خواند. پس از سپری شدن دو رکعت نماز، به رسولخدا(ص) امر شد تا به سمت کعبه بایستد. رسولخدا(ص) به سمت کعبه برگشت و به همین دلیل آن مسجد را مسجد قبلتین گفتند.
[۲۹] اخبار مدینة الرسول(ص)، ص۱۱۵.
در نقلی آمده که مردها به جای زنان و زنان به جای مردان نقل مکان کردند.
[۳۰] مجمع الزوائد، ج۲، ص۱۴.
خبر دیگری حکایت از آن دارد که حکم تغییر قبله میان نماز ظهر و عصر بود؛ بهطوری که نمازگزاران نماز ظهر را به سوی بیت المقدس و نماز عصر را به سمت کعبه خواندند.
در این باره نیز که در وقت تغییر قبله، رسولخدا(ص) در مسجد قبلتین نماز میخوانده یا مسجدالنبی(ص)، دو روایت مختلف وارد شده است. یک روایت- که متن آن گذشت- این است که رسول‌خدا(ص) در مسجد قبلتین نماز میخواند و از این جهت آن را قبلتین نامیدهاند. در روایت دیگری آمده است که رسولخدا(ص) در مسجد خود- مسجد النبی(ص) نماز میخواند و عده‌ای نیز در مسجد قبلتین به نماز مشغول بودند. پس از تغییر قبله، در میان نماز، خبر تغییر قبله به آنان رسید و آنها به سوی کعبه برگشتند؛ بهطور معمول، مورّخان این نظریه که تغییر قبله زمانی بود که حضرت در مسجد قبلتین نماز میگزارد را پذیرفتهاند.
این مسجد به احتمال، در روزگار امارت عمر بن عبدالعزیز در شهر مدینه بازسازی شده است؛ زیرا او به دستور ولید بن عبدالملک، تصمیم گرفت تمامی مساجدی را که رسول‌خدا(ص) در آنها نماز خوانده بود، بازسازی کند.
مسجد قبلتین در دوره سلطان سلیمان قانونی در سال ۹۵۰ قمری از نو تجدید بنا شد. براساس برخی گزارشها، این مسجد در اوایل قرن چهاردهم قمری، رو به ویرانی بوده است. مسجد یاد شده از جمله مساجد بازسازی شده در دوره سلطنت فهد است که به صورت بسیار زیبایی بازسازی شد. افزون بر محرابی که به سوی کعبه است، محلّی هم برای نشان دادن محراب پیشین در برابر آن، روی دیوار مشخص شده است. کتیبه موجود نشان از آن دارد که تجدید بنای آن در سال ۳۰/ ۳/ ۱۴۰۸ قمری، در مساحتِ ۳۹۲۰ متر مربع به انجام رسیده است. گفتنی است که نوشته‌های روی دیوار قبله پیشین، در حوالی سال ۱۴۲۰ ق محو شد و در حال حاضر نوشته‌ای روی دیوار به چشم نمیخورد.
مسجد قبلتین در شمال غربی مدینه در فاصله ۵/ ۳ کیلومتری مسجدالنبی(ص) است و در طول روز، مانند مسجد قبا، در همه ساعات روز باز است؛ زیرا زائران مدینه، از سنی و شیعه، ضمن سفر به این شهر، از این مسجد نیز دیدن میکنند و در آن نماز می‌گزارند.
==!==

۱. خلاصة الوفاء، ص٣۶٢.
۲. المعارف، ابن‌قتیبه، ص١٩۶.
۳. وفاء الوفا، ج٣، ص٧٨۴.
۴. المساجد الاثریه، ص۲۶۱.
۵. همان، ص۲۶۴.
۶. مغازی واقدی، ص۳۴۸ ترجمه فارسی.
۷. الدرة الثمینه، ص۲۲۵- ۲۲۶.
۸. اخبار مدینة الرسول(ص)، ص١١۵.
۹. مجمع الزوائد، ج٢، ص١۴.
۱۰. اخبار مدینة الرسول از ابن نجّار م ۶۴۳، ص۱۱۴.
۱۱. وفاء الوفا، ج۳، صص۸۳۷- ۸۳۰.
۱۲. ترغیب اهل المودة و الوفاء، ص۱۳۵.
۱۳. المساجد الاثریه، ص۱۳۲.
۱۴. المدینة المنوره تطورّها العمرانی، صص۱۹۲ و ۱۹۳.
۱۵. المساجد الاثریه، ص۱۳۵.
۱۶. مغازی واقدی، ص۳۶۸ ترجمه فارسی.
۱۷. اخبار مدینة الرسول(ص)، ص۱۱۴.
۱۸. تاریخ المدینة المنوره، ج۱، ص۶۰.
۱۹. بحار الانوار، ج۲۰، ص۲۳۰.
۲۰. تاریخ المدینة المنوره ابن شبّه، ج۱، ص۱۴۲.
۲۱. وفاء الوفاء، ج۳، ص۸۳۱.
۲۲. وفاء الوفا، ج۳، ص۸۳۵.
۲۳. الکافی، ج۴، ص۵۶۰.
۲۴. بحار الانوار، ج۹۷، ص۲۲۵.
۲۵. المساجد الاثریه، ص۱۴۶.
۲۶. در بحار الانوار ج۲۰، ص۲۳۰.
۲۷. وفاء الوفا، ج۳، ص۸۳۶.
۲۸. المدینة المنورّة تطوّرها العمرانی، ص۱۹۷.
۲۹. اخبار مدینة الرسول(ص)، ص۱۱۵.
۳۰. مجمع الزوائد، ج۲، ص۱۴.
۳۱. دائرة المعارف تشیع، ج۳، ص۴۱۰.
۳۲. موسوعة کلمات الامام الهادی، پژوهشکده باقر العلوم، ص۱۲۶.
۳۳. کافی، ج۱، ص۳۲۵.
۳۴. بحار الانوار، ج۵۰، ص۲۴۶؛ منتهی الآمال، ج۲، ص۶۸۸.
۳۵. زندگانی امام حسن عسکری (علیه‌السّلام)، قرشی، ص۲۳.
۳۶. همان، ص۳۰.
۳۷. ابوجعفر محمد بن علی الهادی، غروی اردوبادی، ص۴۰.
۳۸. زندگی این عالم بزرگوار، در گلشن ابرار، ج۵، ص۳۲۹، آمده است.
۳۹. ابوجعفر محمد بن علی الهادی، غروی اردوبادی، ص۴۰.
۴۰. دایرة المعارف تشیع، ج۳، ص۱۲۴.
۴۱. منتقلة الطالبیه، ص۳۳۶؛ لباب الانساب، ج۲، ص۵۸۶؛ تحفة الزهار، ج۳، ص۴۶۱.
۴۲. سبع الدجیل، ص۳۵ و ۳۶؛ منتهی الامال، ج۲، ص۶۹۰.
۴۳. بحر الانساب، ص۱۰۲؛ سبع الدجیل، ص۱۱.
۴۴. شجره نامه سادات اصفهان، ص۲۰؛ امامزادگان و پارسایان نامدار در افق خوانسار، ص۹۶ و ۹۷.



منبع: منابع()

{{برگرفتگی
|پیش از لینک = کتاب
|منبع = آثار اسلامی مکه و مدينه، رسول جعفریان.
|پس از لینک = بخش «مساجد فتح»، ج۱، ص۱۴۷-۱۴۹،
| لینک = http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/۱۰۷۷
}}
منبع: پایان()

منبع: مساجد()

امامزاده سیدمحمد(ع)
{{جا:ویرایش}}
آستان مبارک سید محمد، فرزند امام‌هادی (علیه‌السّلام)، در پنجاه کیلومتری جنوب سامرا و در شمال بغداد و نزدیک قریه‌ای به نام بلد در استان صلاح‌الدین، واقع شده است که به سبب وجود این قبر، به «بلد سید محمد» معروف است. این قریه که تا بغداد، هشتاد کیلومتر فاصله دارد- از نواحی دُجَیل، بین راه بغداد و سامرا، واقع شده است. وی از بزرگان و مبارزان عصر خود بود و میان شیعیان و دوستداران اهل‌بیت(ع) به سبع الدجیل (شیر دجیل)، معروف بود.
(تصویر شماره ۲۸۰ و ۲۸۱)
شیعیان عرب‌زبان، برای این بزرگوار، درست همان احترامی را قائل و معتقدند که شیعیان فارسی‌زبان، به‌ویژه ایرانیان، برای حضرت ابوالفضل العباس(ع) قائل‌اند. وی نه تنها نزد شیعه، بلکه نزد اهل‌سنت و اعراب بادیه، از جایگاه رفیعی، برخوردار است. آنان نیز احترام او را دارند و از ایشان می‌ترسند. ازاین‌رو هرگز قسم دروغ به او نمی‌خورند و پیوسته از اطراف برای او، نذر می‌برند. مرقدش، محل پایان یافتن بسیاری از اختلاف‌ها و مشاجرات است؛ چراکه وقتی کار به قسم خوردن به امامزاده محمد، کشیده می‌شود، منکر، از قسم خوردن خودداری می‌نماید و حق را به طرف دعوا می‌دهد؛ مبادا مورد خشم و نفرین آن بزرگوار، قرار گیرد.


سید محمد، بنابر برخی از منابع، حدود سال ۲۲۸ ه. ق، متولد شد.
[۳۱] دائرة المعارف تشیع، ج۳، ص۴۱۰.
بنابراین قول، سید محمد، فرزند اول امام است. ولی طبق برخی روایات، سید محمد فرزند دوم و از امام حسن عسکری(ع) کوچک‌تر بود. علی بن مهزیار نقل می‌کند: «به امام‌هادی(ع) گفتم: اگر شما از دنیا بروید، به چه کسی رجوع کنیم؟» امام فرمود:
«عهدی الی الاکبر من ولدی».
[۳۲] موسوعة کلمات الامام الهادی، پژوهشکده باقر العلوم، ص۱۲۶.

سید محمد، به‌اندازه‌ای جلیل‌القدر و عظیم‌الشان بوده است که شیعیان خیال می‌کردند او، امام بعدی است. یاران امام‌هادی(ع) نیز درباره امامت وی، از امام سؤال می‌کردند. «علی بن عمرو نوفلی» می‌گوید:
همراه ابی‌الحسن(ع) در حیاط منزلشان بودیم که پسرش محمد، از جلوی ما گذشت. گفتم: «فدایت شوم! » آیا امام ما بعد از شما، ایشان است؟» امام در جواب من فرمود: «نه. امام شما بعد از من، حسن است».
[۳۳] کافی، ج۱، ص۳۲۵.



امام‌هادی(ع) و فرزندش امام حسن عسکری (علیه‌السّلام)، به محمد، بسیار ابراز علاقه می‌کردند؛ به طوری که امام برای او، مجلس ختم برگزار کرد. جمعی از بنی‌هاشم، از جمله حسن بن حسن افطس، نقل کرده‌اند:
روز وفات سید محمد، به خانه امام‌هادی(ع) رفتیم و دیدیم در صحن خانه، بساط گسترده‌اند و مردم دور تا دور، نشسته‌اند. جمعیت را تخمین زدیم، غیر از موالی و سایر مردم، ۱۵۰ نفر از آل ابی‌طالب، بنی‌هاشم و قریش، حضور داشتند. ناگهان امام حسن عسکری(ع) در حالی‌که گریبان خود را در مرگ برادر، چاک کرده بود، وارد شد و کنار پدر ایستاد. ما حضرت را نمی‌شناختیم. پس از ساعتی، حضرت امام‌هادی(ع) رو به او کرده و فرمود:
«یا بُنَی اَحْدِثْ لِلهِ شُکْراً فَقَدْ اَحْدَثَ فِیکَ اَمْراً».
امام حسن(ع) گریه کرد و گفت:
«الْحَمْدُ لِلهِ رَبّ الْعالَمِینَ، ایاهُ نَشْکُرُ نِعَمَهُ عَلَینا وَ اِنّا لِلهِ وَ اِنّا اِلَیهِ رَاجِعُونَ».
پرسیدم: «او کیست؟» جواب داد: «حسن(ع) فرزند امام علی النقی (علیه‌السّلام)». در آن هنگام، بیست‌ساله به نظر می‌رسید. ما فهمیدیم که پس از پدر، او امام است.
[۳۴] بحار الانوار، ج۵۰، ص۲۴۶؛ منتهی الآمال، ج۲، ص۶۸۸.



ابوجعفر، سید محمد، دارای اخلاق والا، گستردگی علوم و ادب بسیار برجسته بود و این کمالات، او را از دیگران متمایز می‌ساخت؛ تا آنجا که بسیاری از شیعیان، معتقد بودند که پس از امام‌هادی (علیه‌السّلام)، منصب امامت به او می‌رسد.
عارف بزرگ، الکلانی، درباره شخصیت ایشان چنین می‌گوید:
خدمت ابوجعفر، محمد بن علی الرضا (لقب امام‌هادی)، در آغاز شکوفایی و سن کم رسیدم و از او باوقارتر، بزرگوارتر، جلیل‌تر و پاکیزه‌تر ندیدم. در آن هنگام امام حسن عسکری(ع) در حجاز، کودک بود و ابوجعفر، او را بسیار می‌ستود. ابوجعفر، همواره ملازم برادرش، امام حسن عسکری بود و از او جدا نمی‌شد. حضرت نیز آموزش و تربیت او را برعهده گرفته بود و از علوم، معارف و آداب خویش، او را بهره‌مند می‌ساخت.
علمای شیعه، اتفاق نظر دارند که امام‌هادی (علیه‌السّلام)، سید محمد، برادر بزرگ‌تر امام حسن عسکری (علیه‌السّلام)، را حتی با اشاره و دلالت، امام بعدی، معرفی نکرده است. اما از آنجا که سید محمد، شایستگی‌هایی داشت، شیعیان تصور می‌کردند وی، امام بعدی است. ولی پس از درگذشت وی، سه سال پیش از رحلت امام‌هادی (علیه‌السّلام)، شیعیان با راهنمایی امام‌هادی (علیه‌السّلام)، از جانشینی امام حسن عسکری (علیه‌السّلام)، آگاه شدند.
[۳۵] زندگانی امام حسن عسکری (علیه‌السّلام)، قرشی، ص۲۳.



سید محمد، در سال ۲۵۲ ه. ق، برای زیارت خانه خدا، قصد سفر کرد. هنگامی که به قریه بلد رسید، مریض شد و درگذشت. شیعیان، او را در همان‌جا دفن کردند. علت بیماری ایشان، معلوم نیست و نمی‌دانیم آیا خلفای عباسی، ایشان را مسموم کردند یا آنکه بیماری و مرگ ایشان، طبیعی بود.
[۳۶] همان، ص۳۰.



کرامات زیادی از این فرزند بزرگوار امام‌هادی (علیه‌السّلام)، دیده شده است. میرزا حسین‌ نوری در «النجم الثاقب» می‌نویسد:
سید محمد، صاحب کرامات متواتر است و حتی نزد اهل‌سنت هم معروف است. مردم عراق، حتی اعراب بادیه‌نشین هم می‌ترسند به نام او، قسم یاد کنند. اگر آنها را به برداشتن مالی متهم کنند، آن را برمی‌گردانند؛ ولی به سید محمد، قسم نمی‌خورند؛ زیرا عذاب آن را دیده‌اند.
[۳۷] ابوجعفر محمد بن علی الهادی، غروی اردوبادی، ص۴۰.

تعدادی از علما، درباره کرامات سید محمد، کتاب‌هایی نوشته‌اند؛ از جمله مهدی آل عبدالغفار کشمیری، رساله‌ای را در کرامات سید محمد بن علی الهادی، نوشته است. در اینجا ما به نمونه‌ای از کرامات ایشان، اشاره می‌کنیم:
علامه سید‌هادی خراسانی بجستانی‌
[۳۸] زندگی این عالم بزرگوار، در گلشن ابرار، ج۵، ص۳۲۹، آمده است.
از سید حسن آل خوجه، از خدام آستانه عسکریین (علیهما‌السّلام)، نقل می‌کند:
در صحن شریف ابی‌جعفر سید محمد، نشسته بودم. متوجه شدم شخصی عرب در حالی که یکی از دست‌هایش را به گردن بسته بود، وارد آستانه شد. نزدیک رفتم و از علت مریضی او سؤال کردم. در جوابم گفت: «سال گذشته، روزی به منزل خواهرم رفتم. دیدم در حیاط، گوسفندی بسته است. خواستم ذبح کنم و بخورم؛ خواهرم اجازه نداد و گفت که این گوسفند نذر سید محمد است.
من به حرف او توجه نکردم و آن را ذبح کردم. پس از سه روز، آثار شلی در دستم، نمایان گشت و روز به روز، بدتر شد. من متوجه علت آن نبودم؛ تا اینکه در این اواخر متوجه عملم شدم. حالا هم پشیمانم و برای شفا به آستانه سید محمد آمدم». سپس با همراهیان، وارد حرم شد و شروع به گریه و زاری کرد. پس از ساعتی، دیدم دستش را حرکت می‌دهد. سجده شکر به‌جا آورد و نذر کرد هرسال، گوسفندی بیاورد و به نیت سید محمد، ذبح کند.
[۳۹] ابوجعفر محمد بن علی الهادی، غروی اردوبادی، ص۴۰.

محمدعلی اردوبادی (۱۳۱۲- ۱۳۸۰ ه. ق)، فقیه و پژوهشگر ساکن نجف‌اشرف، تصمیم گرفت برای هدیه به امام زمان (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف)، کتابی درباره عموی ایشان، امام‌زاده سیدمحمد، فرزند امام‌هادی(ع) مدفون در شهر دجیل در شمال بغداد، تالیف کند. از این‌رو کتاب «حیاة و کرامات ابوجعفر محمد بن الامام علی الهادی(ع) » را به زبان عربی نوشت. ترجمه فارسی این کتاب نیز با مقدمه علی‌اکبر مهدی‌پور، منتشر شده است.
همچنین وی در پایان کتاب، ضمائمی را مشتمل بر زندگی‌نامه مؤلف کتاب و نیز فرزندان، کتاب‌نامه و زیارتنامه امام‌زاده سید محمد، نوشته است. این کتاب در دو بخش، تدوین شده است. مؤلف در بخش اول، مراحل زندگانی امام‌زاده سید محمد را تشریح کرده و در بخش دوم، کرامات وی را ذکر نموده است. گفتنی است ۳۲ کرامت از این مجموعه، به عقوبت ستمکاران و ۲۸ کرامت، به شفای دردمندان به دست امام‌زاده سیدمحمد، اشاره کرده است.




۲۲.۱ - عمارت اول

این آستانه مبارک، چون در مسیر اصلی راه سامرا نبوده و با راه اصلی، فاصله داشته است، بر اثر ناامن بودن آن منطقه تا عصر صفویه، متروک مانده بود. ازاین‌رو به‌طور دقیق، از تاریخ بنای آن، اطلاعی در دست نیست؛ جز اینکه در تعمیرات اساسی که در سال‌های ۱۳۷۹- ۱۳۸۴ ه. ق، در این آستانه، انجام گشت و از قرائنی که مشاهده شد، بعضی از اهل اطلاع، اظهار می‌دارند که عمارت اول این آستانه، متعلق به قرن چهارم است که عضدالدوله دیلمی، آن را ساخته است.
(تصویر شماره ۲۸۲)

۲۲.۲ - عمارت دوم

در قرن دهم هجری، شاه اسماعیل صفوی، آن را پس از فتح بغداد، انجام داد که در آن هنگام، قسمتی هم برای سکونت زائرانی در نظر گرفته شد که قصد زیارت سامرا را داشتند و از این آستانه هم زیارت می‌کردند و در آنجا، توقف می‌نمودند.

۲۲.۳ - عمارت سوم

در سال ۱۱۹۸ ه. ق، ملا محمد رفیع، فرزند محمد شفیع خراسانی تبریزی، به هزینه احمد خان دنبلی، آن عمارت را ساخت. سید حسن امین در دائرةالمعارف الاسلامیة الشیعة، به نقل از کتاب «تحفة العالم»، اثر میرزا عبداللطیف تستری، آن را عمارت اول، ثبت کرده است.

۲۲.۴ - عمارت چهارم

حدود سال ۱۲۰۸ ه. ق، شیخ زین العابدین کاظمی آل سلماسی، آن را ساخت و گنبدی از گچ و آجر بر قبر شریف بنا کرد. همچنین کاروانسرای بزرگی را در جهت شرقی آستانه، برای سکونت زائران ایجاد نمود که قسمتی از هزینه آن را احمد خان دنبلی، پرداخت. این عمارت را شیخ ذبیح‌الله محلاتی در کتاب «تاریخ سامرا»، عمارت اول دانسته و ثبت کرده است. اما سید حسن امین به نقل از «مآثر الکبراء» شیخ ذبیح‌الله محلاتی، در دایره المعارف الاسلامیه الشیعه، عمارت سوم آستانه سید محمد، ثبت نموده است.

۲۲.۵ - عمارت پنجم

در سال ۱۲۴۴ ه. ق، ملا محمد صالح برغانی قزوینی حائری، با نظارت سردار حسن خان و حسین خان قزوینی، آن را انجام دادند که تمامی عمارت سابق را خراب نمودند و آستانه مجللی با گنبد بزرگ کاشی‌کاری، بنا کردند که شروع آن، در سال ۱۲۴۴ ه. ق، و پایان آن عمارت، در سال ۱۲۵۰ ه. ق، بود. تاریخ مذکور بر سنگ مرمر، به خط ثلث، در دو طرف ایوان آستانه، نصب است.
سید حسن امین معتقد است که در سال ۱۲۵۰ ه. ق، سردار حسین خان آن را تعمیر نموده است و این عمارت را در سال ۱۳۱۰ ه. ق، میرزا حسین نوری، تعمیر کرد و قسمت‌هایی از کاشی‌کاری گنبد را که ریخته بود، بازسازی نمود که تاریخ آن در پیشانی گنبد، ثبت شده است. هشت حجره نیز در جنوب صحن شریف، برای سکونت زائران بنا گردیده بود.
پس از هجرت میرزای شیرازی به سامرا، در یکی از مسافرت‌های میرزا که همراه شاگردانش، پیاده از سامرا به آستانه سید محمد مشرف گشتند، تعمیراتی انجام دادند و چند حجره به حجرات صحن، افزودند. سپس میرزا محمد تهرانی عسکری، صحن شریف را توسعه داد و حجراتی بدان اضافه نمود. در عصر مرجعیت آیت‌الله حاج آقا حسین قمی، جمعی از مردم ایران، اموال زیادی را برای تعمیر آستانه سید محمد، ارسال‌ داشتند و به همت فرزندشان حاج‌آقا محمد طباطبایی آستان کنونی طراحی شد.
این آستانه، بین سال‌های ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۴ ه. ق، به شکل باشکوهی، تکمیل شد. عمارت جدید، دارای صحن مربع شکل به ضلع ۱۵۰ متر است و وسط صحن شریف، حرم مطهر واقع است که گنبد کاشی‌کاری آن، نظر هر بیننده را به خود جلب می‌دارد. محیط گنبد، حدود پنجاه متر و ارتفاع آن، ۴۵ متر است و کنار آن، مناره‌ای به ارتفاع چهل متر، در سال ۱۳۷۹ ه. ق، برافراشته‌اند. مقابل حرم نیز یک ایوان مسقف، با ستون‌های باشکوه، خودنمایی می‌کند. حرم مطهر با کاشی‌کاری و آینه‌کاری هنرمندان ایرانی، تزیین شده و نشانه‌ای از هنر اسلامی را به نمایش می‌گذارد. قبر مطهر، وسط حرم واقع است و روی آن، صندوق نفیس و ضریح نقره، نصب است.
[۴۰] دایرة المعارف تشیع، ج۳، ص۱۲۴.

کتیبه‌ای بدین صورت، بر ضریح شریفش نوشته شده است:
هذا مرقد السید الجلیل ابی جعفر محمد بن الامام ابی الحسن علی الهادی(ع) عظیم الشان جلیل‌القدر کانت الشیعة تزعم انه الامام بعد ابیه(ع) فلما توفی نص ابوه علی اخیه ابی محمد الزکی وقال له احدث الله شکراً فقد احدث فیک امراً خلفه ابوه فی المدینة طفلًا وقدم علیه فی سامرا مشتداً و نهض الی الرجوع الی الحجاز ولمّا بلغ بلد علی تسعة فراسخ مرض و توفی و مشهده هناک ولما توفی شق ابومحمد علیه ثوبه و قال فی جواب من عابه علیه قد شق موسی علی اخیه‌هارون وکانت وفاته فی حدود اثنین و خمسین بعد الماتین.
این مرقد سید جلیل، ابوجعفر محمد، فرزند امام‌هادی(ع) است که فردی عظیم‌الشان است و شیعیان را این گمان بود که او پس از امام‌هادی (علیه‌السّلام)، به امامت خواهد رسید و چون درگذشت امام‌هادی(ع) به امامت حسن عسکری(ع) اشاره فرمود. هنگامی‌که امام‌هادی (علیه‌السّلام)، از مدینه به سامرا می‌رفت، سید محمد، کودکی بیش نبود و بعدها چون به بلوغ رسید، راهی سامرا شد و چندی در سامرا بود، تا آنکه تصمیم گرفت به مدینه برگردد و چون نُه فرسنگی از سامرا دور شد و به «بلد» رسید، در همین‌جا بیمار شد و درگذشت و چون این خبر به امام حسن عسکری(ع) رسید، از شدت‌اندوه، گریبان خود را چاک کرد و چون بر این کار او خرده گرفتند، فرمود که حضرت موسی نیز در مرگ برادرش‌هارون، گریبان خود را پاره کرد.


درباره تعداد فرزندان سید محمد، بین مورخان و علمای انساب اختلاف است. عده‌ای او را صاحب فرزند نمی‌دانند. برخی نیز برای او، دو فرزند به‌نام‌های حسین و علی، معروف به صاحب العسکر، می‌دانند.
[۴۱] منتقلة الطالبیه، ص۳۳۶؛ لباب الانساب، ج۲، ص۵۸۶؛ تحفة الزهار، ج۳، ص۴۶۱.

شیخ عباس قمی، فرزند دیگری را به‌نام احمد، برای سید محمد برشمرده است که این نام، مقتضای کنیه او می‌باشد که ابواحمد است. مرحوم قمی، تداوم نسل او را از این فرزند، قائل است و سلسله یکی از سادات بعاج را به او ختم می‌کند و می‌نویسد: «سادات آل بعاج، نسب شریف خود را به سید محمد بن احمد بن محمد بن امام‌هادی می‌رسانند».
[۴۲] سبع الدجیل، ص۳۵ و ۳۶؛ منتهی الامال، ج۲، ص۶۹۰.

نویسنده کتاب «بحرالانساب» که کتابش از اعتبار خاصی برخوردار نیست، تعداد فرزندان محمد را نُه تن برشمرده است که عبارت‌اند از: جعفر، عبدالله، احمد، علی، محمود، اسکندر، لطف‌الله، عنایت‌الله و هدایت‌الله. وی اضافه می‌کند که برخی از فرزندان آنان، در خوی و سلماس می‌زیسته‌اند.
[۴۳] بحر الانساب، ص۱۰۲؛ سبع الدجیل، ص۱۱.
گفته‌اند برخی از سادات اصفهان نیز به آن جناب می‌رسند.
[۴۴] شجره نامه سادات اصفهان، ص۲۰؛ امامزادگان و پارسایان نامدار در افق خوانسار، ص۹۶ و ۹۷.

==!==

۱. خلاصة الوفاء، ص٣۶٢.
۲. المعارف، ابن‌قتیبه، ص١٩۶.
۳. وفاء الوفا، ج٣، ص٧٨۴.
۴. المساجد الاثریه، ص۲۶۱.
۵. همان، ص۲۶۴.
۶. مغازی واقدی، ص۳۴۸ ترجمه فارسی.
۷. الدرة الثمینه، ص۲۲۵- ۲۲۶.
۸. اخبار مدینة الرسول(ص)، ص١١۵.
۹. مجمع الزوائد، ج٢، ص١۴.
۱۰. اخبار مدینة الرسول از ابن نجّار م ۶۴۳، ص۱۱۴.
۱۱. وفاء الوفا، ج۳، صص۸۳۷- ۸۳۰.
۱۲. ترغیب اهل المودة و الوفاء، ص۱۳۵.
۱۳. المساجد الاثریه، ص۱۳۲.
۱۴. المدینة المنوره تطورّها العمرانی، صص۱۹۲ و ۱۹۳.
۱۵. المساجد الاثریه، ص۱۳۵.
۱۶. مغازی واقدی، ص۳۶۸ ترجمه فارسی.
۱۷. اخبار مدینة الرسول(ص)، ص۱۱۴.
۱۸. تاریخ المدینة المنوره، ج۱، ص۶۰.
۱۹. بحار الانوار، ج۲۰، ص۲۳۰.
۲۰. تاریخ المدینة المنوره ابن شبّه، ج۱، ص۱۴۲.
۲۱. وفاء الوفاء، ج۳، ص۸۳۱.
۲۲. وفاء الوفا، ج۳، ص۸۳۵.
۲۳. الکافی، ج۴، ص۵۶۰.
۲۴. بحار الانوار، ج۹۷، ص۲۲۵.
۲۵. المساجد الاثریه، ص۱۴۶.
۲۶. در بحار الانوار ج۲۰، ص۲۳۰.
۲۷. وفاء الوفا، ج۳، ص۸۳۶.
۲۸. المدینة المنورّة تطوّرها العمرانی، ص۱۹۷.
۲۹. اخبار مدینة الرسول(ص)، ص۱۱۵.
۳۰. مجمع الزوائد، ج۲، ص۱۴.
۳۱. دائرة المعارف تشیع، ج۳، ص۴۱۰.
۳۲. موسوعة کلمات الامام الهادی، پژوهشکده باقر العلوم، ص۱۲۶.
۳۳. کافی، ج۱، ص۳۲۵.
۳۴. بحار الانوار، ج۵۰، ص۲۴۶؛ منتهی الآمال، ج۲، ص۶۸۸.
۳۵. زندگانی امام حسن عسکری (علیه‌السّلام)، قرشی، ص۲۳.
۳۶. همان، ص۳۰.
۳۷. ابوجعفر محمد بن علی الهادی، غروی اردوبادی، ص۴۰.
۳۸. زندگی این عالم بزرگوار، در گلشن ابرار، ج۵، ص۳۲۹، آمده است.
۳۹. ابوجعفر محمد بن علی الهادی، غروی اردوبادی، ص۴۰.
۴۰. دایرة المعارف تشیع، ج۳، ص۱۲۴.
۴۱. منتقلة الطالبیه، ص۳۳۶؛ لباب الانساب، ج۲، ص۵۸۶؛ تحفة الزهار، ج۳، ص۴۶۱.
۴۲. سبع الدجیل، ص۳۵ و ۳۶؛ منتهی الامال، ج۲، ص۶۹۰.
۴۳. بحر الانساب، ص۱۰۲؛ سبع الدجیل، ص۱۱.
۴۴. شجره نامه سادات اصفهان، ص۲۰؛ امامزادگان و پارسایان نامدار در افق خوانسار، ص۹۶ و ۹۷.



منبع: منابع()

{{برگرفتگی
|پیش از لینک = کتاب
|منبع = زیارت‌گاه‌های عراق، محمدمهدی فقیه بحرالعلوم.
|پس از لینک = بخش «مزار امامزاده سیدمحمد»، ج۲، ص۱۳۲.
| لینک = http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/۱۴۷۲/۱/۵
}}
منبع: پایان()





جعبه ابزار