• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ساسَةَ الْعِبَادِ (زیارت جامعه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



وَ ساسَةَ الْعِبَادِ
ترجمه:سیاست مداران جامعه
فراز «ساسة العباد» در زیارت جامعه کبیره، اهل بیت علیهم‌السلام را سیاست‌مداران حقیقی جامعه می‌داند؛ سیاستی که برخلاف سیاست‌های قدرت‌طلبانه اموی، بر حق‌مداری، عدالت و قانون‌گرایی استوار است و الگوی ماندگار حکمرانی دینی به شمار می‌آید.



ساسَة:جمع «سائس»، یعنی سیاست مدار.
[۱] «ساس الامر سیاسة: قام به»ابن منظور،لسان العرب، ج۶، ص۱۰۸.    

العِبَاد: جمع «عَبْد»، به معنای بنده، انسان.
[۲] «العبد: الانسان، حرّا کان او رقیقا» ابن منظور،لسان العرب، ج۳، ص۲۷۰.    


ویژگی «ساسةَ الْعِبَاد؛ سیاست مداران جامعه»، در شمارِ ویژگی‌های سِتُرگ اهل بیت (علیهم‌السّلام) است. مهم‌ترین امتیاز سیاست مکتب امامان علیهم السلام، اتّصال به منبع وحی است که با سیاست‌های رایج جهان، تفاوتی اساسی دارد. رویارویی سیاست علوی و اُمَوی در روزگار امام علی علیه السلام، تضادّ دو مکتب وحیانی و بشری را می‌نمایاند. بازکاوی آن روزگار و تامّل در اهداف و مبانی هر دو جریان، رهیافتی به سیاست‌های رایجِ امروزی است. از این رو نگاهی مختصر به «سیاست در دو مکتب اُمَوی و علوی»، ضرور است.

سیاست، در مکتب اُموی، عبارت است از «تشخیص هدف و به دست آوردن آن از هر راه ممکن». سیاست مداران جهان مادّی، در گذشته و حال، از واژه سیاست، گویا چیزی جز این، در نیافته‌اند. در واقع، سیاست در مکتب اُموی، همان معنای رایج در عرف سیاسی حکومت‌هایی است که بر مبانی ارزشی استوار نیستند و معیار حق و باطل، جهت دهنده آنها در رفتار و تعامل، نخواهد بود.‌اندیشمندان سیاسی امروز، در توصیف ویژگی‌های سیاست مدار می‌گویند: «سیاست مدار فطری، کاری به حق یا بطلان امور ندارد». بسیاری از نگاه‌های امروزی به سیاست، با نگرش معاویه، کاملاً همگون است. او با تکیه بر شعار ««المُلْکُ عَقیمٌ»؛ سیاستْ نازاست»، با چنگ‌انداختن به قدرت و حراست از قدرت به دست آمده، حاضر بود به هر کاری دست بزند و هر ناشایستی را انجام دهد و هر نوع ابزار زشتی را به کار گیرد.

سیاست در نگاه امام علی علیه السلام، اداره استوار جامعه بر اساس معیارهای الهی و حرکتی حق مدارانه است. امام (علیه‌السّلام) می‌فرماید: ««المُلکُ سِیاسَةٌ»؛
[۸] سیاست نامه امام علی علیه السلام، ص۶۳۴، ح ۵۷۳.

کشورداری، سیاست است» و هرگز برای رسیدن به قدرت و حراست از قدرت به دست آمده، هر کاری را روا نمی‌داند؛ بلکه به عکس، او توسّل به ابزار نامشروع را حتّی به بهای از دست دادن قدرت مشروع نیز جایز نمی‌داند. بر پایه آموزه‌های علوی، سیاست، شناخت و بهره وری از ابزارهای مشروع در اداره جامعه، و تامین رفاه مادّی و معنوی مردم است.
به دیگر سخن، در آموزه‌های علوی، به کار گیری شیوه‌های نامشروع و ابزارهای به ظاهر کارآمد، امّا به واقع ناصحیح، سیاست نیست؛ بلکه خدعه، نیرنگ، فریب و به تعبیر امام صادق علیه السلام، ««نَکراء»»است.

از نگاه علی علیه السلام، حکومت، چیرگی بر دل‌ها و تسخیر خِردها و عاطفه‌هاست، نه رام سازی «تن»‌ها و سلطه بر افراد و چیرگی بر گروه‌ها. چنین تفسیری از حکومت، چه نیازی به توسّل به ابزارهای نامشروع سیاسی دارد؟ قدرت در نگاه او، جز برای اِحقاق حق، قداستی ندارد تا برای حفظ آن، به شیوه‌های باطل، چنگ‌انداخته شود. تصرّف دل‌ها، راهی جز استفاده صحیح از شیوه‌ها و راه سپردن بر اساس ارزش‌ها ندارد. سیاست‌های نامشروع و باطل گرایانه، شاید روزگاری کوتاه، سلطه بیافریند و آن را ادامه دهند؛ امّا هرگز دوام نخواهند آورد و برای مردم، جز زیان، چیزی نخواهند داشت؛ چرا که:
«لِلحَقِّ دَولَةٌ وَ لِلباطِلِ جَولَةٌ». برای حق، دولتی است، و برای باطل، [ تنها ] جولانی.

اسلام، آیین نامه تکامل مادّی و معنوی انسان است. بنیادی‌ترین عنصر این آیین نامه، محبّت است. نقش محبّت در تحقّق حکومت اسلامی و برنامه‌هایی که دین الهی برای پیشرفت جامعه انسانی رقم زده، به حدّی است که امام باقر علیه السلام، دین اسلام را جز محبّت نمی‌داند و تصریح می‌کند که:
هَلِ الدِّینُ الّا الحُبُّ؟! آیا دینداری، جز مهرورزی است؟ !
حکومت اسلامی، ریشه در عشق و محبّت مردم دارد و محبّت، امری دستوری نیست که بتوان انسان را با بخش نامه ای، بر خلاف کشش درونی او، به مهرورزی به کسی یا چیزی وا داشت. انسان، عاشق زیبایی‌هاست و به گونه‌ای فطری، همه زیبایی‌های مادّی و معنوی را دوست دارد. بدین سان، اگر بینش، منش و کردار کسی را زیبا دید، به او عشق می‌ورزد و اگر نازیبا دید، از او روی برمی تابد. این، مقتضای فطرت اوست، مگر این که فطرت او دیگرسان شود.
در میان اهل بیت علیهم السلام، علی (علیه‌السّلام) در روزگار کوتاه حکومتش، زیباترین چهره انسانی حکومتِ مبتنی بر ارزش‌های انسانی را به نمایش گذاشت.
در این مجال کوتاه، تنها به واگویی مبانی سیاسی امام علی (علیه‌السّلام) در کشورداری می‌پردازیم. صداقت در سیاست، حق مداری، قانون گرایی، انضباط اداری، گزینش کارگزاران شایسته و توانمند، تامین نیازهای اقتصادی کارگزاران، توجّه ویژه به نیروهای مسلّح، تشکیل سازمان‌های نظارتی، قاطعیت تواَم با مدارا، و نفی پذیرش هر گونه هدیه توسّط کارگزاران، از مهم‌ترین مبانی سیاست‌های اداری امام علی (علیه‌السّلام) است.
[۱۳] برای مطالعه بیشتر در زمینه سیاست‌های اداری، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، قضایی، امنیتی، جنگی و بین المللی امام علی علیه السلام، ر. ک: محمدی ری‌شهری، محمد، سیاست نامه امام علی علیه السلام، ص۳۸-۹۲    .


صداقت، بنیادی‌ترین اصل سیاست‌های مدیریتی اهل بیت (علیهم‌السّلام) است. سیاست مداران، در گذرگاه تاریخ، غالبا با مردم روراست نبوده‌اند و آنچه را با مردم در میان نهاده‌اند، آن چیزی نبوده که بدان‌اندیشیده و عمل کرده‌اند. بیشتر سیاست مداران گذشته، از سیاست، جز واژگون سازی واقعیت و دروغ پردازی در برخوردها، تلّقی دیگری نداشته‌اند. گزارش خاطره‌ای در این زمینه از علوی‌اندیشِ عرصه سیاست در تاریخ معاصر، امام خمینی رحمه الله، بس گویا و جالب است. آن بزرگوار، پس از اوّلین حرکت توفنده اش علیه حاکمیت ستم، دستگیر شد و یکی از سران حکومت شاه، با ایشان ملاقات کرد و در مورد سیاست، با ایشان، سخن گفت. گزارش امام رحمه الله از سخنان او چنین است:
[ او گفت: ] سیاست، عبارت از بدذاتی، دروغ گویی و... خلاصه، پدرسوختگی است، و این را بگذارید برای ما!
امام خمینی رحمه الله در ادامه می‌فرماید:
راست هم می‌گفت. اگر سیاست اینهاست، مخصوص آنها باشد!
[۱۴] ولایت فقیه، ص۱۹۲-۱۹۳.


قانون، رشته استوار پیوندآفرین لایه‌های مختلف جامعه است. حرمت قانون در نگاه اهل بیت علیهم السلام، بی بدیل است. تامّل در سیره امام علی علیه السلام، نشان می‌دهد که در نگاه وی، هیچ کس فراتر از قانون نیست، و هیچ کس و هیچ مقامی نمی‌تواند مانع اجرای قانون الهی گردد.

۸.۱ - نمونه ای از قانونگرایی حکومت علوی

امام باقر علیه السلام، نمونه‌ای از قانون گرایی امام علی (علیه‌السّلام) را برای ما چنین گزارش می‌کند:
علی علیه السلام، مردی از قبیله بنی اسد را برای اجرای حد، بازداشت کرد. خویشان او گِرد آمدند تا در باره اش میانجیگری کنند و از حسن (علیه‌السّلام) خواستند آنان را همراهی کند. حسن (علیه‌السّلام) فرمود: نزد او (علی علیه السلام) بروید. او بیشتر به امور شما آگاه است. نزد علی (علیه‌السّلام) رفتند و خواسته خود را مطرح ساختند. فرمود: «چیزی را که از آنِ من است، از من نخواهید خواست، مگر آن که آن را به شما خواهم داد».
آنها بیرون آمدند و گمان کردند که موفّق شده‌اند. حسن (علیه‌السّلام) از آنان پرسید:[ چه شد ]؟ گفتند: به بهترین خواسته، دست یافتیم. سپس داستان را برایش باز گفتند. فرمود: آنچه می‌خواهید برای دوست خود به هنگام اجرای حد به انجام رسانید، [ الآن ] انجام دهید.
امام علی (علیه‌السّلام) او را بیرون آورد و بر او حد زد. سپس فرمود: « به خدا سوگند، این از چیزهایی است که من، مالک آن نیستم!».

سیاست،
[۱۸] سیاست: کشورداری.
[۱۹] علم تدبیر جامعه.
[۲۰] دانش رسیدن به قدرت و حفظ آن و استفاده از آن.
با مبانی پیش گفته، از شروط امامت است و همه امامان علیهم السلام، در صورت فراهم شدن زمینه حکومت، تدبیری مانند علی (علیه‌السّلام) را به کار می‌بستند. خورشید خراسان، علی بن موسی الرضا علیه السلام، در باره ویژگی امام می‌فرماید:
«مُضطَلِعٌ بِالامامَةِ، عالِمٌ بِالسِّیاسَةِ».

۹.۱ - سالم سازی جامعه توسط امامان شیعه

تامّل در زندگی اهل بیت (علیهم‌السّلام) نشان می‌دهد که آن بزرگواران، در تمامی دوران‌ها، برای سالم سازی جامعه، بهترین تدبیرها را‌اندیشیده‌اند. صلح امام حسن علیه السلام، مظلومیّت شیعه را در کربلا به نمایش گذارد و قیام امام حسین (علیه‌السّلام) و بازخوانی حماسه عاشورا توسّط امام سجّاد علیه السلام، زمینه علمی دوران امام باقر (علیه‌السّلام) را فراهم آورد تا با کوشش‌های امام صادق علیه السلام، مبانی شیعه جعفری شناسانده شود. امام کاظم (علیه‌السّلام) نیز با نصب وکیل و تشکیل سازمان وکالت، گستره حضور شیعیان را افزایش داد، آن چنان که در دوران امام رضا علیه السلام، شیعیان در خراسان، مازندران، قم، ری، یمن و... پایگاه‌هایی ویژه داشتند. دوران کوتاه، امّا پُر برگ و بار حضور امام رضا (علیه‌السّلام) در خراسان، باعث شد تا مباحث امامت ـ که پیش از آن، برای خواصْ مطرح می‌شد ـ، برای همه مردم تبیین گردد، آن سان که پس از امام رضا علیه السلام، انشعاب مهمّی در شیعه رُخ ندهد و شیعیان، به راحتی امامتِ امام هشت ساله (امام جواد علیه السلام) را بپذیرند. سیاست سه پیشوای متاخّر ما، یعنی امام جواد، امام‌هادی و امام حسن عسکری علیهم السلام، نظارت بر عملکرد شیعیان و پاسخ گویی به شُبهات آنان از طریق عالمان دینی بود. سیاست «مراجعه به عالم»، جانشین «مراجعه به امام» گردید و شیعه برای پذیرش غیبت دوازدهمین پیشوای خویش، آماده شد.
در نهایت، باید گفت: اگر چه امامان به تناسب روزگار، راه کارهای سیاسی متفاوتی داشته‌اند؛ امّا مبانی سیاسی آنان، همسان است و حکومت مهدوی نیز با همان مبانی حکومت علوی بر پا می‌گردد. به امید آن روز!


۱. «ساس الامر سیاسة: قام به»ابن منظور،لسان العرب، ج۶، ص۱۰۸.    
۲. «العبد: الانسان، حرّا کان او رقیقا» ابن منظور،لسان العرب، ج۳، ص۲۷۰.    
۳. مطالب این قسمت، برگرفته از کتاب سیاست نامه امام علی (علیه‌السّلام) (ص ۲۴-۲۷)، «مبانی سیاست اموی و علوی» است.    
۴. محمدی ری‌شهری، محمد،سیاست نامه امام علی علیه السلام، ص۲۵.    
۵. شیخ صدوق،الامالی، ص۱۳۲.    
۶. محمدی ری‌شهری، محمد،سیاست نامه امام علی علیه السلام، ص۲۶.    
۷. تمیمی آمدی،غرر الحکم، ح ۱۷    .
۸. سیاست نامه امام علی علیه السلام، ص۶۳۴، ح ۵۷۳.
۹. محمدی ری‌شهری، محمد،سیاست نامه امام علی علیه السلام، ص۲۶.    
۱۰. کلینی،محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۱۱، ح ۳.    
۱۱. لیثی واسطی،عیون الحکم و المواعظ، ص۴۰۳، ح ۶۸۱۵ و ۶۸۱۶    .
۱۲. الدِّینُ قاضی نعمان مغربی،دعائم الاسلام، ج۱، ص۷۱.    
۱۳. برای مطالعه بیشتر در زمینه سیاست‌های اداری، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، قضایی، امنیتی، جنگی و بین المللی امام علی علیه السلام، ر. ک: محمدی ری‌شهری، محمد، سیاست نامه امام علی علیه السلام، ص۳۸-۹۲    .
۱۴. ولایت فقیه، ص۱۹۲-۱۹۳.
۱۵. خمینی، سید روح الله موسوعة الإمام الخمینی ۲۱ -ولایت فقیه(حکومت اسلامی)،ص۱۵۹    
۱۶. ابن شهر آشوب،المناقب ج۲، ص۱۴۷    
۱۷. محمدی ری‌شهری، محمد، دانش نامه امیرالمؤمنین علیه السلام، ج۴، ص۱۳، ح ۱۳۶۴.    
۱۸. سیاست: کشورداری.
۱۹. علم تدبیر جامعه.
۲۰. دانش رسیدن به قدرت و حفظ آن و استفاده از آن.
۲۱. کلینی،محمد بن یعقوب،الکافی، ج۱، ص۲۰۲، ح ۱.    



محمدی ری شهری،محمد،تفسیر قرآن ناطق،صص۱۲۱-۱۲۷    



جعبه ابزار