• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سفینه سلیمانی (کتاب)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



سفینه ی سلیمانی، سفرنامه ی سفیر ایران به سیام است که نخستین سفرنامه ی سیاسی و از سفرنامه‌های دوره صفوی است که نوشته ی محمد ربیع بن ابراهیم (۱۰۹۴- ۱۰۹۸ ه. ق)، واقعه نویس هیات اعزامی از طرف شاه سلیمان صفوی است که خاطرات خود را پس از سفر با این عنوان به رشته تحریر درآورده که یگانه منبع مهم فارسی درباره وضعیت تایلند و حضور ایرانیان در دربار سیامی‌ها است. این سفرنامه به زبان فارسی می‌باشد. موضوع کتاب، گزارش هیات نمایندگی ایران در سیام است.



نویسنده سفینه سلیمانی فردی است دقیق، تیزبین و موشکاف؛ بنابراین کتاب وی علاوه بر گزارش هیات اعزامی، حاوی اطلاعات بسیار ذی قیمتی است. درباره ی حیات اجتماعی و اقتصادی مردم خاور دور؛ مانند چین، ژاپن، فیلیپین، سیلان و هندوستان و دیگر کشورها و جزیره‌های آن سرزمین‌ها که در کمتر جایی یافت می‌شود، وی خواستار افق‌های تازه‌ای است که میل دارد آنچه را از زندگی مردم آن دیار برای هموطنان خویش جالب می‌داند، به ارمغان آرد.
به علاوه این کتاب، مشتمل بر گزارش‌های گرانبهایی از وضع ایرانیان در آن کشور است؛ اطلاعاتی که گه گاه ایرانیان را دچار غرور می‌سازد؛ مانند ترجمه شاهنامه به زبان سیامی، تقلید شاه سیام از طرز لباس پوشیدن ایرانیان، به سلطنت رسیدن پادشاه سیام به کمک ایرانیان، وزارت عبدالرزاق گیلانی و دیگر ایرانیان از مواردی است که در این کتاب آمده است.
انعکاس آداب و رسوم مردم سیام، سجود آنان در برابر نامه پادشاهان، آداب بردن نامه به حضور پادشاه، وصف شکار فیل و ببر ، نجوه سوگواری و سوزاندن اجساد ، تفصیل عیش و ازدواج آنان با محارم ، نحوه قتل و مجازات در سیام، نحوه گرفتن مالیات و تشکیلات سیاسی و اداری؛ از جمله مواردی است که در این سفرنامه مورد ملاحظه و بررسی و توصیف قرار گرفته است.
وضع کشاورزی و محصولات، پوشش گیاهی و انواع درختان ، کباب مار و وزغ، گرفتن روغن را از شیر را، گناهی عظیم می‌دانند و خوراک ایشان منحصر است به برنج خالی که بدون گوشت و نمک با آب می‌جوشانند و می‌خورند؛ از مواردی است که در سفرنامه آمده است. علاوه بر این‌ها این هیات ایرانی در سفر خود با فرنگیان برخورد کرده؛ بنابراین از آداب و رسوم و توطئه آنان بر ضد ایرانیان و نیز از دزدان دریایی هم سخن به میان می‌آورد.


سفینه سلیمانی از یک مقدمه و چهار تحفه تشکیل شده، نثر کتاب یک دست نیست، مقدمه آن نسبتا مصنوع و مسجع است، همچنین است قسمت‌هایی از تحفه اول.
نویسنده کتاب هر جا لازم دانسته است، کتاب خود را با آوردن اشعار فارسی و گاهی عربی زینت بخشیده؛ استناد به آیات و روایات، البته نه خیلی زیاد، از مشخصات دیگر این کتاب است؛ اما بیشتر کتاب نثری ساده دارد و نویسنده توانسته است با قلم زیبا و شیرین خود اطلاعات و آگاهی‌هایی از سرزمین‌های ناشناخته، که هموطنانش کمتر آنها را می‌شناختند، به دست دهد و از اعتقادات عجیب و غریب آنان سخن گوید. این کتاب بر روی هم، اثری است جالب و خواندنی و علاوه بر این که حاوی اطلاعات و نکاتی ارزنده و جالب از سرزمین‌های خاور دور آن زمان است، نماینده دیدگاه و طرز اندیشه ایرانیان آن زمان، در باب ملل و اقوام دیگر، به ویژه فرنگیان و هندیان نیز می‌باشد و از جهت دید انتقادی و روشی که در برخورد با فرنگی‌ها داشته از اکثر سفرنامه‌های دوره قاجاریه ممتاز است.
==!==

پادشاه سیام، نرائی، چندین مرتبه سفیرانی با تحف و هدایا به دربار شاه سلیمان صفوی فرستاد که بعضی در دریا غرق و برخی گرفتار دزدان دریایی شدند، تا عاقبت حاجی سلیم مازندرانی را که از ایرانیان مقیم سیام بود با هدایایی به دربار ایران گسیل کرد و در نامه خود درخواست کرده بود که پیوسته سفیرانی به جهت حفظ و استحکام دوستی بین دو کشور در آمدوشد باشند، در نتیجه شاه سلیمان، محمد حسین بیک را به اتفاق جمعی روانه سیام کرد و محمد ربیع فرزند محمد ابراهیم، منشی هیات، ماموریت یافت تا گزارش وقایع سفر را یادداشت کند.
هیات سیاسی پس از شش ماه توقف در بندر عباس ، در تاریخ ۱۷ ژوئن ۱۶۸۵ میلادی، با یک کشتی انگلیسی ابتدا به مسقط و سپس به بندر مدراس در هند و از آن جا به جزایر «آن دامان» و خلیج بنگال و به بندر «مرگی» در جنوب شرق میانمار عزیمت می‌کند و پس از چند روز توقف، روانه «بندر تناسری» می‌شود. در این بندر محمد حسین بیگ، به علت بیماری استسقا می‌میرد و بقیه اعضا به شهر ناویا «آیوتایا» می‌رسند (این شهر هم اکنون جزو آثار باستانی تایلند و در ۸۰ کیلومتری بانکوک است). از آن جا که شاه نارای در قصر خود در شهر لوپ بوری به سر می‌برد، آنان وارد این شهر می‌شوند و به گرمی از سوی شاه مورد پذیرایی قرار می‌گیرند. هیات سیاسی به علت مرگ سفیر، شخص ابراهیم بیگ را به جای مرحوم محمد حسین بیگ معرفی و نامه شاه سلیمان را در مراسمی خاص به پادشاه سیام تقدیم می‌کنند. آنان حدود دو سال در تفریحات و ضیافت‌های شاهانه همراه پادشاه بودند و سرانجام در ۷ ژانویه ۱۶۸۷، پادشاه سیام هیات ایرانی را همراه با نامه‌ای برای شاه سلیمان، روانه ایران می‌کند و این هیات به رغم مشکلات عدیده، در ۲۵ مه سال ۱۶۸۸ به بندرعباس می‌رسد.

۳.۱ - کلام مولف راجع به شیعیان

موءلف در حدود ۸۰ سال بعد از ورود تجار ایرانی به تایلند ، هنگام ورود به قصبه «پتچ بوری» راجع به شیعیان می‌نویسد: ( سید مازندرانی که در آن جا حاکم و صاحب اختیار بود به استقبال شتافته، لوازم مراسم خدمتکاری به تقدیم رسانید و از آن جا به ناو نشسته، روز دیگر به قریه مسمی به «سوهان» وارد گردیدند و آن قصبه متصل به شهر ناو و در نهایت صفا و خرمی است... چون به حوالی آن جا رسیده، چلبی نام مردی از مردم روم که به آن ولایت آمده و به تشرف تشیع مشرف شده حال ساکن و راجه آنجاست، به ناو طولانی که آن را کنجه گویند، و سواری وزرا و معتبران آن ولایت و باعث اعتبار ایشان است نشسته به استقبال آمد.)
[۱] سفینه سلیمانی،محمد ربیع،متن،ص۴۰.

و در جای دیگر می‌نویسد:
(بنابر آن که محرم سنه ۱۰۹۸ هجری رسید و این پادشاه در بدو حال که به مسند فرمانفروایی آن ولایت به دستیاری مردم ایران که به مراسم تعزیه اباعبدالله الحسین علیه‌السّلام مشغول می‌بوده‌اند نشسته، مقرر داشته بود که هر سال مردم مغولیه به رویه و کیش خویش تعزیه دارند و در جنب خانه خود حسب الصلاح مرحوم آقا محمد بتخانه‌ای را شکسته، مسجدی و فضایی ساخته و مقرر داشته که آنچه فرش و اسباب و شربت و شمع یا چراغ و مایحتاجی که در کار باشد، با مبلغی نقد از سرکار هر سال به ایشان بدهند.)
[۲] سفینه سلیمانی،محمد ربیع،متن،ص۷۵.

مطالب فوق موءید این مطلب است که شیعیان تایلند به کارهای دولتی اشتغال داشته و دارای آزادی کامل بوده‌اند که حتی مراسم تعزیه امام حسین علیه‌السّلام را نیز انجام می‌داده‌اند.

۳.۲ - وضعیت ایرانیان مقیم تایلند

موءلف همچنین درباره ی به سلطنت رسیدن پادشاه سیام «نرائی» و وضعیت ایرانیان مقیم آن کشور مطالبی نوشته است که خلاصه آن به شرح زیر است:
پادشاه «سری وراونگ» در سال ۱۶۵۶ وفات یافت و برادرش جانشین وی گردید. ولی نرائی پسر وی با مساعدت ایرانیان عموی خود را دستگیر و او را به قتل رساند و خود به سلطنت نشست (۸ محرم ۱۰۶۸ هجری قمری).
[۳] سفینه سلیمانی،محمد ربیع،متن،ص۲۴۳.
نرائی یکی از بزرگترین سلاطین سیام محسوب می‌گردد. در زمان او ایرانیان مقام‌های عالی مملکتی را اشغال نمودند و حتی گارد محافظ او نیز از آنان تشکیل می‌شد. این پادشاه در طرز لباس پوشیدن و غذا خوردن و سایر رسوم از دربار صفوی تقلید می‌کرد و حتی برای مقابله با دشمنان خارجی از شاه سلیمان صفوی مدد خواست؛ ولی کم کم به علت عدم لیاقت و دو دستگی جامعه ایرانی سیام و فشار اروپاییان مخصوصا هلندی‌ها و انگلیسی‌ها نرائی به فکر استمداد از لوئی چهاردهم افتاد.


تصحیح، تحشیه و تعلیقات این کتاب توسط آقای دکتر عباس فاروقی به انجام رسیده است. کتاب دارای شش فهرست شامل:
۱- فرهنگ‌ها و کتاب‌های فارسی و عربی
۲- ماخذ به زبان‌های خارجی
۳- آیات قرآنی
۴- اعلام متن کتاب
۵- تصاویر و نقشه‌ها
۶- راهنمای کتاب


۱. سفینه سلیمانی،محمد ربیع،متن،ص۴۰.
۲. سفینه سلیمانی،محمد ربیع،متن،ص۷۵.
۳. سفینه سلیمانی،محمد ربیع،متن،ص۲۴۳.







جعبه ابزار