سمع (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
سمع
سمع:
(أَمَّنْ يَمْلِكُ السَّمْعَ) «سمع» مفرد
و به معناى گوش است.
(قُلْ مَن يَرْزُقُكُم مِّنَ السَّمَاءِ وَ الأَرْضِ أَمَّن يَمْلِكُ السَّمْعَ و الأَبْصَارَ وَ مَن يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَ يُخْرِجُ الْمَيَّتَ مِنَ الْحَيِّ وَ مَن يُدَبِّرُ الأَمْرَ فَسَيَقُولُونَ اللّهُ فَقُلْ أَفَلاَ تَتَّقُونَ) (بگو: «چه كسى شما را از
آسمان و
زمین روزى مىدهد؟ يا چه كسى مالک و خالق گوش و چشمهاست؟ و چه كسى زنده را از مرده، و مرده را از زنده بيرون مىآورد؟ و چه كسى امور جهان را تدبير مىكند؟» به زودى در پاسخ مىگويند: «خدا»، بگو: «پس چرا تقوا پيشه نمىكنيد و راه شرک مىپوييد)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: منظور از ملكيت گوشها و چشمها اين است كه خداى تعالى در حواس انسانى تصرف مىكند و انسانها با آن حواس، انواع استفاده از ارزاق مختلفش را تنظيم مىكنند، و معين مىسازند كه از ميان ارزاقى كه خداى تعالى حلالش كرده و اجازه بهرهورى از آنها را داده كدام يک مفيد و كدام غير مفيد است. آرى،
انسان براى مشخص كردن آنچه را كه مىخواهد از آنچه كه نمىخواهد گوش، چشم، حس لامسه، ذائقه و شامه خود را به كار مىاندازد، و به سوى آنچه كه به وسيله اين حواس، مفيد تشخيص داده به راه مىافتد و از طلب آنچه غير مفيدش تشخيص داده متوقف مىشود، و یا از آنچه كراهت دارد مىگريزد.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «سمع»، ص۲۹۹.