سورة الاسراء(خام)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اِسْراء، هفدهمين سورة قرآن مجيد، داراي ۲ ركوع، ۱۱ يا ۱۰ آيه، ۶۳ ،كلمه و ۶۰ ،حرف.
سورة اِسراء يا اَسري از ديرباز با اين دو نام شهرت داشته، و وجه تسمية آن، افتتاح سوره با آية اِسراء بوده است. اما محدثان، اين سوره را غالباً سورة بنىاسرائيل مىناميدهاند (بخاري، ص۲۳؛ سيوطى، الدر...، ص۳۶؛ طبري، ص۵؛ حويزي، ص۷)، زيرا صدر و ذيل آن آيات ، ۰۱-۰۴ به بيان سرگذشت و سرنوشت قوم بنىاسرائيل، به شيوهاي متفاوت با ديگر مواضع قرآن كريم، اختصاص يافته است(فيروزآبادي، ص۸۸) اين سوره، با لحاظ كلمة آغازين آن، سورة «سبحان» نيز ناميده شده است (سيوطى، الاتقان، ۹۳)
سورة اسراء از نظر ترتيب نزول در روايات مختلف در رديفهاي ۶ تا ۰ جاي گرفته، و بنا به روايت مشهور، پنجاهمين سورة قرآن كريم است كه پس از سورههاي شعراء، نَمل و قَصص و پيش از سورههاي يونس، هود و يوسف نازل شده است(ابن نديم، ص۸- ۹؛ سيوطى، الاتقان، ص۳؛ دروزه، ص۴)
سورة اسراء را همگان مكّى دانستهاند (طوسى، ص۴۳؛ فيروزآبادي، ص۸۸) جز آنكه برخى از مفسران آياتى چند از اين سوره آيات ۶، ۲-۳، ۷، ۰، ۳-۱، ۵، ۸، ۰۷ را استثنا كردهاند (طبرسى،ص۹۳؛ فخرالدينرازي، ج۹، ص۴۵)و بعضى ديگر، بر مكى بودن تمامى آيات سوره تأكيد كردهاند (طوسى، ص۴۳؛ طبرسى، ص۹۳؛فيروزآبادي، ص۸۸؛ طباطبايى، ص۳)عبدالله بن مسعود نيز در روايتى، سورة اسراء را همراه با در برخى منابع سورة پس از آن در ترتيب تلاوت، قديمترين سورههاي نازل شده در مكه دانسته، و به تعبير خودش «العِتاق الاُ´وَل» ناميده است بخاري، نيز سيوطى، الدر، همانجاها؛ (زركشى، ص۵۸) با اينهمه بايد گفت، سورة اسراء، همانگونه كه در تعبير مشهور ابن عباس از اصطلاح «مكّى» آمده است(سيوطى، الاتقان، ص۲) تنها به جهت نزول آية نخستين آن در مكه، به عنوان يك سورة مكى شهرت يافته، و اصطلاحاً زير عنوان «مايُشبهُ نزولَ المَدَنىّ فى المكّى» (زركشى، ص۹۲؛ سيوطى، الاتقان، ص۶) قرار مىگيرد، چه شيوة بيان و مضامين و مندرجات سوره بيشتر با حوادث و وقايع سالهاي پايانى عهد رسالت همخوانى دارد نك: دنبالة مقاله و تفاوت آشكار وزن و آهنگ كلمة پايانى آية يكم سوره «البصير» نيز با تمامى ديگر آيات سوره: «وكيلاً»، «شكوراً»، ...، «خشوعاً» و «تكبيراً» در خور دقت است نيز نك: فيروزآبادي، همانجا.
سورة اسراء، بلندترين سوره از مجموعة سورهاي است كه با مشتقّات «تسبيح» آغاز شدهاند و در روايات پيامبر اكرم ص عنوان «مُسَبَّحات» به آنها داده شده است. موضوع اصلى در اين مجموعه «مقامات پيامبر اكرم ص و امتيازات قرآن كريم» است كه در هر سوره جنبهاي از آن تفصيل مىيابد.
سورة اسراء اسلوب بيانى ويژهاي دارد. در اين سوره، موضوعات اصلى و فرعى با تناوبهاي منظم و بازگشتهاي متعدد به هر مطلب، در اثناي يكديگر، به رشتة بيان كشيده شدهاند در اين باره،(طبرسى، ص۲۰؛طبرسى، ص۷۰؛طبرسى، ص۸۰ ؛طبرسى، ص۲۶) موضوع اصلى سورة اِسراء، ويژگيهاي رسالت پيامبر اكرم ص به عنوان خاتم پيامبران و ويژگيهاي هدايت قرآن كريم به عنوان آخرين كتاب آسمانى است (قطب، ص۹۹) شرح ويژگيهاي رسالت آن حضرت با سخن از اِسراء آغاز مىشود آية ؛ در پى، مجموعهاي از فرمانهاي اساسى و رهنمودها، قلب پيامبر اكرم ص به عنوان گنجينهاي از حكمتهاي وحى الهى مورد اشاره قرار مىگيرد آية ۹؛ برخوردهاي غير منصفانة معاندان نشانة بارز درماندگى آنان در برابر عظمت مقام آن حضرت دانسته مىشود آيههاي ۷- ۸؛ برتري پيامبر اكرم ص بر ديگر انبيا، مطرح مىشود آية ۵؛ مراتب ثبات و استقامت پيامبر اكرمص يادآوري مىشود آيههاي ۳- ۵؛ بىنيازي پيامبر ص از ارائة معجزات گوناگون به درخواست مشركان، مورد تأييد قرار مىگيرد آيههاي ۰ - ۳، «فضلِ كبير» خداوند نسبت به آن حضرت عنوان مىشود آية ۷؛ و به پيامبر اكرم ص توصيه مىشود كه گواهى خداوند را براي اثبات حقانيت و صدق دعوت خويش بسنده بداند آية ۶.
در اين سوره، بيان ويژگيهاي هدايت آخرين كتاب آسمانى نيز با اشارة فحوايىِ آية اِسراء آية به نزول كتاب بر پيامبر اكرم ص (كهف:۸) آغاز مىشود؛ قرآن كريم به عنوان جامعترين و برترين منشور هدايت الهى بيانگر همة دانستنيهاي لازم براي راهنمايى بشر معرفى مىشود آيههاي ، ۲؛ (طبرسى، ص۲۰) از دوري جستن منكران از قرآن و رسول خداص سخن به ميان مىآيد آية ۱ و علت گريختن آنان، توحيدي بودن مضامين قرآن كريم و دعوت آن حضرت عنوان مىشود آيههاي ۵-۶؛ از راز و رمزهاي فراوان قرآن، «شجرة ملعونه» نمونه آورده مىشود آية ۰؛ قرآن به عنوان شفا و رحمت براي اهل ايمان، و زيان و خسارت براي ستم پيشگان مطرح مىشود آية ۲؛ انزال قرآن مظهر لطف و عنايت خداوند نسبت به خاتم پيامبران دانسته مىشود آيههاي ۶ -۷؛ و از ناتوانى انس و جن از آوردن كتابى به مانند قرآن، سخن به ميان مىآيد آية ۸؛ بار ديگر، بر شمول قرآن بر انواع دانستنيها، در عين پافشاري مردمان بر ناسپاسى و حق ناشناسى، تأكيد مىشود آية ۹؛ بر حقانيت و اصالت قرآن در مبدأ انزال و مقصد نزول آن تصريح مىشود آية ۰۵؛ حكمت نزول و ابلاغ تدريجى قرآن با كنايه بيان مىشود آية ۰۶؛ كُرنش فرزانگان اهل كتاب به هنگام استماع آيات قرآن بر حقانيت و اصالت الهى و آسمانى آن گواه مىآيد؛ و در پايان، قرآن بىنياز از مردمان، و مردمان نيازمند ايمان به قرآن اعلام مىگردد آيههاي ۰۷- ۰۸.
ديگر مندرجات سوره، زمينه، مقدمات، نتايج و حواشى بيان موضوعات اصلى است. شاخصتر از همه آنكه موضوع تسبيح و ستايش خداوند در اين سوره، با آنكه از «مسبّحات» است، در آيه از آيه كه بدان پرداخته، با تعبيرات «سبحان الذي اسري...» آية ، «... قُل سبحانَ ربّى...» آيه ۳ و «يقولون سبحان ربِّنا...» آية ۰۸، بيان شده، و در هر موضع، فرع بر تبيين مقام و جايگاه پيامبر اكرم ص و قرآن كريم است (قطب، ص۹۹؛ طباطبايى، ص۳) يادكرد موسى ع و بنىاسرائيل، فرع بر مضمون آية اسراء، و اشاراتى تاريخى جهت تكميل مدلول آن، و به گونة مقدمهاي براي مضامين اواخر سوره است آيههاي ۰۱-۰۴؛ يادكرد نوح ع آية به صورت معترضه در ميان آيات مربوط به بنىاسرائيل آمده است، بحث از شتاب زدگى جبلّى انسان، واسطهاي ميان مفاهيم قرآن شناختى در آيات قبلى آية ۱ و آيات بعدي سوره آيههاي ۱، ۹، ۰۶ است(قيامت، ج۵ ص۶- ۹) اشاره به نامة عمل آيههاي ۳-۴، تعيين كنندگى انبيا و دعوتشان در رويدادهاي مهم جوامع بشري، بار ديگر ياد كرد نوح ع به عنوان نمونه آية ۷، تعريف دنيا و آخرت و مقايسة درجات و سنتهاي حاكم بر آن دو آيههاي ۵-۰ دامنههاي بيان آيات صدر سوره آيههاي - و مقدمهاي براي گزيدههاي جامع حكمتهاي وحى الهى است آيههاي ۲- ۸ كه رشتة سخن را به تبيين جايگاه قرآن، به عنوان دربر دارندة جوامع حكمت الهى آية ۹ متصل مىگردانند. ذكر نمونههايى از تعليم و تربيت اسلامى بر اساس اعتقاد به توحيد و معاد در مقام اصلاح انديشه و عمل جوامع بشري آيههاي ۹، ۴، ۶ - ۸ و نيز داستان آدم ع و ابليس با ذيل و دنبالة آن آيههاي ۱ -۰ همراه با اشارات مجدد به دنيا و آخرت و مقايسة آن دو آيههاي ۱-۲، قس: ۳-۲ براي آيات قبلى و بعدي سوره جنبة توضيحى دارند (قطب، ص۹۸ به بعد)
در نيمة اول سورة اسراء، منشور جامعى مشتمل بر ۵ حكمت الهى مطرح شده است كه پايه و ماية تعاليم و معارف همة اديان آسمانى دانسته مىشود نك: آيههاي ۲- ۸، چنانكه آوردهاند ابن عباس اين مجموعة آيات را با ۰ آيه از تورات ده فرمان منطبق مىدانسته، و مىگفته است كه تمامى تورات در اين قسمت از سورة بنىاسرائيل آمده است (زمخشري، ص۶۸؛ سيوطى، الدر، ص۸۲) عبارت «لَتُفْسِدُنَّ فى الارض مرّتين» آية ، از جهت فراوانى اختلاف نظر مفسران در باب مدلول و مفهوم آن، در قرآن كريم كم نظير است(طبرسى، ص۹۹ به بعد) همچنين دربارة تفسير و تأويل «شجرة ملعونه» و نيز «رؤياي صادقة» پيامبر اكرم ص كه در آية ۰، عنوان شده است، اقوال، نظريات و روايات بسيار گوناگون آمده است(سيوطى، الدر، ص۹۱-۹۲؛ حويزي، ص۷۹-۸۲)
آية ۱ سوره و دو آية قبل و بعد از آن، متضمن نويد فتح مكه به پيامبر اكرم ص و بشارت ورود آن حضرت به مكه با سلامت و موفقيت و ظهور حق و اُفول باطل است (فتح:۸؛ فتح:۷؛اسراء:۷) چنانكه آوردهاند پيامبر اكرم ص در فتح مكه، هنگام به زير افكندن بتها در خانة كعبه به اين آيه مترنّم بودهاند (بخاري، ص۲۸؛ مسلم، ص۶ -۷؛ ابن هشام، ص۹)
گفتنى است، همچنانكه صدر سوره مشتمل بر انذار و اخطار به يهود است آيههاي - ، با تدبّر در مضامين سوره و با توجه به روايات اسباب نزول، مىتوان دريافت كه در آيات ذيلِ سوره آيههاي ۳-۷ نيز اين نكته فاش شده است كه يهوديان با منافقان مدينه هم قسم شده بودند(منافقون، ص۳)تا به هنگام مراجعت پيامبر اكرمص از غزوة تبوك از ورود ايشان به مدينه ممانعت به عمل آورند و ناگزير آن حضرت را متوجه سرزمين شام گردانند، تا پايگاه اسلام در مدينه متزلزل گردد (واحدي، ص۳۹؛ سيوطى، «لباب»، ص۳۴) با افزودن اين آيات بر سورة اسراء كه به گمان كاتبان وحى، پيش از آن مختوم گرديده بود(سيوطى، «لباب»،ص۳۴) پيامبر اكرمص همگان را از آن توطئه آگاه گردانيد و اين هشداري سخت به يهود و هم پيمانانشان بود كه هر گاه در صدد اخراج پيامبر اكرم ص و مسلمانان از مدينه برآيند، ديري نخواهند پاييد كه خود آنان نيز سرنوشتى مشابه فرعونيان خواهند يافت نك: آية ۰۳؛ قس: آيههاي -.
آخرين آية سورة اسراء آية ۱۱ را پيامبر اكرمص «آية العزّ» ناميدهاند (احمد بن حنبل، ص۳۹-۴۰)و گفتهاند همينكه پسر بچهاي از بنى عبدالمطلب زبان باز مىكرد، آن حضرت آيةالعزّ را به او تعليم مىفرمودند ابوالسعود، ص۱۰)و نيز هر گاه بار سفر مىبستند، اين آيه را مىخواندند (احمد بن حنبل، ص۳۹) نيز گويند آيةالعزّ همانگونه كه خاتمة اين سورة قرآن است، خاتمة تورات نيز بوده است قرطبى، همانجا.
سورة اسراء، با سورة كهف - كه در ترتيب تلاوت پس از آن قرار گرفته است - همخوانيها و هماننديهاي قابل توجهى دارد، چنانكه شمار ركوعات، آيات، كلمات و حروف آن دو(فيروزآبادي، ص۸۸؛فيروزآبادي، ص۹۷) بسيار به هم نزديك و اسلوب و مضمون آيههاي آغازين و پايانى آن دو مشترك، و آيات متعددي از اين دو سوره با يكديگر هماننديهاي لفظى و همخوانيهاي مضمونى دارند براي نمونه،(اسراء:۷؛اسراء:۴) به ترتيب،(كهف:۸؛کهف:۱؛کهف:۹)با اينهمه، اتصال و انسجام مضمونى و فحوايى سورة اسراء با سورة نحل، سورة مجاور و «زوج» آن، بسى مشهودتر است (اسراء:۷؛ اسراء:۱؛ اسراء:۲؛ اسراء:۶؛ اسراء:۷؛ اسراء:؛ اسراء:۸؛ اسراء:۷۰)(نحل:۶؛نحل: ۲؛ نحل:۳؛نحل: ۵؛نحل:۸؛نحل:۹؛نحل:۳۰؛نحل:۹)
منابع:
(۱) قرآن مجيد؛
(۲)اسماعيل ابن كثير، تفسير القرآن، بيروت، ۴۰۰ق/۹۸۰م؛
(۳) ابن نديم، الفهرست؛
(۴) عبدالملك ابن هشام، السيرة النبوية، به كوشش مصطفى سقا و ديگران، قاهره، ۳۵۵ق/۹۳۶م؛
(۵) محمد ابوالسعود، تفسير، بيروت، دار احياء التراث العربى؛
(۶) احمد بن حنبل، مسند، قاهره، ۳۱۳ق؛
(۷) احمد اندرابى، الايضاح فى القراءات، نسخة عكسى موجود در كتابخانة مركز؛
(۸) محمد بخاري، صحيح، استانبول، ۳۱۵ق؛
(۹) عبدعلى حويزي، تفسير نور الثقلين، به كوشش هاشم رسولى محلاتى، قم، ۳۸۵ق؛
(۱۰) محمد عزت دروزه، التفسير الحديث، داراحياء الكتب العربيه، ۳۸۱ق/۹۶۲م؛
(۱۱) محمد زركشى، البرهان فى علوم القرآن، به كوشش محمد ابوالفضل ابراهيم، قاهره، ۳۹۱ق/۹۷۲م؛
(۱۲) محمود زمخشري، الكشاف، قاهره، ۳۶۶ق/۹۴۷م؛
(۱۳) سيوطى، الاتقان، به كوشش محمد ابوالفضل ابراهيم، قاهره، ۳۸۷ق/۹۶۷م؛
(۱۴) سيوطى، الدر المنثور، قاهره، ۳۱۴ق؛
(۱۵) سيوطى، «لباب النقول»، در حاشية تفسير جلالين، استانبول، دارالدعوه؛
(۱۶) محمدحسين طباطبايى، الميزان، تهران، ۳۸۶ق؛
(۱۷) فضل طبرسى،مجمع البيان، صيدا، ۳۵۵ق/۹۳۶م؛
(۱۸) طبري، تفسير؛
(۱۹) محمد طوسى، التبيان، به كوشش احمد حبيب قصير عاملى، بيروت، دار احياء التراث العربى؛
(۲۰) فخرالدين رازي، التفسير الكبير، قاهره، ۳۰۶ق؛
(۲۱) محمد فيروزآبادي، بصائرذوي التمييز، به كوشش محمد على نجار، قاهره، ۳۸۳ق؛
(۲۲) محمد قرطبى، الجامع لاحكام القرآن، بيروت، ۹۶۵م؛
(۲۳) سيد قطب، فى ظلال القرآن، بيروت، ۳۸۶ق/۹۶۷م؛
(۲۴) مسلم بن حجاج، صحيح، به كوشش موسى شاهين لاشين و احمد عمر هاشم، بيروت، ۴۰۷ق/ ۹۸۷م؛
(۲۵) على واحدي،اسباب النزول، به كوشش سيد جميلى، بيروت، ۴۰۵ق/ ۹۸۵م.