• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سوره اعراف(خام)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



اَعْراف‌، نام‌ هفتمين‌ سوره‌ از قرآن‌ مجيد، داراي‌ ۲۶ واحد موضوعى‌ (ركوع‌)، ۲۰۶ (يا ۲۰۵) آيه‌، ۳۲۵ ،۳كلمه‌ و ۳۱۰ ،۱۴حرف‌.
نام‌ مشهور سوره‌ از كلمة «الاعراف‌» در آية ۴۶ آن‌ گرفته‌ شده‌، زيرا كلمة «اعراف‌» فقط دوبار در قرآن‌ كريم‌ و تنها در اين‌ سوره‌ آمده‌ است‌ (اعراف‌:۴۶؛اعراف‌:۴۸؛اعراف‌:۴۷)؛ چنانكه‌ به‌ مناسبت‌ آية ۱۴۳ آن‌، «سورة ميقات‌»، و به‌ مناسبت‌ آية ۱۷۲ آن‌، «سورة ميثاق‌»، و با توجه‌ به‌ حروف‌ مقطّعة آغاز آن‌، «سورة المص‌» نيز ناميده‌ شده‌ است‌ (فيروزآبادي‌، ج۱، ص۲۰۳-۲۰۴؛ سيوطى‌، الدر، ج۳، ص۴۱۲).
سورة اعراف‌، به‌ عنوان‌ ششمين‌ سوره‌ از «سَبع‌ طُوَل‌»، يعنى‌ ۷ سورة طولانى‌ آغاز مصحف‌ شريف‌ (اندرابى‌، گ‌ ۳۸ ب‌ - ۳۹ الف‌؛ سيوطى‌، الاتقان‌، ج۱، ص۲۲۰)، در شمار آيات‌، پس‌ از سورة بقره‌، و در شمار كلمات‌ و حروف‌، پس‌ از دو سورة بقره‌ و نساء بلندترين‌ سورة قرآنى‌ است‌ (فيروزآبادي‌، ج۱، ص۱۳۳؛فيروزآبادي‌، ج۱، ص۱۶۹؛فيروزآبادي‌، ج۱، ص۲۰۳؛ دروزه‌، ج۲، ص۱۱۲). در ترتيب‌ تلاوت‌، سورة «اعراف‌» ميان‌ دو سورة «اَنعام‌» و «اَنفال‌» جاي‌ گرفته‌، و در ترتيب‌ نزول‌، بنا به‌ روايت‌ مشهور، سى‌ و نهمين‌ سوره‌ است‌ كه‌ پس‌ از سورة «ص‌» و پيش‌ از سورة «جن‌ّ» نازل‌ شده‌ است‌ (ابن‌ جوزي‌، ۱۱۶، ۱۴۹). در ديگر روايات‌ ترتيب‌ نزول‌ نيز، غالباً رديفهاي‌ ۳۵ تا ۳۸ به‌ اين‌ سوره‌ اختصاص‌ يافته‌ است‌ (طبرسى‌، ج۵، ص۴۰۵؛ خازن‌، ج۱، ص۸؛ سيوطى‌، الاتقان‌، ج۱، ص۴۰-۴۳؛ راميار، ص۶۷۰ - ۶۷۱).
سورة اعراف‌ را به‌ اتفاق‌ مكى‌ دانسته‌اند (فيروزآبادي‌، ج۱ ص۲۰۳)، جز آنكه‌ بعضى‌ از مفسران‌، آية ۱۶۳ آن‌ (طبرسى‌، ج۳، ص۳۹۳؛ سيوطى‌، الدر، ج۳، ص۴۱۲)، و بعضى‌ ديگر، آيات‌ ۱۶۳ تا ۱۷۰ آن‌ را (قرطبى‌، ج۷، ص۱۶۰؛ دروزه‌، ج۲، ص۱۱۲؛ دروزه‌، ج۲، ص۱۷۵-۱۷۶؛نيشابوري‌، ج۸، ص۵۶) استثنا كرده‌، و مدنى‌ شمرده‌اند. پاره‌اي‌ از روايات‌ اسباب‌ نزول‌ نيز (واحدي‌، ص۱۸۴؛واحدي‌، ص۱۸۸؛ طبرسى‌، ج۳، ص۵۰۵ -۵۰۶؛ سيوطى‌، لباب‌، ص۱۶۷- ۱۶۸) از مدنى‌ بودن‌ آيات‌ ۱۷۵، ۱۸۷ و ۲۰۴ و سياق‌ آنها، يعنى‌ دست‌ كم‌ ۱۰ آية ديگر از سوره‌، حكايت‌ دارند. وجود عبارات‌ و تعبيرات‌ مشابه‌ و مشترك‌ در دو سورة اعراف‌ و بقره‌ (بقره‌:۴۹-۶۰؛بقره‌:۵۸؛بقره‌:۵۹؛اعراف‌:۱۴۱؛اعراف‌:۱۶۰؛اعراف‌:۱۶۱-۱۶۲) و گوياتر از آن‌ جنبة توضيحى‌ و تفصيلى‌ بسياري‌ از آيات‌ سورة اعراف‌ نسبت‌ به‌ آيات‌ متناظر در سورة بقره‌ (بقره‌:۴۹؛بقره‌:۵۴؛بقره‌:۵۰؛بقره‌:۵۱؛بقره‌:۵۲؛بقره‌:۵۳؛بقره‌:۶۵؛بقره‌:۶۶؛اعراف‌:۱۲۷؛اعراف‌:۱۵۳؛اعراف‌:۱۶۳؛اعراف‌:۱۶۴؛اعراف‌:۱۶۵؛اعراف‌:۱۶۶؛ابن‌ جوزي‌، ص۱۹۷؛ابن‌ جوزي‌، ص۲۴۴-۲۴۶؛ابن‌ جوزي‌، ص۲۶۷؛ابن‌ جوزي‌، ص۲۸۲) مانند سورة آل‌ عمران‌ (بقره‌:۲۱؛بقره‌:۴۹؛بقره‌:۴۹؛بقره‌:۶۳؛اعراف‌:۱۰-۱۰۲؛اعراف‌:۱۰۳-۱۷۱)، نزول‌ سورة اعراف‌ را در مدينه‌ و حتى‌ سالها پس‌ از نزول‌ عمدة آيات‌ سوره‌هاي‌ بقره‌، آل‌ عمران‌، نساء و مائده‌ محتمل‌ مى‌گرداند؛ چنانكه‌ در ترتيب‌ نزول‌ِ روايت‌ شده‌ از مُقاتل‌ از حضرت‌ على‌(ع‌) آخرين‌ سورة مدنى‌ تلقى‌ شده‌ است‌ (راميار، ص۶۶۳؛راميار، ص۶۷۰). نيز بسيار بلندتر بودن‌ سورة اعراف‌ و غالب‌ آيات‌ آن‌ نسبت‌ به‌ ديگر سوره‌ها و آيات‌ مكى‌، گستردگى‌ ويژگيهاي‌ بيانى‌ و بلاغى‌ آيات‌ و سُوَر مدنى‌ در سورة اعراف‌، از سوي‌ ديگر مؤيد مدنى‌ بودن‌ بيشتر آيات‌ اين‌ سوره‌ است‌، چنانكه‌ توجه‌ و شگفتى‌ برخى‌ از محققان‌ و مفسران‌ را برانگيخته‌ است‌ (دروزه‌، ج۲، ص۱۱۲؛ قطب‌، ج۳، ص۱۲۴۵). بدين‌ترتيب‌، تنها توجيهى‌ كه‌ براي‌ شهرت‌ مكى‌ بودن‌ سورة اعراف‌ باقى‌ مى‌ماند، آن‌ است‌ كه‌ اين‌ سوره‌ نيز از سوره‌هايى‌ است‌ كه‌ مطابق‌ تعبير مشهور منسوب‌ به‌ ابن‌ عباس‌ (طبرسى‌، ج۵، ص۴۰۵؛ سيوطى‌، الاتقان‌، ج۱، ص۴۲) به‌ لحاظ نزول‌ سرآغازشان‌ (احتمالاً آيات‌ ۱-۹) در مكة معظمه‌، مكى‌ تلقى‌ گرديده‌اند (دروزه‌، ج۲، ص۱۱۲؛دروزه‌، ج۲، ص۱۷۵-۱۷۶).
سورة اعراف‌، با دستگاه‌ ۴ حرفى‌ «الف‌، لام‌، ميم‌، صاد» از حروف‌ مقطعة رمزي‌ فواتح‌ سور آغاز شده‌، و از اين‌ رو، قرينة سورة رعد است‌ كه‌ با «المر» آغاز شده‌ است‌. اين‌ همانندي‌ در ۳ حرف‌ از ۴ حرف‌ آغازين‌ به‌ پنداري‌ نشانگر آن‌ است‌ كه‌ اين‌ دو سوره‌، علاوه‌ بر مضامين‌ و موضوعات‌ سوره‌هاي‌ آغاز شده‌ با «الم‌»، بر مضامين‌ و موضوعات‌ سورة «ص‌» و سوره‌هاي‌ پنجگانة مجموعة «الراآت‌» نيز مشتملند (نيشابوري‌، ج۸، ص۵۶؛ طباطبايى‌، ج۸، ص۲؛ طباطبايى‌، ج۱۸، ص۱۸).
محور موضوعى‌ِ سورة اعراف‌ نيز همان‌ محور موضوعى‌ِ مشترك‌ ميان‌ دو سورة مدنى‌ بقره‌ و آل‌ عمران‌، يعنى‌ «شيوه‌هاي‌ عملى‌ رفتار و برخورد مسلمانان‌ با كفار» است‌ كه‌ در اين‌ سوره‌ نيز، با توجه‌ به‌ اهميت‌ ويژه‌ و تعيين‌ كنندگى‌ِ خاص‌ رفتار و برخورد مسلمانان‌ با يهوديان‌، در هر زمان‌ و هر مكان‌، با همان‌ زمينة موجود در سورة بقره‌ مورد تأكيد و توضيح‌ قرار گرفته‌، و ضمناً با محور موضوعى‌ِ سورة «ص‌» كه‌ قصص‌ قرآنى‌ است‌، نيز پيوند خورده‌ است‌ (اعراف‌:۱-۹؛اعراف‌:۵۹ -۹۳؛ص‌:۱۲-۴۸؛آلوسى‌، ج۸، ص۷۴؛ طباطبايى‌،ج۸، ص۲-۴).
سورة اعراف‌ پس‌ از حروف‌ مقطعه‌، با مقدمه‌اي‌ موجز، مبنى‌ بر تعريف‌ قرآن‌ كريم‌، تبيين‌ وظيفة رسالت‌ پيامبراكرم‌(ص‌)، دستورعمل‌ برخورد اهل‌ ايمان‌ با خدا ستيزان‌، رفتار پيشينيان‌ با پيامبران‌، فرجام‌ دنيوي‌ و اخروي‌ آنان‌ و اشاره‌ به‌ حساب‌رسى‌ و رستاخيز آغاز مى‌گردد (اعراف‌:۲-۹)؛ به‌ تفصيل‌ مطلب‌ راجع‌ به‌ آفرينش‌ دو انسان‌ نخستين‌، فريب‌ خوردن‌ آن‌ دو از ابليس‌، خروج‌ آنان‌ از باغ‌ بهشت‌، و چگونگى‌ آغاز زيست‌ خاكى‌ انسان‌ مى‌پردازد و به‌ مناسبت‌، با خطابهاي‌ مكررِ «يا بَنى‌ آدَم‌َ»، كه‌ اختصاص‌ به‌ اين‌ سوره‌ دارد (اعراف‌:۲۶؛اعراف‌:۲۷؛اعراف‌:۳۱؛اعراف‌:۳۵؛عبدالباقى‌، ص۲۴)، مجموعه‌اي‌ از معارف‌ اساسى‌ دين‌ را بيان‌ مى‌كند؛ همانند سورة بقره‌ (بقره‌:۳۸؛بقره:۳۹) به‌ دنبال‌ داستان‌ آدم‌ و ابليس‌، تقسيم‌ هميشگى‌ انسانها را به‌ دو گروه‌ پيروان‌ پيامبران‌ و پيامبر ستيزان‌ (اعراف‌:۳۵-۳۶) مطرح‌ مى‌كند، و به‌ شرح‌ احوال‌ انسانها در هنگامة مرگ‌ و پس‌ از آن‌ در عالم‌ برزخ‌ مى‌پردازد، و در مقام‌ تفصيل‌ مطلب‌، گفت‌وگوهاي‌ ميان‌ بهشتيان‌ و دوزخيان‌ را گزارش‌ مى‌كند، و از جايگاه‌ «اعراف‌» (ه م‌) و «اصحاب‌ اعراف‌» و گفت‌ و گوهاي‌ اصحاب‌ اعراف‌ با بهشتيان‌ و دوزخيان‌ سخن‌ به‌ ميان‌ مى‌آورد (اعراف‌:۴۶-۵۰). از قرآن‌ كريم‌، به‌ عنوان‌ كتابى‌ كه‌ در پرتو علم‌ الهى‌ در جهت‌ هدايت‌ خاص‌ و رحمت‌ ويژة خداوند جهانيان‌ نسبت‌ به‌ اهل‌ ايمان‌ تفصيل‌ داده‌ شده‌ است‌، ياد مى‌كند و رستاخيز را روز ظهور تأويل‌ قرآن‌، و زمان‌ خسران‌ و حرمان‌ نا آشنايان‌ با قرآن‌ قلمداد مى‌كند (اعراف‌:۵۲ -۵۳).
بار ديگر، به‌ آغاز آفرينش‌ زمين‌ و آسمان‌ باز مى‌گردد و راهيابى‌ و گمراهى‌ آفريدگان‌ را در ارتباط گرفتن‌ با پروردگارشان‌ مشخص‌ مى‌گرداند، و با تمهيدي‌ مشتمل‌ بر تمثيل‌ باران‌ و بارش‌ يكسان‌ و تأثير ناهمسان‌ِ آن‌ در گُلزار و شوره‌زار (اعراف‌:۵۷-۵۸)، سلسلة داستانهاي‌ پيامبران‌ پيشين‌ را با اقوام‌ ايشان‌ آغاز مى‌كند؛ به‌ داستان‌ قوم‌ نوح‌، قوم‌ عاد، قوم‌ ثمود، قوم‌ لوط و قوم‌ شعيب‌ مى‌پردازد؛ دعوت‌ يكسان‌ و وحدت‌ آرمان‌ پيامبران‌ الهى‌ را خاطرنشان‌ مى‌سازد، و فرجام‌ مشابه‌ و مشترك‌ ستيزندگان‌ با آنان‌ را وصف‌ مى‌كند، و سرانجام‌، اين‌ سير درازمدت‌ در تاريخ‌ زندگانى‌ آدميزادگان‌ در اين‌ جهان‌ را در ۹ آيه‌ (اعراف‌:۹۴-۱۰۲) جمع‌بندي‌ مى‌كند. سپس‌، مفصل‌ترين‌ بيان‌ را از داستان‌ حضرت‌ موسى‌(ع‌) در قرآن‌، پيش‌ مى‌كشد و نخست‌، برخورد فرعون‌ و فرعونيان‌ را با آن‌ حضرت‌ (اعراف‌:۱۰۳-۱۳۶)، و به‌ دنبال‌ آن‌ رفتار بنى‌ اسرائيل‌ با حضرت‌ موسى‌(ع‌) و دشواريهاي‌ ويژة دعوت‌ آن‌ حضرت‌ (۷/۱۳۷-۱۷۱) را به‌ تفصيل‌ بيان‌ مى‌كند. عهد «اَلَست‌» (ه م‌) را متذكر مى‌گردد و به‌ موجب‌ آن‌، يكايك‌ آدميزادگان‌ را مسئول‌ شرك‌ و ايمان‌ خود مى‌شناساند (۷/۱۷۲-۱۷۳)؛ براي‌ بيچارگى‌ و درماندگى‌ تكذيب‌ كنندگان‌ پيامبران‌ تمثيلى‌ مى‌آورد (اعراف‌:۱۷۵- ۱۷۸) كه‌ در كتب‌ حديث‌ و تفسير با داستان‌ بلعم‌ باعورا (ه م‌) پيوند يافته‌ است‌ (طبرسى‌، ج۳، ص۴۹۹-۵۰۱؛ خازن‌، ج۲، ص۱۴۹-۱۵۲) و در پى‌ آن‌، به‌ تحليل‌ مسألة پيچيدة هدايت‌ و ضلالت‌ و چگونگى‌ پديد آمدن‌ اين‌ بى‌خبران‌ در ميان‌ آدميان‌ مى‌پردازد (۷/۱۷۸-۱۸۶) و در آن‌ ميان‌، در مقام‌ پرهيزدادن‌ بندگان‌ از شرك‌ ورزي‌ به‌ خداوند سبحان‌، طى‌ يك‌ آيه‌، به‌ اسماء الحسنى‌ و جايگاه‌ اسماءالهى‌ اشاره‌ مى‌كند (اعراف‌:۱۸۰) كه‌ مفسران‌ نوعاً ذيل‌ اين‌ آيه‌، احاديث‌ مشتمل‌ بر اسماء الحسنى‌ را نقل‌ مى‌كنند، و نامهاي‌ ۹۹ گانة خداوند متعال‌ را مى‌آورند (طبرسى‌، ج۳، ص۵۰۲ -۵۰۳؛ خازن‌، ج۲، ص۱۵۳-۱۵۴).
آنگاه‌ به‌ مسألة قيام‌ ساعت‌ و زمان‌ وقوع‌ قيامت‌ اشاره‌ مى‌كند كه‌ دانش‌ آن‌ به‌ پروردگار عالميان‌ اختصاص‌ دارد و حتى‌ پيامبر اكرم‌(ص‌) را نيز از آن‌ با خبر نكرده‌اند (اعراف‌:۱۸۷- ۱۸۸) و سپس‌ به‌ تمثيلى‌ ديگر در ارتباط با پديدة شرك‌ مى‌پردازد (اعراف‌:۱۸۹-۱۹۰) كه‌ شكل‌ داستانى‌ دارد و از مشكلات‌ تفسير قرآن‌ به‌ شمار مى‌آيد (طبرسى‌، ج۳، ص۵۰۸ -۵۱۰؛ خازن‌، ج۲، ص۱۵۷-۱۵۹؛ طباطبايى‌، ج۸، ص۳۹۰-۳۹۳)؛ بارديگر به‌ طرح‌ مسألة شرك‌ و بيچارگى‌ و درماندگى‌ مشركان‌ و شركاي‌ دروغين‌ ايشان‌ مى‌پردازد و سرانجام‌، سوره‌ با خاتمه‌اي‌، همرنگ‌ و هم‌ آهنگ‌ با مقدمة سوره‌ (اعراف‌:۱۹۹-۲۰۶) مشتمل‌ بر آية مشهور «خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْف‌ِ وَ اَعرِض‌ْ عَن‌ِ الْجاهِلين‌َ» و جمع‌ بندي‌ مطالب‌ مفصل‌ و مبسوط سوره‌ بر مبناي‌ محور موضوعى‌ِ آن‌ و بيان‌ جايگاه‌ قرآن‌ و دستورعمل‌ رفتار با آن‌: «وَاِذا قُرِي‌´َ الْقُرآن‌ُ فَاسْتَمِعوا لَه‌ُ وَ اَنْصِتوا لَعَلَّكُم‌ْ تُرْحَمون‌َ» و ادب‌ نيايش‌ به‌ درگاه‌ خداوند متعال‌، و اشاره‌ به‌ عبادت‌ و تسبيح‌ و سجدة پيوستة فرشتگان‌ در پيشگاه‌ خداي‌ سبحان‌، پايان‌ مى‌پذيرد.
سورة اعراف‌، از نظر نوع‌ مطالب‌ و مضامين‌ و آهنگ‌ بيان‌ و عبارات‌ و آيات‌، با سورة مجاورش‌، سورة انعام‌ - كه‌ زوج‌ آن‌ سوره‌ نيز محسوب‌ مى‌گردد - پيوندها و همبستگيهاي‌ قابل‌ توجهى‌ دارد كه‌ بعضى‌ از مفسران‌ شماري‌ از آنها را بر شمرده‌اند (سيوطى‌، تناسق‌، ص۸۷ - ۸۸؛ آلوسى‌، ج۸، ص۷۴). از اين‌ گذشته‌، رابطة اجمال‌ و تفصيل‌ ميان‌ دو سورة انعام‌ و اعراف‌، به‌ اندازه‌اي‌ مستحكم‌ و مشهود است‌ كه‌ همان‌ رابطة اجمال‌ و تفصيل‌ موجود ميان‌ دو سورة بقره‌ و آل‌ عمران‌ را تداعى‌ مى‌كند (سيوطى‌، تناسق‌، ص۸۷ - ۸۸؛قطب‌، ج۳، ص۱۲۴۴- ۱۲۴۵).
آية ۵۴ سورة اعراف‌، به‌ مناسبت‌ كلمة «مُسَخَّرات‌½» در آن‌، و نيز مضمون‌ آن‌، از ديرباز «آية السُّخرة» نام‌ گرفته‌، و خواندن‌ آن‌ از روي‌ توسل‌ و تمسك‌، در تنگناها سفارش‌ شده‌ است‌ (ابن‌ فهد، ص۲۷۵- ۲۷۶). همچنين‌، مداومت‌ بر تلاوت‌ تمامى‌ سورة اعراف‌، يك‌ مرتبه‌ در هر ماه‌، و حتى‌ يك‌ مرتبه‌ در هر هفته‌، توصيه‌ شده‌ است‌ (مجلسى‌، ج۸۶، ص۳۴۹؛مجلسى‌،ج۸۹، ص۲۷۶؛فيروزآبادي‌، ج۱، ص۲۲۱).
منابع:
(۱) قرآن‌ مجيد؛
(۲) محمود آلوسى‌، روح‌ المعانى‌، به‌ كوشش‌ محمود شكري‌ آلوسى‌، بيروت‌، ۱۳۷۲ق‌؛
(۳) عبدالرحمان‌ ابن‌ جوزي‌، فنون‌ الافنان‌، به‌ كوشش‌ محمد ابراهيم‌ سليم‌، قاهره‌، ۱۴۰۸ق‌/۱۹۸۸م‌؛
(۴) احمد ابن‌ فهدحلى‌، عدة الداعى‌، قم‌، چاپخانة حكمت‌؛
(۵) احمد اندرابى‌، الايضاح‌، نسخة عكسى‌ موجود در كتابخانة مركز؛
(۶) على‌ خازن‌، لباب‌ التأويل‌، بيروت‌، دارالمعرفه‌؛
(۷) محمد عزت‌ دروزه‌، التفسير الحديث‌، قاهره‌، ۱۳۸۱ق‌/۱۹۶۲م‌؛
(۸) محمود، راميار، تاريخ‌ قرآن‌، تهران‌، ۱۳۶۲ش‌؛
(۹) سيوطى‌، الاتقان‌، به‌ كوشش‌ محمد ابوالفضل‌ ابراهيم‌، قاهره‌، ۱۳۸۷ق‌/۱۹۶۷م‌؛
(۱۰) سيوطى‌، تناسق‌ الدرر، به‌ كوشش‌ عبدالقادر احمد عطا، بيروت‌، ۱۴۰۶ق‌/۱۹۸۶م‌؛
(۱۱) سيوطى‌، الدر المنثور، بيروت‌، ۱۴۰۳ق‌/ ۱۹۸۳م‌؛
(۱۲) سيوطى‌، «لباب‌ النقول‌»، همراه‌ تفسير الجلالين‌، استانبول‌، ۱۳۴۲ق‌؛
(۱۳) محمد حسين‌ طباطبايى‌، الميزان‌، تهران‌، ۱۳۸۹ق‌؛
(۱۴) فضل‌ طبرسى‌، مجمع‌ البيان‌، صيدا، ۱۳۵۴ق‌؛
(۱۵) محمد فؤاد عبدالباقى‌، المعجم‌ المفهرس‌ لالفاظ القرآن‌ الكريم‌، قاهره‌، ۱۳۶۴ق‌؛
(۱۶) محمد فيروز آبادي‌، بصائر ذوي‌ التمييز، به‌ كوشش‌ محمد على‌ نجار، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌؛
(۱۷) محمد قرطبى‌، الجامع‌ لاحكام‌ القرآن‌، بيروت‌، ۱۹۶۵م‌؛
(۱۸) سيّد قطب‌، فى‌ ظلال‌ القرآن‌، بيروت‌، ۱۴۰۲ق‌/۱۹۸۲م‌؛
(۱۹) محمد باقر مجلسى‌، بحار الانوار، بيروت‌، ۱۴۰۳ق‌؛
(۲۰) حسن‌ نيشابوري‌، «غرائب‌ القرآن‌»، همراه‌ تفسير طبري‌، بولاق‌، ۱۳۲۷ق‌؛
(۲۱) على‌ واحدي‌، اسباب‌ النزول‌، به‌ كوشش‌ سيد جميلى‌، بيروت‌، ۱۴۰۵ق‌/۱۹۸۵م‌.



جعبه ابزار