• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سوره حشر (خام)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



سوره حشر، پنجاه ونهمین سوره قرآن كریم در ترتیب مصحف و یكصدویكمین سوره در ترتیب نزول می باشد. فقهاء از آن در باب صلات نام برده اند.
این سوره پس از سوره بینه و پیش از سوره نصر نازل شده است (مقدمتان فى علوم القرآن، ص۱۰ـ۱۲؛ زركشى، ج ۱، ص ۱۹۴).
داراى ۲۴ آیه است و مفسران درباره مدنى بودن آن اتفاق نظر دارند (طوسى، ج ۹، ص ۵۵۸؛ ابن عطیه، ج ۱۵، ص ۴۵۹؛ قرطبى، ج ۱۸، ص ۱). نام سوره از آیه دوم آن گرفته شده است.
حشر در لغت به معناى گردآوردن همراه با راندن (ابن فارس، ذیل «حشر»؛ عسكرى، ص ۱۸۸ـ۱۸۹) یا بیرون كردن گروهى از خانه هایشان به منظور شركت در جنگ و مانند آن (راغب اصفهانى، ذیل «حشر») است و در آیه دوم این سوره به بیرون راندن یهودیان قبیله بنی نضیر از سرزمینشان اشاره دارد.
بنابر روایتى، ابن عباس ــ براى اینكه گمان نشود منظور از حشر در این سوره قیامت است (ابن حجرعسقلانى، ج ۸، ص۵۱۰) ــ این سوره را النَضیر نامیده است. بخاری، ابن عربی،طبرسی و سیوطی نام سوره را در روایت مورد استناد، بنی النَّضیر آورده اند (بخارى، ج ۶، ص ۵۸؛ ابن عربى مالكى، قسم۴، ص ۱۷۶۴؛ طبرسى، ج ۹، ص ۳۸۷؛ سیوطى، ۱۳۶۳ش، ج ۱، ص ۱۹۵) .
در دسته بندى سوره ها، این سوره را در شمار « ممتحنات » و « مسبّحات » و « سُوَر مفصّل قرآن » آورده اند (سیوطى، ۱۳۶۳ش، ج ۱، ص ۲۲۱، ۲۲۴؛ رامیار، ص۳۶۰، ۵۹۵ـ۵۹۶).
در آیه دوم این سوره، اشاره شده است كه خدا قبیله بنی نضیر را، در پى پیمان شكنى ایشان، از مدینه اخراج كرد (واحدی نیشابورى، ص۲۹۷ـ ۲۹۸؛ طبرسى، ذیل آیه دوم سوره «حشر»).
اگرچه مفسران درباره معناى «اَوَّلِ الْحَشْر» در این آیه اقوال متعددى ذكر كرده اند (طبرسى، ذیل آیه دوم سوره «حشر»؛ فخررازى، ذیل آیه دوم سوره «حشر»؛ قرطبى، ذیل آیه دوم سوره «حشر»)، به نظر می رسد كه منظور از آن یا اولین اخراج یهود از جزیرة العرب (طباطبائى، ذیل آیه دوم سوره «حشر»؛ فضل اللّه، ذیل آیه دوم سوره «حشر») یا اخراج یهود در آغاز اجتماع و صف كشى در مقابل مسلمانان و اشاره به قدرت الهى (قاسمى، ذیل آیه دوم سوره «حشر»؛ ابن عاشور، ذیل آیه دوم سوره «حشر») است.
طبق این آیه، هیچ یك از دو گروه مؤمن و كافر در ابتدا گمان نمی كرد چنین امرى محقق شود، اما خدا ترس را بر دل هاى كافران (یهودیان بنی نضیر) افكند، به گونه اى كه خانه هایشان را با دست خودشان و مؤمنان تخریب كردند.
در آیه ششم و هفتم این سوره حكم اموالى را بیان می كند كه از یهود بنی نضیر پس از ترك مدینه، برجای مانده و از آن ها به « فیىء » تعبیر كرده است.
با توجه به آیات ششم یا دهم این سوره و تفسیر این آیات، «فیىء» مالى است كه بدون جنگ و خونریزى به مسلمانان می رسد و این اموال متعلق به خدا، پیامبر، ذی القربى، یتیمان، بینوایان و در راه ماندگان است و در آیات هشتم تا دهم، مهاجران، انصار و كسانى كه بعد از آنان یا بعد از هجرت اسلام آورده اند و استطاعت مالى ندارد، را از سهم داران این اموال برشمرده است (طوسى، ذیل آیه ۶-۱۰ سوره «حشر»؛ ابوالفتوح رازى، ذیل آیه ۶-۱۰ سوره «حشر»؛ قرطبى، ذیل آیه ۶-۱۰ سوره «حشر»؛ طباطبائى، ذیل آیه ۶-۱۰ سوره «حشر»). ب
نابر منابع فقهى، تقسیم این اموال بین افراد نام برده شده در آیه در حیات پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم برعهده ایشان و پس از آن حضرت برعهده جانشینان ایشان است (قطب راوندى، ج ۱، ص ۲۵۰؛ مقدس اردبیلى، ص ۲۱۴).
سید قطب، مفسر معاصر مصرى، درباره آیه هفتم این سوره اظهارنظر كرده كه این آیه، از مهم ترین اصول اقتصادى اسلام است و در آن براى مالكیت فردى ــ كه در اسلام به رسمیت شناخته شده ــ حد و مرز تعیین می كند و آن این است كه دارایی هاى جامعه اسلامى، در حالى كه نیازمندان به آن احتیاج دارند، نباید در دست ثروتمندان انباشته گردد (سیدقطب، ذیل آیه ۷ سوره «حشر»).
مفسیران شیعه نیز در تفسیر این آیه كه در آن آمده: «وَمَا أتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا»، آن را منحصر به بحث فیىء ندانسته بلكه آن را به وجوب التزام به تمام اوامر پیامبر تعمیم داده اند (طوسى، ذیل آیه ۷ سوره «حشر»؛ ابوالفتوح رازى، ذیل آیه ۷ سوره «حشر»).
علاوه بر این، طباطبائى (طباطبائی، ذیل آیه ۷ سوره «حشر») افزون بر لزوم تبعیت از اوامر تشریعى، از این آیه لزوم پیروى از اوامر ولایى پیامبر را نیز نتیجه گرفته است.
در احادیث منقول از امامان شیعه، علیهم السلام نیز شده كه این آیه ناظر به تفویض امر دین به پیامبر و از طریق ایشان به امامان اهل بیت است (كلینى، ج ۱، ص ۲۶۵ـ۲۶۸).
علاوه بر این، در آیه هشتم تا دهم سوره حشر، به ترتیب، از مهاجران و انصار و مؤمنانى كه پس از آنان می آیند، با اوصافى مدح آمیز یادشده و به مصادیقى از پیوند عاطفى و محبت آمیز بین این سه گروه اشاره شده است، از جمله اینكه انصار مهاجران را بر خودشان نیز ترجیح داده اند و مؤمنانى كه در پى این دو گروه می آیند، از خدا می خواهند كه كینه اهل ایمان را در دل آنها قرار ندهد.
آیه هاى یازدهم تا هفدهم، سیماى منافقانى را ترسیم می كند كه به گروهى از كافران اهل كتاب وعده یارى و همراهى دادند. در این آیات منظور از منافقان، عبداللّه بن اُبىّ و اطرافیان او و مراد از كافرانِ اهل كتاب، همان قبیله بنی نضیر است (طبرسى، ذیل آیه ۱۱-۱۷ سوره «حشر»؛ طباطبائى، ، ذیل آیه ۱۱-۱۷ سوره «حشر»).
در این ماجرا، برخى از منافقان مدینه به یهودیان بنی نضیر وعده دادند كه درصورت خروج، به همراه آنان خارج خواهند شد و درصورت بروز درگیرى، به آنان یارى خواهند رساند. اما قرآن اهل نفاق را افرادى دروغگو می شمارد كه به وعده خود عمل نمی كنند، چرا كه از روى نادانى، از بندگان خدا بیش از خدا هراس دارند.
منظور از عبارت «تَحسَبُهُمْ جَمیعآ وَ قُلُوبُهُمْ شَتّى» نیز، كه براى ترغیب مؤمنان به مبارزه، در آیه چهاردهم آمده است (فخررازى، ذیل آیه ۱۴ سوره «حشر»؛ قرطبى، ذیل آیه ۱۴ سوره «حشر»؛ آلوسى، ، ذیل آیه ۱۴ سوره «حشر»)، یا همین افراد منافق (طبرسى، ، ذیل آیه ۱۴سوره «حشر») یا منافقان و بنی نضیر باهم (فخررازى، ذیل آیه ۱۴ سوره «حشر»؛ قرطبى، ذیل آیه ۱۴ سوره «حشر»؛ طباطبائى، ذیل آیه ۱۴ سوره «حشر») است (ابن عطیه، ذیل آیه ۱۴ سوره «حشر»؛ ابوالفتوح رازى، ذیل آیه ۱۴ سوره «حشر»).
این عبارت را در شمار مَثَل هاى (امثال) قرآن آورده اند (سیوطى، ۱۳۶۳ش، ج ۴، ص۵۱).
در آیه شانزدهم، خُلف وعده و فریب منافقان در حق یهودیان بنی نضیر به عمل شیطان در فریفتن انسان و دعوت او به كفر و تنها گذاشتن او به هنگام حاجت تشبیه شده است. مراد از شیطان و انسان در این آیه، جنس آن دو است (ابن عاشور، ذیل آیه ۱۶ سوره «حشر»؛ طباطبائى، ذیل آیه ۱۶ سوره «حشر»؛ ابن كثیر، ذیل آیه ۱۶ سوره «حشر»)، به این معنا كه خلف وعده منافقان در این ماجرا، همانند فریب هاى همیشگى شیطان با وعده هاى دروغینش است كه از این طریق انسان را به كارهاى ناصواب تشویق می كند.
برخى از مفسران براساس روایاتى، مراد از این تمثیل را اشاره به داستان عابدى با نام « برصیصا » یا ماجراى جنگ بدر می دانند (طبرى، ذیل آیه ۱۶ سوره «حشر»؛ طبرسى، ذیل آیه ۱۶ سوره «حشر»؛ قرطبى، ذیل آیه ۱۶ سوره «حشر»؛ ابن عطیه؛ فضل اللّه، ذیل آیه ۱۶ سوره «حشر» نقد روایات راجع به برصیصا).
در هفت آیه پایانى ــ كه در حكم نتیجه آیه هاى پیشین است (طباطبائى، ج ۱۹، ص ۲۱۶) ــ مؤمنان به پارسایى و توشه گیرى براى روز واپسین و اندیشیدن درباره آن فراخوانده شده اند و به آنان هشدار داده شده است كه مبادا خدا را فراموش كنند، چرا كه خدافراموشى به خودْفراموشى می انجامد.
آیه بیست ویكم، به شكلى تمثیلى، بیانگر ارجمندى و عظمت قرآن و تأثیر عمیق موعظه ها و هشدارهاى آن است، به گونه اى كه اگر بر كوه با همه استوارى و بزرگى آن نازل می شد، سرفرود می آورد و از خشْیت الهى از هم می شكافت.
غرض از این تمثیل، توبیخ انسان به سبب قساوت قلب و خاشع نبودنش به هنگام تلاوت آیات قرآن است (زمخشرى، ذیل آیه ۲۱ سوره «حشر»؛ ابوحیان غرناطى، ذیل آیه ۲۱ سوره «حشر»؛ آلوسى، ذیل آیه ۲۱ سوره «حشر»)، چرا كه او به دلیل برخوردارى از قوه عقل، در تأثیرپذیرى از قرآن و خشوع و خشیت در برابر، از جمادات شایسته تر خداست (طبرسى، ذیل آیه ۲۱ سوره «حشر»؛ ابوحیان غرناطى، ذیل آیه ۲۱ سوره «حشر»).
استعاره شكاف برداشتن سنگ (سوره: بقره: ۷۴) یا كوه از هیبت امرى عظیم و تشبیه قلب قاسى به سنگ، در كلام ادبىِ بیشتر ملت ها، از جمله در عهد عتیق نیز (عهد عتیق، حزقیال، ۱۹:۱۱) آمده است (حكمت، ص ۳۱۸ـ۳۱۹).
در سه آیه پایانى سوره، خدا با اوصاف متعددى ــ نظیر قُدّوس (مبرا از هر عیب و نقص)، سَلام (سلامت یا سلامتی بخش)، مؤمن (ایمنی بخش یا تصدیق كننده فرستادگان خود)، مُهَیمِن (شاهد یا نگهبان) و متكبر (شایسته عظمت و داراى كبریا) ــ معرفى گردیده (زمخشرى، ذیل آیه ۲۲-۲۴ سوره «حشر»؛ طبرسى، ذیل آیه ۲۲-۲۴ سوره «حشر»؛ ابوالفتوح رازى، ذیل آیه ۲۲-۲۴ سوره «حشر»؛ قرطبى، ذیل آیه ۲۲-۲۴ سوره «حشر» معانى گوناگون صفات و اسماء الهى این سوره) و به دنبال آن داراى نامهاى نیك (اَلاَسماءُ الْحُسنى) دانسته شده است.
وجه ارتباط و مناسبت سوره حشر با سوره قبلى (سوره مجادله) و سوره بعدى آن (سوره ممتحنه)، را وجود موضوعات مشترك و مشابه در این سوره دانسته اند (ابوحیان غرناطى، ج ۲، قسم ۲، ص ۱۰۸۲؛ ابوحیان غرناطى، ج ۲، قسم ۲، ص ۱۰۹۱؛ سیوطى، ۱۴۰۸، ص۱۳۲ـ۱۳۳؛ آلوسى، ج۲۸، ص ۳۸؛ آلوسى، ج۲۸، ص ۶۵).
برخى نیز آیه نخست و آیه پایانى این سوره را داراى هماهنگى می دانند، زیرا هر دو درباره تسبیح خداوند است (سیدقطب، ج ۸، جزء۲۸، ص ۳۲؛ طباطبائى، ج ۱۹، ص ۲۰۱؛ حَوّى، ج۱۰، ص۵۸۱۳).



در روایات به تلاوت سوره حشر سفارش
[۱] کشف الغطاء ج۳، ص۴۷۴.
و قرائت آن در نماز استخاره وارد شده است.
خواندن بخش پایانی (آیات ۲۱ تا آخر) سوره حشر در رکعت هشتم نافله ظهر همراه سوره اخلاص مستحب است.
[۳] کشف الغطاء ج۳، ص۴۸۰.

برخى آثار و پاداش هاى تلاوت این سوره، به ویژه آیه هاى پایانى آن، در احادیث و كتاب هاى تفسیر ذكر شده است (طبرسى، ج ۹، ص ۳۸۴؛ حرّعاملى، ج ۲، ص ۴۲۴؛ حرّعاملى، ج۸، ص۱۱۹؛ حرّعاملى، ج۸، ص ۱۲۵؛ حرّعاملى، ج۱۷، ص ۴۱۲؛ مجلسى، ج۸۹، ص۳۰۸ـ ۳۱۰؛ آقانجفى، ص ۱۳۱ـ۱۳۳).
------------------------------------------------------


(۱) عهد عتیق، کتاب مقدس؛
(۲) محمدتقی بن محمدباقر آقانجفى، خواصّ الآیات و خواصّ تمامى سوره هاى قرآن كریم، بمبئى ۱۲۹۹، چاپ افست تهران ۱۳۴۵ش؛
(۳) محمودبن عبداللّه آلوسى، روح المعانى، بیروت : داراحیاء التراث العربى؛
(۴) ابن حجر عسقلانى، فتح البارى بشرح صحیح البخارى، مصر ۱۳۴۸، چاپ افست بیروت ۱۴۰۲؛
(۵) ابن عاشور (محمدطاهربن محمد)، تفسیر التحریر و التنویر، تونس ۱۹۸۴؛
(۶) ابن عربى مالكى، احكام القرآن، چاپ علی محمد بجاوى، بیروت : دارالجیل؛
(۷) ابن عطیه، المُحَرّرالوجیز فى تفسیرالكتاب العزیز، ج ۱۵، (رباط) ۱۴۱۱/ ۱۹۹۱؛
(۸) ابن فارس، معجم مقاییس اللغة ؛
(۹) ابن كثیر، تفسیرالقرآن العظیم، چاپ علی شیرى، بیروت ؛
(۱۰) ابوالفتوح رازى، روض الجِنان و روح الجَنان فى تفسیر القرآن، چاپ محمدجعفر یاحقى و محمدمهدى ناصح، مشهد ۱۳۶۵ـ۱۳۷۶ش؛
(۱۱) ابوحیان غرناطى، تفسیر النهر الماد من البحر المحیط، چاپ بوران ضناوى و هدیان ضناوى، بیروت (۱۴۰۷/ ۱۹۸۷)؛
(۱۲) محمدبن اسماعیل بخارى، صحیح البخارى، (چاپ محمد ذهنى افندى)، استانبول ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱، چاپ افست بیروت ؛
(۱۳) حرّعاملى، وسائل الشیعة ؛
(۱۴) علی اصغر حكمت، امثال قرآن: فصلى از تاریخ قرآن كریم، تهران ۱۳۳۳ش؛
(۱۵) سعید حَوّى، الاساس فی التفسیر، ج ۱۰، (قاهره) ۱۴۱۲/۱۹۹۱؛
(۱۶) حسین بن محمد راغب اصفهانى، المفردات فى غریب القرآن، چاپ محمد سیدكیلانى، تهران (۱۳۳۲ش)؛
(۱۷) محمود رامیار، تاریخ قرآن، تهران ۱۳۶۲ ش ؛
(۱۸) محمدبن بهادر زركشى، البرهان فى علوم القرآن، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸؛
(۱۹) زمخشرى، الکشاف عن حقیقة التنزیل ؛
(۲۰) سیدقطب، فى ظلال القرآن، بیروت ۱۳۸۶/۱۹۶۷؛
(۲۱) عبدالرحمان بن ابی بكر سیوطى، الاتقان فى علوم القرآن، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، (قاهره ۱۹۶۷)، چاپ افست قم ۱۳۶۳ش؛
(۲۲) عبدالرحمان بن ابی بكر سیوطى، تناسق الدرر فى تناسب السور، چاپ عبداللّه محمد درویش، بیروت ۱۴۰۸/ ۱۹۸۷؛
(۲۳) طباطبائى، المیزان فی تفسیر القرآن؛
(۲۴) طبرسى، مجمع البیان فی تفسیر القرآن؛
(۲۵) طبرى، جامع البیان فی تفسیر القرآن؛
(۲۶) طوسى، التبیان فی تفسیر القرآن؛
(۲۷) حسن بن عبداللّه عسكرى، معجم الفروق اللغویة، الحاوى لكتاب ابی هلال العسكرى و جزاً من كتاب السید نورالدین الجزائرى، قم ۱۴۱۲؛
(۲۸) محمدبن عمر فخررازى، التفسیرالكبیر، او، مفاتیح الغیب، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۰؛
(۲۹) محمدحسین فضل اللّه، من وحی القرآن، بیروت ۱۴۱۹/۱۹۹۸؛
(۳۰) محمد جمال الدین قاسمى، تفسیرالقاسمى، المسمى محاسن التأویل، چاپ محمدفؤاد عبدالباقى، بیروت ۱۳۹۸/۱۹۷۸؛
(۳۱) محمدبن احمد قرطبى، الجامع لاحكام القرآن، ج ۹، جزء۱۸، قاهره ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست تهران ۱۳۶۴ش؛
(۳۲) سعیدبن هبةاللّه قطب راوندى، فقه القرآن، چاپ احمد حسینى، قم ۱۴۰۵؛
(۳۳) كلینى، الکافی؛
(۳۴) مجلسى، بحارالانوار؛
(۳۵) احمدبن محمد مقدس اردبیلى، زبدةالبیان فى احكام القرآن، چاپ محمدباقر بهبودى، تهران ؛
(۳۶) مقدمتان فى علوم القرآن، چاپ آرتور جفرى و عبداللّه اسماعیل صاوى، قاهره: مكتبةالخانجى، ۱۳۹۲/۱۹۷۲؛
(۳۷) علی بن احمد واحدى نیشابورى، اسباب النزول، بیروت ۱۹۸۵؛
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۳، ص۳۰۶.    
---------------------------------
سوره حشر از سوره های قرآن کریم می باشد. از آن در باب صلات نام برده اند.


سوره حشر پنجاه و نهمین سوره قرآن کریم است.
==!==

در روایات به تلاوت سوره حشر سفارش
[۵] کشف الغطاء ج۳، ص۴۷۴.
و قرائت آن در نماز استخاره وارد شده است.
خواندن بخش پایانی (آیات ۲۱ تا آخر) سوره حشر در رکعت هشتم نافله ظهر همراه سوره اخلاص مستحب است.
[۷] کشف الغطاء ج۳، ص۴۸۰.



۱. کشف الغطاء ج۳، ص۴۷۴.
۲. جواهر الکلام ج۱۲، ص۱۶۰.    
۳. کشف الغطاء ج۳، ص۴۸۰.
۴. الحدائق الناضرة ج۸، ص۸۳.    
۵. کشف الغطاء ج۳، ص۴۷۴.
۶. جواهر الکلام ج۱۲، ص۱۶۰.    
۷. کشف الغطاء ج۳، ص۴۸۰.
۸. الحدائق الناضرة ج۸، ص۸۳.    



فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۳، ص۳۰۶.    



جعبه ابزار