سَمِیّ (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
سَمِىّ
سَمِىّ:
(هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِيّاً) «سَمِىّ» گر چه به معناى «همنام» است، ولى روشن است كه منظور در اينجا تنها نام نيست، بلكه محتواى نام است؛ يعنى آيا كسى غير از خدا، خالق، رازق، محيى، مميت، عالم و قادر به همه چيز و بر همه چيز، پيدا خواهى كرد؟
(رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا فَاعْبُدْهُ وَاصْطَبِرْ لِعِبَادَتِهِ هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِيًّا) (اوست
پروردگار آسمانها و زمين، و آنچه ميان آن دو قرار دارد. او را پرستش كن، و در عبادتش شكيبا باش. آيا همنام و مانندى براى او مىدانى؟)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: اول اينكه: جمله
(هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِيًّا ) تتمه بيانى است كه جمله
(فَاعْبُدْهُ وَ اصْطَبِرْ لِعِبادَتِهِ) در صدد بيان، و در حقيقت در مقام تعليل آن است. دوم اينكه: مراد از كلمه سمى همنام است، و مراد از نام هم كلمه رب است، زيرا مقتضاى بيان آيه اين است كه: ربوبيت خداى تعالى نسبت به هر چيزى مطلق باشد، و ديگر چيزى نماند كه مشمول و در تحت ربوبيت او نباشد، و همين خداى تعالى است كه مىفرمايد: آيا كسى را سراغ دارى كه متصف به ربوبيت باشد تا نام رب شايسته او بوده و در نتيجه تو از پروردگارت روى گردانيده متوجه او شوى و او را بپرستى؟با اين بيان روشن مىگردد كه آنچه در باره معناى سمى گفتهاند هيچ يک صحيح نيست.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «سَمِیّ»، ص۳۰۰.