سید احمد کسروی تبریزی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
احمد کسروی (م ۱۳۲۴ش) از چهرههای جنجالی تاریخ معاصر
ایران و موضوع مناقشات بسیاری بوده است. وی تمام مذاهب کشور ایران را مورد هجوم قرار داد و در کتب خود بارها به این موضوع صریحاً
اعتراف میکند.
احمد کسروی، دانشمند و مورّخ و زبانشناس ایرانی، در سال ۱۲۶۹ شمسی در
تبریز متولّد و در سال ۱۳۲۴ در
تهران به دست یکی از اعضای
فدائیان اسلام به قتل رسید.
احمد کسروی از چهرههای جنجالی تاریخ معاصر ایران و موضوع مناقشات بسیاری بوده است. کسروی از دو جنبه در تاریخ معاصر اهمیت یافته است: نخست از منظر تاریخنگاری بویژه تاریخ
مشروطیت،
و دیگر از منظر موضعگیریهای شدید - و گاه غیر منصفانه - در مقابل اعتقادات دینی، بویژه فرهنگ شیعی!
دو کتاب او به نامهای «تاریخ مشروطه ایران» و «تاریخ هجده ساله آذربایجان» از مهمترین آثار مربوط به تاریخ جنبش مشروطهخواهی ایران است و هنوز به آنها استناد میشود.
احمد کسروی، تمام مذاهب کشور ایران را مورد هجوم قرار داد و هرگز به مذهب
اهل سنت گرایش پیدا نکرد، اگر چه وی بیشترین حمله را به
مذهب شیعه - که اکثریت مردم ایران پیرو آن بودند - انجام داد، ولی مخالفت خود را با ادیان الهی هرگز پنهان نکرده و در کتب خود بارها به این موضوع صریحاً اعتراف میکند که قصد وی نابودی تمام مذاهب از جمله مذهب اهل سنت میباشد. وی اینکار را برای کشور ضروری میدانست و اینرا از آرزوهای همیشگی خود میداند.
او برای بنا نهادن دینی جدید سعی کرد که از هر دینی، قسمتی از آنرا گرفته و به نظر خود دین جدیدی که تابع مقتضیات زمان باشد بنا گذارد. او عقیده دارد که دین، تابع مقتضیات زمان است و در مراحل مختلف بشر، ضرورت پیدایش دینی نو با سلاح عقلی و اخلاقی نو اجتناب ناپذیر است.
احمد کسروی با عقاید ادیان الهی نیز به شدّت مخالفت میکند و
معاد،
وحی و
معجزه را زیر سؤال میبرد. برای نمونه؛ او معاد را اینگونه زیر سؤال میبرد: «...کسی که مرده، تن او لاشهای بیش نمیباشد که بیش از چند روز از هم خواهند پاشید...حال اگر بهجای دفن، او را بسوزانند، سوزانیدهاند. از دید دین باکی نمیباشد...».
یا درباره وحی میگوید: «وحی را چنین گرفتهاند که به یک پیغمبری فرشتهای از
آسمان میآید و از سوی
خدا دستورهایی میآورد و آن فرشته نیز
جبرئیل است...ولی همه اینها پندارهای عامیانه است».
احمد کسروی معجزه را
دروغ میداند: «جای گفتوگو نیست که اینها دروغ است...من میخواهم بگویم کسی که به راهنمایی گروهی برخاسته به معجزه چه نیاز دارد؟ اساساً معجزه به کار او ارتباط ندارد و نتیجهای از آن در دست نتواند بود...».
وی علاوه بر حمله به ادیان الهی به فرهنگ و سنّت ایرانی هجوم میبرد و ضمن اعتراف به جشن کتابسوزی خود، به دفاع و توجیه این عمل زشت خود میپردازد.
در فضای نسبتاً باز بعد از شهریور ۱۳۲۰هـ ش، سماجت و لجاجتی که کسروی در طرح مباحث ضد شیعی خرج میداد، علما را به تکاپو واداشت و اثرات منفی مقابله با علما در دوره رضاشاه را تا حدودی خنثی کرد. جنبشی پرتحرک به راه افتاد. نهضتی که علیه اندیشههای کسروی در میان عالمان دینی شروع شده بود، به تولید حجم زیادی از منابع مکتوب فرهنگی منجر گردید.
اندیشههای ضد شیعی کسروی، ضمن آنکه اندیشمندان دینی را به تکاپو جهت پاسخگویی به شبهات وی واداشت، در میان مردم مسلمان ایران هم هیجانی بپا کرد که تاکنون اسناد قابل توجهی از این موضوع منتشر نشده است. با این حال در آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد محدودی ـ حدود سیبرگ ـ در مورد کسروی وجود دارد که مورد استفاده محققان قرار میگیرد.
در این اسناد به موضوعات مهمی پرداخته شده است: شکایت مردم
مراغه از کتاب شیعیگری، شکایت پیروان کسروی از مردم تبریز و مراغه و دیلم، شکایت اهالی
میاندوآب از پیروان کسروی، شکایت کسروی به نخستوزیر، شکایت کسروی از کارکنان دولت، نامه روشنگری کسروی با نام سرگذشت من! مردان نیک داوری کنید، خط و ربطهایی میان بخش اداری - سیاسی وزارت کشور و کسروی، هیجان عمومی مردم
رشت علیه جشن کتابسوزی کسروی و از همه مهمتر تشکیل جلساتی از طرف علمای تهران و تهدید دولت به
اعتصاب و تظاهرات در شهر در صورت عدم قبول تقاضای آنها جهت آزادی قاتلان کسروی.
احمد کسروی در کتاب شیعیگری از همان ابتدا روشن میکند که قصد دارد با حمله به معتقدات شیعه، خصوصاً به
ائمه اطهار (علیهمالسّلام) و
فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها)، به دو هدف مهم خود برسد: اولاً: با تخریب شیعه و عقائد آنها برای خود نام و رسمی دست و پا کند. ثانیاً: با اختلاف بین شیعه و سنی به تخریب اصل
اسلام بپردازد.
امام خمینی که خود زمانه کسروی را درک کرده است، در مورد وی میگوید:
«...یک دفعه آدم میبیند که کسروی آمد و کتابسوزی
[
کرد
]
.
مفاتیح الجنان هم جزو کتابهایی بود که سوزاند. کتابهای عرفانی را هم سوزاند. البته کسروی نویسنده زبردستی بود، ولی آخری دیوانه شده بود یا یک مغزی است که این مغز بسیاری از شرقیها این طوری هستند که تا یک چیزی، چهار تا کلمهای یاد میگیرند، ادعایشان خیلی بالا میشود. کسروی آخری ادعای پیغمبری میکرد. نمیتوانست به آن بالا برسد، آنجا را میآورد پایین».
پایگاه اسلام کوئیست، برگرفته از مقاله «احمد کسروی» تاریخ بازیابی، ۱۳۹۵/۱۱/۲۳.