• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سید اسدالله بیدآبادی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



حاج سیداسدالله بیدآبادی یا شفتی، ملقب به حجه الاسلام ثانی، از علمای برجسته خیر و مجاهد ایران در قرن سیزدهم هجری می‌باشد.



وی فرزند حجه الاسلام سیدمحمدباقر اصفهانی بود و در ۱۲۲۷ ق در محله بیدآباد اصفهان به دنیا آمد. سیداسدالله خواندن و نوشتن و مقدمات علوم را در همانجا گذراند و سپس در محضر درس پدر و علمای دیگر اصفهان حاضر شد و به تحصیل علوم پرداخت. بعد از آن برای ادامه تحصیل عازم نجف اشرف گردید و از محضر درس علما و فقهای بزرگی چون صاحب جواهر، سیدمحمدابراهیم صاحب ضوابط و شیخ مرتضی انصاری کمال استفاده را برد و جزو اکابر بر شاگردان آنها درآمد.


در ۱۲۶۰ ق پدرش او را به اصفهان طلبید و او هم پذیرفت و به آن شهر بازگشت، ولی اندکی بعد، پدرش درگذشت و او بر پدر نماز خواند و مردم، او را که به نوشته المآثر و الآثار «در فقاهت و اجتهاد و ورع و زهد و تقوی، مسلم مسلمین بود» پس از پدر به مرجعیت برگزیدند. چنانکه در تاریخ اصفهان آمده تعداد نمازگزاران جماعتش هیچگاه کمتر از پنج هزار نفر نبود. وی ریاستی مهم و نفوذ کلمه فراوانی داشت، با وجود این از ریاست دنیا و جمع اموال به شدت اعراض می‌کرد. از ارثیه فروان پدرش تنها به تملک کتابخانه او که در آن زمان پنجاه هزار تومان ارزش داشت، قناعت ورزید.


در ۱۲۷۳ ق که انگلیسی‌ها پس از اعلام جنگ به دولت ایران، بندر بوشهر را تصرف کردند، حاج سیداسدالله به همراه گروهی از علمای بزرگ اصفهان از جمله آقا سید محمد امام جمعه، آقا محمد مهدی کلباسی و آقا محمد جعفر کلباسی همانند سایر علمای برجسته کشور بر ضد اشغالگران انگلیسی فتوای جهاد صادر کرد و در نامه‌ای به ناصرالدین شاه قاجار آمادگی مردم اصفهان را در جنگ با اشغالگران اعلام داشت.


پیش از آن نیز در شورشی که در اصفهان روی داد (۱۲۶۵ق) وی به عزم عتبات از اصفهان خارج شد و چون به گلپایگان رسید، ناصرالدین شاه از او خواست که به اصفهان بازگردد. چند سال بعد وی بار دیگر به نجف اشرف رفت و مسجد سهله را تعمیر کرد و چون کم آبی و سختی مردم شهر را دید پس از بازگشت به اصفهان گروهی از مهندسان و کارگران اصفهانی را به آن شهر فرستاد تا مجددا آب را از کوفه و از همان طریقی که در ۱۲۰۸ ق یحیی خان آصف الدوله (وزیر محمدشاه هندی) به نجف کشیده بود، جاری کنند و در ۱۲۸۸ ق بدین کار توفیق یافت.


او تالیفاتی نیز دارد از جمله؛ کتابی در رجال، شرح زیارت عاشورا، مناسک حج (به فارسی)، کتابی در غیبت، منتخب المناقب، و رساله در تجوید. وی از حسن خط و سرودن شعر نیز بهره کافی داشت. او از پدرش روایت کرده و حاج میرزا حسین خلیلی نیز از او روایت نموده است. او در ۱۲۹۰ ق به قصد زیارت عتبات اصفهان را ترک کرد، اما در روز آخر جمادی الاول این سال در شهر کرد درگذشت. جنازه‌اش را به نجف بردند و در مقابل قبر شیخ مرتضی انصاری دفن کردند.
[۱] موسوی، محمدمهدی، احسن الودیعه فی تراجم مشاهیر، ص۶۲- ۶۵.
[۲] گزی برخواری، عبدالکریم بن مهدی، تذکره القبور با دانشمندان و بزرگان اصفهان، ص۱۲۷.
[۳] جعفری، محمدمهدی، دایره المعارف تشیع، ج۶، ص۹۴.
[۴] بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران، فی القرن الثالث بعد العشره، ج۱، ص۱۲۴-۱۲۶.
[۵] صنیع‌الدوله، محمد حسن، المآثر و الآثار، ج۱، ص۱۱۸.
[۶] حبیب آبادی، محمدعلی، مکارم الآثار، ج۳، ص۸۳۶.
[۷] سپهر کاشانی، محمدتقی، ناسخ التواریخ، سلاطین قاجاریه، ج۳، ص۱۴۰۷.
[۸] جناب، میر سید علی، رجال اصفهان، ص۱۰۲.
[۹] جناب، میر سید علی، رجال اصفهان، ص ۱۳۴.
[۱۰] جناب، میر سید علی، رجال اصفهان، ص ۱۳۵.



۱. موسوی، محمدمهدی، احسن الودیعه فی تراجم مشاهیر، ص۶۲- ۶۵.
۲. گزی برخواری، عبدالکریم بن مهدی، تذکره القبور با دانشمندان و بزرگان اصفهان، ص۱۲۷.
۳. جعفری، محمدمهدی، دایره المعارف تشیع، ج۶، ص۹۴.
۴. بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران، فی القرن الثالث بعد العشره، ج۱، ص۱۲۴-۱۲۶.
۵. صنیع‌الدوله، محمد حسن، المآثر و الآثار، ج۱، ص۱۱۸.
۶. حبیب آبادی، محمدعلی، مکارم الآثار، ج۳، ص۸۳۶.
۷. سپهر کاشانی، محمدتقی، ناسخ التواریخ، سلاطین قاجاریه، ج۳، ص۱۴۰۷.
۸. جناب، میر سید علی، رجال اصفهان، ص۱۰۲.
۹. جناب، میر سید علی، رجال اصفهان، ص ۱۳۴.
۱۰. جناب، میر سید علی، رجال اصفهان، ص ۱۳۵.



اسلام، فرهنگنامه علمای مجاهد، برگرفته از مقاله «سید اسدالله بیدآبادی».    



جعبه ابزار