شخص (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
شَخْص (به فتح شین) یکی از مفردات
نهج البلاغه به معنای ذات انسان و غیر آن و نیز به معنی سیاهی انسان و غیر آن است که از دور دیده شود که
حضرت علی (علیهالسلام) در هنگام مشورت دادن به
عمر بن خطاب و در توصیف انسان بیبصیرت از این واژه استفاده نموده است.
شَخْص (به فتح شین) به معنای ذات انسان و غیر انسان و نیز به معنی سیاهی انسان و غیر انسان است که از دور دیده شود.
واژه «شخوص» به معنای بالا رفتن و رفتن از جایی به جای دیگر است.
واژه «اشخاص» فرستادن از جایی به جای دیگر است و همچنین شخوص چشم، آن است که چشم باز بماند و برهم نیاید (یعنی خیره شدن).
• امام (صلواتاللهعلیه) آنگاه که عمر بن الخطاب با آن حضرت در رابطه با رفتن به جنگ ایران مشورت کرد، امام آن کار را صلاح ندانست و در ضمن کلامی فرمود: «
«فَإِنَّکَ إِنْ شَخَصْتَ مِنْ هَذِهِ الْأَرْضِ انْتَقَضَتْ عَلَیْکَ الْعَرَبُ مِنْ أَطْرَافِهَا وَ أَقْطَارِهَا حَتَّی یَکُونَ مَا تَدَعُ وَرَاءَکَ مِنَ الْعَوْرَاتِ أَهَمَّ إِلَیْکَ مِمَّا بَیْنَ یَدَیْکَ»؛
اگر تو از
مدینه به طرف ایران خارج شوی عرب از اطراف این زمین از انتظام و اطاعت خارج میشود، آشوبی که در پشت سر خواهی گذاشت از آنچه پیشرو خواهی داشت اهمّ خواهد بود». «شخصت» در اینجا به معنی خروج است.
• امام (صلواتاللهعلیه) خطاب به
دنیا فرموده: «
«وَ اللَّهِ لَوْ کُنْتِ شَخْصاً مَرْئِیّاً وَ قَالَباً حِسِّیّاً لَأَقَمْتُ عَلَیْکِ حُدُودَ اللَّهِ فِی عِبَادٍ غَرَرْتِهِمْ بِالْأَمَانِیِّ وَ أُمَمٍ أَلْقَیْتِهِمْ فِی الْمَهَاوِی»؛
ای دنیا به خدا قسم اگر شخص و چیز دیدنی و در قالب حسّی بودی
حدود خدا را بر تو جاری میکردم درباره بندگانی که فریفته و مردمانی که در هلاکت انداختهای.»
• همچنین واژه «شاخص» به معنای خیره شونده و بالارونده و نحو آن است. امام (صلواتاللهعلیه) در رابطه با آدم بیبصیرت فرموده: «
«و إِنّمَا الدّنیَا مُنتَهَی بَصَرِ الأَعمَی لَا یُبصِرُ مِمّا وَرَاءَهَا شَیئاً... فَالبَصِیرُ مِنهَا شَاخِصٌ وَ الْأَعْمَی إِلَیْهَا شَاخِصٌ وَ الْبَصِیرُ مِنْهَا مُتَزَوِّدٌ وَ الْأَعْمَی لَهَا مُتَزَوِّدٌ»؛
، دنیا آخر درک و دید آدم بی بصیرت است بعد از دنیا چیزی از
آخرت را نمیبیند، انسان بینا از دنیا به آخرت چشم دوخته و آدم بیبصیرت فقط به دنیا چشم دوخته است. آدم بینا از دنیا توشه آخرت بر میدارد ولی بیبصیرت فقط برای دنیا توشه میبرد.»
این واژه هیجده مورد در «نهج البلاغه» آمده است.
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «شخص»، ج۲، ص۵۸۵.