• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

شفاعت و توسل

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



شفاعت و توسل روحیه‌ی امید، تلاش مضاعف و رسیدن به موفقیت در زندگی را در انسان احیاء می‌کند و در رسیدن به سعادت ابدی به وی کمک می‌رساند.





۱.۱ - شفاعت در لغت

شافع یعنی کسی که از غیر خودش طلب شفاعت می‌کند و می‌گوید نزد فلان شخص واسطه و شفیع من باش. اسم مصدر (حاصل و نتیجه ی مصدر) آن شفاعت است و کسی را که طلب شفاعت می‌کند شفیع می‌نامند. (الشفع به معنای ضمیمه کردن چیزی به مثل خودش است و به مشفوع گفته می‌شود) مثلا عصای دست نیازمند به عصا را شفیع گویند، چون صاحب عصا به واسطه ی ضعف بدن و پا و کمر محتاج به عصاست و این عصا کمک می‌کند و رفع نیازمندی او را می‌نماید، و برای حرکت و راه رفتن به واسطه ی تکیه به عصا نیازمندی او مرتفع و جبران می‌گردد.

۱.۲ - تعریف شفاعت نزد متکلمین شیعه

سید مرتضی می‌فرماید: حقیقت شفاعت و فایده‌ی آن طلب برداشتن عقاب از کسی است که مستحق عقاب است، البته کلمه ی شفاعت مجازا در مورد درخواست رسیدن منافع به شخص نیز به کار می‌رود، و در این که حقیقت شفاعت در مورد طلب برداشتن ضرر و عقاب و عذاب است هیچ اختلافی نیست.

۱.۳ - تعریف شفاعت نزد متکلمین اهل سنت

امتیاز شفاعت خواهی در مورد کسانی که اهل گناه کبیره هستند برای پیامبران و بنده گان خوب خدا به واسطه ی اخبار و روایات زیادی ثابت شده است.
[۴] العقائد النسفیه، لابی حفص النسفی، ص۱۴۸.
[۵] امام ناصر الدین اسکندری مالکی، الانتصاف فیما تضمنه الکشاف من الاعتزال، ج۱، ص۲۱۴.
[۶] شرح صحیح مسلم، للنووی، ج۳، ص۳۵.



در لغت به معنای انجام دادن کاری برای تقرب به یک چیز یا شخص است. و در اصطلاح به این معناست که انسان در هنگام دعا و استغاثه، به درگاه الهی چیزی عرضه کند که واسطه ی پذیرش توبه و اجابت دعای او و بر آورده شدن درخواستش باشد، مانند صفات و اسمای الهی یا نام پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم و دعای آن حضرت یا نام اولیای عظیم الشان و فرشتگان .




۳.۱ - شفاعت باطل و صحیح

این لفظ در عرف و شرع به دو معنی متفاوت گفته می‌شود:
۱. شفاعت در لسان عامه به این گفته می‌شود که شخص شفیع از موقعیت و شخصیت و نفوذ خود استفاده کرده و نظر شخص صاحب قدرتی را در مورد مجازات زیـردستان خود عوض کند.
۲. مفهوم دیگر شفاعت بر محور دگرگونی و تغییر موضع (شفاعت شونده) دور می‌زند یعنی شخص شفاعت شونده موجباتی فراهم می‌سازد که از یک وضع نامطلوب و در خور کیفر بیرون آمده و به وسیله ی ارتباط با شفیع، خود را در وضع مطلوبی قرار دهد که شایسته و مستحق بخشودگی گردد. و شفاعت در منطق اسلام از این نوع است.

۳.۲ - شرایط شفاعت شوندگان



۳.۲.۱ - رضایت خداوند از شفیع

رضایت خداوند (از شفیع و شفاعت شونده): قرآن کریم می‌فرماید: «در آن روز، شفاعت کسی سودمند نیست، مگر آن کسی که خدای رحمان به او اجازه دهد.»
قرآن کریم می‌فرماید: «وشفیعان شفاعت نمی‌کنند، مگر برای کسی که مورد رضایت و پسند خداوند باشد.»

۳.۲.۲ - حفظ اصل ایمان

حفظ اصل ایمان : رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم فرموده است: «شفاعت برای تردیدکنندگان، مشرکان و کافران نیست بلکه برای مؤمنان یکتاپرست است.»
[۱۳] میزان الحکمه، ج۴، ص۱۴۷۲، ح۹۴۸۲.


۳.۲.۳ - عمل به دستورات دینی

عمل به دستورات دینی: امام صادق علیه‌السّلام می‌فرماید: «هرکس دوست دارد شفاعت در مورد او سودمند واقع شود، باید در صدد جلب رضایت خداوند برآید. بدانید هیچ کس رضایت خداوند را جلب نخواهد کرد مگر با اطاعت از خدا و پیامبر و اولیای الهی از آل محمد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم »

۳.۲.۴ - رابطه‌ی معنوی شفاعت شونده

رابطه‌ی معنوی شفاعت شونده و شفیعان: کسانی مورد شفاعت قرار می‌گیرند که در دنیا ارتباط روحی و معنوی خاصی بین آنان و شافعان برقرار شده باشد. ( امام باقر علیه‌السّلام درباره‌ی این آیه فرمودند: شفاعت پیامبر تنها برای کسانی است که از نظر عمل و گفتار مورد رضایت باشند و بر مودت آل پیامبر علیه‌السّلام زندگی کرده و بر آن مرده‌اند.)




۴.۱ - پیامبر اکرم

پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم به استناد: «ولسوف یعطیک ربک فترضی» و «عسی ان یبعثک ربک مقاما محمودا»

۴.۲ - اهل بیت علیه‌السّلام

رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم فرمود: عن النبی : «انی اشفع یوم القیامه فاشفع، و یشفع علی فیشفع و یشفع اهل بیتی فیشفعون.» «در روز قیامت من شفاعت می‌کنم و شفاعتم پذیرفته می‌شود و علی شفاعت می‌کند و شفاعتش پذیرفته می‌شود و اهل بیتم نیز شفاعت می‌کنند و شفاعت‌شان پذیرفته می‌شود.»

۴.۳ - قرآن کریم

پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم فرمود: عن النبی : «تعلموا القرآن؛ فانه شافع یوم القیامه.» «قرآن را بیاموزید؛ زیرا که قرآن در روز قیامت شفاعت کننده است.»
[۱۹] مسند ابن حنبل، ج۸، ص۲۷۳، ح۲۲۲۱۹.


۴.۴ - توبه

رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم فرمود: عن النبی : «لا شفیع انجح من التوبه.» «شفیعی کارآمدتر از توبه نیست.»

۴.۵ - علماء، شهدا و مومنین

پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم فرمود: «ثلاثه یشفعون الی الله عزّوجلّ فیشفعون: الانبیاء، ثم العلماء، ثم الشهداء.» «سه گروه نزد خدای عزّوجلّ شفاعت می‌کنند و شفاعتشان پذیرفته می-شود: پیامبران ، سپس عالمان، و بعد شهیدان.» و عنه صلی الله علیه و آله: «الشفاعه للانبیاء و الاوصیاء و المؤمنین و الملائکه.» ؛ شفاعت کردن، مخصوص پیامبران و اوصیا و مؤمنان و فرشتگان است.




۵.۱ - اهل شک و شرک، اهل کفر

پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم فرمود: «الشفاعه لا تکون لاهل الشک و الشرک، و لا لاهل الکفر و الجحود، بل یکون للمؤمنین من اهل التوحید.» «نه شکاکان و مشرکان شفاعت شوند و نه کافران و منکران؛ بلکه شفاعت مخصوص مؤمنان یکتاپرست است.»

۵.۲ - منکر شفاعت

پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم فرمود: «من لم یؤمن بشفاعتی فلا اناله الله شفاعتی.» «کسی که به شفاعت کردن من ایمان نداشته باشد، خداوند شفاعت مرا به او نرساند.»

۵.۳ - حاکم ستمگر و غالی

پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم فرمود: «رجلان لا تنالهما شفاعتی: صاحب سلطان عسوف غشوم، و غال فی الدین مارق.» «شفاعت من به دو کس نمی‌رسد: قدرتمند مستبد و ستمگر، و غلو کننده خارج شده از دین

۵.۴ - سبک شمارنده نماز

پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم فرمود: «لا ینال شفاعتی من استخف بصلاته، و لا یرد علی الحوض لا و الله.» «کسی که نماز را سبک بشمارد به شفاعت من دست نیابد، و به خدا سوگند که در کنار حوض کوثر بر من وارد نشود.
[۲۶] محاسن، ج۱، ص۱۵۹، ح۲۲۳.


۵.۵ - ناصبی

امام صادق علیه‌السّلام فرمود: «لو ان الملائکه المقربین و الانبیاء المرسلین شفعوا فی ناصب ما شفعوا.» «حتی اگر فرشتگان مقرب و پیامبران مرسل درباره فرد ناصبی شفاعت کنند، شفاعت‌شان پذیرفته نمی‌شود.»
[۲۷] محاسن، ج۱، ص۲۹۴، ح۵۸۷.



۱. شبهه ی وارده در مبحث عدل الهی که می‌گوید: «شفاعت و توسل به اولیای او با عدل الهی منافات دارد» مرتفع می‌گردد.
۲. شفاعت و توسل منافاتی با توحید عبادی، علم و سنت‌های الهی ندارد.
۳. جایگاه و نقش امامت در عالم تکوین و تشریع مشخص می‌گردد.


۱. امید به شفاعت اولیای الهی به عنوان یک عامل بازدارنده به شما نوید می‌دهد که اگر خود را اصلاح کنید، ممکن است گذشته شما از طریق شفاعت نیکان و پاکان جبران گردد. (الامام الباقر و الامام صادق علیه‌السّلام : «و الله لنشفعن، و الله لنشفعن فی المذنبین من شیعتنا حتی تقول اعداؤنا اذا راوا ذلک: «فما لنا من شافعین و لا صدیق حمیم.» . امام باقر و امام صادق علیهما السلام: به خدا سوگند که ما شفاعت می‌کنیم؛ به خدا سوگند که ما در حق شیعیان گنه کارمان شفاعت می‌کنیم، چندان که دشمنان ما با دیدن آن می‌گویند: «ما را نه شفاعت کنندگانی است و نه دوستی مهربان»)
۲. مسلما کسی که امید به شفاعت دارد، می‌کوشد به نوعی رابطه معنوی با اولیای الهی را برقرار سازد و کاری که موجب رضای آنهاست، انجام دهد و پیوندهای محبت و دوستی را نگسلد. («شافع الخلق العمل بالحق و لزوم الصدق.» ؛ شفیع مردمان، عمل به حق است و پایبندی به صداقت و راستی.)
[۳۲] غرر الحکم، ح۵۷۸۹.

۳. شفاعت، موجب ایجاد انگیزه برای انجام وظائف دینی می‌شود. (عن الباقر علیه‌السّلام : «یشفع الرجل فی القبیله، و یشفع الرجل لاهل البیت، و یشفع الرجل للرجلین علی قدر عمله، فذلک المقام المحمود.» ؛ انسان برای قبیله ی خود شفاعت می‌کند؛ انسان برای خانواده ی خود شفاعت می‌کند؛ انسان به اندازه ی عمل خود در حق دو نفر شفاعت می‌کند؛ این است آن مقام پسندیده.)
۴. با تبیین صحیح شفاعت و توسل، وحدت در جوامع اسلامی پایدار و نقشه ی دشمنان خنثی می‌شود.
۵. مشروط کردن شفاعت و توسل به وجود رابطه معنوی و هم سنخی عقیدتی و عملی میان شفیعان و شفاعت شوندگان، موجب الگوگیری از ایشان است و نقش تربیتی مهمی را در سعادت و رستگاری انسان‌ها دارد.


۱. کتاب العین، ج۱، ص۲۶۰.    
۲. المفردات، ص۲۶۳.    
۳. رسائل المرتضی، ج۱، ص۱۵۰.    
۴. العقائد النسفیه، لابی حفص النسفی، ص۱۴۸.
۵. امام ناصر الدین اسکندری مالکی، الانتصاف فیما تضمنه الکشاف من الاعتزال، ج۱، ص۲۱۴.
۶. شرح صحیح مسلم، للنووی، ج۳، ص۳۵.
۷. فراهیدی، العین، ذیل «وسل».    
۸. جوهری، صحاح، ذیل «وسل».    
۹. ابن منظور، لسان العرب، ذیل «وسل».    
۱۰. مرتضی زبیدی، تاج العروس، ذیل «وسل».    
۱۱. طه/سوره۲۰، آیه۱۰۹.    
۱۲. انبیاء/سوره۲۱، آیه۲۸.    
۱۳. میزان الحکمه، ج۴، ص۱۴۷۲، ح۹۴۸۲.
۱۴. بحار الانوار، ج۷۵، ص۲۲۰.    
۱۵. تاویل الآیات، ص۳۰۴.    
۱۶. ضحی/سوره۹۳، آیه۵.    
۱۷. اسراء/سوره۱۷، آیه۷۹.    
۱۸. مجمع البیان، ج۱، ص۲۲۳.    
۱۹. مسند ابن حنبل، ج۸، ص۲۷۳، ح۲۲۲۱۹.
۲۰. بحار الانوار، ج۸، ص۵۸، ح۷۵.    
۲۱. خصال، ص۱۵۶، ح۱۹۷.    
۲۲. بحار الانوار، ج۸، ص۵۸، ح۷۵.    
۲۳. بحار الانوار، ج۸، ص۵۸، ح۷۵.    
۲۴. عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۱۳۶، ح۳۵.    
۲۵. الخصال، ص۶۳، ح۹۳.    
۲۶. محاسن، ج۱، ص۱۵۹، ح۲۲۳.
۲۷. محاسن، ج۱، ص۲۹۴، ح۵۸۷.
۲۸. بحار الانوار، ج۸، ص۴۱، ح۲۷.    
۲۹. بحار الانوار، ج۶۸، ص۱۲۶، ح۵۴.    
۳۰. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۰۱.    
۳۱. بحار الانوار، ج۸، ص۳۷، ح۱۵.    
۳۲. غرر الحکم، ح۵۷۸۹.
۳۳. بحارالانوار، ج۸، ص۴۳، ح۴۱.    



دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، سایت بلاغ،برگرفته از مقاله«».



جعبه ابزار