• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

شهرت عملی2

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



شهرت عملی به رواج عمل به روایتی توسط عده زیادی از فقها اطلاق می‌شود.



شهرت عملی، به معنای اشتهار عمل به روایتی از جانب عده زیادی از فقها است که تعدادشان به حد اجماع نمی‌رسد؛ به این معنا که مشهور فقها در مقام فتوا و انتخابِ رای و نظر خویش در یکی از مسائل فقهی، آن روایت را مستند قرار داده و با تکیه بر مضمون آن، فتوا داده‌اند.


مشهور فقهای امامیه اعتقاد دارند شهرت عملی باعث جبران ضعف سند روایت ضعیف ، و اعراض مشهور از عمل به روایتی، موجب ضعف روایت صحیح می‌گردد. برخی از متاخرین با این امر مخالفت نموده و می‌گویند: خبر ضعیف فی نفسه حجیت ندارد، و فتوای مشهور نیز حجت نیست؛ بنابراین، انضمام این دو به هم دیگر، انضمام غیر حجت به غیر حجت بوده و باعث حجیت خبر ضعیف و جبران ضعف آن نمی‌شود.


نکته اول:
مشهور اصولی‌ها بر این اعتقادند که آن شهرت عملی که جابر ضعف سند و کاسر صحت روایت است، شهرت عملی قدما است، و قدما، فقیهانی هستند که در عصر ائمه علیهم‌السّلام، یا در زمان غیبت صغری و یا کمی بعد از آن زندگی می‌کرده‌اند؛ افرادی هم چون: پدر شیخ صدوق ، شیخ صدوق ، شیخ مفید ، سید مرتضی ، شیخ طوسی ، حلبی و سلار .
[۴] سبحانی تبریزی، جعفر، الموجز فی اصول الفقه، ج۱، ۲، ص۲۷۳.



نکته دوم:
نسبت میان شهرت عملی با شهرت روایی ، عموم و خصوص من وجه است، زیرا گاهی یک روایت را عده زیادی نقل کرده‌اند شهرت روایی دارد ولی فقها به استناد آن فتوا نداده‌اند شهرت عملی ندارد زیرا مثلا در مقام تقیه صادر شده است، و گاهی روایتی شهرت روایی ندارد، اما عده زیادی به استناد آن فتوا داده‌اند شهرت عملی دارد و گاهی هر دو را دارد.


نکته سوم:
برخی از اصولی‌ها معتقدند شهرتی که در باب تعارض بین اخبار وجود دارد و از مرجحات محسوب می‌شود، شهرت عملی است نه شهرت روایی.
[۵] سبحانی تبریزی، جعفر، الموجز فی اصول الفقه، ج۱، ۲، ص۲۷۳.
[۶] ولایی، عیسی، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، ص۲۲۵.
[۷] محمدی، علی، شرح اصول فقه، ج۳، ص۳۱۴.
[۱۰] محمدی، ابوالحسن، مبانی استنباط حقوق اسلامی یا اصول فقه، ص۲۷۷.
[۱۱] خمینی، مصطفی، تحریرات فی الاصول، ج۳، ص۲۲۱.
[۱۲] خمینی، مصطفی، تحریرات فی الاصول، ج۳، ص۲۲۶.
[۱۳] مغنیه، محمد جواد، علم اصول الفقه فی ثوبه الجدید، ص۲۳۱.
[۱۴] جناتی، محمد ابراهیم، منابع اجتهاد (از دیدگاه مذاهب اسلامی)، ص (۱۱۶-۱۱۵).
[۱۵] حیدر، محمد صنقور علی، المعجم الاصولی، ص۶۸۴.



۱. نائینی، محمد حسین، فوائد الاصول، ج۳، ص۱۵۳.    
۲. مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، ج۲، ص۱۵۲.    
۳. خویی، ابوالقاسم، مصباح الاصول، ج۲، ص۲۰۲.    
۴. سبحانی تبریزی، جعفر، الموجز فی اصول الفقه، ج۱، ۲، ص۲۷۳.
۵. سبحانی تبریزی، جعفر، الموجز فی اصول الفقه، ج۱، ۲، ص۲۷۳.
۶. ولایی، عیسی، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، ص۲۲۵.
۷. محمدی، علی، شرح اصول فقه، ج۳، ص۳۱۴.
۸. مکارم شیرازی، ناصر، انوار الاصول، ج۲، ص۴۱۷.    
۹. مکارم شیرازی، ناصر، انوار الاصول، ج۲، ص۴۲۴.    
۱۰. محمدی، ابوالحسن، مبانی استنباط حقوق اسلامی یا اصول فقه، ص۲۷۷.
۱۱. خمینی، مصطفی، تحریرات فی الاصول، ج۳، ص۲۲۱.
۱۲. خمینی، مصطفی، تحریرات فی الاصول، ج۳، ص۲۲۶.
۱۳. مغنیه، محمد جواد، علم اصول الفقه فی ثوبه الجدید، ص۲۳۱.
۱۴. جناتی، محمد ابراهیم، منابع اجتهاد (از دیدگاه مذاهب اسلامی)، ص (۱۱۶-۱۱۵).
۱۵. حیدر، محمد صنقور علی، المعجم الاصولی، ص۶۸۴.



فرهنگ‌نامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، برگرفته از مقاله «شهرت عملی».



جعبه ابزار