شَعائِر (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
شَعائِر: (مِنْ شَعآئِرِ اللَّهِ) «شَعائِر» از مادّه
«شَعْر» جمع
«شعيره» به معناى علامت و نشانه است و
«شعائر اللّه» علامتهايى است كه انسان را به ياد خدا مىاندازد و خاطرهاى از خاطرات مقدس را در نظرها تجديد مىكند. بنابراين
«شعائر اللَّه» در
سوره حجّ به معناى «نشانههاى پروردگار» است كه شامل سر فصلهاى آئين الهى، برنامههاى كلى و آنچه در نخستين بر خورد با اين آئين چشمگير است - و از جمله مناسک حج - مىباشد كه انسان را به ياد خدا مىاندازد.
ترجمه و تفاسیر آیات مرتبط با
شَعائِر:
(إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِن شَعَآئِرِ اللّهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْهِ أَن يَطَّوَّفَ بِهِمَا وَمَن تَطَوَّعَ خَيْرًا فَإِنَّ اللّهَ شَاكِرٌ عَلِيمٌ) («صفا» و «مروه» از شعائر الهى است؛ بنابراين، هركس كه حجِّ خانه خدا و يا عمره انجام دهد، باكى بر او نيست كه برآن دو طواف كند و سعىِ صفا و مروه به جاى آورد و كسى كه فرمان خدا را در انجام كارهاى نيک اطاعت كند، خداوند نسبت به عمل او قدردان و از آن آگاه است.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه (شعائر) جمع شعيره است كه به معناى علامت است و مشعر را هم به همين جهت مشعر گفتهاند و نيز وقتى میگويند: فلان أشعر الهدى، فلانى هدى را اشعار كرد؛ به معناى اين است كه آن حيوان را براى ذبح علامت زد.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
(ذَلِكَ وَمَن يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِن تَقْوَى الْقُلُوبِ) (اين است مناسک حج) و هركس شعائر الهى را بزرگ دارد، اين كار نشانه تقواى دلهاى آنها است)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: كلمه شعائر جمع شعيرة است و شعيره به معناى علامت است و شعائر خدا علامتهايى است كه خداوند آنها را براى اطاعتش نصب فرموده است، هم چنان كه خودش فرمود:
(إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ اللَّهِ) و نيز فرموده:
(وَ الْبُدْنَ جَعَلْناها لَكُمْ مِنْ شَعائِرِ اللَّهِ ...) (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «شَعائِر»، ص۳۱۳.