شَغَف (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
شَغَف: (قَدْ شَغَفَها حُبّاً) «شَغَف» از مادّه
«شغاف» به معناى گره بالاى قلب و يا پوسته نازک روى قلب است، كه به منزله غلافى تمام آن را در برگرفته و
«شَغَفَها حُبّاً» يعنى آن چنان به او علاقمند شده، كه محبتش به درون قلب او نفوذ كرده و اعماق آن را در بر گرفته است و اين اشاره به عشق شديد و آتشين است.
(وَقَالَ نِسْوَةٌ فِي الْمَدِينَةِ امْرَأَةُ الْعَزِيزِ تُرَاوِدُ فَتَاهَا عَن نَّفْسِهِ قَدْ شَغَفَهَا حُبًّا إِنَّا لَنَرَاهَا فِي ضَلاَلٍ مُّبِينٍ) (اين جريان در شهر منعكس شد؛ گروهى از زنان شهر گفتند: «همسر عزيز، غلامش را به سوى خود دعوت مىكند. عشق اين جوان)، دراعماق قلبش نفوذ كرده؛ ما او را در گمراهى آشكارى مىبينيم.»)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: يعنى محبت يوسف تا شغاف قلب زليخا، يعنى باطن او راه يافته بود- نقل از حسن- و گفته شده به معناى وسط آن - نقل از ابى على - و اين دو معنا نزديک به هم هستند
و شغاف قلب به معناى غلافى است كه محيط به قلب است.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «شَغَف»، ص۳۱۴.