• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

شیخ محمد سلطان المتکلمین

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



سلطان المتکلمین، شیخ محمد
واعظ و روحانی انقلاب ایران در قرن سیزدهم و چهاردهم هجری. وی فرزند ملااسماعیل کجوری و از اهالی مازندران بود. پس از طی مراحل حوزوی به وعظ و خطابه روی آورد و سخنوری برجسته گردید. در جریان جنبش مشروطه، او برجسته ترین واعظ تهران بود که آشکارا از سیاست های مستبدانة عین الدوله انتقاد می کرد و از اینرو دستگیر شد. منبر شورانگیزی در جریان شهادت سیدعبدالحمید در تواریخ معتبر مشروطه آمده است.
وی در سال های نخست مشروطیت، سخنگوی مراجع و علمای مشروطه خواه عتبات و تهران بود و نقطه نظرات آنان را نسبت به ارکان مشروطه و وظایف مردم نسبت به نظام مشروطه و بالعکس در مابر خود بیان می کرد.در یکی از نامه های آخوند خراسانی به وی آمده است: «مساعی جمیله و بیانات سحریة منبریة جنابعالی در اعلاء کلمه حقه اسلامیه و تقویت معدلت خواهان و قلع مواد ظلم و استبداد و اشاعة عدل و داد، متواتراً مسموع و دوام توفیق آن جناب را درخواست نموده . در این موقع که بحمدالله تعالی و حسن تأییده کلیه امور بر وفق مرام و نتیجه اقدامات و زحمات حاصل گردید، مخصوصاً مزاحمت می نمیم که تمام اوقات،‌خصوص ایام و لیالی متبرکه شعبان و رمضان به عموم ملت بفهماند که غرض ما از این همه زحمت،‌ترفیه حال رعیت و رفع ظلم از آنان و اعانه مظلوم و اغاثه ملهوف و اجرا احکام الهیه عزاسمه و حفظ و وقایه بلاد اسلام از تطاول کفار و امر به معروف و نهی از منکر و غیرها از قوانین اسلامیه نافعه للقوم بوده است، واضح است وزراء مسئول و وکلا منتخب،‌کمال مساعدت از جنابعالی فرموده، عموم اهالی ایران، خصوصاً قاطبین طهران، امتثال وامر شریفه خواهند نمود…».
ناظم الاسلام کرمانی در شرح خدمات وی می نویسد: «… از زمانی که عزی الیه داخل در حوزه مشروطیت شده الی کنون، منافی مشروطیت چیزی از ایشان مشاهده نشده تا این زمان که سال ۱۳۲۸ (ق) می باشد صحیح و سالم و با نهایت شرف و افتخار و احترام باقی مانده است، نه مطالبه اجر زحماتش نمود و نه ریاست را به خود جلب کرد و نه اسباب چینی برای وکالت پارلمان کرد… این واعظ محترم در این ایام هم که قلوب عموم از اوضاع حالیه متنفر گردیده ، به زبان پند و موعظه و آن نطق کذایی خود به مردم می رسانند که بدی و خباثت بعضی، باعث بدی مقصود نمی شود».
او سال ها در تهران، مشهد و سایر شهرها منبر می رفت و علاوه بر آن به نویسندگی نیز اشتغال داشت . از آثار او می توان از: زبده المآثر فی ترجمه الحاج ملاباقر؛ تاریخ ام المصائب، بشارات الامه؛ ترجمه موسی المبرقع و اساس السیاسه فی تأسیس الریاسه نام برد.
وی در ۱۳۱۴ در هشتاد و چند سالگی در تهران درگذشت.
منابع: تاریخ بیداری ایرانیان، ب ۱: ۱۹۵-۲۰۰؛ تاریخ مشروطیه ایران، ۴۰۸، ۴۸۲، ریحانه الادب، ۳: ۶۱-۶۲؛ شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری، ۱۹۸:۵؛ علما معاصرین، ۳۶۷-۳۶۸٫



جعبه ابزار