• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

صدر (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



صدر از اصطلاحات قرآنی به معنای سینه و منظور از آن سعه و ضیق قلب بوده و به اعتبار آنکه قلب در سینه است صدر گفته شده است.



جمع آن صدور است نحو اِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِذاتِ‌ الصُّدُورِ خدا به آنچه در سینه‌هاست دانا است.
فعل صدر چون با «عن» متعدی شود معنای رجوع می‌دهد «صَدَرَ عن المکان» یعنی از مکان بر گشت. و چون با «من» متعدی شود به معنی بروز و ظهور باشد. «صَدَرَ منه الامر» یعنی این کار از او بروز کرد. ایضا به معنی حدوث و حصول آید «صَدَرَ الْاَمرُ صدورا» یعنی کار حادث شد. و نیز صدر به معنی رجوع و ارجاع (لازم- متعدی) آمده است.
[۲] شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ج۳، ص۴۳.

قالَتا لا نَسْقِی حَتَّی‌ یُصْدِرَ الرِّعاءُ وَ اَبُونا شَیْخٌ کَبِیرٌ. «یصدر» در قرآن‌ها به ضم (ی) و کسر (د) نوشته شده ولی بفتح (ی) و ضمّ (د) از باب نصر ینصر نیز خوانده‌اند.
بنا بر اول معنای آن چنین است: گفتند ما گوسفندان خود را آب نمی‌دهیم تا چوپان‌ها مواشی خود را از آب بر گردانند. پدر ما پیری بزرگ است. و بنا بر دوم این است... تا چوپان‌ها از آب بر گردند.
یَوْمَئِذٍ یَصْدُرُ النَّاسُ اَشْتاتاً لِیُرَوْا اَعْمالَهُمْ. ممکن است «یصدر» بمعنی حدوث باشد یعنی آن روز مردم بطور پراکنده و متفرق حادث و ظاهر می‌شوند. و شاید به معنی بروز باشد یعنی «یصدر الناس من الارض اشتاتا» چنان که در آیه دیگر آمده‌ وَ بَرَزُوا لِلَّهِ جَمِیعاً... وَ بَرَزُوا لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّارِ. و نیز آمده‌ یَوْمَ یَخْرُجُونَ مِنَ الْاَجْداثِ سِراعاً.
در «شتت» گفتیم: ظاهرا مراد از اشتات متفرق و بی نظم بودن است چنان‌که فرموده‌ یَخْرُجُونَ مِنَ الْاَجْداثِ کَاَنَّهُمْ جَرادٌ مُنْتَشِرٌ. حدوث و بروز نزدیک بهم‌اند.
آیاتی هست درباره سعه صدر و تنگی آن و اینکه خدا شرح صدر عطا می‌کند و سینه را تنگ می‌گرداند. نظیر اَ لَمْ نَشْرَحْ لَکَ‌ صَدْرَکَ‌». {{آیه:قالَ رَبِّ اشْرَحْ لِی‌ صَدْرِی‌. ایضا فَمَنْ یُرِدِ اللَّهُ اَنْ یَهْدِیَهُ یَشْرَحْ‌ صَدْرَهُ‌ لِلْاِسْلامِ وَ مَنْ یُرِدْ اَنْ یُضِلَّهُ یَجْعَلْ‌ صَدْرَهُ‌ ضَیِّقاً حَرَجاً... و مثل‌ وَ یَضِیقُ‌ صَدْرِی‌ وَ لا یَنْطَلِقُ لِسانِی.


آیا سینه است یا قلب و به اعتبار حال و محل قلب را صدر خوانده است؟
به نظر می‌آید: منظور سعه و ضیق قلب است و به اعتبار آنکه قلب در سینه است صدر گفته شده و اینکه بعضی‌ها قلب را بمعنی نفس گرفته‌اند بدلیل اینکه درک و فهم و غیره مال نفس است نه قلب در «قلب» شرح داده خواهد شد.
در بعضی از آیات افعالی به صدر نسبت داده شده نظیر یَعْلَمُ خائِنَةَ الْاَعْیُنِ وَ ما تُخْفِی‌ الصُّدُورُ. وَ اِنَّ رَبَّکَ لَیَعْلَمُ ما تُکِنُ‌ صُدُورُهُمْ‌ وَ ما یُعْلِنُونَ. وَ لا یَجِدُونَ فِی‌ صُدُورِهِمْ‌ حاجَةً مِمَّا اُوتُوا. از این قبیل است آیاتی که درباره شفای صدور، کینه صدور، محتویات صدور، وسوسه صدوراند مثل‌ «وَ یَشْفِ‌ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِینَ}}. قَدْ بَدَتِ الْبَغْضاءُ مِنْ اَفْواهِهِمْ وَ ما تُخْفِی‌ صُدُورُهُمْ‌ اَکْبَرُ. اِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِذاتِ‌ الصُّدُورِ الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی‌ صُدُورِ النَّاسِ.
به نظر من مراد از همه آنها قلوب است و باعتبار حال و محل صدور به کار رفته است و اللّه اعلم.


۱. آل عمران/سوره۳، آیه۱۱۹.    
۲. شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ج۳، ص۴۳.
۳. قصص/سوره۲۸، آیه۲۳.    
۴. زلزله/سوره۹۹، آیه۶.    
۵. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۲۱.    
۶. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۴۸.    
۷. معارج/سوره۷۰، آیه۴۳.    
۸. قمر/سوره۵۴، آیه۷.    
۹. شرح/سوره۹۴، آیه۱.    
۱۰. طه/سوره۲۰، آیه۲۵.    
۱۱. انعام/سوره۶، آیه۱۲۵.    
۱۲. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۳.    
۱۳. غافر/سوره۴۰، آیه۱۹.    
۱۴. نمل/سوره۲۷، آیه۷۴.    
۱۵. حشر/سوره۵۹، آیه۹.    
۱۶. توبه/سوره۹، آیه۱۴.    
۱۷. آل عمران/سوره۳، آیه۱۱۸.    
۱۸. مائده/سوره۵، آیه۷.    
۱۹. ناس/سوره۱۱۴، آیه۵.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «خناس»، ج۴، ص۱۱۳-۱۱۴.    






جعبه ابزار