• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ضابطه مورد قبول برای تشخیص قرائت صحیح

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



آن چه ما آن را ضابطه قبولى قرائت مى‌دانيم،عبارت است از:موافقت‌باقرائت جمهور مسلمين جدا از قرائت قراء.زيرا قرآن در دو مسير طى طريق نموده،نخست طريقه مردمى كه مسلمانان سينه به سينه از پدران و اجداد خود،از شخص‌شخيص پيامبر صلى الله عليه و آله تلقى نموده و اخذ كرده‌اند و براى هميشه دست‌به دست داده تابه امروز براى ما رسانده‌اند.
اين قرائت مردمى،موافق با ثبت(نوشته)تمامى مصحف‌هاى موجود (در مراكزى كه نشر و پخش مصاحف و قرائات از آن جا نشات گرفته،مانند كوفه و بصره و ديگر مناطق شرق بلاد اسلامى.) در تمامى قرون است و نمايان‌گر آن،قرائت‌حفص است،زيرا حفص همان قرائت‌جمهور را قرائت كرده و على عليه السلام نيز همان را قرائت كرده كه توده عظيم مردمى ازپيامبر صلى الله عليه و آله شنيده‌اند.اين مسير،مسير تواتر است و قرآن به گونه تواتر به مارسيده است.ولى مسير قراء و قرائات مسير اجتهاد است(جز قرائت عاصم)كه‌اجتهاد در نص قرآن روا نباشد و فاقد حجييت‌شرعى است.
اينك براى تشخيص قرائت صحيح و متواتر كه بر دست جمهور نقل و ضبطشده،سه شرط ارائه مى‌نماييم:
شرط اول:توافق با ثبت مصحف‌هاى موجود،كه در تمامى قرون بر دست‌تواناى مردمى ثبت و ضبط شده است.تمامى قرآن‌هاى خطى و چاپى،مخصوصادر گستره شرق اسلام،بدون هيچ گونه اختلافى ارائه شده و مى‌شود.
شرط دوم:توافق با فصيح‌ترين و معروف‌ترين اصول و قواعد لغت عرب،زيراقرآن با فصيح‌ترين لغت نازل شده و هرگز جنبه‌هاى شذوذ لغوى در آن يافت‌نمى‌شود.شرط سوم:توافق با اصول ثابت‌شريعت و احكام قطعى عقلى،كه قرآن پيوسته‌پايه گذار شريعت و روشن‌گر انديشه‌هاى صحيح عقلى است و نمى‌شود كه با آن‌مخالف باشد.
در اين زمينه شرح و بسط بيش‌ترى در التمهيد داده‌ايم.
به علاوه سخنانى از ائمه معصومين در اين رابطه وجود دارد كه در ذيل ياد آور مى‌شويم:
(سخنانى از اهل بيت عليهم السلام درباره قرائت قرآن)(۲)
از ائمه اهل بيت عليهم السلام سخنانى درباره قرآن كريم وارد شده كه به مهم‌ترين‌موضوعاتى كه مورد بحث واقع شد، اشاره دارد،و حاكى از دقت نظر وژرف انديشى است كه ائمه اطهار عليهم السلام درباره اين كتاب مقدس رعايت داشته‌اند.
هم چنين نشان دهنده ميزان عنايت و اهتمام آنان به حفظ و حراست نص قرآن وجلوگيرى از تحريف و تاويل آن است. گزيده‌اى از اين سخنان در زير نقل مى‌شود:
۱.محمد بن وراق مى‌گويد:مجلدى را كه حاوى قرآن بود،به جعفر بن محمدالصادق عليه السلام نشان دادم كه علايم و نشانه گذارى آن باطلا و يكى از سوره‌هاى آخرين‌آن نيز باطلا نوشته شده بود.كاستى در آن ياد ننمود جز آن كه فرمود: دوست ندارم‌كه قرآن با رنگى جز رنگ سياه نوشته شود،همان گونه كه در اولين بار نوشته‌شده است‌»(لا يعجبنى ان يكتب القرآن الا بالسواد كما كتب اول مرة‌).
اين سخن،نشانه دقت و علاقه شديد امام نسبت‌به حفظ و سلامت قرآن است‌تا آن جا كه در رنگ خط نيز ترجيح داده شده كه به همان نحوى كه اول بارنوشته شده،محفوظ و باقى بماند،تا بدين وسيله قرآن با چيزى غير از قرآن،مانندزوائد و تحسينات اخير،اشتباه نشود.
۲.امام محمد بن على الباقر عليهما السلام فرموده:قرآن واحد است و از پيش گاه خداى‌يگانه و واحد فرود آمده است و اين اختلافات از راويان بر آن وارد مى‌شود»(القرآن واحد نزل من عند واحد و لكن الاختلاف يجي‌ء من قبل الرواة‌).اين‌سخن،بدين معنا است كه قرائت نازل شده از جانب خدا يكى است و قرآن به نص‌واحد نازل گشته است و اختلاف در روايت اين نص بر حسب اجتهاد قاريان است.
حديث‌بعدى،اين معنا را توضيح مى‌دهد:
۳.امام جعفر بن محمد الصادق عليهما السلام مى‌فرمايد:قرآن بر حرف واحد و از نزدخداى واحد نازل گشته است‌»(و لكنه نزل على حرف واحد من عند الواحد) منظور نفى قرائت‌هاى متداولى است كه مردم آن‌هارا متواتر از پيامبر صلى الله عليه و آله پنداشته‌اند.امام چنين مطلبى را انكار مى‌كند،زيرا قرآن به‌نص واحد نازل شده است.اما اختلاف لهجه‌ها(بر حسب تفسيرى كه از حروف‌سبعه داشته‌ايم)از طرف امام نفى نمى‌شود،چنان كه در روايات ديگر آمده و قبلانقل شد.
۴.سالم بن سلمه گويد:شخصى در محضر امام صادق عليه السلام آياتى از قرآن را قرائت‌كرد و به طورى كه من شنيدم، قرائت او غير از قرائت ديگر مردم بود.ابو عبد الله عليه السلام‌به وى گفت:از اين قرائت‌خود دارى كن و همان گونه كه مردم مى‌خوانند تو هم‌بخوان‌»(كف عن هذه القراءة اقرا كما يقرا الناس‌).شايد اين شخص بر حسب تفنن قراء،قرآن را به وجوه مختلف قرائت‌كرده است و از آن جا كه اين قبيل قرائت‌ها،به منزله بازى با نص قرآن كريم است،امام وى را نهى كرده است و دستور داده كه همان قرائت معروفى را كه مردم ملتزم به‌آن هستند اختيار كند،زيرا قرائت صحيح كه در شريعت‌بدان امر شده،همان قرائتى‌است كه هر نسلى از نسل پيش تا از پيامبر صلى الله عليه و آله و او از جبرئيل و او از خداى عز و جل،اخذ كرده است و توجهى به قاريانى كه فن قرائت را همانند يك نو آورى و صنعت‌حرفه خود قرار داده‌اند،نبايد كرد و تنها قرائتى كه با قرائت عامه مسلمانان موافق‌باشد،بايد مورد توجه قرار گرفته شود.
۵.سفيان بن السمط مى‌گويد:در مورد تنزيل قرآن از امام صادق عليه السلام پرسيدم،وى‌گفت:همان گونه كه آموخته‌ايد، بخوانيد»(اقرؤوا كما علمتم‌).
وى از نص اصلى كه براى نخستين بار نازل شده سئوال كرده است،زيرا ديده‌است كه قراء در اين زمينه اختلاف دارند و امام پاسخ مى‌دهد كه نص اصلى همان‌است كه امروز ميان مردم متداول است و فرموده او(همان گونه كه آموخته‌ايدبخوانيد)به اين معنا است كه بر شما(يعنى عامه مسلمانان)واجب است قرآن راهمان گونه كه خلفا عن سلف از پيامبر صلى الله عليه و آله فرا گرفته‌ايد،بخوانيد.
۶.على بن الحكم مى‌گويد:عبد الله بن فرقد و معلى بن خنيس براى من نقل‌كردند كه ما در محضر امام صادق عليه السلام بوديم و ربيعة الراى نيز با ما بود.در آن جاپيرامون فضل قرآن سخن به ميان آمد.امام صادق عليه السلام فرمود: اگر ابن مسعود قرآن راطبق قرائت ما نمى‌خوانده است،گم راه بوده است‌».ربيعه گفت:گم راه؟امام عليه السلام‌گفت:بلى، گم راه‌».امام صادق عليه السلام،اضافه كرد:ما قرآن را طبق قرائت ابى‌مى‌خوانيم‌»(ان كان ابن مسعود لا يقرا على قراءتنا فهو ضال‌».فقال ربيعة:ضال؟فقال عليه السلام:نعم،ضال‌».ثم قال ابو عبد الله عليه السلام:اما نحن فنقرا على قراءة ابى‌).
شايد در آن مجلس درباره قرائت‌هاى غير متعارف ابن مسعود بحث مى‌شده وامام عليه السلام به آنان تذكر داده كه اين قرائت‌ها جايز نيست و قرائت صحيح،همان قرائت‌عامه مسلمانان است و كسى كه از اين روش متداول عامه تخطى كند گم‌راه است،زيرا چنين كسى از روش مسلمانان كه نسلا بعد نسل از پيامبر فرا گرفته‌اند،عدول وتخطى كرده است.و اگر ابن مسعود قرآن را بر خلاف روش مسلمانان قرائت‌مى‌كرده است(به فرض صحت نسبت)گم‌راه است،زيرا طريق ميانه، طريقى است‌كه جامعه مسلمانان در آن مشى مى‌كنند و كسى كه از اين راه ميانه گام برون نهد،هركس كه باشد گم‌راه خواهد بود.
اما اين گفته امام كه ما قرآن را بر طبق قرائت ابى مى‌خوانيم،اشاره است‌به دوران‌يك‌سان شدن مصحف‌ها در عهد عثمان كه ابى بن كعب قرآن را املاء مى‌كرد،وگروهى آن را بر وفق املاء او مى‌نوشتند و هرگاه در مورد نص اصلى اختلاف‌داشتند، براى رفع اختلاف به وى مراجعه مى‌كردند و مصحف موجود كه مورد قبول‌عامه مسلمانان است.بر طبق املاء ابى بن
كعب است و قرائت منطبق بر قرائت‌ابى بن كعب،كنايه از التزام به چيزى است كه هم اكنون عامه مسلمانان برآنند.ا] ۷.صدوق از امام جعفر بن محمد الصادق و او از پدران خود عليهم السلام روايت‌كرده است كه رسول الله صلى الله عليه و آله فرمود:قرآن را با همان كيفيت عربى آن بياموزيد و از نبردر قرآن(يعنى مبالغه در اظهار همزه)بپرهيزيد»(قال رسول الله:تعلموا القرآن بعربيتة و اياكم و النبر فيه،يعنى الهمز)(۹).
امام صادق عليه السلام فرمود:اظهار همزه به منزله اضافه كردن بر قرآن است،مگرهمزه‌هاى اصلى،مانند:الخبا»در آيه(الا يسجدوا لله الذى يخرج الخبا)(نمل:۲۵) و يا(لكم‌فيها دف‌ء)(نحل:۵) و نيز(فاداراتم)(بقره:۷۳)(۱۲).
در برخى نسخه‌ها كلمه‌النبر»به زاى يعنى‌النبز»نوشته شده كه اشتباه است وهمان طور كه قبلا از نهايه ابن اثير نقل شد،صحيح آن‌نبر»است و كسائى به‌نبر» قرائت مى‌كرده است.اين كه در احاديث اهل بيت عليهم السلام آمده است قرآن را به كيفيت‌عربى خالص قرائت كنيد(۱۳)،از نظر علاقه شديدى است كه به حفظ لغت اصيل قرآن‌داشته‌اند و لغت اصيل،همان لغت فصيح عرب و لهجه رايج آن است،تا قرآن ازهر گونه تغيير و غلط خوانى مصون باشد و دگرگونى در آن راه نيابد.

(۲) كافى، كتاب فضل القرآن، باب النوادر، شماره‌هاى ۸ و ۱۲ و ۱۳ و ۱۵ و ۲۳ و ۲۷، ص ۶۲۷؛
(۹) صدوق، معانى الاخبار، چاپ نجف، ص ۲۳۷؛
(۱۲) معانى الاخبار، ص ۹۸.
(۱۳) وسايل الشيعه، جلد ۶، ص ۲۲۲، باب ۳۰؛
منابع:
علوم قرآنى صفحه ۲۱۸



جعبه ابزار