• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

عبداللطیف ابن‌غانم(خام)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



ابن غانم، عبدالطيف
جلد:۴ شماره مقاله:۱۵۶۵
اِبْن غانِم، عبداللطيف بن عبدالرحمان بن احمد بن على بن غانم عبادی خزرجى مقدسى (۷۸۶-۸۵۶ق/۱۳۸۴-۱۴۵۲م)، عارف، شاعر، سیاح و فقیه شافعى. ابن غانم (یا به گفته خودش غانمى) به ابن بنانه نیز شهرت داشت (سخاوی، ج۳، ص۳۲۷؛ طاش كوپری زاده، ج۱، ص۶۶). در قدس زاده شد و دوران كودكى و جوانى را در آنجا گذراند. قرآن، صرف و نحو، فرایض، فقه، معانى و بیان را نزد پدر و معقولات را نزد عبدالعزیز فرنوی فراگرفت. سپس به تصوف روی آورد. در ۸۱۵ق/۱۴۱۲م رهسپار دیار مغرب شد و در ۸۱۷ق از تونس برای ادای فریضه حج به مكه رفت. در بازگشت از سفر حج با تنى چند از مشایخ مُسراتا (طرابلس)، تونس و تلمسان دیدار كرد و پس از ۸۲۰ق به زادگاه خود، قدس، مراجعت نمود. ورود زین الدین خوافى به قدس و اقامت وی در خانه ابن غانم (سخاوی، ج۳، ص۳۲۷؛ طاش كوپری زاده، ج۱، ص۶۶) سرآغازِ مجاهدت های تازه ای در زندگى ابن غانم شد. زین الدین مؤسس طریقه زینیه (از شاخه های سلسله سهروردیه) در تركیه عثمانى بود (تریمینگهام، ج۱، ص۲۷۰ ). ابن غانم به طریقه زینیه وارد شد و چندی بعد همراه پیر و مراد خود خوافى، رهسپار خراسان گردید. وی ۳ سال در خدمت خوافى به سر برد و به امر او به خلوت، ریاضت و مجاهدت پرداخت و سپس به اشارت وی برای تكمیل مجاهدات به جام رفت تا در كنار مزار شیخ احمد جام (ژنده پیل) به ریاضت و چله نشینى مشغول شود. وی از خوافى اجازه ارشاد گرفت و سرانجام خلیفه و جانشین او در طریقت شد (طاش كوپری زاده، ج۱، ص۲۶؛ طاش كوپری زاده، ج۱، ص ۶۷؛ سخاوی، ج۳، ص۳۲۷). پس از بازگشت به دمشق عازم تركیه شد و به قونیه رفت. در قونیه به زیارت مزار بزرگان عرفان، از جمله صدرالدین قونوی و مولوی شتافت. او خود حالاتى را كه در زیارت مزار این بزرگان بر او گذشته، ذكر كرده است (سخاوی، ج۳، ص۳۲۷؛ طاش كوپری زاده، ج۱، ص۶۷). مدت اقامت وی را در تركیه ۳ سال ذكر كردهاند. آوازه وی در تركیه چنان شد كه سلطان مراد از سلاطین عثمانى خواستار دیدار او گردید (سخاوی، ج۳، ص۳۲۷).( ظاهراً مقصود سلطان مراد دوم ابن محمد است)، اما ابن غانم نپذیرفت و به رغم آنكه سلطان پنهانى نزد وی شتافت، ابن غانم از دیدار او خودداری كرد و دیگر بار رهسپار قدس شد و تا پس از ۸۴۰ق/۱۴۳۶م در آنجا اقامت كرد، آنگاه به قاهره رفت و در مسجدی خلوت گزید (سخاوی، ج۳، ص۳۲۷- ۳۲۸).
از سفرهای دیگر وی خبری در دست نیست، وی در اواخر عمر به بورسه۱ رفته و در آنجا درگذشته است. او خود تاریخ ورود خویش را به بورسه اول شعبان ذكر كرده و گفته است كه تا آخر رمضان با جمعى از علما به خلوت نشسته بوده (طاش كوپری زاده، ج۱، ص۶۷ - ۶۸)، اما روشن نیست كه این واقعه در چه سالى روی داده است. مرگ ابن غانم در قلعه بورسه رخ داد و در زاویه ای منسوب به خود وی به خاك سپرده شد (طاش كوپری زاده، ج۱، ص ۶۹).
از جمله شاگردان و مریدان وی مى توان تاج الدین ابراهیم بن یخشى فقیه را ذكر كرد كه در قونیه به درك محضر ابن غانم نایل شد و بعد همراه وی به بورسه رفت و مرتبه ارشاد یافت و پس از درگذشت ابن غانم خلیفه و جانشین او شد (طاش كوپری زاده، ج۱، ص ۱۱۳). ابن وفا، شیخ سنان و پیری خلیفه حمیدی نیز در زمره شاگردان وی بوده اند (طاش كوپری زاده، ج۱، ص۱۱۳؛ طاش كوپری زاده، ج۱، ص۲۳۸؛ فرات، به نقل از مجدی، ج۱، ص۲۴۵).
آثار: از كتب وی آنچه اكنون موجود است، این هاست:
۱. تحفه واهب المواهب فى بیان المقامات و المراتب یا كتاب التحفه فى بیان المقامات و المراتب (خدیویه، ج۷، ص۵۸۵؛ كوپریلى، ج۲، ص۳۴۰؛ كوپریلى، ج۲، ص۵۷۲؛ طاش كوپری زاده، ج۱، ص۶۸) كه آن را مى توان مهم ترین اثر او دانست. حاجى خلیفه (حاجى خلیفه، ج۱، ص۳۷۶- ۳۷۷؛ حاجى خلیفه، ج۲، ص۱۹۹۹) در ۳ جا عنوان این اثر را با تفاوت اندكى ذكر كرده و آن را دو اثر پنداشته است و یك بار آن را به محمد بن عبدالرحمان بكری نسبت داده و تاریخ پایان آن را ذیحجه ۹۲۲ گفته است.
۲. حاوی القلوب.
۳. مجموعه.
۴. كتاب الامر بالمعروف و النهى عن المنكر (بغدادی، ج۱، ص۶۱۶). حاجى خلیفه (حاجى خلیفه، ج۲، ص۱۳۹۸) پایان این تألیف را در ربیع الاول ۸۵۳ ذكر كرده است.
۵. كشف الاعتقاد فى الردّ على مذهب الالحاد (حاجى خلیفه، ج۲، ص۱۴۸۷؛ بغدادی، ج۱، ص۶۱۶).
۶. شفاء المتألم فى آداب المعلم و المتعلم (بغدادی، ج۱، ص۶۱۶؛ حاجى خلیفه، ج۲، ص۱۰۵۶).
۷. رسالة فى مقامات عبادالله و مراتبهم (حاجى خلیفه، ج۱، ص۸۹۳).
۸. اقتباس رفع الالتباس فى بیان طریق الناس (حاجى خلیفه، ج۱، ص۱۳۴- ۱۳۵). وی آثار منظومى نیز داشته است، از جمله منظومه رائیه نفحة الاسحار و رحلة الاسرار على منهج المختار الى مشهد الانوار (حاجى خلیفه، ج۲، ص۱۹۶۸؛ بغدادی، ج۱، ص۶۱۶). به گفته سخاوی (سخاوی، ج۳، ص۳۲۸) وی منظومه ای نیز به نام العقد، برای فرزند خود سرود و نیز شرحى موسوم به الدر الیتیم فى حل العقد النظیم، بر آن نوشت. سخاوی (سخاوی، ج۳، ص۳۲۸) ابیاتى از آن را نقل كرده است. مولى فناری نام های منظوم برای او فرستاده كه وی آنرا به نظم جواب داده و طاش كوپریزاده (طاش كوپریزاده، ج۱، ص ۲۶-۲۷) هر دو را نقل كرده است.
-----------------------------------------------------

فهرست مندرجات

۱ - فهرست منابع


(۱) بغدادی، هدیه؛
(۲) حاجى خلیفه، كشف؛
(۳) خدیویه، فهرست؛
(۴) سخاوی محمد، الضوء اللامع، قاهره، ۱۳۵۴ق؛
(۵) طاش كوپریزاده احمد، الشقائق النعمانیة، به كوشش احمد صبحى فرات، استانبول، ۱۴۰۵ق؛
(۶) فرات احمد صبحى، حاشیه بر الشقائق النعمانیة، به كوشش احمد صبحى فرات، استانبول، ۱۴۰۵ق؛
(۷) كوپریلى، خطى.



جعبه ابزار