• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

عبدالله الهی خام

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



اِلهى‌، عبدالله‌ (د ۸۹۶ق‌/۱۴۹۱م‌)، معروف‌ به‌ شيخ‌ الهى‌، عارف‌ و صوفى‌ مشهور در دوره عثمانى‌ بود. او در قصبه سماو از ولايت‌ كوتاهيه‌ متولد شد و در زادگاه‌ خود به‌ تحصيل‌ علوم‌ پرداخت‌، سپس‌ مدتى‌ در قسطنطنيه‌ در مدرسه‌ای كه‌ به‌ زيرك‌ مشهور بود، اقامت‌ گزيد (طاش‌كوپری‌زاده‌، ص۲۴۹؛ مجدی، ص۲۶۲_۲۶۵؛ اولياچلبى‌، ج۸، ص۱۷۶؛ بروسه‌لى‌، ص۹۱). او پس‌ از مسافرت‌ استادش‌ ملاعلى‌ طوسى‌ (طاش‌كوپری‌زاده‌، ص۹۸_۹۹) به‌ ايران‌، به‌ وی پيوست‌ و نزد او به‌ ادامه تحصيل‌ پرداخت‌، آنگاه‌ بر اثر انقلاب‌ درونى‌، تحصيل‌ علوم‌ ظاهری را ترك‌ گفت‌ و كتاب‌هايش‌ را فروخت‌ و بهای آن‌ را به‌ صدقه‌ داد (طاش‌كوپری‌زاده‌، ص۲۴۹_۲۵۰؛ سعدالدين‌، ج۲، ص۵۳۲؛ سامى‌، ج۴، ص۳۰۹۹). سپس‌ عازم‌ ماوراءالنهر شد و در سمرقند به‌ خدمت‌ خواجه‌ عبيدالله‌ احرار سمرقندی رسيد و بر اثر ارشاد وی به‌ طريقه نقشبنديه‌ درآمد. آنگاه‌ به‌ خواست‌ مراد خويش‌ به‌ بخارا رفت‌ و قبر خواجه‌ بهاءالدين‌ نقشبند، مؤسس‌ سلسله نقشبنديه‌ را زيارت‌ كرد و مدتى‌ در آنجا معتكف‌ بود. پس‌ از چندی به‌ سمرقند بازگشت‌ و به‌ اشاره خواجه‌ عبيدالله‌ احرار برای تبليغ‌ نقشبنديه‌ راهى‌ بلاد روم‌ شد (طاش‌كوپری‌زاده‌، ص۲۴۹_۲۵۰؛ مجدی، ص۲۶۲_۲۶۵؛ سعدالدين‌،ج۲، ص۵۳۳).دراين‌سفرسيداحمد بخاری (د ۹۲۲ق‌/۱۵۱۶م‌) وی را همراهى‌ كرد (طاش‌كوپری‌زاده‌، ص۳۵۹؛ مجدی، ص۳۶۲_۳۶۳؛ خالدی، ص۱۷۴). او در هرات‌ با عبدالرحمان‌ جامى‌ و ديگر صوفيان‌ خراسان‌ هم‌ ملاقات‌ كرد (طاش‌كوپری‌زاده‌، ص۲۵۰؛ مجدی، ص۳۶۲_۳۶۳؛ سعدالدين‌،ج۲، ص۵۳۳).
الهى‌ پس‌ از مراجعت‌ به‌ آناتولى‌ در زادگاه‌ خويش‌ اقامت‌ گزيد و مريدان‌ و عالمان‌ بسيار به‌ حلقه ارادت‌ او درآمدند، اما بر اثر بروز اغتشاش‌ و بى‌نظمى‌ كه‌ پس‌ از مرگ‌ سلطان‌ محمد فاتح‌ (حك ۸۵۵ - ۸۸۶ق‌/۱۴۵۱-۱۴۸۱م‌) رخ‌ داد، همچنين‌ به‌ درخواست‌ بزرگان‌ قسطنطنيه‌، به‌ آن‌ شهر رفت‌ و در مدرسه زيرك‌ مقيم‌ شد و به‌ ارشاد مريدان‌ پرداخت‌ (طاش‌كوپری‌زاده‌، ص۲۵۰؛ سعدالدين‌، ج۲، ص۵۳۳_۵۳۴)، ولى‌ در اين‌ شهر هم‌ رغبت‌ ماندن‌ نيافت‌ و در اين‌ حال‌ به‌ دعوت‌ امير احمدبيك‌ ادرنوی به‌ روم‌ ايلى‌ رفت‌ و تا آخر عمر به‌ تدريس‌ و ارشاد خلق‌ گذراند. الهى‌ سرانجام‌ در آغستوس‌ وفات‌ يافت‌ و جنازه‌اش‌ به‌ ينيجه‌ منتقل‌ گرديد و در مقبره‌ای كه‌ به‌ صورت‌ زيارتگاه‌ معروفى‌ درآمد، به‌ خاك‌ سپرده‌ شد (عاشق‌ پاشازاده‌، ص۲۲۴؛ طاش‌كوپری‌زاده‌، ص۲۵۰_۲۵۱؛ سعدالدين‌، ج۲، ص۵۳۵؛ اولياچلبى‌، ج۸، ص۱۷۶؛ رفعت‌، ص۲۴۸؛ بروسه‌لى‌، ص۹۱).
پس‌ از مرگ‌ الهى‌، دوست‌ و همسفر وی سيداحمد بخاری خليفه وی شد و سجاده‌نشينى‌ طريقه نقشبنديه‌ را بر عهده‌ گرفت‌ (طاش‌كوپري‌زاده‌، ص۳۶۰؛ خالدی، ص۱۷۴؛ بروسه‌لى‌، ص۹۲؛ عطايى‌، ص۶۲).
الهى‌ سماوی گذشته‌ از آثار عرفانى‌ كه‌ به‌ قلم‌ آورد، نخستين‌ كسى‌ بود كه‌ در آسيای صغير به‌ تبليغ‌ طريقه نقشبنديه‌ پرداخت‌ و در آن‌ ديار اولين‌ خانقاه‌ اهل‌ اين‌ طريقه‌ را تأسيس‌ كرد (نفيسى‌، ج۲، ص۸۱۸؛ لويس‌، ص۲۲۸).
آثار: الهى‌ آثار بسياری به‌ فارسى‌، عربى‌ و تركى‌ دارد كه‌ شماری از آن‌ها برجای مانده‌ است‌:
الف‌ - چاپى‌:
۱. ديوان‌، كه‌ در ۱۹۶۱م‌ در استانبول‌ به‌ چاپ‌ رسيده‌ است‌.
۲. منازل‌ القلوب‌، به‌ فارسى‌ كه‌ شرح‌ رساله قدسيه روزبهان‌ بقلى‌ است‌. اين‌ كتاب‌ در ۱۳۴۷ش‌ به‌ كوشش‌ محمدتقى‌ دانش‌پژوه‌ به‌ ضميمه روزبهان‌ نامه‌ به‌ چاپ‌ رسيده‌ است‌. در اين‌ نسخه‌، همه‌جا از او به‌ الهى‌ سيمابى‌ ياد شده‌ است‌.
ب‌ - خطى‌:
۱. استخراج‌نامه‌، نسخه‌ای از آن‌ در استانبول‌ موجود است‌ .
۲. اسرارنامه‌، نسخه‌هايى‌ از آن‌ در تركيه‌ و مصر وجود دارد.
۳. اصول‌ وصول‌ الهيه‌، به‌ فارسى‌، تصويری از آن‌ در كتابخانه مركزی نگهداری مى‌شود.
۴. رساله اسئله‌ و اجوبه‌، نسخه‌هايى‌ از آن‌ در تركيه‌ موجود است‌.
۵. رساله احديه‌.
۶. رساله تصوف‌.
۷. رساله وجود، نسخه‌هايى‌ از اين‌ ۳ اثر در تركيه‌ موجود است‌.
۸. زاد المشتاقين‌، نسخه‌هايى‌ از آن‌ در تركيه‌ (موزه مولانا) موجود است‌.
۹. فتوحات‌ الهيه‌، نسخه‌ای از آن‌ در كتابخانه سليمانيه‌ وجود دارد.
۱۰. كشف‌ الواردات‌ لطالب‌ الكمالات‌، شرحى‌ است‌ بر الواردات‌ تأليف‌ بدرالدين‌ ابن‌ قاضى‌ سماونه‌ (د ۸۲۳ق‌/۱۴۲۰م‌)، نسخه‌هايى‌ از اين‌ اثر در واتيكان‌ موجود است‌.
۱۱. مسالك‌ ( يا مسلك‌ ) السالكين‌، نسخه‌های آن‌ در استانبول‌ موجود است‌.
۱۲. مسلك‌ الطالبين‌ و الواصلين‌، نسخه‌هايى‌ از آن‌ در كتابخانه‌های مختلف‌ تركيه‌ (موزه مولانا) و ايران‌ موجود است‌.
۱۳. نجاة الارواح‌ من‌ دنس‌ الاشباح‌، نسخه‌ای از آن‌ در كتابخانه بروسه‌ موجود است‌ (هاشم‌پور سبحانى‌، ص۳۶۳).
آثار ديگری نيز همچون‌:
۱. تحلية الارواح‌، در علم‌ تصوف‌ (بغدادی، ج۱، ص۴۷۰؛ كحاله‌، ج۶، ص۳۶).
۲. شرح‌ مفتاح‌ الغيب‌ قونوی (بغدادی، ج۱، ص۴۷۰؛ بروسه‌لى‌، ص۹۲).
۳. فصول‌ الوصول‌، به‌ تركى‌ (بغدادی، ج۱، ص۴۷۰؛ بروسه‌لى‌، ص۹۲).
۴. منظومه معراجيه‌ (بروسه‌لى‌، ص۹۲)، از وی ياد كرده‌اند.
فهرست منابع:
(۱) محمد اولياچلبى‌، سياحت‌نامه‌، استانبول‌، ۱۹۲۸م‌؛
(۲) محمدطاهر بروسه‌لى‌، عثمانلى‌ مؤلفلری، استانبول‌، ۱۳۳۳ق‌؛
(۳) بغدادی، هدية العارفین؛
(۴) عبدالمجيد خالدی نقشبندی، الحدائق‌ الورديه، دمشق‌، ۱۳۰۸ق‌؛
(۵) احمد رفعت‌، لغات‌ تاريخيه‌ و جغرافيه‌، استانبول‌، ۱۲۹۹ق‌؛
(۶) شمس‌الدين‌ سامى‌، قاموس‌ الاعلام‌، استانبول‌، ۱۳۱۱ق‌؛
(۷) محمد سعدالدين‌، تاج‌ التواريخ‌، استانبول‌، ۱۲۸۰ق‌؛
(۸) احمد طاش‌كوپری‌زاده‌، الشقائق‌ النعمانيه، به‌ كوشش‌ احمد صبحى‌ فرات‌، استانبول‌، ۱۴۰۵ق‌؛
(۹) درويش‌ احمد عاشق‌ پاشازاده‌، تاريخ‌، به‌ كوشش‌ همت‌ على‌بيك‌، استانبول‌، ۱۳۳۲ق‌؛
(۱۰) عطاءالله‌ عطايى‌، حدائق‌ الحقائق‌ فى‌ تكملة الشقائق‌، به‌ كوشش‌ عبدالقادر اوزجان‌، استانبول‌، ۱۹۸۹م‌؛
(۱۱) فهرس‌ المخطوطات‌ التركية العثمانيه، قاهره‌، ۱۹۸۷م‌؛
(۱۲) عمررضا كحاله‌، معجم‌ المؤلفين‌، بيروت‌، ۱۳۷۶ق‌/ ۱۹۵۷م‌؛
(۱۳) لويس‌ برنارد، استانبول‌ و تمدن‌ امپراتوری عثمانى‌، ترجمه ماه‌ ملك‌ بهار، تهران‌، ۱۳۵۰ش‌؛
(۱۴) محمد افندی مجدی، حدائق‌ الشقائق‌ (ذيل‌ الشقائق‌ النعمانيه )، به‌ كوشش‌ عبدالقادر اوزجان‌، استانبول‌، ۱۹۸۹م‌؛
(۱۵) سعيد نفيسى‌، تاريخ‌ نظم‌ و نثر، تهران‌، ۱۳۴۴ش‌؛
(۱۶) توفيق‌ هاشم‌ پورسبحانى‌، فهرست‌ نسخه‌های خطى‌ فارسى‌ كتابخانه بروسه‌، رشت‌، ۱۳۶۸ش‌؛



جعبه ابزار