• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

عثمان بن سعید عمری

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



عثمان بن سعید بن عمرو عمری، (از حفص بن عمرو المعروف بالعمری یاد شده که مراد، عثمان بن سعید است؛ زیرا او را وکیل امام عسکری (علیه‌السّلام) و فرزند او محمد را وکیل ناحیه معرفی کرده است. ظاهرا در رجال الکشی، تصحیف صورت گرفته است.) نخستین نایب خاص امام مهدی (علیه‌السّلام) است که این منصب را در دوره امام هادی (علیه‌السّلام) و امام عسکری (علیه‌السّلام) نیز بر عهده داشته و نهاد وکالت را رهبری کرده است. او پس از شهادت امام عسکری (علیه‌السّلام) در مدت کوتاهی،
[۲] کشی، رجال کشی، ج۲، ص۳۱۹.
مسئولیت نیابت از امام عصر (علیه‌السّلام) را به عهده داشت. برخی او را از نوادگان عمار بن یاسر دانسته‌اند.
[۴] تهرانی، آقا بزرگ، الذریعة، ج۲، ص۱۰۶.




کنیه او «ابو عمرو» و «ابو محمد»
[۵] سدابادی، عبیدالله بن عبدالله، المقنع فی الامامة، ص۱۴۶.
است و القابش عبارت‌اند از: «العمری»، «السمان»، «الزیات»و «العسکری».
لقب‌های سه‌گانه اخیر نشان می‌دهد که وی برای مخفی نگه داشتن ارتباط خود با امامان (علیهم‌السلام)، شغل پوششی روغن فروشی در سپاه زمامداران حاکم را انتخاب کرده بود.


بر پایه اسنادی که ارائه می‌گردد، او محضر سه امام از امامان اهل بیت(علیهم‌السّلام) یعنی امام هادی (علیه السلام)، امام عسکری (علیه‌السّلام) و امام مهدی (علیه‌السّلام) را درک کرده است. برخی او را از اصحاب امام جواد (علیه‌السّلام) نیز شمرده‌اند که ظاهرا صحیح نیست (بر پایه تاریخ تقریبی وفات عثمان بن سعید - که در اوایل غیبت صغرا - (حدود سال‌های ۲۷۵ ق) اتفاق افتاده است - و با احتساب عمر طبیعی انسان، می‌توان او را متولد حدود سال دویست هجری دانست که در این صورت، در دوره امامت امام جواد (علیه‌السّلام) (۲۰۳ تا ۲۲۰ ق) و در دوره کودکی و جوانی به سر می‌برده و به طور عادی نمی‌تواند باب و وکیل و سفیر امام (علیه‌السّلام) باشد، اگر چه همنشینی و همراهی او با امام جواد (علیه‌السّلام) ممکن است.).


تامل در نصوصی که از امام هادی (علیه‌السّلام) و امام عسکری (علیه‌السّلام) و امام مهدی (علیه‌السّلام) درباره عثمان بن سعید به ما رسیده نشان می‌دهد که وی نزد آنان از منزلت رفیعی برخوردار بوده است.
امام هادی (علیه‌السّلام) در باره او می‌فرماید:
... این ابو عمرو، که مورد اعتماد و امین است، آنچه بگوید، از جانب من گفته است و آنچه به شما برساند، از سوی من رسانده است.
[۱۲] ابن شهر آشوب، المناقب، ج۵، ص۵۸، ح ۷۹۳.

همچنین امام عسکری (علیه‌السّلام) درباره او می‌فرماید:
... این ابو عمرو - که مورد اعتماد و امین است -، در(زمان امام) گذشته، مورد وثوق بوده و مورد وثوق من در زندگی و پس از مرگم است. آنچه به شما بگوید، از جانب من گفته است و آنچه به شما برساند، از سوی من رسانده است.
عثمان بن سعید، از جمله چهل نفر مورد اعتماد امام عسکری (علیه‌السّلام) است که ایشان فرزندش مهدی (علیه‌السّلام) را به عنوان امام و خلیفه بعد از خود به آنها معرفی کرده است.


اثبات نیابت خاصه عثمان بن سعید عمری از ولی عصر (علیه‌السّلام) از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است؛ زیرا افزون بر اهمیت اصل نیابت خاصه، سند نیابت خاصه دیگر نائبان خاص ایشان نیز به او منتهی می‌گردد. برای اثبات نیابت خاصه عثمان بن سعید، به چهار دلیل می‌توان استناد جست:

۴.۱ - اجماع شیعیان اثنا عشریه

مهم‌ترین دلیل بر صحت نیابت خاص عثمان بن سعید، اتفاق و اجماع تمامی شیعیان بر پذیرش نیابت اوست. همان گونه که اشاره شد، عثمان بن سعید، صحابی نزدیک سه امام از امامان اهل بیت (علیهم‌السّلام) و سخت مورد اعتماد آنان بوده و جایگاه و منزلت والایی در میان پیروان آنان داشته است، به گونه‌ای هیچ یک از آنان در صحت ادعای او تردید نکرده است.
به تعبیر دیگر، اجماع شیعیان دوازده امامی بویژه علما و فقهای آنان، در تمامی دوره‌ها و زمان‌ها بر پذیرش نیابت خاصه عمری و سایر نواب خاصه، یکی از ادله روشن صحت ادعای نیابت آنهاست.

۴.۲ - روایات که دال بر نیابت وی

شیخ صدوق به نقل از عبید الله بن عبدالله می‌گوید : امام حسن عسکری (علیه‌السّلام) وکیلش، ابو محمد عثمان بن سعید عمری را در روزگار حیاتش واسطه میان خود و پیروانش قرار دارد و هنگامی که اجل امام (علیه‌السّلام) در رسید، به او فرمان داد که پیروانش را گرد آورد و به آنان خبر داد که فرزندش، جانشین وی و صاحب امر ولایت پس از ایشان است و ابو محمد عثمان بن سعید عمری، وکیل او و باب و سفیر میان او و شیعیانش خواهد بود و هر کس درخواستی دارد، به عمری مراجعه کند، همان گونه که در روزگار حیات امام (علیه‌السّلام) به او مراجعه می‌کرده است.
[۱۶] طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، ص۳۲۵، ح ۶۱۱.
همچنین شیخ طوسی روایت کرده است که در مجلسی که چهل نفر از شیعیان حضور داشتند، امام عسکری (علیه‌السّلام) خطاب به حاضران فرمود:
هان! از امروز به بعد، دیگر او را نخواهید دید تا سنی از او بگذرد. پس آنچه را عثمان می‌گوید، بپذیرید و به فرمان او گردن نهید و گفته اش را بپذیرید؛ که او جانشین امام‌تان است و کار به دست اوست.
[۱۷] طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، ص۳۲۷، ح ۶۰۹.


۴.۳ - وثاقت عثمان بن سعید

عثمان بن سعید، جزو افراد معدودی است که با نص صریح امامان معصوم (علیهم‌السّلام) توثیق شده وتوثیق او با سند صحیح در اختیار ماست. سخن امام هادی (علیه‌السّلام) و امام عسکری (علیه‌السّلام) مبنی بر توثیق او در صفحات پیشین نقل شد.
همچنین امام عسکری (علیه‌السّلام) در باره او و فرزندش، به احمد بن اسحاق - که از عالمان بزرگ و وکیل موقوفات امام (علیه‌السّلام) در قم بود - فرمود:
عمری و فرزند او مورد اعتماد من هستند و آنچه به تو برسانند، از سوی من رسانده‌اند و آنچه بگویند از جانب من گفته‌اند. پس سخن آن دو را گوش فرا ده و فرمان آن دو را اطاعت کن؛ که آنها مورد اعتماد و امین هستند.
طبیعی است که ادعای نیابت فردی با این ویژگی‌ها و توثیقات از جانب امام معصوم (علیه السلام)، در نزد شیعیان پذیرفته است.

۴.۴ - کرامات صادره از وی

یکی از دلایلی که می‌تواند مؤید نیابت خاصه آن جناب باشد، کراماتی است که از وی ظاهر گردیده است. این کرامات به تفصیل، در ابواب مربوط به فعالیت وکیلان خواهد آمد.

۴.۵ - صدور توقیعات به خط ناحیه مقدسه

در زمان امام عسکری (علیه‌السّلام) توقیعات ناحیه امامت، با خط، علامات و گویشی بود که برای عالمان و مردم شناخته شده بود. از آغاز غیبت نیز توقیعات به همان گونه که قبلا صادر می‌شد، در دسترس عثمان بن سعید و فرزندش بود و به عالمان و مردم ارائه می‌شد.
ابو نصر هبة الدین می‌نویسد: توقیعات همان سان که در دوره امام حسن عسکری (علیه السلام) به مردم می‌رسید، پس از آن هم همان گونه و با همان خط به مردم ارائه می‌شد. نگاشته‌هایی در امور دین و دنیا و چیزهایی که از آن پرسش می‌کردند، همراه با پاسخ‌هایی عجیب و خارق العاده.

۴.۶ - وجوب اعلام امام در صورت عدم صحت ادعای عثمان

بر فرض آن که ادعای نیابت شخصی مانند عثمان بن سعید که دارای سابقه‌ای روشن است و همه شواهد و قرائن، درستی آن را تایید می‌کند، صحت نداشته باشد، بر امام (علیه‌السّلام) لازم است که از هر طریق ممکن، نادرستی این ادعا را برای پیروان خود روشن نماید، وگرنه مردمان نسبت به این موضوع در جهل خواهند بود. در بخش مدعیان دروغین، خواهیم دید که امام (علیه‌السّلام) نسبت به کسانی که به دروغ، ادعای نیابت داشتند، سختگیر بودند و با توقیع رسمی، ادعای نیابت آنان را باطل می‌کردند.


زمان نیابت عثمان بن سعید از امام مهدی (علیه‌السّلام) چندان طولانی نبود. اگرچه تاریخ دقیق وفات او گزارش نشده، ولی اجمالا مشخص است که او چند سال پس از شهادت امام عسکری (علیه السلام)، به سرای باقی شتافته است. یکی از مهم‌ترین قرائن، مرگ احمد بن هلال است. احمد بن هلال، از کسانی است که پس از وفات عثمان بن سعید، به مخالفت با نایب دوم پرداخت و نیابت او را نپذیرفت و در نتیجه، امام (علیه‌السّلام) در ضمن توقیع، او را مطرود دانست. این شخص در سال ۲۶۷ق از دنیا رفته است.
[۲۲] طوسی، محمد بن حسن، الفهرست، ص۸۳.
بنابراین، مشخص می‌شود که وفات نایب اول مدت زمانی قبل از او یعنی در سال‌های ۲۶۵ یا ۲۶۶ بوده است. (برخی، قرائن دیگری را نیز بر این مطلب ارائه کرده‌اند. از آن جمله، طولانی بودن مدت نیابت نایب دوم یعنی محمد بن عثمان است که نزدیک به پنجاه سال بوده است؛ فوت محمد بن عثمان در سال ۳۰۴ق یعنی ۴۵ سال پس از آغاز غیبت بوده است که با تسامح، پنجاه سال دانسته شده است. بنا بر این، مدت زمان نیابت نایب اول می‌باید بسیار کوتاه باشد. البته می‌توان گفت: مقصود از پنجاه سال نیابت، از زمان امام عسکری (علیه‌السّلام) تا زمان غیبت صغراست؛ چون محمد بن عثمان، جزو وکلای امام عسکری (علیه‌السّلام) هم بوده است. در نتیجه، این متن، دلالتی بر نیابت اختصاصی محمد بن عثمان ندارد. در جواب می‌گوییم: در گزارش ابو نصر در توصیف زمان وکالت محمد بن عثمان آمده است: او حدود پنجاه سال، نیابت امام را به عهده داشته است و مردم، اموالی را که باید به امام می‌رساندند، به او می‌سپردند و وی توقیعات را به همان دست خط روزگار حیات امام حسن عسکری (علیه‌السّلام) به شیعیان می‌رساند.)
پس از وفات محمد بن عثمان، توقیعی از جانب امام مهدی (علیه‌السّلام) خطاب به نایب دوم یعنی محمد بن عثمان بن سعید صادر شد که در آن، از عثمان بن سعید ستایش فراوان شده بود:
پدرت سعادتمندانه زیست و ستوده در گذشت. خداوند، او را رحمت کند و به اولیا و دوستدارانش ملحق کند که همواره در کار آنان کوشا بود و تلاشش در کارهایی بود که او را به خدای عزّوجلّ و به ایشان نزدیک می‌کرد! خداوند، رویش را خرم گرداند و لغزشش را نادیده بگیرد!
مزار او در غرب بغداد در کنار خیابان میدان بوده است. این مکان در زمان شیخ طوسی نیز پابرجا بوده و اکنون نیز محل مشهوری است.



۱. کشی، رجال کشی، ج۲، ص۸۱۳، ح۱۰۱۵.    
۲. کشی، رجال کشی، ج۲، ص۳۱۹.
۳. تهرانی، آقا بزرگ، الذریعة، ج۱، ص۳۱۸.    
۴. تهرانی، آقا بزرگ، الذریعة، ج۲، ص۱۰۶.
۵. سدابادی، عبیدالله بن عبدالله، المقنع فی الامامة، ص۱۴۶.
۶. طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، ص۳۵۴.    
۷. علامه حلی، خلاصة الاقوال، ص۲۲۰.    
۸. حلی، ابن داوود، رجال ابن داوود، ص۱۳۳.    
۹. طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، ص۳۵۴.    
۱۰. ابن شهر آشوب، المناقب، ج۳، ص۴۸۷.    
۱۱. خویی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۱۲، ص۱۲۴، ش ۷۶۰۴.    
۱۲. ابن شهر آشوب، المناقب، ج۵، ص۵۸، ح ۷۹۳.
۱۳. خویی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۱۲، ص۱۲۳.    
۱۴. خویی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۱۲، ص۱۲۳.    
۱۵. طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، ص۳۵۷، ح ۳۱۹.    
۱۶. طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، ص۳۲۵، ح ۶۱۱.
۱۷. طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، ص۳۲۷، ح ۶۰۹.
۱۸. طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، ص۳۱۱.    
۱۹. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۳۳۰.    
۲۰. طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، ص۲۴۳، ش ۲۰۹.    
۲۱. خویی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۱۲، ص۱۲۳.    
۲۲. طوسی، محمد بن حسن، الفهرست، ص۸۳.



سایت حدیث نت، برگرفته از مقاله «عثمان بن سعید عمری».    



جعبه ابزار