• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

عزاداری ام سلمه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



تئوری عدم الزام حجاب در اسلام با توجیهاتی همراه شده که تمسک به مرثیه‌سرایی‌ام سلمه در حضور پیامبر یکی از آن موارد است. نویسنده این مقاله در تحلیل نحوی دچار خطاء شده و به تبع آن غلط ترجمه نموده و نتیجه‌ای نادرست را به پیامبر منسوب نموده است.



آقای ترکاشوند که مطلبی را در آبان ۹۶ منتشر کرده، در پی انتقادات نحوه چینش فعل و فاعل و نتیجه گیری را در اسفند ۹۶ ارائه کرده که در هر دو مقاله دچار خطا شده است.

۱.۱ - ترجمه نادرست

ایشان در مطلب آبان ماه گفته‌اند که:
«هنگامی که (ام سلمة) در مجلس عزا حاضر شد موهایش را آویزان و رها کرد»


متن روایت در کتاب الکافی و در وسائل الشیعه به شکل زیر است:
عَنْ اَبِی جَعْفَرٍ علیه‌السلام، قَالَ: «مَاتَ وَلِیدُ بْنُ الْوَلِیدِ بْنِ الْمُغِیرَةِ، فَقَالَتْ اُمُّ سَلَمَةَ لِلنَّبِیِّ صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم:
امام باقر علیه السلام «ولید پسر ولید بن مغیره فوت کرد، ‌ام سلمه به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) گفت

اِنَّ آلَ الْمُغِیرَةِ قَدْ اَقَامُوا مَنَاحَةً، فَاَذْهَبُ اِلَیْهِمْ؟ فَاَذِنَ لَهَا،
آل مغیره مجلس عزایی برقرار کرده‌اند، من پیش ایشان بروم؟ پیامبر به او اجازه داد.

فَلَبِسَتْ ثِیَابَهَا وَتَهَیَّاَتْ،
پس لباسش را پوشید و آماده شد

وَکَانَتْ مِنْ حُسْنِهَا کَاَ نَّهَا جَانٌّ، وَکَانَتْ اِذَا قَامَتْ، فَاَرْخَتْ شَعْرَهَا، جَلَّلَ‌ جَسَدَهَا، وَعَقَدَتْ بِطَرَفَیْهِ خَلْخَالَهَا،
در حالی که از نظر زیبایی شبیه پریان بود به طوری که وقتی می‌ایستاد و موهایش را آویزان می‌کرد بدنش را می‌پوشاند و دو طرف مویش را به خلخال پایش می‌بست (کنایه از این که موی او تا قوزک پایش می‌رسید)

فَنَدَبَتِ ابْنَ عَمِّهَا بَیْنَ یَدَیْ رَسُولِ اللهِ صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم، فَقَالَتْ:
پس در مورد پسر عمویش در مقابل پیامبر مرثیه سرایی کرد و گفت:


أَنْعَى الْوَلِيدَ بْنَ الْوَلِيدِ
أَبَا الْوَلِيدِ فَتَى الْعَشِيرَة


حَامِي الْحَقِيقَةِ مَاجِدٌ
يَسْمُو إِلى طَلَبِ الْوَتِيرَة


قَدْ كَانَ غَيْثاً فِي السِّنِينَ
وَجَعْفَراً غَدَقاً وَمِيرَة

فَمَا عَابَ ذلِکَ عَلَیْهَا النَّبِیُّ صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم، وَلَا قَالَ‌ شَیْئاً»
(و) پیامبر این کار را بر او عیب نگرفت و چیزی نگفت.»


اما آقای ترکاشوند اینگونه ترجمه کرد که:
«.... اُمّ‌سلمه لباس پوشید و مهیای رفتن شد در حالی‌که از حیث زیبایی به [۶]     جِن/پریان می‌مانست.
هنگامی که در مجلس عزا حاضر شد موهایش را آویزان و رها کرد و آن، بلند بود که     بدنش را در بر گرفت به طوری‌که دنباله‌های طرفینش را به خلخالِ پایش بست، و در حالی‌که رسول‌خدا نیز در آن‌جا بود شروع به گریه و زاری در سوگ پسر عمویش کرد و این مرثیه را خواند: .....»

۳.۱ - اشکالهای ترجمه

اشکالهای ترجمه ایشان عبارت از:

۳.۱.۱ - خطای در عطف

آقای ترکاشوند عبارت «وَکَانَتْ اِذَا قَامَتْ» را عطف به «فَلَبِسَتْ» گرفته و این گونه ترجمه کرده:
«هنگامی که در مجلس عزا حاضر شد موهایش را آویزان و رها کرد»
در حالی که ترجمه درست آن اینگونه است:
پس لباسش را پوشید و آماده شد، پس در مورد پسر عمویش در مقابل پیامبر مرثیه سرایی کرد
یعنی عبارت «فَنَدَبَتِ (پس مرثیه سرایی کرد) » عطف به «فَلَبِسَتْ (پس لباس پوشید)» است
و عبارت «وَکَانَتْ مِنْ حُسْنِهَا کَاَ نَّهَا جَانٌّ (در حالی که از نظر زیبایی شبیه پریان بود)» جمله معترضه است.
و عبارت «وَکَانَتْ اِذَا قَامَتْ.... . خَلْخَالَهَا» عبارت «مِنْ حُسْنِهَا کَاَ نَّهَا جَانٌّ» را توصیف می‌کند و انگار که شنونده می‌پرسد که «حسن او چگونه بود که از نظر زیبایی شبیه پریان بود؟» و گوینده توضیح می‌دهد که «به طوری بود که وقتی می‌ایستاد و موهایش را آویزان می‌کرد بدنش را می‌پوشاند و دو طرف مویش را به خلخال پایش می‌بست» و بعد به اصل مطلب برمی گردد که در مجلس عزا مرثیه ثرایی کرد. یعنی عبارت «فَنَدَبَتِ (پس مرثیه سرایی کرد)» را باید به «فَلَبِسَتْ (پس لباس پوشید)» باید عطف می‌کرد و این گونه ترجمه می‌کرد:
«پس (از اجازه پیامبر) لباسش پوشید و آماده شد، پس (از حضور در مجلس عزا) در مورد پسر عمویش در مقابل پیامبر مرثیه سرایی کرد.»
در حالی که ترجمه آقای ترکاشوند به شکل زیر است:
«اُمّ‌سلمه لباس پوشید و مهیای رفتن شد... هنگامی که در مجلس عزا حاضر شد موهایش را آویزان و رها کرد....»

۳.۱.۲ - خطای در اذا شرطیه

عبارت
وَکَانَتْ اِذَا قَامَتْ، فَاَرْخَتْ شَعْرَهَا، جَلَّلَ‌ جَسَدَهَا، وَعَقَدَتْ بِطَرَفَیْهِ خَلْخَالَهَا
«اِذَا قَامَتْ (وقتی می‌ایستاد)» جمله شرطیه و جزای آن «جَلَّلَ‌ جَسَدَهَا (موهایش بدنش را می‌پوشاند)» است یعنی «وقتی می‌ایستاد و موهایش را باز می‌کرد، (موهایش) بدن او را می‌پوشاند. مانند آیه قرآن که می‌فرماید «اِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ (وقتی یاری خدا آمد). ... فَسَبِّحْ (پس تسبیح کن) » که «اِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ» شرط و «فَسَبِّحْ» جزای آن است.
۳. خطاء در ارجاع: در انتهای روایت آمده که
«فَمَا عَابَ ذلِکَ عَلَیْهَا النَّبِیُّ»
(و) پیامبر این کار را بر او عیب نگرفت.
آقای ترکاشوند تصور کرده منظور از «این کار» که کلمه «ذلک» به آن اشاره می‌کند «باز کردن مو» است. در حالی که طبق قاعده «الضمیر یرجع الی الاقرب (ضمیر به عبارت نزدیک‌تر برمی‌گردد)» باید «ذلک» را به اشعار خوانده شده که همان مرثیه سرایی (و نزدیکتر) است برگرداند نه «باز کردن مو» (که دورتر است).


آقای ترکاشوند در پاسخی جدید تلاش کرده که اشکالات قبلی را پاسخ دهد.

۴.۱ - مقدمه پاسخ

ایشان در ابتدا مطلبی آورده که «رسم زنان چنین بود که هنگام عزاداری...... و حضرت بر کارِ وی عیب نگرفت» و نشانی کتاب تهذیب الاحکام شیخ طوسی را نوشته‌اند و خواننده در ابتدا تصور می‌کند این ادعاء که «رسم زنان چنین بود که هنگام عزاداری...» از شیخ طوسی نقل شده که با مراجعه به تهذیب الاحکام می‌بینیم فقط روایت توسط شیخ ذکر شده اما ایشان تحلیلی نفرموده‌اند.

۴.۲ - ضمیر هر فعل

ایشان گفته‌اند که:
ضمیرِ "قامت" در عبارتِ وکانت اذا قامت، به "مناحة" (=مجلس عزاداری) برمی‌گردد
و در قسمت بعد می‌گوید:
امّا ضمیرِ "کانت" در همان عبارتِ وکانت اذا قامت، به اُم‌سلمه برمی‌گردد.
یعنی به این صورت می‌شود:
وَکَانَتْ ( ام سلمة) اِذَا قَامَتْ ( المناخة یعنی مرثیه سرایی) فَاَرْخَتْ ( ام سلمة) شَعْرَهَا،

۴.۲.۱ - اشکالهای پاسخ ایشان

برای فهم صحت ترجمه ایشان باید دو سوال را جواب داد:

۴.۲.۱.۱ - تغییر فعل

اول: ایشان «کانت اذا قامت» را ماضی نقلی استمراری نگرفته و ضمیر «کانت» و «قامت» را متفاوت فرض کرده است.

۴.۲.۱.۲ - کان ناقصه

دوم: «کان» از افعال ناقصه است و فعل ناقصه دارای اسم و خبر است. ا گر ضمیر کانت (که به‌ام سلمة) برگردد و «اسم کان» باشد خبر آن چیست؟

۴.۲.۱.۳ - اشکال اذای زمانیه

سوم: ایشان «اذا» را زمانیه گرفته در حالی که اگر زمانیه بگیرد «فاء» در فَاَرْخَتْ زائد می‌شود و باید قبل از جمله «جَلَّلَ‌ جَسَدَهَا» باید «فاء» را می‌آورد تا ترجمه ایشان درست باشد. در حالی که وقتی اذا شرطیه گرفته شود «جَلَّلَ‌ جَسَدَهَا» جزای آن می‌شود و مشکلات نحوی که ایشان گرفتار آن شده پیش نمی‌آید.


۱. چگونگی شیونِ اُمّ‌سلمه همسر پیامبر، امیر ترکاشوند، اول آبان ۹۶.    
۲. چگونگی شیونِ اُمّ‌سلمه همسر پیامبر، امیر ترکاشوند، پانزدهم اسفند ۹۶.    
۳. الکافی (طبع دارالحدیث)، الشیخ الکلینی، ج۹، ص۶۵۳.    
۴. وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، ج۱۷، ص۱۲۵، ابواب ما یکتسب به، باب۱۷، شماره ٢٢١٥٧، ح۲، ط آل البیت.    
۵. چگونگی شیونِ اُمّ‌سلمه همسر پیامبر، امیر ترکاشوند، اول آبان ۹۶.    
۶. المعجم المفصل فی النحو العربی، عزیزه فوال بابتی، ج۱، ص۷۵.    
۷. تهذیب الاحکام، شیخ طوسی، ج۶، ص۳۵۸.    
۸. چگونگی شیونِ اُمّ‌سلمه همسر پیامبر، امیر ترکاشوند، پانزدهم اسفند ۹۶.    







جعبه ابزار