• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

علی بن احمد بوشنجی خام

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



بوشَنجی، ابوالحسن علی بن احمد، از صوفیان و جوانمردان خراسان در نیمة اول قرن چهارم، از مردم بوشنج از توابع هرات. وی را نباید با ابوالحسن عبدالرحمان بن محمدبن مظفر داودی بوشنجی (متوفی ۴۶۷) که فقیه بوده و در بوشنج درگذشته است، اشتباه کرد.(تاریخ نیسابور: المنتخب من السیاق، ابراهیم بن محمد صریفینی، ص ۴۸۳ـ۴۸۴؛ رسالة مزارات هرات ، تصحیح و حواشی فکری سلجوقی، ص ۱۴۰) از تاریخ تولد او اطلاع دقیقی نداریم ولی از آنجا که گفته اند در جوانی ، ابوعثمان حیری (متوفی ۲۹۸) را دیده است.( طبقات الصوفیة ، محمدبن حسین سلمی، ص ۴۵۸؛ طبقات الصوفیه ، به تصحیح و حواشی عبدالحی حبیبی قندهاری، عبدالله بن محمد انصاری، ص ۴۲۱)، باید در اواسط نیمه دوم قرن سوم متولد شده باشد. به سال ۲۹۷ به نیشابور رفت (تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج ۴۱، ص ۲۱۲) در آنجا روزگاری چند مرید ابوعثمان حیری بود.(طبقات الشافعیة الکبری، عبدالوهاب بن علی سبکی، ج ۳، ص ۳۴۴) پس از فوت ابوعثمان به بغداد رفت و در زمرة مریدان ابومحمد جُریری (متوفی ۳۱۲ یا ۳۱۴) و ابن عطا (متوفی ۳۰۹) درآمد و با ابوبکر شبلی(متوفی ۳۳۴) مصاحبت داشت. سپس به دمشق رفت و در آنجا مرید ابوعمرو دمشقی(متوفی ۳۲۰) و طاهر مقدسی شد.(طبقات الصوفیة ، محمدبن حسین سلمی، ص ۴۵۸؛ طبقات الصوفیه ، به تصحیح و حواشی عبدالحی حبیبی قندهاری، عبدالله بن محمد انصاری، ص ۴۲۱؛ طبقات الشافعیة الکبری، عبدالوهاب بن علی سبکی، ج ۳، ص ۳۴۴) پس از آن، به بوشنج بازگشت. گفته اند که در آنجا زندیقش خواندند.( تذکرة الاولیاء، محمدبن ابراهیم عطار، ص ۵۲۱) پس ، در ۳۴۰ به نیشابور رفت و تا پایان عمر در همانجا سکونت گزید.( الطبقات الکبری، عبدالوهاب بن احمد شعرانی، ج ۱، ص ۱۴؛ تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج ۴۱، ص ۲۱۲) در نیشابور برای او دارالتصوفی بنا کردند (تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج ۴۱، ص ۲۱۲؛ ابن ملقن ، ص ۲۵۲) و شاگردان و مریدان بسیاری یافت.( النجوم الزاهرة فی ملوک مصر و القاهرة، ابن تغری بردی، ص ۳۲۰). از داستانهایی که دربارة او نقل می کنند چنین برمی آید که از مشایخ مشهور نیشابور به شمار می آمده است (تذکرة الاولیاء، محمدبن ابراهیم عطار ، ص ۵۲۱ ـ۵۲۳) وی در پایان عمر عزلت گزید و سرانجام در ۳۴۸ (طبقات الصوفیة ، محمدبن حسین سلمی، ص ۴۵۸؛ طبقات الصوفیه ، به تصحیح و حواشی عبدالحی حبیبی قندهاری، عبدالله بن محمد انصاری، ص ۴۲۱؛ طبقات الشافعیة الکبری، عبدالوهاب بن علی سبکی، ج ۳، ص ۳۴۴) یا ۳۴۷ (طبقات الشافعیة الکبری، عبدالوهاب بن علی سبکی، ج ۳، ص ۳۴۴؛ طبقات الشافعیة، عبدالرحیم بن حسن اسنوی، ج ۱، ش ۱۸۹) وفات یافت و در محلة فَز در کنار قبر حمدون قصار و ابوعلی ثقفی به خاک سپرده شد (تاریخ نیشابور، محمدبن عبدالله حاکم نیشابوری، ج ۲، ش ۲۷۷۸).

بوشنجی شافعی مذهب بود (طبقات الشافعیة الکبری، عبدالوهاب بن علی سبکی، ج ۳، ص ۳۴۴؛ طبقات الشافعیة، عبدالرحیم بن حسن اسنوی، ج ۱، ش ۱۸۹) و از ابوجعفر شامی، حسین بن ادریس انصاری هروی و دیگران حدیث شنیده بود.( طبقات الشافعیة الکبری، عبدالوهاب بن علی سبکی، ج ۳، ص ۳۴۴) ابوعبدالرحمان سلمی او را محدّث دانسته و حدیثی مسند از او نقل کرده است،(حلیة الاولیاء و طبقات الاصفیاء، احمدبن عبدالله ابونعیم، ج ۱۰، ص ۳۷۹) اما به نقل از حاکم نیشابوری، نویسندة تاریخ نیشابور، که ظاهراً قدیمترین گزارش احوال بوشنجی از اوست، گفته اند که او محدث نبوده و تنها یک حدیث مسند نقل کرده است.( طبقات الشافعیة الکبری، عبدالوهاب بن علی سبکی، ج۳، ص ۳۴۵)حاکم ، بوشنجی را در نیشابور دیده بود و گویا خود از مریدان او بوده است.( تاریخ نیسابور: المنتخب من السیاق، ابراهیم بن محمد صریفینی، ص۶)

بوشنجی در پاسخ سؤالات مریدان و در توضیح اصطلاحاتی چون توحید، تصوف ، محبّت ، فتوت ، مروّت و طریقت سخنان کوتاه پرمغزی گفته است. این سخنان و همچنین حکایاتی که از بوشنجی نقل کرده اند از منابعی است که ما را با طریق فتوت و آداب آن آشنا می کند.( طبقات الصوفیة ، محمدبن حسین سلمی، ص ۴۵۹ـ ۴۶۱؛ تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج ۴۱، ص ۲۱۷ـ۲۱۲؛ طبقات الشافعیة الکبری، عبدالوهاب بن علی سبکی، ج ۳، ص ۳۴۴ـ ۳۴۵). برخی از این سخنان در کتابهای صوفیه تا قرون متمادی نقل شده است ؛از جمله این سخن که دربارة تصوف گفته است: «امروز نامی است بی حقیقت ، پیش از این حقیقتی بود بی نام ».( کشف المحجوب، علی بن عثمان هجویری، ص ۴۹؛ طبقات الصوفیة ، محمدبن حسین سلمی، ص ۴۵۹؛ طبقات الصوفیه، عبدالله بن محمد انصاری، ص ۴۲۲؛ تذکرة الاولیاء، محمدبن ابراهیم عطار ص ۵۲۲؛ نفحات الانس من حضرات القدس، عبدالرحمان بن احمد جامی، ص ۲۳۰)

منابع :
(۱) ابن تغری بردی ، النجوم الزاهرة فی ملوک مصر و القاهرة ، مصر ۱۹۳۲؛
(۲) ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق ، ج ۴۱، چاپ علی شیری ، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۶؛
(۳) ابن ملقن ، طبقات الاولیاء ، چاپ نورالدین شریبه ، مصر ۱۴۰۶/۱۹۸۶؛
(۴) احمدبن عبدالله ابونعیم ، حلیة الاولیاء و طبقات الاصفیاء ، ج ۱۰، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷؛
(۵) عبدالرحیم بن حسن اسنوی ، طبقات الشافعیة ، بغداد ۱۳۹۰؛
(۶) عبدالله بن محمد انصاری ، طبقات الصوفیه ، به تصحیح و حواشی عبدالحی حبیبی قندهاری ، چاپ حسین آهی ، تهران ۱۳۶۲ ش ؛
(۷) عبدالرحمان بن احمد جامی ، نفحات الانس من حضرات القدس ، چاپ محمود عابدی ، تهران ۱۳۷۰ ش ؛
(۸) محمدبن عبدالله حاکم نیشابوری ، تاریخ نیشابور ، ترجمة محمدبن حسین خلیفة نیشابوری ، چاپ محمدرضا شفیعی کدکنی ، تهران ۱۳۷۵ ش ؛
(۹) راسلة مزارات هرات ، تصحیح و حواشی فکری سلجوقی ، کابل ۱۹۶۷؛
(۱۰) عبدالوهاب بن علی سبکی ، طبقات الشافعیة الکبری ، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد علو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶؛
(۱۱) محمدبن حسین سلمی ، طبقات الصوفیة ، چاپ نورالدین شریبه ، قاهره ۱۳۸۹/۱۹۶۹؛
(۱۲) عبدالوهاب بن احمد شعرانی ، الطبقات الکبری ، مصر ۱۳۴۳/۱۹۲۵؛
(۱۳) ابراهیم بن محمد صریفینی ، تاریخ نیسابور: المنتخب من السیاق ، چاپ محمد کاظم محمودی ، قم ۱۳۶۲ ش ؛
(۱۴) محمدبن ابراهیم عطار، تذکرة الاولیاء ، چاپ محمد استعلامی ، تهران ۱۳۶۰ ش ؛
(۱۵) علی بن عثمان هجویری ، کشف المحجوب ، چاپ و. ژوکوفسکی ، تهران ۱۳۷۱ ش .



جعبه ابزار