عَفو (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عَفو
عَفو:(قُلِ الْعَفْوَ كَذلِك) «عَفو» در اصل- به گفته «
راغب» در «
مفردات»- به معناى قصد بر گرفتن چيزى است، يا به معناى چيزى كه بر گرفتن آن آسان است.
نيز «عَفْو» در لغت به معناى محو كردن آثار چيزى است، و غالباً به معناى محو آثار گناه مىآيد، كه هم شامل آثار طبيعى آن مىشود، و هم شامل مجازات آن. و به معناى صرفنظر از مجازات نيز هست.
ترجمه و تفاسیر آیات مرتبط با عَفو:
(يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ قُلْ فِيهِمَا إِثْمٌ كَبِيرٌ وَ مَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُمَآ أَكْبَرُ مِن نَّفْعِهِمَا وَ يَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ كَذَلِكَ يُبيِّنُ اللّهُ لَكُمُ الآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ) (درباره
شراب و
قمار از تو سؤال مىكنند، بگو: «در آن دو گناه و زيان بزرگى است؛ و منافعى از نظر مادى براى مردم در بردارد؛ ولى گناه آنها از نفعشان بيشتر است.» و از تو مىپرسند: «چه چيز
انفاق كنند؟» بگو: «از مازاد نيازمندى خود.» اين چنين
خداوند آیات را براى شما روشن مىسازد؛ شايد بينديشيد.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه عفو به طورى كه راغب گفته به معناى آن است كه به سوى چيزى خم شوى، تا آن را بگيرى،
اين معناى اصلى كلمه نامبرده است ليكن از آنجايى كه عنايات مختلفهاى در كلام پيدا شد، ناگزير كلمه نامبرده را در معانى مختلفهاى استعمال كردند، مانند آمرزش، و محو كردن اثر، و واسطه شدن در انفاق، كه همين معناى اخير منظور آيه است و خدا داناتر است.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
(لاَ يُكَلِّفُ اللّهُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَتْ وَ عَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَتْ رَبَّنَا لاَ تُؤَاخِذْنَا إِن نَّسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا رَبَّنَا وَ لاَ تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْرًا كَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِنَا رَبَّنَا وَ لاَ تُحَمِّلْنَا مَا لاَ طَاقَةَ لَنَا بِهِ وَ اعْفُ عَنَّا وَ اغْفِرْ لَنَا وَ ارْحَمْنَآ أَنتَ مَوْلاَنَا فَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ ) (خداوند هيچ كس را، جز به اندازه تواناييش، تكليف نمىكند.
انسان، هر كار نيكى را انجام دهد، به سود خود انجام داده؛ و هر كار بدى كند، به زيان خود كرده است.
مؤمنان مىگويند: «
پروردگارا! اگر ما فراموش يا خطا كرديم، ما را مؤاخذه مكن. پروردگارا! تكليف سنگينى بر ما قرار مده، آن چنان كه به خاطر گناه و طغيان، بر كسانى كه پيش از ما بودند، قرار دادى. پروردگارا! آنچه طاقت تحمّل آن را نداريم، بر ما مقرّر مدار و ما را عفو كن و بيامرز و مورد رحمت خود قرار ده. تو مولا و سرپرست مايى، پس ما را بر جمعيّت
کافران، پيروز گردان.»)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: كلمه عفو به معناى محو اثر است، و كلمه مغفرت به معناى پوشاندن است و كلمه رحمت معنايش معروف است، اين معناى كلى اين كلمات بود، و اما به حسب مصداق و با در نظر داشتن معناى لغوى آنها بايد بگویيم: اين سه جمله و ترتيب آنها به اين صورت از قبيل پرداختن تدريجى از فرع به اصل است، و به عبارتى ديگر منتقل شدن از چيزى كه فائدهاش خصوصى است به سوى چيزى كه فایدهاش عمومىتر است و بنا بر اين عفو خدا عبارت است از محو و از بين بردن اثر گناه، كه همان عقابى است كه براى هر گناهى معين فرموده، و مغفرت عبارت است از پوشاندن و محو اثرى كه گناه در نفس به جاى گذاشته، و رحمت عبارت است از عطيهاى الهى كه گناه و اثر حاصل آن، نفس را مىپوشاند.
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
(يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ وَ أَوْلَادِكُمْ عَدُوًّا لَّكُمْ فَاحْذَرُوهُمْ وَ إِن تَعْفُوا وَ تَصْفَحُوا وَتَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ) (اى كسانى كه
ایمان آوردهايد! بعضى از همسران و فرزندانتان دشمن شما هستند، از آنها بر حذر باشيد؛ و اگر عفو كنيد و چشم بپوشيد و ببخشيد، خدا شما را مىبخشد؛ چرا كه خداوند آمرزنده و مهربان است.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: راغب در مفردات مىگويد
كلمه عفو به معناى قصد براى گرفتن چيزى است، مثلا وقتى گفته مىشود: عفاه ، و يا اعتفاه ، معنايش اين است كه: قصد فلان چيز را كرد، در حالى كه آنچه را نزد خود داشت، به دست گرفته بود- تا آنجا كه مىگويد- و چون گفته شود: عفوت عنه معنايش اين است كه من گناه او را زايل كردم و از او چشم پوشيدم.
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، بر گرفته از مقاله «عَفو»، ص۳۸۵.