غنیمت (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
غَنْم (به فتح غین و سکون نون)، و
غُنْم (به ضم غین و سکون نون)، و
غَنيمت (به فتح غین)، از مفردات به کار رفته در
قرآن کریم به معنای غنيمت
جنگ و هم به معنى هر فايده است و
مَغانِم (به فتح میم و کسر نون) جمع مَغْنَم، به معنای غنيمت است.
غَنْم و
غُنْم:
(بر وزن فَلْس و قُفْل) و
غَنيمت هم به معنى غنيمت
جنگ و هم به معنى هر فايده است. و معنى اول از مصاديق معناى دوم است پس آن يك معنى بيشتر ندارد و آن هر فايده است. اينك اقوال بزرگان در معنى آن:
راغب گويد: غُنْم (بر وزن قُفْل) در اصل دست يافتن به گوسفند است، سپس در هر دست يافته بكار رفته، خواه از
دشمن باشد يا غير آن.
قاموس آنرا فيىء و رسيدن به شىء بدون
مشقت گفته است.
ظاهرا مرادش از «فيىء» غنيمت است، گر چه فيىء غنائم بعد از جنگ است.
در
اقرب الموارد آمده: غنيمت آنست كه از محاربين در حال جنگ گرفته شود و هر شىء بدست آمده غَنم، مَغْنَم و غَنيمت ناميده میشود.
طبرسی (رحمهاللّه) در ذيل آيه
(وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ ...) (بدانيد هرگونه غنيمتى به دست آوريد)
در
مجمع البیان، «اللغة»، آنرا غنيمت جنگى گفته؛ در ذيل «المعنى» فرموده: در عرف لغت به هر فائده غنم و غنيمت گفته میشود.
در
المنار ذيل آيه فوق گفته: غنم، مَغْنَم و غنيمت در لغت چيزيست كه به دست انسان بىمشقّت آيد،
چنانكه قاموس گفته. سپس به قيد «مشقّت» اشكال كرده كه در موارد غنيمت صادق نيست و بعد گفته: متبادر از استعمال اين است كه غنيمت و غنم آنچيزى است كه انسان بدست میآورد بىآنكه مالى و غيره درباره آن
بذل كند.
خلاصه آنكه: غنيمت در اصل بمعنى كلّ فائده است. و
ظهور (فَعِنْدَ اللَّهِ مَغانِمُ كَثِيرَةٌ) (زيرا غنيمتهاى فراوانى براى شما نزد خداست)
در كلّ فائده است چنانكه طبرسى آنرا فواضل نعمتها و
رزق گفته است.
ايضا در المنار رزق و فواضل نعمت گفته است.
(وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبى وَ الْيَتامى وَ الْمَساكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَ ما أَنْزَلْنا عَلى عَبْدِنا يَوْمَ الْفُرْقانِ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ ...)،
«بدانيد آنچه فائده بردهايد از چيزى، پنج يك آن براى خدا و رسول و قريب رسول (
امام كه ذىالقربى مفرد است) و [یتیم [|يتيمان]] و
مسکینان و
ابن سبیل است، اگر به خدا و به آنچه روز فرقان (روز
بدر) و روزیكه دو گروه
مسلمان و
مشرک با هم ملاقات كردند،
ایمان داريد».
ظهور آيه میرساند كه
خمس يك
حکم تشریعی ابدى است در هر فائده كه به انسان ميرسد خواه به وسيله جنگ باشد يا غير آن و اينكه
مورد نزول آیه غنائم جنگى است، مخصّص آن نمیتواند باشد، بلكه مورد سبب نزول حكم كلّى است، كه مورد يكى از مصاديق آنست. لذا
ائمّه اهل بیت (علیهمالسّلام) آنرا كل فائده فرموده و فوائد هفتگانه را: غنائم جنگى، ارباح مكاسب، زميني كه ذمّى از مسلمان خريده،
معدن،
گنج، مال مختلط به
حرام و آنچه با غواصى بدست آيد، از آن شمردهاند.
شیخ (عليهالرحمة) در
استبصار، باب وجوب الخمس، از
امام صادق (علیهالسّلام) نقل كرده، كه
راوی از آيه
(وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ)، سوال کرد، امام فرمود:
«هِيَ وَ اللَّهِ الْإِفَادَةُ يَوْماً بِيَوْمٍ ...».
اين روايت در
کافی نيز نقل شده است.
در كافى از
سماعة نقل شده كه از
ابوالحسن امام کاظم (علیهالسّلام) سؤال كردم از خمس فرمود:
«فِي كُلِّ مَا أَفَادَ النَّاسُ مِنْ قَلِيلٍ أَوْ كَثِيرٍ».
مَغانِم:
جمع مَغْنَم به معنى
غنیمت است.
(وَ مَغانِمَ كَثِيرَةً يَأْخُذُونَها ...)،
(و همچنين غنايم بسيارىكه آن را به دست مىآورند).
مغانم چهار بار در
قرآن مجید آمده است:
ظاهرا جز
آیه ۹۴ نساء همه درباره غنائم جنگىاند.
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله "غنیمت"، ج۵، ص۱۲۳-۱۲۵.