فاضل فخری
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
شمس الدین محمدبن احمد، خَفْری، معروف به فاضل خفری،
حکیم ، ریاضیدان و از دانشمندان برجسته
علم هیئت و
نجوم ، در
قرن نهم و نیمه اول قرن دهم.
لقب وی شمس الدین و به سبب انتساب به خفر، از نواحی
شیراز، به خفری معروف است.
در برخی تذکرهها نام خفری به اشتباه به جای محمد، احمد،
و به جای خفری، حُفری
یا خضری
(احتمالا خطای طبعی) ثبت شده است. از او با عنوان شمس الدین کاشی نیز یاد کردهاند،
که این نسبت احتمالا به دلیل اقامت چندین ساله خفری در اواخر عمرش در
کاشان بوده است.
درباره زندگی شخصی، تاریخ و محل تولد خفری گزارش دقیقی در دست نیست، اما بر حسب تألیفاتی که از وی بر جای مانده، احتمالا در نیمه دوم قرن نهم متولد شده است. او از حکمای عهد شاه اسماعیل اول (حک ۹۰۵:ـ۹۳۰) و شاه طهماسب صفوی (حک: ۹۳۰ـ۹۸۴) بوده است.
برخی از فرزند وی، قوام الدین حسین بن محمد خفری، مؤلف رساله جعفریه در
حساب یاد کردهاند که همانند
پدر در علوم
ریاضی و
هیئت تبحر خاصی داشته و رساله خود را به فارسی، در دوره شاه طهماسب
صفوی و به نام شاه جعفر، حاکم فارس، نگاشته است.
درباره
مذهب خفری آرای ضد و نقیضیی وجود دارد. به گفته
افندی اصفهانی او ابتدا
سنّی مذهب بوده و سپس
شیعه شده است. برخی، از جمله قزوینی
و فرصت شیرازی
وی را شیعی مذهب معرفی کردهاند که اکثر آنان به گزارش شوشتری
استناد کردهاند.
خفری در
شیراز به کسب
علم پرداخت و بعدها به کاشان سفر کرد. وی ظاهرآ تا پایان عمرش در آنجا ساکن بود و به تألیف و تدریس اشتغال داشت.
از استادان مسلّم او
سید صدرالدین محمد دشتکی است،
اما از دیگر استادانش اطلاع دقیقی در دست نیست. علی دوانی
وی را از شاگردان جلال الدین دوانی نیز معرفی کرده است. همچنین برخی دیگر مانند بغدادی،
فرصت شیرازی
و
کحاله وی را از شاگردان سعدالدین
تفتازانی برشمردهاند، که صحیح نیست، زیرا تفتازانی از معاصران خفری نبوده و در ۷۹۱ درگذشته است. احتمال دارد منظور از تفتازانی، سیف الدین احمد بن یحیی بن محمد نواده سعدالدین معروف به
حمید تفتازانی باشد.
از معروفترین شاگردان خفری، شاه طاهربن رضی الدین اسماعیل حسینی کاشانی است.
خفری از معاصران شیخ علی بن عبدالعالی عاملی معروف به
محقق کرکی و
محقق ثانی و از معتمدان وی در کاشان بوده است. چنانکه گفتهاند، پاسخهای خفری به پرسشهای مردم در
مسائل دینی پاسخهای عقلانی و بر طبق موازین تعلیمی
شیعه امامیه بوده و محقق کرکی همه را موافق
فقه امامیه دانسته است. وی حتی هنگام برخی از سفرهای زیارتی، خفری را جانشین خود برای مراجعات دینی و دنیوی مردم قرار میداد.
در آرای او پیوند
فلسفه مشاء و اشراق، و نیز گرایشهای عرفانی مشهود است. برای مثال، در مباحثی مانند
وحدت وجود،
اصالت وجود ، علم باری تعالی به اشیا، تلفیقی از آرای مشائی و اشراقی در رأی او ملاحظه میشود.
تاریخ وفات خفری بنا بر یادداشتی در حاشیه نسخهای از
منتهی الادراک فی مدرک الافلاک، ۹۴۲ است.
رضاقلی خان هدایت تاریخ وفات وی را ۹۳۵ گزارش کرده است، اما
مدرس تبریزی در
ریحانة الادب و
آقا بزرگ تهرانی در
طبقات اعلام الشیعه وفات وی را ۹۵۷ نوشتهاند. او در کاشان مدفون است.
از خفری آثار بسیاری در زمینههای مختلف فلسفه، و
کلام،
منطق،
هیئت،
ریاضی،
تفسیر،
عرفان و نیز ابیاتی برجای مانده است. برخی از مهمترین آثار او در فلسفه، منطق و کلام عبارتاند از: ۱) تعلیقه بر
الهیات شرح تجرید قوشچی (تهران ۱۳۸۲ش)، شامل شرح مقصد سوم از اثبات صانع تا مسئله نفی
شریک از فصل دوم در صفات صانع؛
۲) حاشیه بر اوایل شرح تجرید
۳) رسالة فی اثبات
واجب الوجود بالذات و صفاته، این رساله مفصّلترین اثر خفری در اثبات واجب الوجود است که در یک مقدمه و چند مقصد نگاشته شده است
۴) رسالة سواد العین فی شرح حکمةالعین، که حاشیه خفری بر شرح محمدبن مبارکشاه بخاری بر
حکمة العین دبیرانِ کاتبی قزوینی است
۵)رسالة فی تحقیق الهیولی
۶) رسالة عبرةالفضلاء فی حلّ شبهة جذر الاصمّ یا رسالة ضالة الفضلاء فی حل شبهة کلّ کلامی کاذبٌ؛
۷) حیرةالفضلاء یا حیرةالعقلاء یا حسرةالفضلاء
۸) رسالة فی القضیة و التصدیق
۹) تفسیر
آیة الکرسی (تهران ۱۳۸۰ش).
آثار خفری در این موضوعات به ویژه در عرصه نجوم، عملا ادامه سنّتی دیرپا در نجوم دوره اسلامی است که ضمن پذیرش نجوم بطلمیوسی، به آشکار کردن کاستیهای آن نیز میپرداخته است. رصدهای
بطلمیوس و نتایج آنها در مهمترین اثر نجومی او (یعنی کتاب مجسطی، درباره آن رجوع کنید به تحریر مجسطی) ذکر شده و بسیار مورد توجه دانشمندان دوره اسلامی بوده است، اما چون با برخی مشاهدات و دادههای جدید تناقض داشته، دانشمندان دوره اسلامی برای بازسازی آن کوششهای بسیاری کردند. این کوششها که در قرن پنجم با
ابن هیثم در الشکوک علی بطلمیوس شروع شده بود، در قرن هفتم در کتاب
التذکرة فی الهیئة خواجه نصیر الدین طوسی گسترش یافت و با دو اثر مهم
قطب الدین شیرازی، یعنی
نهایة الادراک فی درایة الافلاک و التحفةالشاهیة (که درواقع شروحی بر التذکرة... نصیرالدین طوسی هستند)، و دو کتاب مهم خفری در این عرصه ادامه یافت.
بنیادی ترین تألیف خفری در حوزه نجوم، التکملة فی شرح التذکرة است به عربی، که تألیف آن در
محرم ۹۳۲ به پایان رسیده است.
کتاب در چهار باب، با ساختاری کاملا برابر التذکرة تألیف شده است. خفری در مقدمه
آورده که شرح خود را بر پایه یکی دیگر از شروح التذکرة، یعنی شرح
سید شریف جرجانی (
متکلم و
فیلسوف حنفی مذهب، متوفی ۸۱۶) نوشته است.
التکملة نمونهای عالی از شروح مزجی نجومی در دوره اسلامی است؛ نویسنده ابتدا سطر یا عبارت یا واژهای را از کتاب اصلی آورده و سپس به شرح آن پرداخته است. مطابقت متن التکملة با التذکرة نشان میدهد هیچ سطر و عبارت از التذکرة در التکملة جا نیفتاده است. اندازه شروح خفری بر مطالب کتاب تذکرة یکسان نیست و از چند کلمه یا چند سطر تا چند صفحه را دربرمیگیرد. اما مفصلترین یادداشتها، مجموعه یادداشتهایی درباره فصل یازدهم از باب دوم تذکرة است.
در این فصل عمومآ طوسی، به تفصیل درباره الگوهای سیارهای خود بحث کرده و یادداشتهای خفری ناظر بر دستاوردهای وی در دادن پارهای از الگوهای سیارهای جدیدتر است.
یکی از مهمترین دستاوردهای خفری در این باره، عرضه چهار الگوی غیربطلمیوسی برای تبیین حرکت
عطارد است که سه مورد ابداع وی و یکی ابداع قوشچی است.
اهمیت این موضوع در آن است که به سبب پیچیده بودن حرکت عطارد، اختر شناسان دوره اسلامی پیش از خفری در تبیین آن اغلب درمانده بودند، چنانکه نصیرالدین طوسی
نیز صریحآ به ناتوانی خود در حل آن اعتراف کرده است.
اگرچه خفری التکمة را بر مبنای شرح جرجانی بر تذکره طوسی نگاشته، چند کتاب دیگر، از جمله التحفة الشاهیة و نهایةالادراک، هر دو از قطبالدین شیرازی، نیز از منابع او بوده است.
به طور کلی، آرای خفری در تکملة به گونهای بازسازی کاملی از الگوی سیارات در نظام ستاره شناسی بطلمیوسی است. الگوی خفری شامل تمام جنبههای حرکت
ماه، سیارات عُلوی و سفلی است. او نه تنها اشکالات ناظر به حرکت سیارات براساس نظام بطلمیوسی را حل کرد، بلکه از آرای پیشینیان خود در نظام نجومی دوره اسلامی، از جمله نصیرالدین طوسی و
قطب الدین شیرازی، نیز فراتر رفت (هریک از آن دو کوشیده بودند برخی اشکالات حرکت سیارات براساس نظام بطلمیوسی را حل کنند). قطب الدین شیرازی تصور میکرد اشکالهای نظام بطلمیوسی در مقیاس کیهان شناختی ـ ریاضی و با متوسل شدن به یک راه حل ریاضی منحصر به فرد (که در آن ماهیت واقعی حرکتهای سیارات نشان داده میشود) حل شدنی است؛ اما خفری چنین مشکلاتی را نه از طریقی منحصر به فرد، بلکه از راه «مجموعه روشهای ریاضی» ــ در تعامل با ملزومات رصدی و سازگار با دیدگاههای کیهان شناختی آن دوره حل شدنی میدانست.
از تکملة نسخههای خطی بسیاری باقی مانده است.
چند تن از دانشمندان و نویسندگان دوره اسلامی شروحی بر تکملة (عمومآ با عنوان حاشیه) نوشتهاند که از چهار عنوان آنها خبر داریم.
منتهی الادراک فی مُدرک الافلاک، تألیف در ۹۱۱. منتهی الادراک در اصل شرحی است بر یکی از مهمترین آثار نجومی قطب الدین شیرازی، یعنی
نهایة الادراک فی درایةالافلاک، و خفری خود
به این موضوع اشاره کرده است. وی در عین حال، گفته
که از عبارات دیگر کتاب نجومی قطب الدین شیرازی، یعنی التحفةالشاهیة، نیز بهره برده و به شرح آن نیز پرداخته است. منتهیالادراک، مانند نهایةالادراک، مشتمل بر چهار بخش است که هر بخش، «مطلب» نام دارد،
و هر مطلب به «مقصد» هایی تقسیم شده است. اگرچه منتهی الادراک در شرح نهایة الادراک است، اما از گونه شروح دقیق متن اصلی نیست، بلکه به نظر میرسد خفری بهطور کلی هریک از موضوعههای مورد بحث قطب الدین را بررسی و در صورت لزوم به شرح آن پرداخته است. براین اساس، حجم منتهی الادراک حتی از متن اصلی نهایةالادراک نیز کمتر است. این موضوع، به ویژه در شرح مقاله اول نهایةالادراک، نمایان است که خفری آن را در قالبی کوتاهتر از متن اصلی شرح کرده است.
ذکر دو عنوان از آثار قطب الدین شیرازی در کتابی که درواقع شرحِ یکی از آثار اوست، نشان میدهد که خفری قصد داشته از هر دو متن، در موضوعهایی که قطب الدین در آثار متفاوت خود، بهتر به آنها پرداخته است، سود ببرد و کاملتر به آنها و احیانآ حل مطلب بپردازد. بر همین اساس، خفری روی هم رفته هیچ کدام از اشکالات
قطب الدین شیرازی بر نظام سیارهای بطلمیوسی را بدون پاسخ نگذاشته است.
قدرت نوآوری نجومی خفری در منتهی الادراک به سطح نوشتههای او در تکملة نمیرسد، با این ملاحظه که منتهی الادراک تقریبآ ۲۱ سال پیش از تکملة نوشته شده است.
خفری منتهی الادراک را به نام دو تن از امرای وقت کاشان، امین الدین محمد کاشانی
و زین الدین علی بن هبةاللّه کاشانی،
تألیف کرده است. از منتهی الادراک چند
نسخه خطی به جا مانده، اما تعداد آنها بسیار کمتر از نسخههای خطی باقیمانده از تکملة است؛ شاید به این سبب که تکملة از منتهی الادراک کاملتر است یا در آموزش کاربرد بیشتری داشته است.
منتهی الادراک، بر اساس شناختی نادرست از نسخه خطی آن، کتاب علم الهیئة نیز معرفی شده، اما به عقیده صلیبا
احتمالا علم الهیئة ویرایشی موجز از منتهی الادراک است.
رسالةُ حلِّ مالاینحلُّ مِن مسائل الهیئة، که به اختصار حلُّ مالاینحلّ نیز نامیده میشود. نام این رساله، برگرفته از عنوان فصل یازدهم از باب دومِ التذکرة نصیرالدین طوسی
است.
ظاهرآ خفری با جمع آوری آرای خود در دو
کتاب قبلی و پس از آنکه توانست فراتر از
سید شریف جرجانی و قطب الدین شیرازی به شرح نکات و پیچیدگیهای مطروحه
نصیرالدین طوسی در التذکرة بپردازد، احساس کرده است باید کتابی تألیف کند تا صورت نهایی دستاوردهایش را، به صورت فشرده، در این زمینه مطرح سازد. این کتاب در هفت بخش، هرکدام با عنوان «مقصد»، تألیف کرده است
(برای آگاهی از هدف کلی خفری در تألیف این کتاب رجوع کنید به اینجا).
از حلّ مالاینحلّ چند نسخه خطی باقیمانده است.
بخش کوتاهی از مقدمه اثر را صلیبا
به چاپ رسانده است.
رسالة فی تحقیق الزاویة و دفع الشبهة الواردة،
در
ریاضیات، به عربی، و درباره تعریف زاویه براساس گفته نصیرالدین طوسی در همین زمینه در کتاب التذکرة و شامل افزودههای خفری بر این تعریف. این رساله به نام رسالة فی الزاویة
نیز شناخته شده است. بنابر محتوای این رساله، کتابی نیز که عمومآ تعلیقه بر تحریر
اقلیدس شناخته میشود،
همین رساله است. خفری این رساله را پس از التکملة، تألیف نموده، زیرا در انتهای آن از التکملة یاد کرده است.
۱. رسالة فی حدود الالفاظ المستعملة فی البراهین الهندسیة، در موضوع
ریاضی، که انتساب آن به خفری قطعی نیست.
۲. طول بلدة مکه و عرضها، رسالهای در جغرافیای ریاضی و تعیین طول و عرض
مکه.
منابع متعدد،
رسالهای به
زبان فارسی و در موضوع
رمل را نیز از خفری دانستهاند. در این میان معلوم نیست چرا روزنفلد و احسان اوغلو
رسالة فی حل الاشکال الواردة علی شکل الخامس عشر من اصول اقلیدس، تألیف ابوالحسن بن احمد کاشی،
را از خفری دانستهاند.
(۱) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.
(۲) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقاتاعلام الشیعة: احیاء الداثر من القرنالعاشر، چاپ علینقی منزوی، تهران ۱۳۶۶ش.
(۳) یوسف اعتصامی، فهرست کتابخانه مجلس شورای ملی، ج ۲، تهران ۱۳۱۱ش.
(۴) عبداللّه بن عیسی افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱ـ.
(۵) امین.
(۶) اسماعیل بغدادی، هدیةالعارفین، ج ۲، در حاجیخلیفه، ج ۶.
(۷) حاجی خلیفه.
(۸) عبدالحسین حائری، فهرست کتابخانه مجلس، تهران، ج ۵، ۱۳۴۵ش، ج ۲۳،) بخش ۱ (، ۱۳۷۶ش.
(۹) محمدبن احمد خفری، حیرةالفضلاء، در دوازده رساله در پارادوکس دروغگو، چاپ احد فرامرز قراملکی و طیبه عارفنیا، تهران: مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، ۱۳۸۶شالف.
(۱۰) خواندمیر.
(۱۱) علی دوانی، مفاخراسلام، ج ۴، تهران ۱۳۶۴ش.
(۱۲) فیروزه ساعتچیان، «شمسالدین محمدبن احمد خفری: فیلسوف و منجم نامدار مکتب شیراز»، کتاب ماه فلسفه، ش ۱۳ (مهر ۱۳۸۷).
(۱۳) نوراللّهبن شریفالدین شوشتری، مجالس المؤمنین، تهران ۱۳۵۴ش.
(۱۴) جلال الدین طهرانی، گاهنامه ۱۳۱۱) شمسی (، تهران (۱۳۱۰ش).
(۱۵) محمدنصیربن جعفر فرصت شیرازی، آثار عجم، چاپ منصور رستگار فسائی، تهران ۱۳۷۷ش.
(۱۶) عبدالنبیبن محمدتقی قزوینی، تتمیم املالآمل، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۷.
(۱۷) عباس قمی، کتاب الکنی و الالقاب، صیدا ۱۳۵۷ـ ۱۳۵۸، چاپ افست قم (بیتا).
(۱۸) عمررضا کحاله، معجمالمؤلفین، دمشق ۱۹۵۷ـ۱۹۶۱، چاپ افست بیروت (بیتا).
(۱۹) محمدعلی مدرس تبریزی، ریحانةالادب، تهران ۱۳۷۴ش.
(۲۰) حسن نراقی، آثار تاریخی شهرستانهای کاشان و نطنز، تهران ۱۳۷۴ش.
(۲۱) رضاقلی بن محمدهادی هدایت، فهرس التواریخ، چاپ عبدالحسین نوائی و میرهاشم محدث، تهران ۱۳۷۳ش؛
(۲۲) محمدکریم اشراق، بزرگان جهرم، تهران ۱۳۵۱ش.
(۲۳) ایرج افشار و محمدتقی دانش پژوه، فهرست نسخه های خطی کتابخانه ملی ملک، ج ۶، تهران ۱۳۶۶ش.
(۲۴) محمد برکت، کتابشناسی مکتب فلسفی شیراز، شیراز ۱۳۸۳ش.
(۲۵) عبدالحسین حائری، فهرست کتابخانه مجلس شورای ملی، تهران، ج ۹، بخش ۱، ۱۳۴۶ش، ج ۱۹، ۱۳۵۰ش.
(۲۶) احمد حسینی اشکوری، فهرست نسخه های خطی کتابخانه عمومی حضرت آیةاللّه العظمی مرعشی نجفی، قم ۱۳۵۴ـ۱۳۷۶ش.
(۲۷) محمدبن احمد خفری، التکملة فی شرح التذکرة، نسخه خطی کتابخانه آستان قدس رضوی، ش ۱۲۰۲۶.
(۲۸) محمدبن احمد خفری، منتهی الادراک فی مدرک الافلاک، نسخه خطی کتابخانه آیت اللّه مرعشی نجفی، ش ۱۲۶۰.
(۲۹) حبیب اللّه عظیمی، فهرست نسخ خطی کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، ج ۱۳، تهران ۱۳۷۵ش.
(۳۰) محمود فاضل، فهرست نسخه های خطی کتابخانه جامع گوهرشاد مشهد، مشهد ۱۳۶۳ش ـ.
(۳۱) محمود فاضل، فهرست نسخه های خطی کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی مشهد، ج ۱، مشهد ۱۳۵۵ش.
(۳۲) محمودبن مسعود قطب الدین شیرازی، نهایةالادراک فی درایةالافلاک، نسخه خطی کتابخانه ملی ملک، ش ۳۵۰۶.
(۳۳) W Ahlwardt, Verzeichniss der arabischen Handschriften der Koniglichen Bibliothek zu Berlin , Berlin ۱۸۸۷-۱۸۹۹.
(۳۴) Muhammad b Muhammad Nasir al-Din Tusi, Nasir al-Din al-Tusi's memoir on astronomy=Al-Tadhkira fiilm al-hay`a, ed and tr FJ Ragep, New York ۱۹۹۳.
(۳۵) Boris Abramovich Rozenfeld and Ekmeleddin Ihsanoglu, Mathematicians, astronomers, and other scholars of Islamic civilization and their works (۷th-۱۹th c) , Istanbul ۲۰۰۳.
(۳۶) George Saliba, "Sams al-Din al-Hafri's (d ۱۵۵۰) , last work on theoretical astronomy", in Sciences techniques et instruments dans le monde iranien (xe- xixe siecle) : actes du colloquetenu a l'Universite de Teheram (۷-۹ juin ۱۹۹۸) , ed N Pourjavady and ZVesel, Tehran: Presses Universitaires d'Iran, ۲۰۰۴.
(۳۷) idem "A sixteenth - century Arabic critique of Ptolemaic astronomy: the work of Shams al-Din al-Khafri", Journal for the history of astronomy, vol۲۵, pt۱, no۷۸ (Feb ۱۹۹۴).
(۳۸) idem, "The ultimate challenge of Greek astronomy: Hall ma la yanhall of Shams al-Din al-Khafri (d ۱۵۵۰) ", in Sic itur ad astra: studien zur Geschichte der Mathematik und Naturwissenschaften Festschrift fur den Arabisten Paul Kunitzsch zum ۷۰ Geburtstag, ed Menso Folkerts and Richard Lorch, Wiesbanden: Harrassowitz, ۲۰۰۰.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «خفری»، شماره ۷۱۵۶.