• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

فتوت نامه (خام)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



فتوت‌نامه عنوان آثاری منظوم و منثور با صبغه عرفانی و باطنی‌، در تعلیم و شرح آداب و رسوم و اعتقادات و اخلاقیات در آیین فتوّت یا جوانمردی است.

فهرست مندرجات

۱ - معرفی فتوت‌نامه
۲ - قدیمی‌ترین فتوت‌نامه
۳ - فتوت در آثار صوفیان
۴ - رساله خواجه عبدالله انصاری
۵ - تاریخچه فتوت‌نامه‌ها
       ۵.۱ - فتوت‌نامه‌های کهن
              ۵.۱.۱ - تحفة الوصایا
              ۵.۱.۲ - فتوت‌نامه ابن‌ معمار
              ۵.۱.۳ - فتوت‌نامه سیوری
              ۵.۱.۴ - فتوت‌نامه سهروردی
       ۵.۲ - ویژگی فتوت‌نامه‌های فارسی
       ۵.۳ - ویژگی‌های فتوت‌نامه مولانا ناصری
       ۵.۴ - فتوت‌نامه‌های نثر و نظم فارسی
       ۵.۵ - فتوت نامه‌های قرن هفتم و هشتم
              ۵.۵.۱ - فتوت نامه کمال‌الدین عبدالرزاق کاشانی
              ۵.۵.۲ - فتوت نامه میرسیدعلی همدانی
              ۵.۵.۳ - فتوّت‌نامه‌ای فارسی در کتابخانه ولی‌الدین افندی
              ۵.۵.۴ - فتوت‌نامه میرزا عبد العظیم‌ خان قریب
              ۵.۵.۵ - فتوت‌نامه سلطانی جامع‌ترین فتوت‌نامه
       ۵.۶ - فتوت‌نامه‌های قرن‌های دهم تا دوازدهم
۶ - تبدیل آیین فتوت به آیین قلندری
۷ - ابداع هر پیشه‌ به یکی از پیامبران
       ۷.۱ - فتوت‌نامه‌های صنف سلمانی


عنوان عربی این‌گونه آثار «کتابُ الفتوّة» یا «رسالةالفتوة» است.
فتوّت‌نامه‌ها به سه زبان فارسی، عربی و ترکی نوشته شده و شمار آنها بسیار است، چنان‌که شماری از آنها هنوز چاپ نشده و به صورت خطی نزد برخی از خانواده‌های مسلمان در سراسر جهان یا در گنجینۀ نسخه‌های خطی کتابخانه‌های دنیاست.


کهن‌ترین فتوّت‌نامه‌ای که تاکنون شناخته شده، کتاب الفتوّة نوشتۀ ابوعبدالرحمان سُلَمی(متوفی ۴۱۲) است که در واقع، به مفهوم خاصی که در این مقاله به آن پرداخته می‌شود، فتوّت‌نامه نیست، زیرا کتاب کوچک سلمی شامل پنج جزء دربارۀ آداب و قوانین اخلاقی صوفیان است، نظیر آنچه در باب فتوّت در رسالۀ قشیریۀ ابوالقاسم قشیری (متوفی ۴۶۵) آمده است.


در آثار صوفیان در واقع فتوت چیزی جز آداب اخلاقی نیست و البته اهل فتوّت به بسیاری از آدابی که صوفیان یاد کرده‌اند، پایبند بوده‌اند. آنچه در فتوّت‌نامۀ سلمی، در مقایسه با فتوّت‌نامه‌های پس از او، جالب توجه است انتساب فتوّت به آدم علیه‌السلام، نخستین انسان و نخستین پیامبر، و به پیامبران دیگر از جمله ابراهیم و یوسف علیهماالسلام است و نیز ذکر آیه‌هایی از قرآن که در آنها از «فتی» سخن گفته شده‌است(سلمی، ج ۲، ص ۲۲۵ـ ۲۲۸). این مباحث سلمی در آغاز بسیاری از فتوّت‌نامه‌های قرن‌های بعد نیز تکرار شده‌است.(کاشفی سبزواری، ص۱۷ـ۲۳؛ چهارده رساله در باب فتوّت و انصاف، ص۵۳ـ۵۵؛ چهارده رساله در باب فتوّت و انصاف، ص ۶۱).


رساله‌ای به نام فتوّت‌نامه به خواجه عبدالله انصاری(متوفی۴۸۱) منسوب است(گولپینارلی، ص۱۷)، اما در صحت این انتساب تردید بسیاری وجود دارد. علاوه بر این، رسالۀ مذکور، فتوّت‌نامه در مفهوم خاص آن محسوب نمی‌شود.


ظاهراً نخستین فتوّت‌نامه‌ها در دورۀ الناصر لدین‌الله(حکـ: ۵۷۵ـ۶۲۲)، خلیفۀ عباسی، نوشته شده‌اند. خود وی نیز اهل فتوّت بود و رهبری فتیان را به عهده گرفت.(فتوّت‌نامه‌ها و رسائل خاکساریه، ‌مقدمۀ افشاری، ص‌بیست‌وچهار- بیست و پنج).

۵.۱ - فتوت‌نامه‌های کهن

از دوران الناصر لدین الله دو فتوّت‌نامۀ کهن عربی را می‌شناسیم، یکی نوشتۀ احمدبن الیاس النقاش الخَرتَبِرتی و دیگری نوشتۀ ابن‌معمار بغدادی. فتوّت‌نامۀ احمد نقاش باعنوان تحفة الوصایا به نام فرزند درگذشتۀ الناصر لدین‌الله، ابوالحسن علی (متوفی ۶۱۱)، نوشته شده است. ظاهراً خود ابوالحسن‌علی نیز فتوّت‌نامه‌ای به نام عمدةالوسیلة تألیف کرده بوده است.

۵.۱.۱ - تحفة الوصایا

این کتاب در پنج فصل است: فصل اول دربارۀ کسانی است که خداوند در قرآن آنان را «فتی» نامیده است؛ فصل دوم شجرۀ فتوّت را به دست می‌دهد؛ فصل سوم در شرایط فتوّت است؛ فصل چهارم در ارکان فتوّت؛ و فصل پنجم در سنّت فتوّت تا حضرت محمد صلی‌الله علیه و آله و سلم است. شجره‌نامۀ فتوّت‌، که در این فتوّت‌نامه به الناصر لدین‌الله ختم می‌شود، بسیار حائز اهمیت است(گولپینارلی، ص۱۸ـ۱۹؛ گولپینارلی، ص۴۳ـ۴۴؛ گولپینارلی، ص۱۴۲ـ ۱۴۸) و به آنچه ابن‌معمار در فتوّت‌نامۀ خود آورده شبیه است. آنچه در این شجره‌نامه‌ها برای شناخت سرچشمه‌های فتوّت بسیار مهم است، ذکر نام‌های ایرانیانی چون ابومسلم خراسانی، ملک کالیجار یا اباکالیجار، بهرام دیلمی و روزبه فارسی است(فتوّت‌نامه‌ها و رسائل خاکساریه، مقدمۀ افشاری، ص بیست‌و هفت.)، که هر یک به‌گونه‌ای شخصیت‌های سیاسی بوده‌اند.

۵.۱.۲ - فتوت‌نامه ابن‌ معمار

در عهد الناصر لدین‌الله و به نام او و برای تبلیغ و تعلیم فتوّت ناصری نوشته شده، فتوّت‌نامه‌ای جامع در ده فصل است: فصل اول دربارۀ کلمۀ فتوّت و کاربرد «فتی» در قرآن و تعاریف فتوّت است؛ فصل دوم دربارۀ منشأ فتوّت و شجره‌نامۀ اهل فتوّت است که به الناصر لدین‌الله ختم می‌شود؛ فصل سوم دربارۀ تعریف فتوّت و فتی براساس سخنان برخی از عرفا و مشایخ تصوف است؛ فصل چهارم دربارۀ شرایط «فتوّت‌داری» است که عبارت است از مرد بودن، بلوغ، عقل، دین، منسوب نبودن به صفاتی زشت نظیر پیسی و مخنّث بودن، مروت، و توضیحی دربارۀ هر کدام از این شرایط؛ فصل پنجم دربارۀ این که فتوّت‌داری چه کسانی پذیرفته است و از چه کسانی پذیرفته نیست؛ فصل ششم در تعریف اصطلاحات رایج در میان فِتیان است؛ فصل هفتم دربارۀ آداب تشرف به آیین فتوّت است، شامل بستنِ «شدّ» (میان‌بند) و پوشیدن شلوار فتوّت و نوشیدن قدح آب و نمک، مشهور به آداب «شُرب»؛ فصل هشتم توضیح می‌دهد که حکمت شدّ و گره زدن آن و نوشیدن آب و نمک چیست؛ فصل نهم دربارۀ خصوصیاتی است که واجب است جوانمرد متصف به آنها باشد یا از آنها دوری کند؛ و فصل دهم راجع به حکایت‌هایی از جوانمردان قدیم است و برخی ابداعاتی که متأخران در فتوّت وارد کرده‌اند.
به نظر می‌رسد که ابن‌معمار با این کتاب در سوق دادنِ فتوّت- که آیین عیاران و سپاهی‌پیشگان بوده- به سوی تصوف مؤثر بوده است و بسیاری از فتوّت‌نامه‌هایی که پس از آن نوشته شده از این کتاب متأثر بوده‌اند، از جمله باب فتوّت در کتاب نفائس‌الفنون فی عرایس العیون اثر شمس‌الدین محمد بن محمود آملی(متوفی ۷۵۳) که ترجمه و تلخیص فتوّت‌نامۀ ابن‌معمار است. فتوّت‌نامۀ ابن‌معمار باعنوان کتاب الفتوّة، به کوشش مصطفی جواد، محمدتقی‌الدین الهلالی، عبدالحلیم النجار، احمد ناجی القیسی و با مقدمۀ ممتّع مصطفی جواد، چاپ شده‌است(بغداد ۱۹۵۸).

۵.۱.۳ - فتوت‌نامه سیوری

فتوّت‌نامۀ عربی دیگری که پس از کتاب الفتوة ابن‌معمار نوشته شده‌است و ظاهراً فاصلۀ زمانی بسیاری با آن ندارد، به نادرست به مقداد سُیوری(متوفی ۸۲۶)، فقیه و متکلم شیعی، نسبت داده شده و اوراقی چند از آن در نسخۀ خطی شمارۀ ۱۰۱۱۵ در کتابخانۀ مجلس موجود است. در این فتوّت‌نامه(سیوری، ص۳۹۸ـ۴۰۱) نیز آداب تشرف به فتوّت به دقت وصف شده‌ که با آنچه در فتوّت‌نامۀ ابن‌معمار(ابن‌معمار ، کتاب الفتوة،،ص۱۹۲ـ۱۹۳؛ ابن‌معمار ، کتاب الفتوة، ص۲۳۶ـ۲۳۹) آمده قابل مقایسه است. از دیگر نکته‌های مهم فتوّت‌نامۀ منسوب به سیوری(فتوّت‌نامۀ ،سیوری ،ص۴۱۱) ذکر این مطلب است که پس از الناصر لدین‌الله، خلیفه المستنصر بالله(حکـ: ۶۲۳ـ۶۴۰) در کنار مرقد حضرت امام علی‌بن ابی‌طالب علیه‌السلام شلوار فتوّت پوشید.

۵.۱.۴ - فتوت‌نامه سهروردی

نخستین فتوّت‌نامه‌های فارسی نیز در دورۀ الناصر لدین‌الله نوشته شد. دو فتوّت‌نامۀ فارسی کم حجم به شهاب‌الدین عمر سهروردی(متوفی ۶۳۲) منسوب است که مناسبات سهروردی با الناصر لدین‌الله صحت این انتساب را تأیید می‌کند. سهروردی، که از مشایخ بزرگ تصوف در روزگار خود بود، ظاهراً به دلیل مناسباتش با الناصر به فتوّت تمایل نشان داده و در فتوّت‌نامه‌های خود کوشیده است که فتوّت را جزوی از طریقت یا تصوف نشان دهد(سهروردی، الف، ص۹۳). به گفتۀ او، در عهد ابراهیم خلیل‌الله علیه‌السلام گروهی ضعیف که تحمل صوفی بودن(خرقه پوشیدن) را نداشتند از او خواستند که طریقی ساده‌تر را بنیان نهد و ابراهیم علیه‌السلام طریق فتوّت را بنیان نهاد (سهروردی، الف، ص۹۳ـ۹۴). او در فتوّت‌نامه‌های خود به اخلاقیات، از نوعی که سلمی و قشیری دربارۀ فتوّت گفته‌اند، توجه دارد، چنان‌که در تعریف فتوّت سخنی را نیز از سلمی نقل کرده است(سهروردی، ب، ص۱۱۶). او اخلاق جوانمردی را تعلیم داده و به مناسبت، چندین‌بار حکایت‌هایی را از علی علیه‌السلام، که سرسلسلۀ اهل فتوّت است، در تأیید تعلیمات خود نقل کرده(سهروردی، الف، ص۱۰۰ـ۱۰۱؛ سهروردی، الف، ص۱۰۷ـ۱۰۹، ۱۱۳ـ۱۱۵) و تصریح نموده که فتوّت از پیامبرانی چون ابراهیم و اسماعیل علیهماالسلام به علی علیه‌السلام رسیده است (سهروردی، الف، ص۱۰۰؛ سهروردی، ب، ص۱۱۲).

۵.۲ - ویژگی فتوت‌نامه‌های فارسی

سهروردی چون خود صوفی بوده، در فتوّت‌نامه‌های خود کوشیده است که فتوّت را با تصوف مقایسه کند(سهروردی، الف، ص۹۴، ۱۰۱) و از میان همین مقایسه‌ها نکته‌های مهمی را دربارۀ اهل فتوّت در سدۀ هفتم در کشورهای فارسی‌زبان می‌توان دریافت، نکته‌هایی که در فتوّت‌نامه‌های عربی احمد نقاش و ابن‌معمار نیست. از جمله اینکه لباس خاص اهل فتوّت یا همان شلوار فتوّت را «زیرجامه» می‌گفته‌اند(سهروردی، الف، ص۹۴)، شاید برای آنکه آن را زیر لباس می‌پوشیده‌اند؛ پیراهن خاص آنان «یار پیراهن» نام داشته است(سهروردی، ب، ص۱۶۱)؛ در آیین فتوّت، به مرید «تربیه» و جمع آن را «تربیگان» می‌گفته‌اند(سهروردی، الف، ص۱۰۱؛ سهروردی، ب، ص۱۱۹، ۱۲۱ـ ۱۲۸)؛ استاد یا مرشد «صاحب» نامیده می‌شده است(سهروردی، ب، ص۱۲۱ـ ۱۲۴)؛ و آیین فتوّت به دو شاخۀ «سیفی» و «قولی» تقسیم می‌شده است(سهروردی، الف، ص۱۰۱؛ فتوّت‌نامه‌ها و رسائل خاکساریه، مقدمۀ افشاری، ص بیست‌و‌هشت و سی‌و‌پنج). مباحثی از فتوّت‌نامه‌های سهروردی همان مباحثی است که صوفیان در آثار تعلیمی خود، مانند آداب المریدینِ ابوالنجیب سهروردی(متوفی۵۶۳)، دربارۀ آداب طعام خوردن و سفر کردن و مانند اینها بیان می‌کرده‌اند(فتوّت‌نامه‌ها و رسائل خاکساریه، مقدمۀ افشاری، ص۱۵۰ـ۱۵۱؛ فتوّت‌نامه‌ها و رسائل خاکساریه، مقدمۀ افشاری، ص ۱۶۴-۱۶۶؛ ابوالنجیب سهروردی، ص۱۳۳-۱۳۹). دو فتوّت‌نامۀ سهروردی به کوشش مرتضی صراف در رسائل جوانمردان(چاپ اول، تهران ۱۳۵۲ش) منتشر شده‌ و لوید ریجون یکی از آنها را به انگلیسی ترجمه کرده است.
===اولین فتوت‌نامه منظوم فارس====
کمی پس از شهاب‌الدین عمر سهروردی، عارفی جوانمردپیشه از سیواس در آناطولی به نام ناصرالدین خسرو، مشهور به مولانا ناصری، نخستین فتوّت‌نامۀ منظوم فارسی را در ۶۸۹ سرود(گولپینارلی، ملحقات، ص۱۵۳ـ ۱۵۴). این فتوّت‌نامۀ ارزشمند را نخستین‌بار فرانتس تشنر، خاورشناس آلمانی، تصحیح و منتشر کرد(لایپزیگ ۱۹۴۴). سعید نفیسی نیز آن را در مجلد دهم فرهنگ ایران زمین(تهران ۱۳۴۱ش) به چاپ رساند (گولپینارلی، ملحقات، ص۱۵۳ـ ۱۵۴).

۵.۳ - ویژگی‌های فتوت‌نامه مولانا ناصری

فتوّت‌نامۀ مولانا ناصری، با توجه به قدمتش، مطالب مهمی دربارۀ فتوّت عرضه می‌کند، از جمله دربارۀ دو شاخۀ سیفی و قولی فتوّت(مولانا ناصری، ص۲۴ـ۲۵)، جایگاه خاص فتِیان که «آستانه» نامیده می‌شده و طرز ساختمان آستانه‌ها و آداب و رسومی که در آنها رعایت می‌شده است(مولانا ناصری، ص۴۰) و اینکه برخی از اصناف شایستۀ فتوّت‌داری دانسته نمی‌شده‌اند، از جمله دلاکان، دلالان، جولاهان، قصابان، جراحان و صیادان (مولانا ناصری، ص۱۰ـ۱۲). گفتنی است که این اصناف درخور مقایسه‌اند با آنچه ابن‌معمار(ابن‌معمار ، کتاب الفتوة، ص۱۷۶ـ ۱۷۸) در فصل پنجم فتوّت‌نامۀ خود دربارۀ مردودان فتوّت ذکر کرده است.

۵.۴ - فتوت‌نامه‌های نثر و نظم فارسی

فتوّت‌نامه‌های کوچک دیگری به نثر فارسی باقی مانده است که مؤلفان آنها معلوم نیستند، اما سبک نثر آنها بر کهن بودنشان دلالت دارد و احتملاً در قرن هفتم و هشتم نوشته شده‌اند(فتوّت‌نامه‌ها و رسائل خاکساریه، ص ۶ـ۹؛ فتوّت‌نامه‌ها و رسائل خاکساریه، مقدمۀ افشاری، ص ۲۱ـ۲۵؛ فتوّت‌نامه‌ها و رسائل خاکساریه، مقدمۀ افشاری، ص ۲۸ـ۳۴). از همین دوران دو فتوّت‌نامۀ منظوم کوتاه، یکی در قالب مثنوی در ۶۲ بیت و دیگری در قالب قصیده در ۴۴ بیت، باقی مانده که سراینده در قصیده، «سید» تخلص کرده است(فتوّت‌نامه‌ها و رسائل خاکساریه، ص۱۱ـ۱۹).
مشهورترین فتوّت‌نامۀ منظوم فارسی، که نسخه‌های خطی متعددی از آن در دسترس است، مثنوی‌ای بالغ بر ۸۳ بیت در بحر هزج مسدس محذوف است که سالها، به اشتباه، از عطار نیشابوری دانسته می‌شده‌ و حتی سعید نفیسی آن را در متن مصحح خود از دیوان عطار نیشابوری(تهران، چاپ سوم، ۱۳۳۹ ش) درج کرده است. امّا محقق پاکستانی، (محمد ریاض، ص۱۲۸)، آن را از عطاری غیر از عطار نیشابوری و فرانتس تشنر آن را از هاتفی(متوفی۹۲۷) دانسته‌است(فتوّت‌نامه‌ها و رسائل خاکساریه، ص۳۵)، اما حقیقت آن است که سرایندۀ این مثنوی یکی از جوانمردپیشگان قرن هفتم یا هشتم به نام سیدعزّی مروی است. او شرط‌های اخلاقی فتوّت‌داری را هفتاد و دو شرط ذکر کرده و یکایک آنها را در یک یا دو بیت شرح داده است(فتوّت‌نامه‌ها و رسائل خاکساریه، ص۳۵ـ ۴۲). عدد ۷۲ در شمارش شرط‌های فتوّت‌داری در این فتوّت‌نامه، درخور مقایسه است با این جمله در کتاب سمک عیار که «حد جوانمردی از حد فزونست، اما آنچه فزونتر است هفتاد و دو طرف دارد»(ارّجانی، ج۱، ص۴۴).

۵.۵ - فتوت نامه‌های قرن هفتم و هشتم

چندین فتوّت‌نامۀ مهم دیگر در قرنهای هفتم و هشتم به نثر فارسی نوشته شده‌است، از جمله فتوّت‌نامۀ نجم‌الدین زرکوب تبریزی(متوفی۷۱۲)، از صوفیان جوانمرد پیشۀ آذربایجان، که بیش و کم متأثر از فتوّت‌نامۀ سهروردی است و اهل فتوّت را به سه گروه «قولی»، «سیفی» و «شُربی» تقسیم کرده است(زرکوب تبریزی، ص۱۸۷). زرکوب در ضمن این فتوّت‌نامه قصیده‌ای از خود را دربارۀ فتوّت(زرکوب تبریزی، ص۱۷۷ـ۱۸۰) و همچنین سه بیت از یک قصیدۀ دیگرش را(زرکوب تبریزی، ص۱۷۱) آورده و به اثر منظوم خود به نام صحبت‌نامه(زرکوب تبریزی، ص۱۷۵) اشاره کرده است. بیشترِ فتوّت‌نامۀ زرکوب دربارۀ اخلاق جوانمردی است، اما آگاهی‌های ارزنده‌ای نیزدربارۀ تفاوت سه گروه قولی و سیفی و شربی داده است(زرکوب تبریزی، ص۱۸۹؛ زرکوب تبریزی، ص ۱۹۱ـ۱۹۲؛ زرکوب تبریزی، ص ۱۹۴ـ۱۹۵) و در آداب تشرف به فتوّت، شرحی مبسوط دارد(زرکوب تبریزی، ص۱۹۳ـ۱۹۵) که در این‌باره با فتوّت‌نامۀ ابن‌معمار(ابن‌معمار ، کتاب الفتوة، ص۱۹۲ـ۱۹۳؛ابن‌معمار ، کتاب الفتوة، ص ۲۳۶ـ۲۳۹) و یک فتوّت‌نامۀ کهن فارسی ظاهراً از قرن هفتم(فتوّت‌نامه‌ها و رسائل خاکساریه، ص ۲۲ـ۲۵) شبیه است. فتوّت‌نامۀ زرکوب نشان می‌دهد که جوانمردان، به جای قدح آب و نمک، قدح شیر نیز می‌نوشیده‌اند(زرکوب تبریزی، ص۱۹۰ـ۱۹۱). بخش‌های پایانی فتوّت‌نامۀ زرکوب نیز دارای مباحثی از نوع تعلیمات صوفیان در آداب خانقاه است، از جمله سقایی و آب‌خوردن و طعام خوردن و آداب وضوگاه(زرکوب تبریزی، ص۲۰۵ـ۲۱۸) فتوّت‌نامۀ زرکوب، به کوشش مرتضی صراف، در رسایل جوانمردان چاپ شده‌است(تهران ۱۳۵۲ ش).

۵.۵.۱ - فتوت نامه کمال‌الدین عبدالرزاق کاشانی

فتوّت‌نامۀ مهم دیگر در قرن هشتم نوشتۀ کمال‌الدین عبدالرزاق کاشانی (متوفی ۷۳۵) است که نخست آن را به عربی نوشته و سپس خود متن عربی را به فارسی ترجمه کرده است (کاشانی، ص۲ـ۳). عنوان فتوّت‌نامۀ او تحفةالاِخوان فی خصایص الفِتیان است. کاشانی در فتوّت‌نامۀ خود کوشیده است فتوّت را با ولایت پیوند دهد (کاشانی ، ص۸) و بر این اساس، دربارۀ اینکه قطب و سرحلقۀ اهل فتوّت علی - علیه‌السلام- است بحث کرده و شرح داده که فتوّت از آدم و ابراهیم علیهما السلام به پیامبر اسلام - صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم- و از او به امیرالمؤمنین علی - علیه‌السلام- رسید (کاشانی ، ص ۱۰ـ۱۱). او در افسانه‌ای آداب تشرف به فتوّت را به عهد پیامبر اسلام نسبت داده و شرح داده که پیامبر قدح آب و نمک را به علی - علیه‌السلام- نوشاند و زیرجامۀ خود را به او پوشاند و میان علی را بست و سلمان فارسی هم قدح آب و نمک را از دست علی - علیه‌السلام- نوشید (کاشانی ، ص ۱۲ـ۱۳). این افسانه در فتوّت‌نامه‌هایی که از دورۀ صفوی به بعد نوشته شده‌اند بارها تکرار شده و به واقعۀ غدیر خم ربط داده شده‌است (فتوّت‌نامه‌ها و رسائل خاکساریه، ص۱۲۱ـ ۱۲۵؛ فتوّت‌نامه‌ها و رسائل خاکساریه، ص ۱۲۸).
تحفة‌الاخوان دارای چهار فصل و یک خاتمه است:فصل اول در بیان حقیقت فتوّت؛ فصل دوم در بیان منبع و مظهر فتوّت؛ فصل سوم در بیان مأخذ فتوّت و مبدأ این طریقت؛ فصل چهارم در مبادی و مبانی فتوّت، که بخش اعظم کتاب و شامل ده باب است، با عناوین توبه، سخا، تواضع، امن، صدق، هدایت، نصیحت، وفا، آفات فتوّت و قوارح مروت، فرق میان فتی و متفتی و مدعی. خاتمه خود در سه فصل است: طریق الکتساب فتوّت، خصایص اهل فتوّت و سیر طریق ایشان، خدمت و ضیافت. مرتضی صراف متن فارسی تحفةالاخوان فی خصائص الفتیان را در رسائل جوانمردان (تهران ۱۳۵۲ش) چاپ کرده و محمد دامادی، هم متن فارسی و هم متن عربی این فتوّت‌نامه را در یک مجلد به چاپ رسانده است (تهران ۱۳۵۱ش).

۵.۵.۲ - فتوت نامه میرسیدعلی همدانی

در قرن هشتم، میرسیدعلی همدانی (متوفی ۷۸۶) فتوّت‌نامه‌ای صوفیانه نوشته که در آن سخنان گوناگون پیران قدیم طریقت را در تعریف فتوّت آورده و قصد تعلیم اخلاقیات را داشته است و در جای‌جای کتاب از شعر نیز استفاده کرده است. از نکته‌های مهم فتوّت‌نامۀ او بحث دربارۀ «اخی» و صفات او و سلسله‌نسب اخی (همدانی، ص۳۴۳؛ همدانی، ص ۳۶۲) و کلاه و شلوار فتوّت (سراویل) در فتوّت است. به نوشتۀ او، سراویل از ناف تا زانو را می‌پوشانده (همدانی، ص ۳۴۴)، اما سهروردی (سهروردی ، الف، ص۹۴) سراویل را زیرجامه گفته است. همدانی در این رساله نسب‌نامۀ‌خود را در فتوّت ذکر، و از مرید خود به نام اخی شیخ‌علی حاجی‌بن‌مرحوم طوطی علیشاهی یاد کرده است (همدانی، ص۳۶۴ـ ۳۶۵). این شخص شناخته نیست، اما نام پدرش، «طوطی علیشاهی»، شبیه نامهای طریقت در بین درویشان امروزی است. شاید این مورد کهن‌ترین نمونۀ مکتوب از نامهای مختوم به «علیشاه» باشد و اگر بپذیریم که پدر اخی شیخ علی نیزاز فتیان بوده است، دلالت می‌کند بر این که این‌گونه نامها و القاب که امروزه در میان درویشان، از جمله خاکساریه، متداول است، ظاهراً در میان اهل فتوّت در قرن هشتم سابقه داشته است. فتوّت‌نامۀ میرسیدعلی همدانی در کتاب احوال و آثار و اشعار میرسیدعلی همدانی به کوشش محمد ریاضچاپ شده‌است( اسلام‌آباد ۱۳۷۰ش).

۵.۵.۳ - فتوّت‌نامه‌ای فارسی در کتابخانه ولی‌الدین افندی

یک فتوّت‌نامۀ فارسی در مجموعۀ خطی ۱۷۹۶در کتابخانۀ ولی‌الدین افندی ترکیه موجود است که در آن یازده رساله از علاء‌الدوله سمنانی موجود است و از این رو، عبدالباقی کولپینارلی (عبدالباقی کولپینارلی ، ص۲۹) حدس زده که این فتوّت‌نامۀ نیز نوشتۀ علاءالدوله سمنانی بوده است، اما این گمانی بیش نیست و هنوز نسخه‌ای که در آن قید شده باشد علاءالدوله سمنانی فتوّت‌نامه‌ای نوشته، به دست نیامده است. با این حال، سعید نفیسی (سعید نفیسی ،ج۲، ص۵۹۹؛ سعید نفیسی ،ج۲، ص ۹۱۹)، بی‌هیچ استناد و نشانی، جزو آثار علاءالدوله از فتوّت‌نامۀ او یاد کرده است. آنچه هم به نام رساله در فتوّت‌ از علاءالدوله سمنانی به کوشش قاسم انصاری (مجلۀ معارف، ش۴، ۱۳۶۶ش) چاپ شده، در واقع همان فصل فتوّت کتاب نفائس الفنون فی عرایس العیونِ شمس‌الدین محمد آملی (متوفی ۷۵۳) است.

۵.۵.۴ - فتوت‌نامه میرزا عبد العظیم‌ خان قریب

نسخۀ خطی یک فتوّت‌نامۀ فارسی نسبتاً مفصّل، که در قرنهای هشتم - نهم نوشته شده، در تملک عبدالعظیم خان قریبِ گَرَکانی (متوفی ۱۳۴۴ش) بوده است که آن را فتوّت‌نامه میرزاعبدالعظیم‌خان قریب نامیده‌ایم. این فتوّت‌نامۀ ارزشمند، که از آغاز آن برگهایی افتاده، شامل شش فصل است: فصل اول در اثبات لباس فتوّت‌، فصل دوم دربارۀ اصناف فتوّت یعنی سه گروه سیفی و قولی و شربی، فصل سوم دربارۀ کسانی که شایستۀ فتوّت‌داری نیستند، فصل چهارم در تاریخ فتوّت از آدم - علیه‌السلام- تا پیامبر اسلام - صلی‌الله علیه و آله و سلم- فصل پنجم در سماع، و فصل ششم در فضیلت مهمانی و آداب طعام خوردن. نویسندۀ فتوّت‌نامۀ مذکور دو فصل آخر را به تأثر از کیمیای سعادتِ محمد غزالی نوشته است. نویسنده همچنین ابیاتی را از بوستان سعدی و مولانا جلال‌الدین و اوحدالدین کرمانی نقل کرده است. همچنین بخشهایی از این فتوّت‌نامه متأثر از فتوّت‌نامۀ نجم‌الدین زرکوب به نظر می‌رسد (چهارده رساله در باب فتوّت و اصناف، ص۴۹ـ ۵۱).
آنچه در این فتوّت‌نامه از سلسلۀ سند فتوّت ذکر شده، پیوستگی برخی از پیران طریقت رفاعیه را با فتوّت نشان می‌دهد (چهارده رساله در باب فتوّت و اصناف ، ص۹۹)، چنان‌که گولپینارلی (گولپینارلی ، ص۳۵) نیز از نسخۀ خطی فتوّت‌نامه‌ای سخن گفته است که تأثیر فتوّت را در رفاعیه نشان می‌دهد. فتوّت‌نامه میرزاعبدالعظیم‌خان قریب، به کوشش مهران افشاری و مهدی مداینی، در چهارده رساله در باب فتوّت و اصناف چاپ شده‌است (تهران ۱۳۸۱ ش). لوید ریجون نیز متن آن را به انگلیسی ترجمه و منتشر کرده است.

۵.۵.۵ - فتوت‌نامه سلطانی جامع‌ترین فتوت‌نامه

جامع‌ترین و مفصّل‌ترین فتوّت‌نامۀ منثور فارسی، فتوّت‌نامۀ سلطانی نوشتۀ حسین واعظ کاشفی سبزواری، مؤلف پر اثر قرن نهم، است که نسخه‌های خطی آن ناتمام مانده و ظاهراً کاشفی نتوانسته است این کتاب را به پایان برساند (کاشفی، مقدمۀ محجوب ، ص ‌صد و نه). کاشفی فتوّت‌نامۀ خود را به نام «سلطان‌الاولیاء امام علی‌بن موسی‌الرضا» کرده و لذا آن را فتوّت‌نامه سلطانی نامیده است (کاشفی، مقدمۀ محجوب ، ص۴). این فتوّت‌نامه شامل یک مقدمه در سه فصل و هفت باب است: ۱) در بیان منبع و مظهر فتوّت و معنی طریقت و تصوف و فقر و آداب و ارکان آن در چهار فصل، ۲) در بیان پیر و مرید و آنچه تعلق بدان دارد در چهار فصل، ۳) در بیان نقیب و پدر عهدالله و استاد شدّ و شاگرد و بیعت شدّ و شرایط و آداب و ارکان آن در ده فصل، ۴) در بیان خرقه و سایر لباسهای اهل فقر و پوشیدن و پوشانیدن آن و رسانیدن خرقه به مریدان و شرایط آن و آداب و ارکان آن در یازده فصل، ۵) در آداب اهل طریق در شانزده فصل، ۶) در شرح حال ارباب معرکه و سخنانی که بر آن مترتب باشد و آداب اهل سخن در چهار فصل، ۷) در بیان اهل قبضه و حالات ایشان، که فقط هفت فصل آن نوشته شده‌است.
فتوّت‌نامۀ سلطانی آداب فتوّت و تصوف را به هم آمیخته و در بردارندۀ مطالب مهمی است که مانند آنها در اثر دیگری یافت نمی‌شود، از جمله باب ششم که دربارۀ معرکه‌گیران است و به ارتباط آنان ( از جمله مناقب‌خوانان، قصه‌گویان و نقالان، بساط‌اندازان و شعبده‌گران) با آیین فتوّت دلالت می‌کند و نیز باب هفتم که در آن کاشفی می‌خواسته است اصناف گوناگون پیشه‌وران از جمله قصابان و سلاخان را معرفی کند، اما ناتمام مانده است. باب سوم فتوّت‌نامۀ سلطانی نکات ارزنده‌ای دربارۀ انواع شدّ و آداب فتیان در بردارد و شامل شجرۀ فتوّت پیرانِ کاشفی است (کاشفی، ص۱۲۳ـ ۱۲۷) که در آنها نام برخی از مناقب‌خوانان قرن هشتم نظیر حسن کاشی و لطف‌الله نیشابوری (کاشفی، ص۱۲۴) و سیدحمزۀ کوچک (کاشفی، ص ۱۲۶)، برخی از مشایخ تصوف در قرن هفتم یا هشتم از جمله سیدکبیر محمدبن احمد رفاعی، پیر طریقۀ رفاعیه (کاشفی، ص۱۲۵)، علاءالدوله سمنانی (کاشفی، ص۱۲۴) ‌و نجم‌الدین زرکوب (کاشفی، ص۱۲۶)، دیده می‌شود.

۵.۶ - فتوت‌نامه‌های قرن‌های دهم تا دوازدهم

در قرن‌های دهم تا دوازدهم، در دوران صفویان، فتوّت‌نامه‌های بسیاری به فارسی نوشته شده است که غالباً رساله‌هایی مختصرند با نثری مغلوط و معیوب، نوشتۀ افراد کم سواد. بسیاری از فتوّت‌نامه‌های دورۀ صفوی، فتوّت‌نامه‌های اصناف هستند که هرکدام مربوط به یکی از صنفهای پیشه‌وران‌اند. برخی از صاحبان اصنافی که در قرن هفتم در فتوّت‌نامۀ مولانا ناصری مردود بوده‌اند، نظیر قصابان و دلاکان، در دورۀ صفوی فتوّت‌نامه نوشته‌اند. در همین دوران، در ۱۱۱۵ در خارج از ایران کسی به نام حاج محمد فتال‌بن شیخ‌قاسم سعدی یک فتوّت‌نامۀ نسبتاً مفصّل و مهم به نام الفتوة الحقیقیة به عربی عامیانه تألیف کرده که تاکنون منتشر نشده‌ و نسخۀ خطی آن، به شمارۀ ۱۴۲ A، در کتابخانۀ دانشگاه لس‌آنجلس در کالیفرنیا محفوظ است (دانش‌پژوه، ص۳۰۷ـ ۳۱۰).


از فتوّت‌نامه‌های عهد صفوی می‌توان دریافت که در آن دوران نفوذ و تأثیر تصوف در آیین جوانمردی بیشتر شده و آیین فتوّت به آیین قلندری بدل گردیده ‌است.
اعتقادات شیعی در فتوّت‌نامه‌های دورۀ صفوی آشکار است و گاه رنگی از اعتقادات غُلاة شیعه را نیز دارد. در این فتوّت‌نامه‌ها بارها، ضمن بحث از حجةالوداع و واقعۀ غدیرخم، از عقد برادری در آیین فتوّت، میان بستن، حلوای جَفْنه و هفده کمر بستۀ علی - علیه‌السلام- و آیین تراش یاد شده‌است (فتوّت‌نامه‌ها و رسائل خاکساریه، ص۸۱ ـ۸۴؛ فتوّت‌نامه‌ها و رسائل خاکساریه، ص ۱۰۶ـ ۱۰۹؛ فتوّت‌نامه‌ها و رسائل خاکساریه، ص ۱۲۱ـ ۱۲۵؛ فتوّت‌نامه‌ها و رسائل خاکساریه، ص ۱۲۸). در این دوران، اهل فتوّت برخی از مطالب منقول در فتوّت‌نامه‌ها را، به اشتباه، به برخی از امامان شیعه از جمله امیرالمؤمنین علی -علیه‌السلام- نسبت داده‌اند (فتوّت‌نامه‌ها و رسائل خاکساریه، ص ۹۱ـ ۹۳؛ فتوّت‌نامه‌ها و رسائل خاکساریه، ص ۱۰۳؛ فتوّت‌نامه‌ها و رسائل خاکساریه، ص ۱۰۶؛ فتوّت‌نامه‌ها و رسائل خاکساریه، ص ۱۱۲).


در فتوّت‌نامه‌هایی که پیشه‌وران نوشته‌اند، ابداع هر پیشه‌ای به یکی از پیامبران نسبت داده شده است، مثلاً طباخان پیروان (کوچکان) ابراهیم -علیه‌السلام- (؛ فتوّت‌نامه‌ها و رسائل خاکساریه، ص ۶۴ـ ۶۵) و چیت‌سازان پیروان (کوچکان)حضرت لوط‌ ‌هستند (رسائل جوانمردان، ص۲۳۳)، قصابی از حضرت آدم و سلاخی از حضرت ادریس به جامانده (رسائل جوانمردان ، ص ۵۰)، کرباس بافتن از شیث -علیه‌السلام- (چهارده رساله در باب فتوّت و اصناف، ص۱۶۹) و نمدمالی و نانوایی از حضرت آدم (چهارده رساله در باب فتوّت و اصناف ، ص۱۴۳؛ چهارده رساله در باب فتوّت و اصناف ، ص ۱۵۶) باقی مانده است. سلمانیان نیز به سلمان فارسی، صحابی پیامبر اسلام، منتسب‌اند (فتوّت‌نامه‌ها و رسائل خاکساریه، ص۷۸). در فتوّت‌نامه‌های اصناف، در ضمنِ افسانه‌های پیامبران، گاه اسطوره‌هایی ذکر می‌شود که شرح می‌دهد نخستین‌بار چگونه یکی از ابزارهای پیشه‌وران یا شیء یا حیوان یا حرفه‌ای پدید آمد، مانند اسطورۀ پدیدآمدن ذبح گوسفند (فتوّت‌نامه‌ها و رسائل خاکساریه ، ص۴۷)، ساخته شدن قالب کفش‌دوزی (فتوّت‌نامه‌ها و رسائل خاکساریه ، ص۵۹)، پدید آمدن ابریشم و عسل و حبوبات (فتوّت‌نامه‌ها و رسائل خاکساریه ، ص۹۴)، پدید آمدن شانه (فتوّت‌نامه‌ها و رسائل خاکساریه ، ص۹۶)، سنباده (فتوّت‌نامه‌ها و رسائل خاکساریه ، ص۹۷)، خلقتِ بز (فتوّت‌نامه‌ها و رسائل خاکساریه ، ص۶۹ـ ۷۰)، پدید آمدن کیسۀ حمام (چهارده رساله در باب فتوّت و اصناف، ص۲۰۶ـ۲۰۷) و ایجاد شیشۀ گلاب و آغاز رسم گلاب زدن (چهارده رساله در باب فتوّت و اصناف ، ص ۲۳۴). فتوّت‌نامه‌های اصناف با نظری باطن‌گرایانه به حرفه‌ها و ابزارهای پیشه‌وران قداست می‌بخشند و با روش پرسش و پاسخ به پیشه‌وران می‌آموزانند که در هنگام انجام دادن هر یک از کارهای خود چه ورد یا دعایی را باید بخوانند (رسائل جوانمردان، ص۲۲۷ـ ۲۳۰؛ رسائل جوانمردان، ص ۲۳۴ـ ۲۳۷؛ فتوّت‌نامه‌ها و رسائل خاکساریه، ص۶۰ـ ۶۱؛ فتوّت‌نامه‌ها و رسائل خاکساریه، ص ۷۰ـ ۷۱؛ فتوّت‌نامه‌ها و رسائل خاکساریه، ص ۱۰۰ـ۱۰۱) و در ضمن این آموزشها به آنان اخلاق جوانمردی و مردمداری را نیز تعلیم می‌دهند (چهارده رساله در باب فتوّت و اصناف، ص۱۶۱ـ۱۶۲؛ چهارده رساله در باب فتوّت و اصناف، ص ۱۷۲).

۷.۱ - فتوت‌نامه‌های صنف سلمانی

بیشتر فتوّت‌نامه‌های اصناف نوشته‌های صنف سلمانی‌اند که زمانی با طایفۀ حیدریه، پیروان قطب‌الدین حیدر تونی ، پیوند خاص داشته‌اند و پاره‌ای از مطالب این صنف را در رساله‌های خاکساریه هم می‌توان یافت (فتوّت‌نامه‌ها و رسائل خاکساریه، ص۷۳ـ ۷۵). در رساله‌های سلمانیان دوازده سؤال دربارۀ تیغ و سنگ (ابزارهای صنف سلمانی) مطرح شده است (فتوّت‌نامه‌ها و رسائل خاکساریه ، ص۹۱ـ ۹۳؛ چهارده رساله در باب فتوّت‌ و اصناف، ص۲۵۱ـ ۲۵۴) و شبیه آن در فتوّت‌نامۀ قصاب، به‌عنوان دوازده سؤال و جواب کارد و مصقل، ابزارهای قصابان و سلاخان، آمده است (چهارده رساله در باب فتوّت‌ و اصناف ، ص۵۱ـ ۵۲).
پس از دورۀ صفوی، کمتر فتوّت‌نامه‌ای به فارسی نوشته شده است، اما در دورۀ قاجار بسیاری از مطالب فتوّت‌نامه‌ها در رساله‌های فرقۀ خاکساریه آمده است(فتوّت‌نامه‌ها و رسائل خاکساریه، ص۱۴۱). مثلاً مباحث رساله‌های کوچکی که خاکساران دربارۀ اصناف کمربستۀ حضرت علی نوشته‌اند همان افسانه‌های فتوّت‌نامه‌های اصناف است (فتوّت‌نامه‌ها و رسائل خاکساریه ، ص۲۱۹ـ ۲۲۵؛ فتوّت‌نامه‌ها و رسائل خاکساریه ، ص ۲۲۷ـ ۲۲۹). مصطفی جواد نمونه‌های عربی، مانند رساله‌های اصناف خاکساریه، را به‌عنوان فتوّت‌نامه در مقدمۀ کتاب الفتوة ابن‌معمار به چاپ رسانده است ( ابن‌معمار ، کتاب الفتوة، ص۸۷ ـ ۹۷، مقدمۀ مصطفی جواد) که با بخشی از الفتوة الحقیقیة حاج فتال قابل مقایسه است (دانش‌پژوه، ص۳۰۹ـ۳۱۰).
با توجه به رواج فتوّت در آناطولی از قرن هفتم به بعد، بسیاری از فتوّت‌نامه‌ها هم به زبان ترکی نوشته شده‌است.
منابع :
(۱) ابوعبدالله محمدبن ابی‌المکارم معروف به ابن‌معمار ، کتاب الفتوة، بغدادی حنبلی، چاپ مصطفی جواد، محمدتقی‌الدین الهلالی، عبدالحلیم النجار، احمد ناجی القیسی، با مقدمۀ مصطفی جواد، بغداد ۱۹۵۸؛
(۲) فرامرزبن خداداد ارّجانی، سمک عیار، چاپ پرویز ناتل خانلری، تهران ۱۳۴۷ـ ۱۳۵۳ش؛
(۳) ابوالنجیب سهروردی، آداب‌المریدین، ترجمۀ عمربن محمدشیرکان، چاپ ‌نجیب مایل هروی، تهران۱۳۶۳ش؛
(۴) چهارده رساله در باب فتوّت و اصناف، چاپ مهران افشاری و مهدی مداینی، تهران ۱۳۸۱ش؛
(۵) محمدتقی دانش‌پژوه، «فهرست نسخه‌های خطی عربی دانشگاه لس‌آنجلس»، در نسخه‌های خطی، نشریۀ کتابخانۀ مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران، دفتر یازده و دوازده، زیرنظر محمدتقی دانش‌پژوه و اسماعیل حاکمی، تهران ۱۳۶۲ش؛
(۶) محمد ریاض، فتوّت‌نامه: تاریخ، آیین، آداب و رسوم، چاپ عبدالکریم جربزه‌دار، تهران ۱۳۸۲ش؛
(۷) نجم‌الدین زرکوب تبریزی، «فتوّت‌نامه»، در رسائل جوانمردان، چاپ مرتضی صراف، تهران ۱۳۷۰ش؛
(۸) ابوعبدالرحمن محمدبن حسین سُلَمی، مجموعه آثار ابوعبدالرحمن سلمی، به کوشش نصرالله پورجوادی، تهران ۱۳۶۹ش؛
(۹) شهاب‌الدین عمر سهروردی، (الف)، «فتوّت‌نامه»، در رسائل جوانمردان، چاپ مرتضی صراف، تهران ۱۳۷۰ش؛
(۱۰) شهاب‌الدین عمر سهروردی ، (ب)، «فتوّت‌نامۀ دیگری از شیخ شهاب‌الدین عمر سهروردی»، در رسائل جوانمردان، چاپ مرتضی صراف، تهران ۱۳۷۰ش؛
(۱۱) مقداد سیوری،کتاب الفتوة، در مجموعۀ خطی شماره ۱۰۱۱۵ در کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی شمارۀ (۱)؛
(۱۲) فتوّت‌نامه‌ها و رسائل خاکساریه، سی‌رساله، چاپ مهران افشاری، تهران ۱۳۸۲ش؛
(۱۳) کمال‌الدین عبدالرزاق کاشانی، «تحفه‌الاخوان فی خصائص الفتیان»، در رسائل جوانمردان، چاپ مرتضی صراف، تهران ۱۳۷۰ش؛
(۱۴)حسین واعظ کاشفی سبزواری، فتوّت‌نامۀ سلطانی، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران ۱۳۵۰ش؛
(۱۵) عبدالباقی گولپینارلی، فتوّت در کشورهای اسلامی، ترجمۀ توفیق هـ . سبحانی، تهران ۱۳۷۹ ش؛
(۱۶)مولانا ناصری، فتوّت‌نامۀ مولانا ناصری، به ضمیمۀ متنخبات از کتاب الاشراق، چاپ فرانتس تشنر، لایپزیگ ۱۹۴۴؛
(۱۷)سعید نفیسی، مقالات سعید نفیسی، ج ۲، چاپ کریم اصفهانیان، محمدرسول دریاگشت، تهران ۱۳۹۰ش؛
(۱۸)میرسیدعلی همدانی، احوال و آثار و اشعار میرسیدعلی همدانی، با شش رساله از وی، چاپ محمد ریاض، اسلام‌آباد ۱۴۱۱/ ۱۳۷۰ش؛



جعبه ابزار