فتی (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
فَتَى (به فتح فاء و تاء) از
واژگان قرآن کریم به معنای تازه جوان است و در دختر جوان به صورت
فَتاة (به فتح فاء) بهکار میرود. جمع فَتَى،
فِتْيان (به کسر فاء و سکون تاء) و
فِتْيه (به کسر فاء و سکون تاء) و جمع فَتاة،
فَتَيات (به فتح فاء و تاء) است.
فَتَى:
تازه
جوان است و در دختر
فتاة گويند.
و به طور كنايه به
غلام و
کنیز (برده) گفته میشود.
در
قرآن مجید به
حرّ و آزاد اطلاق شده است:
(قالُوا سَمِعْنا فَتًى يَذْكُرُهُمْ يُقالُ لَهُ إِبْراهِيمُ) «گفتند: جوانى
ابراهیم نام را شنيديم كه خدايان را به بدى ياد میكرد».
در آيه
(وَ قالَ نِسْوَةٌ فِي الْمَدِينَةِ امْرَأَتُ الْعَزِيزِ تُراوِدُ فَتاها) مراد از فتى غلام است، يعنى: «زنانى در شهر گفتند:
زن عزیز مصر از غلامش كام میخواهد».
جمع فَتَى،
فِتْيان و
فِتْيه است، مثل:
(وَ قالَ لِفِتْيانِهِ اجْعَلُوا بِضاعَتَهُمْ فِي رِحالِهِمْ) «به غلامانش گفت: سرمايه آنها را در بارهايشان بگذاريد» و مثل:
(إِنَّهُمْ فِتْيَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَ زِدْناهُمْ هُدىً) «آنها جوانهائى بودند كه به پروردگارشان
ایمان آوردند و بر هدايتشان افزوديم».
جمع فَتاة،
فَتَيات است،
(وَ لا تُكْرِهُوا فَتَياتِكُمْ عَلَى الْبِغاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّناً) «كنيزانتان را بر
زنا مجبور نكنيد، اگر
عفّت اختيار كنند».
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله "فتی"، ج۵، ص۱۵۱.