فرار از جهاد
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
فرار از
جهاد،
علی (علیهالسّلام) میفرماید: «باید فرارکننده از میدان جهاد بداند، خدای خود را به
خشم آورده و خود را
هلاک نموده است. و اینکه در گریختن از جهاد خشم خداست و خواری لازم و ثابت است و ننگ دائم است و این که به عمرش افزوده نمیشود و فرار بین او و روز مرگش حائل نمیشود و هر آینه مردن شخص در حالیکه
حق با او باشد پیش از آنکه به این امور زشت مبتلا شود، البته بهتر است از راضیشدن به اینکه به این امور زشت مبتلا شده و بر آنها ثابت بماند.»
جهاد یک قانون عمومی در
عالم آفرینش است و همه موجودات زنده اعم از نباتات و حیوانات به وسیله جهاد موانع را از سر راه خود بر میدارند تا بتوانند به کمالات مطلق خویش برسند؛ به عنوان مثال، درختی که در
زمین کاشته میشود دارای ریشههایی است که برای بهدست آوردن نیرو و غذا بهطور دایم در حال فعالیت میباشد و اگر روزی این فعالیت و کوشش را ترک کند، ادامه حیات و زندگی برای او غیر ممکن است. به همین دلیل هنگامی که ریشه درخت در اعماق زمین با موانعی برخورد کند، اگر بتواند به طور جدی وارد مبارزه میشود و موانع را سوراخکرده و از آنجا میگذرد. عجیب این است که گاهی ریشههای لطیف همانند متههای فولادی با موانع به نبرد بر میخیزند و اگر این توانایی را نداشته باشند، راه خود را کج میکنند و در مسیری دیگر به حرکت ادامه میدهند.
همچنین در وجود ما نیز در تمام شبانهروز و حتی در ساعاتی که در
خواب هستیم نبرد عجیبی میان گلبولهای سفید خون و دشمنان مهاجم وجود دارد که اگر این جهاد برای ساعتی خاموش گردد و مدافعان کشور تن از پیکار دست بکشند، انواع میکروبهای موذی در دستگاههای مختلف بدن رخنهکرده و
سلامت آدمی را به مخاطره میاندازند.
شبیه همین مطلب در میان جوامع انسانی و اقوام و ملل مختلف وجود دارد. آنانی که همیشه در حال جهاد و مراقبت به سر میبرند همواره زنده و پیروزند، اما کسانی که به فکر خوشگذرانی و ادامه
زندگی فردی هستند دیر یا زود از بین میروند و ملتی زنده و مجاهد جای آنها را خواهد گرفت.
رسول گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میفرماید: «فَمَن تَرَکَ الجهادَ اَلبسهُ اللهُ ذُلاً و فقراً فی معیشتِهِ و محقاً فی دینِهِ انَّ اللهَ اعزَّ امتی بسنابک خیلها و مراکز رماحِها؛
کسی که جهاد را ترک کند
خداوند براندامش لباس
ذلت میپوشاند و
فقر و احتیاج را بر زندگی و تاریکی را بر
دین او مستولی میکند. خداوند پیروان مرا به وسیله سم اسبان که به میدان جهاد پیش میروند و به وسیله پیکانها و نیزهها
عزت میبخشد.»
همچنین در
روایت دیگری از پیامبر بزرگ اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) آمده است: «اغزوا تُورِثُوا ابنائکُم مَجداً؛
جهاد کنید تا مجد و عظمت را برای فرزندانتان
ارث بگذارید!»
امیر مؤمنان علی (علیهالسّلام) نیز در این باره میفرماید: «فانّ الجهادَ بابٌ مِن ابوابِ الجنهِ فتحَهُ اللهُ لخاصهِ اولیائهِ و هو لباسُ التقوی و دِرعُ اللهِ الحصینهُ و جنتُهُ الوثیقَهُ فَمَن ترکَهُ رغبهً عنه البسَهُ اللهُ ثوبَ الذُّل و شملَهُ البلاءُ ودّیثَ بالصغارِ و القماءهِ؛
جهاد دری از درهای
بهشت است که خداوند آن را به روی دوستان خاص خود گشوده است. جهاد لباس پرفضیلت (
تقوا) است. جهاد
زره نفوذ ناپذیر الهی است. جهاد سپر محکم
پروردگار است. آن کسی که جهاد را ترک گوید، خداوند براندام او لباس ذلت و
بلا میپوشاند و او را در مقابل دیدگاه مردم خوار و
ذلیل میکند.»
باید توجه داشت که جهاد تنها به معنی
جنگ و نبرد مسلحانه نیست، بلکه هر نوع تلاش و کوششی که برای پیشبرد اهداف مقدس الهی انجام گیرد را شامل میشود. به این ترتیب علاوه بر نبردهای دفاعی و گاهی تهاجمی، مبارزات علمی و منطقی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی را نیز در بر میگیرد.
جهاد از دیدگاه
اسلام دارای اقسام گوناگون است که عبارتند از:
خداوند دستورها و برنامههایی را برای
سعادت،
آزادی،
تکامل،
خوشبختی و
آسایش انسانها طرح کرده است و
پیامبران خود را موظف کرد تا این دستورات را به مردم ابلاغ نمایند. حال، اگر فرد یا گروهی ازافراد این فرمانها را مزاحم منافع پست خود ببینند و بر سر راه دعوت انبیا موانعی ایجاد نمایند آنها حق دارند تا نخست از راه مسالمتآمیز و اگر ممکن نشد با
توسل به زور این موانع را از سر راه دعوت خود بردارند.
به عبارت دیگر مردم در همه جوامع از این
حق برخوردارند که ندای منادیان راه حق را بشنوند و در قبول دعوت آنها آزاد باشند. لذا اگر کسانی بخواهند آنها را از حق مشروعشان محروم سازند و اجازه ندهند صدای منادیان راه خدا به گوش جان آنها برسد و از قید
اسارت و بردگی فکری و اجتماعی آزاد گردند، طرفداران این برنامهها حق دارند برای فراهم ساختن این آزادی از هر وسیله ممکن استفاده کنند. از اینرو است که ضرورت جهاد ابتدایی در اسلام و سایر
ادیان آسمانی روشن میگردد. همچنین اگر کسانی مومنان را تحت فشار قرا دهند که به
آیین سابق خویش باز گردند در این صورت نیز میتوان برای رفع این فشار از هر وسیلهای استفاده کرد.
گاهی بر فرد یا جمعیتی جنگ تحمیل میشود؛ به این معنی که مورد هجوم و
تجاوز حساب شده یا غافلگیرانه دشمن قرار میگیرند. در اینجا تمام قوانین آسمانی و بشری به آن شخص یا جمعیتی که مورد هجوم واقع شدهاند حق میدهد که برای دفاع از خویش بهپا خیزد و آنچه در
قدرت دارد به کار برد و از هرگونه اقدامی که برای حفظ موجودیت خویش لازم و ضروری میداند، فروگذار نکند. این نوع جهاد را جهاد دفاعی میگویند مثلا جنگهایی مانند
احزاب،
احد،
موته،
تبوک،
حنین و غیره. جزء این جهاد بوده و همگی جنبه دفاعی داشتهاند.
جهاد برای نابود ساختن
شرک و
بتپرستی؛ اسلام در عین این که مردم
دنیا را به انتخاب این آیین که آخرین و بالاترین آیینها است دعوت میکند، آزادی
عقیده را نیز امری لازم و اصولی میشمارد. لذا بههمین دلیل به اقوامی که دارای کتاب آسمانی هستند فرصت کافی میدهد تا با مطالعه و
تفکر آیین اسلام را بپذیرند و چنانچه نپذیرفتند با آنها به گونه یک اقلیت همپیمان
معامله میکند و با شرایط خاصی که نه پیچیده است و نه مشکل با آنها همزیستی مسالمتآمیز خواهد داشت، ولی شرک و بتپرستی نه
دین است و نه آیین و نه محترم شمرده شده است، بلکه یک نوع
خرافه، انحراف،
حماقت و در واقع یک نوع بیماری فکری و اخلاقی است که باید به هر قیمت ممکن آن را ریشه کن ساخت.
توضیح اینکه کلمه آزادی و احترام به فکر دیگران در مواردی به کار برده میشود که
فکر و عقیده دست کم یک ریشه صحیح داشته باشد. اما انحراف و خرافه و گمراهی و بیماری چیزی نیست که محترم شمرده شود. بههمین دلیل اسلام به پیروان خود دستور میدهد که بتپرستی را به هر قیمتی که شده است، حتی به قیمت جنگ از جامعه بشریت ریشهکن نمایند و
بت خانهها و آثار شوم بتپرستی را اگر از طریق مسالمتآمیز ممکن نباشد، با زور ویران و منهدم کنند.
پیامبر بزرگ اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در کلامی بسیار بلند و گرانبها و پرارزش میفرماید: «ما مِن قَطرهٍ اَحَبُ الی اللهِ عزوجل مِن قَطرهِ دمٍ فی سبیل الله؛
هیچ قطره خونی نزد خداوند عزوجل از قطره خونی که در راه خدا ریخته شود محبوبتر نیست.»
همچنین ششمین پیشوای بزرگ
شیعیان امام صادق (علیهالسّلام) میفرماید: «مَن قُتِلَ فی سبیلِ اللهِ لَم یُعرفَهُ اللهُ شیئاً مِن سیئاتِهِ؛
کسی که در راه خدا به
شهادت برسد، خداوند گناهان او را میبخشد و آنها را به حساب نمیآورد.»
پنجمین ستاره فروزان سپهر
امامت و
ولایت حضرت باقر العلوم (علیهالسّلام) نیز میفرماید: «الخیرُ کلُه فی السیفِ و تحتَ السیفِ و فی ظلِ السیفِ؛
تمام خیر در
شمشیر و زیر شمشیر و در سایه شمشیر است.»
پیامبر عظیم الشان اسلام حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در کلامی دیگر میفرمایند: «فوقَ کلِ ذی برٍبرٌ، حتی یُقتلَ فی سبیلِ اللهِ، فاذا قُتل فی سبیلِ اللهِ، فلیس فوقَهُ برٌ، و فوقَ کُلِّ ذی عقوقٍ عقوقٌ، حتی یُقتلَ اَحدَ والدیهِ فاذا قَتلَ احد والدیه فلیس فوقَهُ عقوقٌ؛
بالای هر کار خوب، کار خوب دیگری وجود دارد تا این که
انسان در راه خدا کشته شود و چون در راه خدا کشته شد، بالاتر از او بر و نیکی وجود ندارد و با هر عاقی عاق دیگری وجود دارد تا این که
فرزند، یکی از
پدر و
مادر خود را به
قتل برساند و هنگامی که این قتل را انجام داد عاقی بالاتر و بدتر از او وجود نخواهد داشت.»
همچنین نبی مکرم اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در جای دیگری میفرمایند: «مَن خرجَ فی سبیلِ اللهِ مُجاهداً فلهُ بِکلِّ خطوهٍ سبعماهِ الفِ حسنهٍ و یُمحی عنه سَبعماهِ الفِ سیئهٍ و یُرفَعُ له سبعماهِ الفِ درجهٍ و کان فی ضمان الله بایِّ حَتفٍ ماتَ کان شهیداً و ان رَجَعَ رَجَعَ مغفوراً له مستجاباً دُعاءهُ؛
کسی که به خاطر جهاد در راه خدا خارج شود، هر قدمی که در این راه بر میدارد هفتصد هزار
حسنه به او داده میشود و هفتصد هزار
گناه از او محو میگردد و درجه او به هفتصد هزار درجه بالا خواهد رفت و پروردگار عالم تضمین نموده است که او به هر شکلی بمیرد
شهید مرده باشد و اگر زنده باز گشت بخشیده شده و دعاهای او مستجاب شود.»
و در روایتی دیگر
منصور بن حازم از امام صادق (علیهالسّلام) سؤال میکند: ایُ الاعمالِ افضلُ؟ قال: «الصلاهُ لوقتِها و بِرُّ الوالدینِ و الجهادُ فی سبیلِ اللهِ؛
کدام اعمال افضل است؟ حضرت (علیهالسّلام) فرمود: «
نماز در وقت آن و نیکی به پدر و مادر و جهاد در راه خدا.»
خداوند متعال درباره هجرت و جهاد میفرماید: «والَّذین آمَنوا وهاجَروا و جاهَدوا فی سبیلِ اللهِ و الَّذین آووا و نَصروُا اولئکَ هُمُ المؤمنونَ حقاً لَهم مغفرهٌ و رزقٌ کریمٌ؛
و آنها که
ایمان آوردند و
هجرت نمودند و در راه خدا جهاد کردند و آنها که پناه دادند و یاری کردند، آنان مومنان حقیقیاند و برای آنها آمرزش و
رحمت خدا و روزی شایستهای است.»
بررسی تاریخ اسلام نشان میدهد که هجرت و جهاد دو عامل مهم و اساسی پیروزی اسلام در برابر دشمنان بوده است و اگر هجرت نبود، اسلام در محیط خفقانآور
مکه از میان میرفت و اگر جهاد نبود اسلام هیچ گاه رشد و نمو نمیکرد.
مساله هجرت اسلام را ازشکل محدود و منطقهای بیرون آورد و در شکل جهانی قرارداد و جهاد نیز به
مسلمانان آموخت که اگر تکیه بر قدرت خویش نکنند، دشمنانی که پایبند به
منطق و حر ف حساب نیستند، هیچگونه حقی را برای آنها قایل نخواهند شد.
هم اکنون برای نجات اسلام از بن بستها و شکستن موانع مختلفی که دشمنان از هر سو در برابر آن ایجاد کردهاند، راهی جز احیای دو اصل «هجرت» و «جهاد» نیست؛ هجرت صدای مردم مهاجر را به گوش جهانیان میرساند و دلهای آماده و نیروهای سازنده و اقوامی که تشنه حق و
عدالت هستند را در اختیارشان میگذارد و جهاد نیز به مجاهدان حرکت و
حیات میبخشد و مخالفان لجوجی که جز منطق زور را نمیفهمند از سر راه بر میدارد.
«یا ایها الَّذین آمنوا اذا لقیتم الذین کفروا زحفاً فلاتَولوهُم الادبارَ و من یولِّهم یُومئذٍ دُبرهُ الا مُتحرفاٌ لقتالٍ او مُتحیزاً الی فئهٍ فقد باءَ بغضبٍ مِن اللهِ و ماویهُ جهنمُ و بئسَ المصیر؛
ای کسانی که ایمان آوردهاید هرگاه به
کفار برسید در حالیکه برای جنگ با شما اجتماع نمودهاند، پس به جانب ایشان پشت مگردانید (یعنی فرار نکنید.) و هر کس در آن وقت به ایشان پشت کند، بهغیر آنکه میل بر طرفی کند برای مصلحت جنگ و درستکردن اسلحه یا پناه جوینده باشد به سوی گروهی از مسلمانان و کسی که غیر از این دو وجه عزیمت کند، پس به تحقیق به خشمی بزرگ از خداوند باز میگردد و با کشتنش
دوزخ است و بدجای بازگشتی است.»
علی (علیهالسّلام) میفرماید: «باید فرارکننده از میدان جهاد بداند، خدای خود را به
خشم آورده و خود را
هلاک نموده است. و اینکه در گریختن از جهاد خشم خداست و خواری لازم و ثابت است و ننگ دائم است و این که به عمرش افزوده نمیشود و فرار بین او و روز مرگش حائل نمیشود و هر آینه مردن شخص در حالیکه حق با او باشد پیش از آنکه به این امور زشت مبتلا شود، البته بهتر است از راضیشدن به اینکه به این امور زشت مبتلا شده و بر آنها ثابت بماند.»
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «فرار از جهاد»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۱/۷.