فراغ (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
فَراغ (به فتح فاء) از
واژگان قرآن کریم به معنای دست كشيدن از كار است. این واژه دارای مشتقاتی است که در
آیات قرآن به کار رفته است؛ مانند:
اِفْراغ (به کسر الف و سکون فاء) به معنای ريختن شىء روان، به منظور خالى كردن محل از آن؛ و
فارِغ (به کسر راء) به معنای تُهی و خالی میباشد.
فَراغ:
دست كشيدن از كار است. «الْفَرَاغُ: خلاف الشّغل».
طبرسی فرموده: اصل آن به معنى خالى بودن است.
(فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ) «چون از كار فارغ شدى
تلاش كن و باز
زحمت بكش».
(سَنَفْرُغُ لَكُمْ أَيُّهَ الثَّقَلانِ) «به زودى فارغ میشويم براى رسيدن به كار شما، اى دو موجود وزين». ظهور
آیه در آنست كه خدا روز
قیامت كارهاى ديگر را كنار گذاشته و فقط به كار و حساب
جنّ و
انس خواهد پرداخت و شايد مراد از آن مداقّه در حساب باشد.
در
مصباح و
اقرب آمده: فرغ چون با «لام» و «الى»
متعدّی باشد به معنى
قصد آيد.
اِفْراغ: ريختن شىء روان است به منظور خالى كردن محل از آن.
(رَبَّنا أَفْرِغْ عَلَيْنا صَبْراً وَ تَوَفَّنا مُسْلِمِينَ) «پروردگارا بر ما
صبر فرو ريز و ما را
مسلمان بميران».
در
المیزان فرموده: مؤمنان
نفوس خود را به ظرف و صبر را به
آب و اعطاء خدا را به ريختن آب تشبيه كردهاند.
فارِغ:
(وَ أَصْبَحَ فُؤادُ أُمِّ مُوسى فارِغاً إِنْ كادَتْ لَتُبْدِي بِهِ لَوْ لا أَنْ رَبَطْنا عَلى قَلْبِها) (سرانجام
قلب مادر موسی از همه چيز جز ياد فرزندش تهى گشت؛ و اگر دل او را بوسيله
ایمان و
امید محكم نكرده بوديم، نزديك بود مطلب را فاش كند).
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله "فراغ"، ج۵، ص۱۶۵-۱۶۶.