• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

فضل بن حسن طبرسی (مقاله دوم )

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





فضل بن حسن طبرسی (حدود ۴۷۰ ـ ۵۴۸ هـ.ق) از بزرگ‌ترین مفسران شیعه در سده ششم (هجری قمری) است.
او صاحب تفسیر مشهور مجمع‌البیان است و از عالمان جامع‌الاطراف در حوزه‌های قرآن، فقه، کلام، نحو، ریاضیات به‌شمار می‌آید.
طبرسی اصالتاً از تفرش (در ناحیه‌ای میان کاشان و اصفهان) بود و پس از تحصیل در طوس، بیشتر عمر خود را در سبزوار سپری کرد و آثار علمی خود را در همان‌جا نگاشت.
او از محضر علمایی مانند پسر شیخ طوسی، به مفید رازی و حسن بن حسین بن بابویه قمی رازی بهره علمی برد.
طبرسی شاگردانی چون فرزندش رضی‌الدین حسن، ابن شهرآشوب، قطب‌الدین راوندی و شیخ منتجب‌الدین تربیت کرد.
او با تربیت شاگردان زیادی نقشی محوری در انتقال معارف شیعه به نسل‌های بعد ایفا کرد.
عالمان متأخر همچون قاضی نوراللّه شوشتری، علامه امینی، افندی و شیخ منتجب‌الدین، وی را از بزرگان موثق، زاهد، فاضل و صاحب‌نظر در علوم اسلامی دانسته‌اند.
با وجود هم‌زمانی او با حکومت سلجوقیان سنی‌مذهب، طبرسی از آزادی نسبی برای نشر معارف شیعی برخوردار بود.
آثارش تا امروز نیز مرجع و محل استناد در تفسیر و دیگر علوم اسلامی باقی مانده‌ است.
مهم‌ترین اثر او، مجمع‌البیان فی تفسیرالقرآن، تفسیری جامع و روش‌مند است.
این تفسیر به‌دلیل تلفیق شیوه‌های تفسیری شیعه و بهره‌گیری از منابع نحوی و ادبی، مورد توجه علما از مذاهب گوناگون قرار گرفته است.
دیگر آثار او چون اعلام الوری، جوامع‌الجامع، مشکاة الانوار، اسرار الائمة و الکافی الشافی،حوزه‌هایی چون زندگانی معصومان، اخلاق، دعا، نحو و کلام را دربرمی‌گیرند.
یشتر نویسندگان سال وفات وی را در ۵۴۸ (هجری قمری) و در سبزاوار آورده‌اند.
آرامگاه او در مشهد و در جوار حرم امام رضا (علیه‌السلام) قرار دارد.



ابوعلی فضل بن حسن بن فضل طبرسی سبزواری رضوی برخی وی را اهل طبرستان و برخی دیگر اهل تفرش (در استان مرکزی) می دانند.
[۱] کریمیان، حسین، طبرسی و مجمع البیان، ج۱، ص۱۶۷.

از آنجا که ابن فندق «طبر» را مکانی بین کاشان و اصفهان و فضل را از مردم این محل می‌داند که منظور همان تفرش است، نظر دوم تأیید می‌گردد.
بر اساس آن‌چه در مجمع البیان آمده و نگارش این کتاب در شصت سالگی بوده و سال پایان آن را نیز ۵۳۰ (هجری قمری) ذکر کرده است،
[۳] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۱، ص۳۴.
می‌توان زمان تولدش را دهه شصت قرن پنجم (هجری قمری) گمانه زد؛ چنان‌که از کتاب جوامع الجامع نیز چنین چیزی به‌دست می‌آید.
[۴] طبرسی، فضل بن حسن، جوامع الجامع، ج۱، ص۳.

او که دوران رشد و بالندگی‌اش را در طوس پشت سر نهاده بود، در سال ۵۲۳ (هجری قمری) به‌سبزوار سفر کرد و تا پایان عمر در آن‌جا ماندگار شد و بیشتر تألیفات خود را در آن‌جا به رشته تحریر درآورد.


طبرسی به طوری که از نوشته هایش بر می‌آید، در علوم گوناگون دستی داشته است. ابن فندق وی را در علم نحو یکتا و بی‌مانند در عصر خود و کتاب المقتصد را گواه آن می‌دانسته و می‌افزاید اشعار بسیاری داشته که در دوران جوانی سروده است.
همچنین طبرسی را از دانشمندان سرشناس در علوم جبر، مقابله و حساب به شمار آورده و این عالم بزرگوار در فقه مجتهد،
[۶] شوشتری، سید نورالله، مجالس المؤمنین، ج۱، ص۴۹۰.
در کلام صاحب رأی و در تفسیر حجت برای شیعیان بوده است.
[۸] قزوینی رازی، عبدالجلیل، النقض، ص۲۶۳.



سبزواری از محضر علمای بسیاری دانش آموخت ازجمله: ابوعلی حسن بن محمد بن حسن طوسی پسر شیخ طوسی، ابوالوفاء عبدالجبار بن عبداللّه بن علی نیشابوری رازی ملقب به مفید رازی که از شیخ طوسی روایت می‌کرده است،
[۱۲] امینی ، عبدالحسین، شهداء و الفضیله، ص۴۵.
حسن بن حسین بن بابویه قمی رازی جد شیخ منتجب‌الدین، موفق الدین حسین بن فتح واعظ بکرآبادی جرجانی،
ابوالفتح عبداللّه بن عبدالکریم بن هوازن قشیری که صحیفه رضا (علیه‌السلام) را از او روایت کرده و موفق بن عبداللّه عارف نوقانی از علمای عامه.


رضویدانش آموختگان مکتبش فراوان هستند که برخی از آنان عبارت‌اند از: فرزندش رضی الدین ابونصر حسن بن فضل بن حسن طبرسی صاحب کتاب مکارم الاخلاق،
ابوجعفر محمد بن علی بن شهر آشوب، شیخ منتجب‌الدین علی بن عبیداللّه بن حسن بن حسین بن بابویه قمی، ضیاءالدین فضل اللّه بن علی بن عبیداللّه راوندی و قطب الدین سعید بن هبه اللّه بن حسن راوندی.


طبرسی در عهد سلجوقیان و هم‌عصر ملکشاه، برکیارق، محمد پسر ملکشاه و سلطان سنجر بوده است. با وجود این‌که سلجوقیان سنی‌مذهب بودند، خواجه نظام الملک وزیر ملکشاه اوضاع و احوال را به گونه‌ای تغییر داده بود که شیعیان آزادانه به فعالیت و انجام مراسم مذهبی خود می‌پرداختند.
[۲۰] کریمیان، حسین، طبرسی و مجمع البیان، ج۱، ص۱۵.

این وضع بعد از خواجه نیز ادامه پیدا کرد. فتنه اسماعیلیان در زمان محمدشاه و حمله غزها در عهد سنجر از مهم‌ترین حوادث روزگار وی به‌شمار می‌آید.
[۲۱] کریمیان، حسین، طبرسی و مجمع البیان، ج۱، ص۱۵.

اوضاع فرهنگی ایران در عصر ایشان در اوج و ترقی بوده و علوم شرعی و ادبی به حد کمال رسید و کتب عمده‌ای در این زمینه تألیف شد. مدارس شیعه در شهرهایی مانند قم، ری، کاشان، آبه، ورامین، ساری و سبزوار وجود داشت.
[۲۲] کریمیان، حسین، طبرسی و مجمع البیان، ج۱، ص۱۵.

از علمای بزرگ همعصر این عالم بزرگوار می‌توان به خطیب بغدادی، غزالی، زمخشری، سمعانی، عبدالجلیل رازی قزوینی و ابوالفتوح رازی اشاره کرد.
شیعیان در عصر وی در اقتدار کامل بودند، حتی برخی از آنان به مقام وزارت نیز دست یافتند. شاهان سلجوقی، به بزرگان و علمای شیعه با نظر احترام می‌نگریستند.
[۲۳] کریمیان، حسین، طبرسی و مجمع البیان، ج۱، ص۱۵.



قزوینی، ابوعلی طبرسی را معتمد و امین می‌داند و از شیعیان امامیه می‌خواهد اگر از مفسران خود می‌خواهند لافی زنند، از تفسیر محمدباقر (علیه‌السلام)، از قول جعفر صادق (علیه‌السلام) و از تفسیر خواجه ابوعلی طبرسی و دیگران استفاده کنند.
[۲۴] قزوینی رازی، عبدالجلیل، النقض، ص۲۸۵.

رجال شناسان شیعه به اتفاق، او را از عالمان بزرگ شیعه شمرده‌اند. شیخ منتجب‌الدین ایشان را موثق، فاضل، زاهد، باتقوا و بزرگ قوم توصیف کرده است.
قاضی نوراللّه شوشتری نیز او را از مفسران بزرگ و کتابش را در جامعیت علوم و فنون گوناگون، گواه بر فضل و کمال مؤلفش می‌داند.
[۲۶] شوشتری، سید نورالله، مجالس المؤمنین، ج۱، ص۴۹۰.



علامه طبرسی تألیفات بسیاری دارد که عبارت‌اند از:
• مجمع البیان مهم‌ترین اثر طبرسی است که درباره تفسیر قرآن در ده مجلد می‌باشد که بارها با چاپ‌های گوناگون در ایران، صیدا، بیروت و مصر به طبع رسیده است. این تفسیر چنان‌که در مقدمه آن بیان شده است به تشویق ابومنصور محمد بن یحیی بن هبه اللّه حسینی که طبرسی از او با عنوان «ولی نعمت» خویش یاد می‌کند، بوده است
• الآداب الدینیة للخزانة المعینیه (العینیه) که درباره علم اخلاق و برای معین‌الدین ابونصر احمد بن فضل بن محمود وزیر سلطان سنجر سلجوقی تألیف کرد؛
[۳۰] صدر، سید حسن، تأسیس الشیعه، ص۳۴۰.

• اسرارالائمه (الامامه)؛ • اعلام الوری باعلام الهدی درباره فضایل و زندگانی معصومین (علیهم السلام) که چاپ شده است؛ • تاج الموالید در تاریخ ائمه و در ضمن مجموعه نفسیه چاپ شده است؛ • جوامع الجامع که در مقدمه آن می‌گوید: وقتی کتاب کشاف زمخشری را مشاهده نمودم، دست به تألیف این کتاب زدم که جمعی از دو کتاب مجمع البیان و کشاف باشد؛
• الکافی الشافی که گلچینی از تفسیر کتاب زمخشری است که الوجیزه هم گفته می شود؛ • الجواهر فی النحو که درباره علم نحو است که از روی کتاب المقتصد عبدالقاهر جرجانی۴۷۱ هـ.ق) اقتباس کرده است؛ • عدة السفر و عمدة الحضر؛ • العمدة فی اصول الدین که به فارسی نوشته شده است؛ • غنیة العابد و منیة الزاهد؛ • القائق؛ • کنوز النجاح
[۴۵] موسوی اصفهانی، میزرا محمدتقی، مکیال المکارم، ج۱، ص۲۱۷.
که دعایی است که امام عصر (علیه‌السلام) به ابوالحسن محمد بن لیث در بغداد یاد داده است؛ مشکاة الانوار درباره ادعیه است؛ • معارج السؤال؛ • نثر الآلی که مجموعه‌ای منتخب از کلمات کوتاه و حکمت‌ها و مثال‌هایی از کلام مولای علی (علیه‌السلام) است و بر اساس حروف الفبایی تنظیم شده است؛ • النور المبین؛ • صحیفة الرضا (علیه‌السلام) از کتب مشهور بین عامه و خاصه که علی بن طاوس آن را با اسنادش نقل نموده است؛ • المشکلات که افندی از قول سیدحسین مجتهد در کتاب دفع المناواة به طبرسی منسوب دانسته است؛ • المجموع فی الآداب که افندی به نقل از پسر طبرسی در مکارم الاخلاق و نوه اش در مشکاة الانوار آن را منسوب به طبرسی می‌داند؛ • الشواهد التنزیل که علامه امینی ضمن بیان کتاب‌های او، از این کتاب هم نام می‌برد؛
[۵۳] امینی، عبدالحسین، شهداء الفضیله، ص۴۵.
• حقایق الامور؛ • المنتخب من مسائل الخلاف؛ • الاختیار من شرح الحماسه که اصل حماسه سروده مرزوقی (م ۴۲۱ هـ.ق) است که طبرسی از آن گلچین نموده است.


فضل بن حسن بیشتر نویسندگان سال وفات وی را در سال ۵۴۸ (هجری قمری) و در سبزاوار آورده اند که به مشهد منتقل و در جوار حرم امام رضا (علیه‌السلام) مدفون گردید.
اقوال دیگری نیز درباره سال وفاتش وجود دارد. گ
زارشی مبنی بر شهادت این عالم بزرگوار در منابع آمده است.

(دیگر منابع:
[۶۰] منزوی، احمد، فهرست نسخه های خطی فارسی، ج۱، ص۲۱.
[۶۱] منزوی، احمد، فهرست نسخه های خطی فارسی، ج۲، ص۳۲.
[۶۲] منزوی، احمد، فهرست نسخه های خطی فارسی، ج۲، ص۵۱.
[۶۳] منزوی، احمد، فهرست نسخه های خطی فارسی، ج۱، ص۱۲۱.
[۶۴] منزوی، احمد، فهرست نسخه های خطی فارسی، ج۱، ص۳۶۸.
[۷۰] حیاة قطب‌الدین الراوندی ص۴۳.
[۷۲] تفضلی، آذر و مهین فضائلی جوان، فرهنگ بزرگان، ص۴۱۶.
[۷۵] قمی، شیخ عباس، هدیة الاحباب، ص۲۱۳.
[۷۷] حکیمی، محمدرضا، تاریخ العلماء عبر العصور المختلفه، ص ۴۳۲.
[۷۸] عقيقى بخشايشى، عبدالرحيم، طبقات مفسران شیعه، ج۱، ص۲۲۴.
[۷۹] صفا، ذبیح‌الله، تاریخ ادبیات در ایران، ج۲، ص۲۵۹.
[۸۰] نویهض، عادل، معجم المفسّرین، ج۱، ص۴۲۰.
[۸۲] نجفی، محمدجواد، مشاهیر دانشمندان اسلام، ج۳، ص۴۳۶.
[۸۴] فانی زنوزی، محمدحسن، ریاض الجنه، ج۱، ص۴۸۶.
[۸۵] دهخدا، علی‌اکبر، لغت نامه دهخدا، ج۹، ص۱۳۵۳۹.
[۸۶] مشار، خان‌بابا، فهرست کتاب های چاپی عربی، ص۷۴.
[۸۷] مشار، خان‌بابا، فهرست کتاب های چاپی عربی، ص۲۵۷.
[۸۸] مشار، خان‌بابا، فهرست کتاب های چاپی عربی، ص ۷۸۹.
[۸۹] مشار، خان‌بابا، فهرست کتاب های چاپی عربی، ص۹۴۵.
[۹۱] طباطبایی، سید محمدحسین، سنن النبی، ص۲۵.
[۹۳] قمی، عباس، الفوائد الرضویة فی احوال علماء المذهب الجعفریه، ص۳۵۰.
)


۱. کریمیان، حسین، طبرسی و مجمع البیان، ج۱، ص۱۶۷.
۲. بیهقی، ابو الحسن،تاریخ بیهق، ص۴۳۷.    
۳. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۱، ص۳۴.
۴. طبرسی، فضل بن حسن، جوامع الجامع، ج۱، ص۳.
۵. بیهقی، ابو الحسن،تاریخ بیهق، ص۴۳۷.    
۶. شوشتری، سید نورالله، مجالس المؤمنین، ج۱، ص۴۹۰.
۷. افندی، عبدالله بن عیسی‌بیگ، ریاض العلماء، ج۴، ص۳۴۰.    
۸. قزوینی رازی، عبدالجلیل، النقض، ص۲۶۳.
۹. امین، سید محسن، اعیان الشیعه، ص۸، ص۳۹۸.    
۱۰. موسوی خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، ج۵، ص۳۸۵.    
۱۱. امین، سید محسن، اعیان الشیعه، ص۸، ص۳۹۸.    
۱۲. امینی ، عبدالحسین، شهداء و الفضیله، ص۴۵.
۱۳. امین، سید محسن، اعیان الشیعه، ص۸، ص۳۹۸.    
۱۴. امین، سید محسن، اعیان الشیعه، ص۸، ص۳۹۸.    
۱۵. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۵۹.    
۱۶. افندی، عبدالله بن عیسی‌بیگ، ریاض العلماء، ج۴، ص۳۴۱.    
۱۷. ابن شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، ج۱، ص۱۳.    
۱۸. ابن بابویه، منتجب‌الدین، الفهرست، ج۱، ص۳۳.    
۱۹. مؤسسة آل البیت، مجله تراثنا، ج۳۵، ص۱۶۵.    
۲۰. کریمیان، حسین، طبرسی و مجمع البیان، ج۱، ص۱۵.
۲۱. کریمیان، حسین، طبرسی و مجمع البیان، ج۱، ص۱۵.
۲۲. کریمیان، حسین، طبرسی و مجمع البیان، ج۱، ص۱۵.
۲۳. کریمیان، حسین، طبرسی و مجمع البیان، ج۱، ص۱۵.
۲۴. قزوینی رازی، عبدالجلیل، النقض، ص۲۸۵.
۲۵. ابن بابویه، منتجب‌الدین، الفهرست، ج۱، ص۹۷.    
۲۶. شوشتری، سید نورالله، مجالس المؤمنین، ج۱، ص۴۹۰.
۲۷. ابن بابویه، منتجب‌الدین، الفهرست، ج۱، ص۹۷.    
۲۸. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۱، ص۷.    
۲۹. عاملی، زین‌الدین بن علی، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، ج۷، ص۳۵۳.    
۳۰. صدر، سید حسن، تأسیس الشیعه، ص۳۴۰.
۳۱. سید بن طاووس، علی بن موسی، الامان من اخطارالاسفار،ج۱، ص۵۹    
۳۲. بغدادی، اسماعیل بن محمد، هدیة العارفین، ج۱، ص۸۲۰.    
۳۳. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۲، ص۳۹.    
۳۴. عاملی، زین‌الدین بن علی، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، ج۷، ص۳۵۳.    
۳۵. بغدادی، اسماعیل بن محمد، هدیة العارفین، ج۱، ص۸۲۰.    
۳۶. بغدادی، اسماعیل بن محمد، هدیة العارفین، ج۱، ص۸۲۰.    
۳۷. طبرسی، فضل بن حسن، جوامع الجامع، ج۱، ص۴.    
۳۸. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۱۷، ص۲۴۴.    
۳۹. عاملی، زین‌الدین بن علی، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، ج۷، ص۳۵۳.    
۴۰. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۵، ص۲۵۷.    
۴۱. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۱۵، ص۲۳۰.    
۴۲. امین، سید محسن، اعیان الشیعه، ص۸، ص۳۹۹.    
۴۳. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۱۶، ص۶۷.    
۴۴. ابن شهر آشوب، محمد بن علی، معالم العلماء، ج۱، ص۱۳۵.    
۴۵. موسوی اصفهانی، میزرا محمدتقی، مکیال المکارم، ج۱، ص۲۱۷.
۴۶. مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب، ج۴، ص۴۰.    
۴۷. مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب، ج۴، ص۴۰.    
۴۸. مؤسسة آل البیت، مجله تراثنا، ج۵، ص۵۵.    
۴۹. مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب، ج۴، ص۴۰.    
۵۰. ابن شهر آشوب، محمد بن علی، معالم العلماء، ج۱، ص۱۳۵.    
۵۱. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۳۰، ص۱۸۶.    
۵۲. افندی، عبدالله بن عیسی‌بیگ، ریاض العلماء، ج۴، ص۳۴۱.    
۵۳. امینی، عبدالحسین، شهداء الفضیله، ص۴۵.
۵۴. بغدادی، اسماعیل بن محمد، هدیة العارفین، ج۱، ص۸۲۰.    
۵۵. محقق کرکی، علی بن حسین، جامع المقاصد، ص۳۶.    
۵۶. بیهقی، ابو الحسن،تاریخ بیهق، ص۴۳۸.    
۵۷. بیهقی، ابو الحسن،تاریخ بیهق، ص۴۳۷.    
۵۸. موسوی خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، ج۵، ص۳۵۹.    
۵۹. افندی، عبدالله بن عیسی‌بیگ، ریاض العلماء، ج۴، ص۳۴۱.    
۶۰. منزوی، احمد، فهرست نسخه های خطی فارسی، ج۱، ص۲۱.
۶۱. منزوی، احمد، فهرست نسخه های خطی فارسی، ج۲، ص۳۲.
۶۲. منزوی، احمد، فهرست نسخه های خطی فارسی، ج۲، ص۵۱.
۶۳. منزوی، احمد، فهرست نسخه های خطی فارسی، ج۱، ص۱۲۱.
۶۴. منزوی، احمد، فهرست نسخه های خطی فارسی، ج۱، ص۳۶۸.
۶۵. اردبیلی، محمد بن علی‌، جامع الرواه، ج۲، ص۴.    
۶۶. حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۱، ص۶۱۱.    
۶۷. حجتی، محمدباقر، کشاف الفهارس، ج۱، ص۵۹۲.    
۶۸. ابن بابویه، محمد بن علی، مصادفة الاخوان، ج۱، ص۲۷.    
۶۹. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۵، ص۱۴۸.    
۷۰. حیاة قطب‌الدین الراوندی ص۴۳.
۷۱. عاملی، محمد بن حسین، ج۱، ص۶۶.    
۷۲. تفضلی، آذر و مهین فضائلی جوان، فرهنگ بزرگان، ص۴۱۶.
۷۳. عاملی، علی بن یونس، الصراط المستقیم، ج۲، ص۹۸.    
۷۴. احسائی، محمد بن علی، عوالی اللئالی،ج۱، ص۲۰.    
۷۵. قمی، شیخ عباس، هدیة الاحباب، ص۲۱۳.
۷۶. مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال، ج۲، ص۱۳۵.    
۷۷. حکیمی، محمدرضا، تاریخ العلماء عبر العصور المختلفه، ص ۴۳۲.
۷۸. عقيقى بخشايشى، عبدالرحيم، طبقات مفسران شیعه، ج۱، ص۲۲۴.
۷۹. صفا، ذبیح‌الله، تاریخ ادبیات در ایران، ج۲، ص۲۵۹.
۸۰. نویهض، عادل، معجم المفسّرین، ج۱، ص۴۲۰.
۸۱. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه، ج۲، ص۶۵.    
۸۲. نجفی، محمدجواد، مشاهیر دانشمندان اسلام، ج۳، ص۴۳۶.
۸۳. مازندرانی حائری، محمد بن اسماعیل، منتهی المقال، ج۵، ص۱۹۴.    
۸۴. فانی زنوزی، محمدحسن، ریاض الجنه، ج۱، ص۴۸۶.
۸۵. دهخدا، علی‌اکبر، لغت نامه دهخدا، ج۹، ص۱۳۵۳۹.
۸۶. مشار، خان‌بابا، فهرست کتاب های چاپی عربی، ص۷۴.
۸۷. مشار، خان‌بابا، فهرست کتاب های چاپی عربی، ص۲۵۷.
۸۸. مشار، خان‌بابا، فهرست کتاب های چاپی عربی، ص ۷۸۹.
۸۹. مشار، خان‌بابا، فهرست کتاب های چاپی عربی، ص۹۴۵.
۹۰. طوسی، محمد بن جسن، الاستبصار، ج۱، ص۲.    
۹۱. طباطبایی، سید محمدحسین، سنن النبی، ص۲۵.
۹۲. قمی، عباس، الکنی والالقاب، ج۲، ص۴۴۴.    
۹۳. قمی، عباس، الفوائد الرضویة فی احوال علماء المذهب الجعفریه، ص۳۵۰.
۹۴. کحاله، عمررضا، معجم المولفین، ج۸، ص۶۶.    
۹۵. شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، أمل الآمل، ج۲، ص۲۱۶    
۹۶. بغدادی، اسماعیل بن محمد، ایضاح المکنون، ج۲، ص۴۳۳.    



• پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی، دائرة المعارف مؤلفان اسلام، برگرفته از مقاله «فضل بن حسن طبرسی»، ج۴، ص۲۶۲-۲۶۴.






جعبه ابزار