• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

فوعه و کفریا

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



فوعه و کفریا دو شهر استراتژیک و مهم در استان ادلب در شمال غرب سوریه و در فاصله ۳۰ کیلومتری از مرزهای ترکیه قرار دارند.



بیش از چهار سال از بحران سوریه می‌گذرد. گروه‌های تروریستی با نام‌های مختلفی در سوریه با کمک محور عربی- غربی- ترکی- عبری فعال شده‌ و ضد نظام سوریه می‌جنگند. اگرچه همه مردم سوریه از جمله اهل سنت با خطر جنایات تروریست‌ها مواجه هستند اما تروریست‌ها در برخورد با جمعیت شیعه سوریه، خوی وحشیانه خود را بیش از هر زمان دیگری نشان می‌دهند.


فوعه و کفریا در استان ادلب در شمال غرب سوریه قرار دارند. استان ادلب هم‌مرز با ترکیه بوده و فاصله فوعه و کفریا با مرزهای ترکیه نیز تنها ۳۰ کیلومتر است. تنها ۱۰ کیلومتر میان فوعه و کفریا با شهر ادلب فاصله وجود دارد و حدود ۳ کیلومتر نیز فوعه و کفریا با یکدیگر فاصله دارند. شهر «بنش» که از زمان آغاز بحران سوریه از جمله مناطق ناآرام و کانون بحران بشمار می‌آمد و اولین گروه‌های تروریستی تکفیری مانند «آزادگان شام» و «جبهه النصره» در آن شکل گرفتند، در جنوب شهر فوعه واقع شده است. شهر کفریا هم در شمال با شهر «معره مصرین» هم‌جوار است که مانند شهر «بنش» در تصرف گروه‌های تروریستی مسلح است.
[۱] پایگاه اطلاع ‌رسانی جنایات داعش، ۱۸/۳/۱۳۹۴
این ویژگی‌های جغرافیایی سبب شد تروریست‌های جبهه النصره و جیش الفتح پس از اینکه در ۲۹ مارس ۲۰۱۵ شهر ادلب را تصرف کردند، سودای تصرف فوعه و کفریا را نیز داشته باشند و با توجه به نزدیکی این دو شهر با مرزهای ترکیه، تصرف این دو شهر را چندان سخت ندانند اما مقاومت شدید مردم فوعه و کفریا سبب شد تروریست‌ها در دستیابی به هدف خود ناکام بمانند. بر این اساس، محاصره این دو شهر و ممانعت از ورود مواد غذایی و دارویی به این دو شهر توسط تروریست‌های النصره و جیش الفتح اجرایی شد.


۸۷ درصد جمعیت سوریه را مسلمانان تشکیل می‌دهند که شامل ۷۴ درصد اهل سنت و ۱۳ درصد شیعیان هستند.
[۲] CIA، ۲۱ May ۲۰۱۵
شیعیان سوریه از سه فرقه تشکیل می‌شوند که عبارتند از: علویان، شیعیان دوازده امامی و شیعیان اسماعیلی. اکثریت جمعیت شیعه سوریه در استان‌های دمشق، ادلب، لاذقیه و حمص حضور دارند. دو شهر فوعه و کفریا در استان ادلب قرار دارند که به لحاظ مذهبی در زمره مراکز سنتی شیعه‌ نشین شام محسوب می‌شوند.
[۳] Malaei، Montazer alghaem، Mahmoud Abadi and Ashraf، ۲۰۱۴: ۲۰۵- ۲۰۸
این دو شهر مجموعاً ۵۰ هزار نفر جمعیت دارند که جمعیت کفریا ۱۵ هزار نفر و جمعیت فوعه نیز ۳۵ هزار نفر است.
مردم در این دو شهر از سوی تروریست‌های تکفیری در محاصره کامل قرار گرفته و تروریست‌ها ضمن قطع کامل خطوط انتقال آب شرب و برق و گاز این دو شهر، از ورود هرگونه مواد غذایی و دارویی و امدادرسانی به شیعیان ساکن در آن‌ها به شدت جلوگیری می‌کنند. این دو منطقه به‌ ویژه از زمانی که ارتش سوریه و نیروهای مقاومت لبنان بنای پاک‌سازی الزبدانی از وجود تروریست‌ها را داشتند، بیشتر از قبل از سوی تروریست‌ها تحت فشار قرار گرفته‌اند.


دو استان حلب و ادلب، ناحیه شمال غربی و بخشی از ناحیه شمالی خاک سوریه را شامل می‌شوند. منطقه شمال سوریه در دو قرن چهارم و پنجم هجری شاهد تاسیس دو سلسله شیعه یعنی حمدانیان و بنی مرداس بود که نقش قابل توجهی در گسترش تشیع در این منطقه داشتند، اما در دوره‌های تاریخی بعدی، به علت روی کار آمدن دولت‌ها و حاکمان سنّی مذهب و سختگیری‌های آنان نسبت به تشیع، به تدریج از حضور و نقش شیعیان در شمال سوریه کاسته شد؛ به طوری که تا پایان دوره عثمانی، شیعه به یک اقلیت کوچک و کم جمعیت در منطقه تبدیل شد. تا به امروز در شمال حلب، دو منطقه شیعه نشین یعنی شهر «نُبُّل» و شهرک «الزهراء»، و در شمال شهر اِدلِب، دو منطقه شیعه نشین یعنی شهر «فوعه» و «کَفَریا» وجود دارد. در شرق فوعه قدم‌گاهی منسوب به امام علی (علیه‌السّلام) وجود دارد که شامل اتاق گنبددار بسیار کوچکی است و در آن یک جای پای منسوب به امام علی (علیه‌السّلام) وجود دارد.


دو شهر فوعه و کفریا برای تروریست‌ها و حامیان آنها از اهمیت زیادی برخوردار هستند که موارد زیر در زمره مهم‌ترین دلایل این اهمیت محسوب می‌شود:

۵.۱ - تصرف کامل ادلب

تصرف این دو شهر به منزله تصرف کامل ادلب توسط تروریست‌ها است.از آنجایی که ادلب هم مرز با ترکیه است، تصرف کامل این استان می‌تواند سبب تقویت موقعیت تروریست‌ها در سوریه شود زیرا استان ادلب از جنوب به استان حماه، از غرب به استان لاذقیه و از شرق به استان حلب محدود می‌شود.این موقعیت جغرافیایی اهمیت ویژه‌ای به این استان و شهرها و مناطق مختلف آن داده است.
[۴] خبرگزاری فارس، ۱۴/۲/۱۳۹۴


۵.۲ - یکدست شدن ادلب

تصرف این دو شهر به منزله یک‌دست شدن استان ادلب برای تروریست‌ها است زیرا یکی از اهداف اصلی تروریست‌ها به خصوص جبهه النصره تبدیل کردن استان ادلب به پایتخت امارت اسلامی النصره است.از سوی دیگر تصرف فوعه و کفریا و تخلیه احتمالی یا حتی نسل‌ کشی در این دو شهر می‌تواند به منزله یک‌دست شدن جمعیت استان ادلب به لحاظ فرقه‌ای نیز باشد زیرا اکثریت جمعیت این استان را اهل سنت تشکیل می‌دهند.

۵.۳ - انتقام‌گیری از مردم

تصرف فوعه و کفریا برای تروریست‌ها نوعی انتقام‌گیری از مردم این دو شهر نیز محسوب می‌شود زیرا شیعیان فوعه و کفریا از زمان آغاز بحران سوریه در کنار ارتش و نیروهای مسلح سوریه قرار داشته و شمار زیادی از مردم این دو شهر در صفوف مدافعان حرم حضرت زینب (سلام‌الله‌علیهم) حضور دارند.


تررویست‌های النصره و جیش الفتح پس از اینکه در مارس ۲۰۱۵ نتوانستند فوعه و کفریا را به تصرف خود در آورند، این دو شهر را با هدف تضعیف مقاومت مردم و تسلیم آنها محاصره و مردم را زندانی کردند. تصرف ادلب توسط تروریست‌ها سبب شد فوعه و کفریا امکان ارتباط با خارج را نداشته باشند. در واقع، تروریست‌ها برای تصرف فوعه و کفریا از راهبرد محاصره استفاده کردند که پیش از آن برای تصرف شهرهای شیعه نشین «نبل» و «الزهرا» در حومه حلب سوریه بهره گرفتند. حمایت ترکیه و سرویس اطلاعاتی آن موسوم به «میت» از این اقدام تروریست‌ها سبب شد بر وخامت اوضاع انسانی در فوعه و کفریا افزوده شود.
تروریست‌ها ضمن قطع کامل خطوط انتقال آب شرب و برق و گاز از ورود هرگونه مواد غذایی و دارو به این دو شهر جلوگیری می‌کنند.محاصره غیر انسانی سبب بروز بحران‌های جدی انسانی در دو شهر شیعه ‌نشین فوعه و کفریا شد.مهم‌ترین خطری که مردم فوعه و کفریا با آن در اثر محاصره مواجه هستند کمبود مواد غذایی و گرسنگی شهروندان است.علاوه بر گرسنگی و تشنگی، کمبود دارو نیز در تشدید وخامت انسانی در فوعه و کفریا نقش مهمی دارد زیرا بیمارستان فوعه و مراکز درمانی فوعه و کفریا با شمار زیادی از بیماران مواجه هستند اما به علت کموبد دارو امکان مداوای این بیماران وجود ندارد.
[۵] پایگاه اطلاع ‌رسانی جنایات داعش، ۱۸/۳/۱۳۹۴

هم‌زمان با محاصره فوعه و کفریا توسط تروریست‌ها، درگیری‌هایی نیز میان تروریست‌ها و کمیته‌های دفاع مردمی این دو شهر وجود دارد. مناطقی از فوعه که با شهر «بنش» همجوار است، روزانه شاهد درگیری‌های پراکنده بین کمیته‌های دفاع مردمی و تروریست‌های تکفیری است. در کفریا نیز مناطق همجوار «معره مصرین» روزانه شاهد درگیری‌های شدید بین کمیته‌های دفاع مردمی این شهر و عناصر تروریستی است.علاوه بر این، موشک‌هایی که تروریست‌ها به سمت فوعه و کفریا پرتاب می‌کنند زیرساخت‌های این شهرها را از بین برده و تلفات انسانی زیادی داشته است.


در ارتباط با دورنمای فوعه و کفریا باید متذکر شد که چند مسئله را نباید از یاد برد.
• اول اینکه تروریست‌ها، خانه‌های مسکونی شهر فوعه را زیر آتش سنگین توپخانه‌ای خود قرار داده‌اند و جبهه النصره به صراحت از تعبیر «مرتدین» برای شهروندان شیعه این دو شهر یاد می‌کند و طبق رفتار شایع سلفی‌ها در مورد هر کس که «مرتد» می‌نامند، پیش‌بینی می‌شود در صورت توانایی، آنان را به قتل برسانند.
• دومین مسئله مهم نگران کننده، ترکیب گروه‌های مهاجم به این دو شهر است. حقیقت آن است که در جریان اشغال ادلب، گروه‌های سلفی و ارتش آزاد سوریه در کنار یکدیگر در حال نبرد بودند؛ اما درگیری‌های شمال حلب باعث اعزام گردان‌های ارتش آزاد به شمال حلب شد و در عملیات حمله به دو شهر شیعه‌نشین فوعه و کفریا، بیشتر تروریست‌های سلفی حضور دارند.با توجه به کینه‌های تاریخی و نگرش‌های افراطی مذهبی سلفی‌ها علیه شیعیان، نگرانی در مورد وقوع قتل‌عام در این دو شهر قابل توجه است.
• سومین مسئله این است که برخی موشک‌های ارتش سوریه، در جریان سقوط استان ادلب، به دست گروه‌های تروریست افتاده است.تروریست‌های النصره با موشک‌های «گراد» و جیش الفتح با موشک‌های «کاتیوشا» به دو شهر شیعه‌نشین فوعه و کفریا حمله می‌کنند.این مسئله نگرانی‌ها را در زمینه ایجاد یک فاجعه انسانی بیشتر می‌کند.
• مسئله چهارم اینکه، از حیث نظامی، اگر حتی فوعه و کفریا سقوط کند، هیچ تغییر استراتژیک معناداری برای گروه‌های تروریستی نخواهد داشت زیرا با توجه به اشغال نقاط پیرامونی توسط تروریست‌ها، جزو مناطق با اهمیت نظامی شمال ادلب به شمار نمی‌روند و صرفاً از منظر انسانی حائز اهمیت بسیار هستند.


به علت محاصره و قطع خطوط انتقال آب شرب، برق و گاز در این دو شهر، مردم ۵۰ هزار نفری این دو شهر با کمبود شدید مواد غذایی، گرسنگی و کمبود دارو مواجه هستند. مردم دو شهر فوعه و کفریا از همان روزهای نخست محاصره درصدد تامین نیازهای خود از طریق بهره‌گیری از امکانات حداقلی و امکانات جغرافیایی‌شان برآمده‌اند، اما طولانی شدن محاصره این دو شهر سبب شد، تنگناهای مردم افزایش یابد و همین امکانات حداقلی نیز رو به پایان باشد.
تردیدی نیست که محاصره تمام عیار فوعه و کفریا جنایت علیه بشریت و جنایت علیه صلح است و این دو شهر در آستانه بروز یک نسل‌کشی قرار دارند. با وجود اینکه جنایت علیه بشریت، جنایت علیه صلح و نسل‌کشی سه جرم اصلی مندرج در اساسنامه‌های حقوق بشری از جمله اساسنامه رم و دیوان کیفری بین‌المللی محسوب می‌شوند؛ سازمان ملل متحد و به خصوص شورای امنیت در مقابل این جرائم مسئول است اما تاکنون نه شورای امنیت و دیگر ارکان سازمان ملل متحد و نه نهادهای غیردولتی حقوق بشری واکنشی به احتمال وقوع نسل‌ کشی در فوعه و کفریا نشان ندادند.


۱. پایگاه اطلاع ‌رسانی جنایات داعش، ۱۸/۳/۱۳۹۴
۲. CIA، ۲۱ May ۲۰۱۵
۳. Malaei، Montazer alghaem، Mahmoud Abadi and Ashraf، ۲۰۱۴: ۲۰۵- ۲۰۸
۴. خبرگزاری فارس، ۱۴/۲/۱۳۹۴
۵. پایگاه اطلاع ‌رسانی جنایات داعش، ۱۸/۳/۱۳۹۴



مرکز اسناد انقلاب اسلامی، برگرفته از مقاله «فوعه و کفریا»، بازنویسی توسط گروه پژوهشی ویکی فقه.    



جعبه ابزار