• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تشنگی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



تشنگى حالت غریزى احساس نیاز به آب است ،که در ابواب مختلف فقه آمده است.

از تشنگی به مناسبت در بابهاى طهارت، صوم، اطعمه و اشربه و قضاء سخن رفته است.




به‏ طور کلّى حفظ خود و هر نفس محترمى از هلاکت- خواه هلاکت نفس یا فساد عضو یا یکى از قواى بدن همچون بینایى و شنوایى و نیز هر آسیب و زیان جدّى و قابل اعتنا- واجب است؛ ازاین‏رو، هرگاه تشنگى سبب یکى از امور یاد شده گردد، رفع آن در حدّ نیاز واجب خواهد بود.



هرگاه مکلف به مقدار وضو یا غسل آب داشته باشد، لیکن اگر با آن طهارت بگیرد، بیم آن مى‏رود که خود یا نفس محترمى دیگر دچار تشنگى غیر قابل تحمّل (حرج) گردد، وظیفه‏اش تیمم خواهد بود.



کسى که به علّت بیمارى، زیاد تشنه مى‏شود، به‏ گونه‏اى که روزه گرفتن برایش ممکن نیست و یا مشقت دارد، روزه ماه رمضان بر او واجب نیست و باید در ازاى هر روز، یک یا دو مد- به اختلاف اقوال در مسئله- طعام به فقیر بدهد و چنانچه بعدها بتواند روزه بگیرد، روزه‏هاى نگرفته را واجب است قضا کند. البتّه برخى در وجوب پرداخت فدیه (یک یا دو مدّ طعام) بین صورت ناتوانى از روزه و صورت تحمّل مشقّت، تفصیل داده و فدیه را تنها در فرض دوم واجب دانسته‏اند. چنان‏که بعضى دیگر گفته‏اند:
در فرض یأس از بهبود، پرداخت فدیه واجب نیست و اگر اتفاقا بهبود یافت قضاى آن نیز واجب نخواهد بود.
[۷] لعروة الوثقى (و حواشى) ج۲، ص۲۲۲.
برخى دیگر گفته‏اند: در فرض امید به بهبودى، بعد از آن تنها قضا واجب است و در فرض یأس از آن، تنها فدیه واجب خواهد بود.
در اینکه سقوط روزه از چنین فردى به نحو رخصت است- بدین معنا که با داشتن مشقّت اگر روزه بگیرد، صحیح است و قضاى آن بر او واجب نیست- و یا به نحو عزیمت- که نتیجه آن بطلان روزه مى‏باشد- اختلاف است.
اگر تشنگى- به غیر سبب بیمارى- بر روزه‌دار غلبه کند؛ به حدّى که بیم هلاکت وى رود یا بترسد آسیبى جدّى به او برسد و یا برایش حرجى و غیر قابل تحمّل باشد، نوشیدن آب در حدّ ضرورت و رفع عطش، بر او جایز بلکه واجب است؛ لیکن روزه‏اش باطل مى‏شود و در ماه رمضان، امساک در بقیه روز واجب است.
[۱۱] مستمسک العروة ج۸، ص۳۲۴- ۳۲۵.

اگر شخص براى رفع تشنگى جز مایع حرام همچون شراب، در اختیار نداشته باشد، با ترس از تلف شدن، به مقدار نیاز مى‏تواند از آن بنوشد



قضاوت کردن در حال تشنگى و مانند آن، که موجب اشتغال نفس بدان مى‏گردد مکروه است.


 
۱. جواهر الکلام ج۵، ص۱۱۴.    
۲. جواهر الکلام ج۱۷، ص۱۴۴.    
۳. جواهر الکلام ج۱۷، ص۱۴۶.    
۴. جواهر الکلام ج۱۷، ص۱۴۷.    
۵. جواهر الکلام ج۱۷، ص۱۴۷.    
۶. جواهر الکلام ج۱۷، ص۱۴۹.    
۷. لعروة الوثقى (و حواشى) ج۲، ص۲۲۲.
۸. الحدائق الناضرة ج۱۳، ص۴۲۵.    
۹. جواهر الکلام ج۱۷، ص۱۵۰.    
۱۰. فقه الصادق ج۸، ص۳۹۵-۳۹۶.    
۱۱. مستمسک العروة ج۸، ص۳۲۴- ۳۲۵.
۱۲. جواهر الکلام ج۳۶، ص۴۴۴.    
۱۳. مسالک الافهام ج۱۲، ص۱۲۷.    
۱۴. جواهر الکلام ج۴۰، ص۸۱.    




فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۴۹۲.    



جعبه ابزار