• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

فیء (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف




فَى‌ْء (به فتح فاء و سکون یاء) از واژگان قرآن کریم به معنای رجوع است. در اصطلاح به اموال و زمين‌هائی‌ گویند كه بدون جنگ از کفّار رسيده و جزو اموال رسول خداست و كسى را در آن حقى نيست‌، چرا که اين قسمت اموال و اراضى از انفال است و انفال نيز مخصوص خدا و رسول می‌باشد و پيغمبر آنها را در موارد شش گانه مصرف می‌كند: در راه خدا، براى خود، براى ذی‌القربی و یتامی و مساکین و ابن سبیل آنها.



فَى‌ْء: رجوع است. «فَاءَ فَيْئاً: رَجَعَ».
گويند: «هو سريع‌ الْفَيْ‌ءِ عن غضبه»، يعنى: او از خشمش زود بر می‌گردد.


(فَقاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى‌ تَفِي‌ءَ إِلى‌ أَمْرِ اللَّهِ‌) «با گروه متجاوز بجنگيد تا به طاعت خدا برگردد».
(فَإِنْ‌ فاؤُ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ‌) «اگر ایلاء كنندگان به زنانشان برگشتند و کفّاره دادند، خدا آمرزنده و مهربان است».
(يَتَفَيَّؤُا ظِلالُهُ عَنِ الْيَمِينِ وَ الشَّمائِلِ سُجَّداً لِلَّهِ‌) «سايه‌هاى آن از راست و چپ در حال خضوع به خدا برمی‌گردد».


(وَ ما أَفاءَ اللَّهُ عَلى‌ رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَما أَوْجَفْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ خَيْلٍ وَ لا رِكابٍ‌ ... ما أَفاءَ اللَّهُ عَلى‌ رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرى‌ فَلِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبى‌ وَ الْيَتامى‌ وَ الْمَساكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ كَيْ لا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِياءِ مِنْكُمْ وَ ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا ... لِلْفُقَراءِ الْمُهاجِرِينَ الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ ...) يعنى: «اموال و زمين‌هائيكه خدا از بنی نضیر بر پيامبرش برگردانده شما اسبان و شتران بر آنها نتاختيد»، (و آنچه را خدا از آنان (یهود) به پيامبرش باز گردانده و بخشيده چيزى است كه شما براى به دست آوردن آن زحمتى نكشيديد، نه اسبى بر آن تاختيد و نه شترى؛...آنچه را خداوند از اهل اين آباديها به پيامبرش باز گرداند، از آنِ خدا و پيامبر و خويشاوندان او، و يتيمان و مستمندان و در راه‌ماندگان است، تا اين اموال عظيم در ميان ثروتمندان شما دست به دست نگردد. آنچه را پیامبر براى شما آورده بگيريد و اطاعت كنيد)، و از آنچه شما را نهى كرده خوددارى نماييد؛...اين اموال براى مهاجران نيازمندى است كه از خانه و كاشانه و اموال خود بيرون رانده شدند).
ظهور آيه اول آنست كه فى‌ء (اموال و زمين‌هائيكه بدون جنگ از کفّار رسيده) مال رسول خداست و كسى را در آن حقى نيست‌، (أَفاءَ اللَّهُ عَلى‌ رَسُولِهِ‌).
اين قسمت اموال و اراضى از انفال است و انفال نيز مخصوص خدا و رسول می‌باشد چنانكه فرموده: (يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْأَنْفالِ قُلِ الْأَنْفالُ لِلَّهِ وَ الرَّسُولِ ...) (از تو درباره انفال (غنایم، و اموال بدون مالك‌) سؤال مى‌كنند؛ بگو: «انفال مخصوص خدا و پيامبر است).
فقهاء در «ما لم يُوجَفْ عَلَيْهِ بِخَيْلٍ وَ لا رِكاب» فقط اراضى را فرموده‌اند، ولى ظهور (ما أَفاءَ اللَّهُ عَلى‌ رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرى‌) در اراضى و اموال هر دو است. آيه دوم مانند آیه خمس است كه‌ (فَلِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبى‌) هر سه با لام اختصاص آمده و (لِذِي الْقُرْبى‌) نيز مفرد است، بايد يك فرد بيشتر نباشد و آن قهرا امام است، كه هم ذى القربى و هم جانشين پیغمبر (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) است، امّا (وَ الْيَتامى‌ وَ الْمَساكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ‌) همه بدون لام و عطف بر «ذى القربى»اند و اين نشان می‌دهد، كه گروه سه گانه بايد از سادات باشند، چنانكه از ائمّه اهل بیت (علیهم‌السّلام) نقل شده است.

۳.۱ - مصرف فى‌ء

و نيز آيه دوم بيان مصرف فی‌ء است، يعنى اموال بنى النضير (به موجب آيه اول) و مطلق آنچه به پيغمبر از اهل قريه‌ها رسيده (به موجب آيه دوم) مال رسول خداست؛ پيغمبر آنها را در موارد شش گانه مصرف می‌كند: در راه خدا، براى خود، براى ذی‌ القربی و یتامی و مساکین و ابن سبیل آنها.
درباره‌ (لِلْفُقَراءِ) در آيه سوم گفته‌اند: بدل است از ذى‌القربى و ما بعد آن؛ در اينصورت فى‌ء مختص است به رسول خدا و فقراء مهاجرین‌، و گفته‌اند بدل است از يتامى و مساكين و ابن سبيل، آن‌وقت فى‌ء مخصوص رسول خدا و ذى‌القربى و يتامى و مساكين و ابن سبيل مهاجرين است.

۳.۱.۱ - نظر علامه طباطبایی

ولى بهتر از همه قول المیزان است كه فرموده: اَنسَب آنست كه‌ (لِلْفُقَراءِ الْمُهاجِرِينَ‌) بيان مصداق براى مصرف سهم اللّه باشد، كه با (فَلِلَّهِ‌) اشاره شده، نه اينكه فقراء مهاجرين از سهيمان فى‌ءاند، بلكه صرف فى‌ء در آنها، صرف در فى سبيل اللّه است. و نيز انسب آنست كه‌ (وَ الَّذِينَ تَبَوَّؤُا الدَّارَ و وَ الَّذِينَ جاؤُ مِنْ بَعْدِهِمْ‌) عطف بر مهاجرين باشد و همه مصداق صرف سهم اللّه باشند و اينكه نقل شده: رسول خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) فى‌ء بنى نضير را به مهاجرين و به سه يا دو نفر از فقراء انصار داد، اين معنى را تأييد ميكند. (به اختصار).

۳.۱.۲ - نظر نگارنده

نگارنده گويد: بنا بر آنكه نقل شد فى‌ء مال خدا و رسول و ذى‌القربى است، رسول خدا و امام، سهم اللّه را در راه خدا، و سهم رسول و ذى‌القربى را، در موارد پنجگانه مصرف می‌كنند. بدين طريق فى‌ء در نيازمندى‌هاى عموم اعمّ از سادات و غيره مصرف می‌شود، چنانكه موارد ششگانه آيه خمس نيز چنين است؛ و الحمد للّه.

۳.۱.۳ - روایت حضرت امام سجاد

در مجمع ذيل آيات فوق از منهال بن عمرو از امام سجاد (علیه‌السّلام) نقل كرده گويد: گفتم: قول خدا (وَ لِذِي الْقُرْبى‌ وَ الْيَتامى‌ وَ الْمَساكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ‌)؟ فرمود: «آنها اقرباء ما، مساكين ما و ابناء سبيل مااند». بعد فرموده: همه فقهاء (از اهل سنّت) گفته‌اند: آنها يتاماى عموم مردم‌اند همچنين مساكين و ابناء سبيل. اين مطلب از ائمّه (عليهم‌السّلام) نيز نقل شده است.
ناگفته نماند: فقهاء اهل سنت در آيات دقّت نكرده‌اند و آنچه از اهل بيت (عليهم‌السّلام) وارد شده ظاهرا درباره مصرف سهم اللّه است، تا هر دو نقل قابل جمع باشد.


۱. قرشی بنابی، علی اکبر، قاموس قرآن، ج۵، ص۲۱۳.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۶۵۰.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۱، ص۳۳۳.    
۴. فراهیدی، خلیل، العین، ج۸، ص۴۰۷.    
۵. حجرات/سوره۴۹، آیه۹.    
۶. بقره/سوره۲، آیه۲۲۶.    
۷. نحل/سوره۱۶، آیه۴۸.    
۸. حشر/سوره۵۹، آیه۶-۸.    
۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۴۶.    
۱۰. انفال/سوره۸، آیه۱.    
۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۷۷.    
۱۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۳، ص۵۰۴-۵۰۵.    
۱۳. بیضاوی، تفسیر بیضاوی، ج۵، ص۳۱۹.    
۱۴. شریف کاشانی، فتح الله، زبدة التفاسیر، ج۷، ص۱۴.    
۱۵. فاضل کاظمی، مسالک الافهام، ج۲، ص۹۶.    
۱۶. علامه طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان، ج۱۹، ص۲۰۴.    
۱۷. علامه طباطبایی، سیدمحمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۳۵۴.    
۱۸. طبرسی، مجمع البیان، ج۹، ص۳۹۱.    
۱۹. شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج۴، ص۱۲۶.    
۲۰. علامه طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان، ج۱۹، ص۲۰۹.    
۲۱. علامه طباطبایی، سیدمحمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۳۶۲.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله "فیء"، ج۵، ص۲۱۳-۲۱۵.    






جعبه ابزار